کد خبر: ۱۰۰۴۲۷
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۷

مسعود یوسفی

روزنامه نگار

اولش با یک سیل بنیان کن شروع شد و آخرش هم به کرونا دارد ختم می شود. اواسط سال هم گرانی سرسام آور، تورم افسار گسیخته، نقدینگی ویرانگر، نوسانات شدید ارزی و رویارویی ایران و آمریکا تا سر حد جنگ و شهادت مظلومانه سردار قاسم سلیمانی و چندین زلزله کوچک و بزرگ را داشتیم. لابلای این اتفاقات هم ...ده ها اتفاق ریز و درشت دیگر برای جامعه و خانواده ها و افراد به وجود آمد. همه این موارد و حتی بسیار کمتر از آن کافی بود تا سال 98 را به قول شاملو سالی بد بدانیم: « سال بد/ سال باد/ سال اشک/ سال شک/ سال روزهای دراز.../ سالی که غرور گدایی کرد/ سال پست/ سال درد...». این روزها طبق رسوم همه ساله حاجی فیروز از راه می رسد و با داریه دنبک و شعرخوانی با مطلع معروف « ارباب خودم سلام و علیکم...»، نوید آمدن نوروز و بهار را می دهد. حاجی فیروز در قسمتی از شعری که می خواند به سالی که در حال رفتن و پس پشت نهادن است اشاره می کند و می گوید: «سالی که گذشت سال بد بود/ سالی بد و بد ز بد بدتر بود/ ای سال برنگردی/ بری دیگه برنگردی ...». این ابیات به نوعی زبان حال این روزهای مردم ماست. ناگفته پیداست که سالی که حاجی فیروز همه ساله در روزهای پایانی سال از آن یاد می کند، در نکبت و بدی و نحسی به هیچ وجه به پای امسال نمی رسد. البته این مردم حالا از برکت این همه بلایی که از زمین و آسمان بر آن ها می بارد و تدبیر و چاره قاطعی نسبت به آن ها نشان داده نمی شود، هم پوست شان کلفت شده است و هم سرّ شده اند. هر حادثه و اتفاقی که از راه می رسد، با فراغ بال هرچه تمام تر کار خودش را می کند، کلی خسارت و زحمت و دردسر درست می کند، بر دل های همیشه داغدار، داغ های تازه ای می گذارد و فاتحانه و دامن کشان از این مُلک می گذرد. این بلای آخری، یعنی ویروس کرونا هرچند حالا طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت به یک اپیدمی همه گیر جهانی تبدیل شده است و وحشت و کابوس ناشی از آن بر سر مردم بیش از یکصد و بیست کشور جهان سایه انداخته است اما برای مردم ایران که در طول سال، چندین بار به مسلخ گرانی و تورم و کمبود کالا و ورشکستگی و فروپاشی کسب و کار و بسیاری بدبختی های دیگر برده می شوند در برخی موارد چندان جدی گرفته نمی شود و هرچه که کارشناسان تذکر می دهند افاقه نمی کند. تردد مردم در خیابان ها و شلوغی فروشگاه ها و ترافیک جاده های شمال همگی نشانه هایی از بی توجهی تعدادی از مردم به اظهارات و تذکرات مسئولان و کارشناسان است. تعبیر خیلی عامیانه و سردستی برای رفتار این عده این است که آن ها بی خیال شده اند و از بس که طی این سال ها بحران و گرفتاری از سر گذرانده اند احساس می کنند رویین تن شده اند. در قبال بحران و خطر شیوع ویروس کرونا نمی توان و نباید به این مردم حق داد اما باید به آن ها حق داد که از این همه بی تدبیری و ناکارآمدی که طی این چند دهه رخ داده است گلایه مند باشند. در پایان امیدواریم آخر و عاقبت این همه ناکامی و اتفاق ناگوار به خیر و خوبی ختم شود، به برکت دعای معروف « یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر الیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال»، آمین

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار