کد خبر: ۱۰۲۱۷۶
تاریخ انتشار: ۰۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۳
با [آقای عبدالله نوری]، وزیرکشور و همچنین شوراى نگهبان، براى مسایل جارى صحبت کردم و همچنین در رابطه با ردصلاحیتها در این مرحله، با توجه به اینکه وزیرکشور از جناح ردصلاحیت‌ شدگان است؛ گرچه البته اختیارات شورای نگهبان، در مواردی وزارت کشور را خلع سلاح می‌کند. افطار بچه‌ها میهمان فائزه بودند و من در خانه تنها بودم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: با عبدالله نوری و شورای نگهبان درمورد ردصلاحیت شدگان در هیات اجرایی صحبت کردم / وزیر کشور از جناح ردصلاحیت شدگان است، گرچه اختیارات شورای نگهبان در مواردی وزارت کشور را خلع سلاح می‌کند

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است:

 

سال ۱۳۷۱
تا ساعت دو بعد از ظهر در منزل مطالعه مى‌کردم؛ منجمله براى بحث جدید نمازجمعه با عنوان «عدالت اجتماعى در ارتباط مردم و دولت».
براى بازدید از شهرک‌هاى در دست احداث و فرودگاه پیام [واقع در غرب تهران]، از [کاخ]سعدآباد با هلى‌کوپتر پرواز کردیم. اطراف منطقه شهر هشتگرد پرواز کردیم و آقاى [سیدمحمدعلی] کامروا توضیح داد. در هفت هزار هکتار و با حدود صد هزار واحد آپارتمانى یا ویلایى با همه مراکز لازمه خدماتى و فضاى سبز و منجمله منطقه صنعتى در جنوب اتوبانِ [قزوین- تهران] و با استفاده از آب رودخانه کُردان، به اضافه آب‌هاى زیر زمینى در دست احداث است. تاکنون براى حدود دوازده هزار واحد، عمدتاً به تعاونى مسکن‌ها، یا انبوه سازان و با نرخ متری دوهزار و پانصد تومان واگذار شده و قرار است متروى تهران به آنجا هم برود؛ 60کیلومتر از تهران دور است.
سپس بر بالاى شهر اندیشه در جنوب کرج پرواز کردیم. با سرعت در حال ساختمان است. آنجا هم در نهایت به صد هزار واحد مسکونی خواهد رسید. راه آن از جاده قدیم کرج و اتوبان کرج منشعب مى‌شود.
در فرودگاه پیام [متعلق به وزارت پُست و تلگراف و تلفن]، واقع در شمال مرکز ماهواره فرود آمدیم. آقایان [حسین] شهاب[الدین] و [مجید] ملکى‌تبار دربارة توسعه پُست و مخابرات توضیحات خوبى دادند؛ تشویق‌شان کردم.
از دو نوع هواپیماى کوچک که براى انتقال محموله‌هاى پستى تهیه شده است، بازدیدکردیم. سپس در برج فرودگاه دستور پرواز داده شد. در مدت کوتاهى، ده هواپیما به اطراف کشور پرواز کردند.
با هلى‌کوپتر به فراز شهر پرند در جنوب شهریار، کنار اتوبان ساوه آمدیم. بناست آب را با یک لوله 48 کیلومترى، از چاه‌هایى که در شهر تهران حفر شده است، به آنجا ببرند. با این آب، وضع آب منطقه که اکنون دچار مشکل است، اصلاح مى‌شود. منطقه پرند در جنوب غربى فرودگاه عظیم بین‌المللى امام خمینى(ره) واقع شده و هنوز مورد توجه و استقبال مردم قرار نگرفته است، ولى مى‌تواند موفقیت خوبى داشته باشد؛ آنجا هم منطقه صنعتى دارد.
از فضا موقعیت فرودگاه را مشاهده کردیم. سد کوچک فشافویه را هم که براى تأمین آب منطقه گاودارى‌هاى در دست احداث و تغذیه آب منطقه احداث شده است، دیدیم. سپس در کنار شهرک واوان فرود آمدیم. مدیر شهرک توضیحات داد. اکنون چهارهزار و پانصد واحد مسکونىِ فعال دارد و در توسعه تا بیست هزار واحد خواهد رسید؛ آب هم دارند و براى توسعه از لوله آب مربوط به پرند مى‌گیرند. خواستار تسریع در لوله‌کشی گاز و برقراری خط‌ اتوبوس شرکت واحد بودند. مردم جمع شدند و ابراز احساسات کردند.
به سمت فرودگاه [مهرآباد] تهران پرواز کردیم. با ماشین از شهرک اکباتان بازدید کردیم. حدود چهارده هزار واحد در سه فاز ساخته و واگذار شده؛ جالب است. سپس به شهرک غرب رفتیم و مهندس مسئول توضیح داد. سه بخش مشخص ساخته شده است؛ برج‌هاى بلند و ویلاها، بلوک‌هاى متوسط و خانه‌هاى متفرقه که در اراضى واگذارى دادستان شهردارى تهران ساخته شده است.3 گفتند بهترین‌ها، مربوط به تعاونى‌هاست و یکصدو هفتاد هزار متر زمین باقى است که برنامه ساخت دارند. فعلاً در اختیار بنیاد جانبازان است.
از آنجا آمدیم و براى اولین بار در سال نو به دفترم رفتم. بیشتر وقتم صرف مسایل انتخابات شد. بعضى هم براى تبریک عید مى‌آمدند. با [آقای عبدالله نوری]، وزیرکشور و همچنین شوراى نگهبان، براى مسایل جارى صحبت کردم و همچنین در رابطه با ردصلاحیتها در این مرحله، با توجه به اینکه وزیرکشور از جناح ردصلاحیت‌ شدگان است؛ گرچه البته اختیارات شورای نگهبان، در مواردی وزارت کشور را خلع سلاح می‌کند. افطار بچه‌ها میهمان فائزه بودند و من در خانه تنها بودم.

 

سال ۱۳۷۲
دیر بیدار شدم. دیشب دیر خوابیده بودم. بعد از صبحانه مقدارى گزارش و بولتن‌ها را خواندم. نم نم باران مى‌بارید و هوا بسیار مطبوع است. ساعتى در ساحل دریا به‌سر بردم.
آقاى [محمدرضا] یزدان‌پناه، [مدیرعامل منطقه آزاد کیش] آمد و افکار خودش را در مورد برنامه آینده کیش گفت؛ با نظرات آقاى [حمید] میرزاده سازگار نیست. لازم مى‌داند که مشاوران، کارشان را ادامه دهند و براى جذب سرمایه خارجى، راه بازتر شود.
آقاى مرعشى، استاندار کرمان آمد و بر ضرورت باز کردن راه جذب سرمایه خارجى در کشور تأکید داشت. آقاى [مرتضی] الویرى، [دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور] آمد و گزارش وضع منطقه آزاد چابهار را داد؛ از برنامه آنها راضى است. گفت روزانه سیصد هزار کارت داده مى‌شود و چهل غرفه تأسیس شده است. او برضرورت اخذ تصمیمات در جهت دفع موانع جذب سرمایه خارجى به مناطق آزاد و داخل کشور و اجازه تأسیس بانک خارجى در کیش تأکید نمود.
عصر به محل شهر باستانى جزیره کیش رفتیم؛ چند نقطه آن را از زیر آوار بیرون آورده‌اند و قسمت اعظم آن مدفون است. گفتم زیر نظر سازمان میراث فرهنگى، تیمى را بگمارند که به کشفیات بپردازند. حیاطى به نام منزل خان و جاى دیگرى به‌نام کارگاه عمل‌آورى محصولات دریایى و کتیبه‌هاى شکسته شده را دیدیم. در قهوه‌خانه درخت سبز، همراه مردم چاى خوردیم؛ احساسات گرمى ابراز کردند.
آقاى [علی] شمخانى آمد و راجع به ادغام نیروهاى نظامى ارتش و سپاه پیگیرى کرد. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد و از افتتاح طرح آب‌رسانى به روستاهاى آبادان خبر داد.
شب [آقای سیدجلیل سیدزاده]، استاندار هرمزگان و [آقای غلامعلی نعیم آبادی]، امام جمعه بندرعباس آمدند. مقدارى از عملکرد در جزیره قشم انتقاد داشتند و راجع‏به قاچاق کالا و کمک‌هاى انجام شده براى سیل‌زدگان گفتند. براى حوزه علمیه بندرعباس و امور عمران و ادارى استان، قول کمک گرفتند.

 

سال ۱۳۷۳

ساعت ده‏‌ونیم صبح به دفترم رفتم. کار کمى داشتم و وقت ملاقات هم نگذاشته بودند. با مدیران دفتر، ملاقات کوتاهى در حد احوال‏پرسى و تشویق و قبول پیشنهادشان دربارة کم‏‌کردن کارهاى من داشتم. سلمانى براى اصلاح آمد؛ دو هزار تومان، عیدى به او دادم.
عصر اعضاى هیأت دولت، براى دیدار عید‌آمدند. هر یک تعریف کوتاهى از سفر ایام عید داشتند؛ معمولاً اظهارنظرى راجع به منطقه مورد سفر که در بعضى موارد، منجر به اتخاذ تصمیمات هم شد؛ از قبیل استفاده بهتر از دریاچه پریشان شیراز و ضرورت تعطیل‌‏نشدن مراکز تاریخى، تفریحى و فرهنگى در ایام تعطیل براى بازدید مسافران که معلوم شد در شهرهای شیراز و اصفهان، روزهاى تعطیل آن مراکز هم تعطیل‏اند.
آقاى [غلامرضا]آقازاده، [وزیر نفت]، از ژنو تلفنى اطلاع داد که عربستان سعودى با تک‏روی خود، تصمیم را براى اوپک مشکل کرده است؛ با اینکه همه اعضا، با کم‏کردن تولید نفت، براى اصلاح قیمت از چهار تا شش درصد، موافق‏اند و سایر دولتهاى تولیدکننده نفتِ غیرعضو اوپک هم، رسماً اعلان کردهاند که سیصد هزار بشکه در روز، از تولید خود کم مى‌کنند، عربستان مخالفت مىکند؛ شاید به دستور آمریکا و یا به خاطر ایذاء ایران. تلفنى با آیت‌‏الله خامنه‌اى در مشهد، در این باره مذاکره کردم و با دکتر ولایتى هم مذاکره کردیم؛ به نتیجه‌اى نرسیدیم.
شب به خانه آمدم. مهدى و فرشته و فائزه و بچه‌هایش و حمید[لاهوتی]، براى شام و آخرشب هم اخوى محمد و خانوادهاش آمدند.
تقویمی که تا دیروز خاطرات را در آن نوشته بودم، به خوبى این تقویم نبود، لذا از امروز تقویم را عوض کردم. سررسید قبلی، جا براى نوشتن خاطرات روز جمعه، کم داشت؛ باید چند صفحه گذشته را دوباره بنویسم.

 

سال ۱۳۷۴

تا عصر در کیش ماندیم. پیش از ظهر از مزرعه جدید نخل و مرکبات بازدید کردم و از جاده ساحلى که در جزیره مى‌کشند و از ساحل صخره‌اى غرب جزیره که به خاطر امواج دایمی و صافى آب، جاى مناسبى براى هتل است. ساعت پنج بعد از ظهر به سوى تهران حرکت کردیم. پاسدارها فراموش کرده بودند که چمدان حامل لباس‌هایم را از صندوق ماشین بردارند؛ روز بعد آوردند.

 

سال ۱۳۷۵
 [آقای غلامعباس زائری]، استاندار هرمزگان آمد. در مورد واگذاری تعدادی اتومبیل به مدیران استان که توبیخ شده بودند، توضیحاتی داد. برای شروع بهره‌برداری از پالایشگاه گاز سرخون با ظرفیت پانزده میلیون مترمکعب گاز در روز برای مصارف دو استان هرمزگان و کرمان، با هلی‌کوپترها به منطقه سرخون در شرق بندرعباس رفتیم. آقایان [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، [حمدالله] محمد نژاد، [مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران] و [علی‌اکبر] مرآتی، [مجری طرح پالایش گاز سرخون]، توضیحات دادند. من هم درباره موفقیت‌های شرکت گاز و اهمیت این صنعت برای کشور صحبت کردم و نشان درجه سه سازندگی را به آقای محمد نژاد دادم. سپس به سایت موشکی اس-۲۰۰ رفتیم؛ دویست و پنجاه کیلومتر بُرد دارد که در سفر من به شوروی از آن‌ها خریدیم و اکنون عملیاتی شده و قدرت دفاعی مهمی است.

 به سیرجان پرواز کردیم. در فرودگاه، استقبال مسئولان را داشتیم. بلافاصله با ماشین به [معدن] گل‌گهر رفتیم. پس از نماز و ناهار و استراحت، در جلسه عملکرد فاز اول و آغاز فاز دوم را توضیح دادند. آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات]، پیشرفت‌های بخش معادن و فلزات را گفت و طرح‌های مهمی را که در سال جاری به ثمر می‌رسند، برشمرد؛ خیلی زیاد است. من هم صحبت تشویق‌آمیز نمودم و کُلنگ فاز دوم را زدم. در این فاز، با چهل میلیون دلار هزینه ارزی، تولید را از دو و نیم میلیون تُن فعلی به پنج میلیون تُن می‌رساند.

برای افتتاح بهره‌برداری از گاز سیرجان و رفسنجان، به شهر سیرجان رفتیم. جمع زیادی از مردم در میدان جمع شده بودند. آقای آقازاده، [وزیر نفت] توضیح داد. مشعل را روشن کردم و تلفنی با رفسنجان صحبت کردم؛ آنجا هم مراسم داشتند. آ شیخ حسین هاشمیان، [نماینده رفسنجان]، آن‌طرف خط بود. فرمان شروع بهره‌برداری را دادم. برای مردم صحبت کوتاهی درباره اهمیت گازرسانی به استان و تحولات ناشی از آن و هزینه‌های فراوان ارزی و ریالی طرح کردم.

به منطقه اقتصادی حراست شده سیرجان رفتیم. توضیحات را شنیدیم و از واحدهای صنعتی و انبارها بازدید کردیم. رونق‌گرفته و آینده خوبی دارد. مصاحبه‌ای انجام دادم و بلافاصله از کارخانه‌های تولید روغن نباتی و داروهای دامی بازدید کردم.

به فرودگاه رفتیم و به‌سوی بم پرواز کردیم. پس از استقبال، به منطقه ارگ جدید رفتیم که خیلی زیبا و جالب ساخته شده است. پس از نماز مغرب در مسجد زیبای آنجا، در جلسه‌ای توجیهات را شنیدیم. کارخانه کرمان خودرو با درآمدهای خود، آن منطقه را باهدف ترویج کشاورزی و توریسم و صنعت، آباد کرده است. من هم صحبت تشویق‌آمیز در ضرورت احیای موفقیت تاریخی بم کردم. سپس در رستوران زیبا و باحال ارگ، شام صرف شد و از قسمت‌های آن بازدید کردیم. سپس خط مونتاژ و نمونه قطعات ساخت ایران در کارخانه خودروسازی را دیدیم که از مشارکت با شرکت دوو [کُره جنوبی] ایجاد شده و اکنون فقط مونتاژ دارد. قرار است ظرف چند سال ۷۰ درصد در ایران ساخته شود که البته باورکردنی نیست. کمی سوار ماشین شدم و راندم

 

سال ۱۳۷۶
امروز جمعى از مدیران براى تبریک عید آمدند. مقدارى از وقت، صرف کارهاى اداری و مطالعه شد. آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون امنیت خارجی] از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارش داد. اسمى که سعودى‌ها در مورد حضور یک نفر از متهمان انفجار الخُبَر در ایران داده‌اند، به ایشان دادم که بررسى کند.
آقاى [محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، براى مسأله خرید ماهواره آمد. عصر هیأت دولت، اولین جلسه سال 1376 با چند مصوبه را داشت. گزارشى از نحوه حمل و نقل و مسافرت‌ها در ایام عید ارایه شد که خوب و کم‏‌تصادف بوده. اخوى‏‌زاده محمد و بچه‌هایش آمدند.

نام:
ایمیل:
* نظر: