کد خبر: ۱۱۹۶۹۰
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۱

مجید گودرزی

مدرس دانشگاه

در دنیای کنونی یکی از بی رحم ترین سیستم های اقتصادی جهان در کشور آمریکا در جریان است. دولتهای آمریکا هیچ تعهدی را به حتی مردم خودشان نمی پذیرند. اعانات و پوپولیسم در این اقتصاد اصلا وجود ندارد. اقتصاد کاملا آزاد و نئولیبرالیسم وحشی است. همه چیز در سایه پول، منفعت و سود تعریف میشود تنها NGOها هستند که بار حرکتهای انسانی را به دوش می کشند. و اصلا مسیر اقتصاد با مسیر انساندوستی کاملا جداست. سالهاست که ایالات متحده برای جلوگیری از کاهش قیمت، بسیاری از محصولات را به دریا میریزد و یا نابود می کند. ریختن گندم به دریا در حالی که صدها میلیون نفر در دنیا در فقر شدید بسر می برند، الگوی این مکتب اقتصادی است. اما جالب است که در این سیستم اقتصادی بسیار بی رحم نیز هیچگاه تلاش نمی کنند طرف تقاضا یا همان نظامهای پرداخت و حقوق و دستمزد را سرکوب کنند. نه از روی ترحم و انسانیت و نه از روی حفظ ساختارهای اجتماعی. بلکه تنها می خواهند تولیداتشان مشتری داشته باشد و اقتصاد چرخه خود را حفظ کند. بقای سرمایه دار در بقای خریدار و حفظ سطح تقاضاست. اما در یک مکتب اقتصادی در ایران یک عده بنام حمایت از تولید، مشغول خالی کردن زیر پای نظام سیاسی و اقتصادی کشور هستند. آنها با ترفندهای زشت کار را بجایی رسانده اند که طرف تقاضا کاملا با خاک یکسان شده و تمام دستمزدها کفاف تامین نیازهای طبیعی را هم که پایین ترین سطح نیازهاست، ندارد. اکنون طرف تقاضا در ایران بقدری تضعیف شده که هر کالا و خدمتی با هر درجه کیفی تولید شود، تقاضایی برای آن نیست. چرخ اقتصاد نمی چرخد، چون در یک طرف عرضه متورم شدید داریم و در یک طرف تقاضا با رکود شدید وجود دارد. نظام سرمایه داری ما حاضر است تازیانه بدهی و سود وامهای کلان را بپردازد، اما طرف تقاضا را تقویت نکند. نظام اقتصادی ما اصلا اعتقادی به تعادل ندارد و چون در یک ناترازی در قدرت سیاسی موفق به تشکیل دولت کارفرمایی و سرکوب شدید اتحادیه های کارگری شده، موازین اقتصادی را مطابق میل خود ترسیم و تنظیم می کند. جمع شدن قدرت و ثروت در یک کفه موازنه را بهم خواهد ریخت. توزیع مناسب و متعادل قدرت هر نظام سیاسی را بیمه می کند و جمع شدن وزنه های قدرت در بخش کوچکی از جامعه برای حتی نظامهای سیاسی الهی هم خطرناک است و خیلی زود یا به باج خواهی از حکومت روی می آورد و یا دولت دست نشانده را طلب می کند. بهم ریختن بازار در دو سال آخر دولت احمدی نژاد، یک زنگ خطر بود که یا باید منافع صاحبان ثروت در قالب رانت تامین شود و یا آنها قادر خواهند بود کشور را با بحران مواجه کنند. اتفاقی که در دولت تدبیر و امید با هزاران میلیارد تومان رانت و فساد ادامه یافت. عجیب آنکه از قدرت خود در جهت نابودی خود بهره می برد. هر چه ناترازی در تعادلهای اقتصادی بیشتر شود، شورشهای اجتماعی هم بیشتر میشود و در این وضعیت، امنیت سرمایه، روز به روز کمتر می شود. بنظر میرسد نظام سرمایه داری ایران اگاهانه در حال بریدن شاخه زیر پای خود است. این نشان می دهد که این نظام اعتقادی به کشور و اقتصاد کشور ندارد و اتفاقا با شکل دهی یکی از بدترین نظامات اقتصادی، یک خطر بزرگ برای ادامه فعالیتهای اقتصادی و نظام سیاسی کشور محسوب می شود. اکنون تمام اقتصاد ایران در حال رقابت با خانه های کلنگی است و متاسفانه بازدهی خانه های کلنگی از تمام بخشهای مولد اقتصاد ایران بیشتر است. تمام سرمایه گذاری های سرمایه داران ایرانی در نوسانات اقتصادی است. طلا، ارز، مسکن، و... همگی فاقد ارزش افزوده هستند و اگر نوسانات آنها متوقف شود، ارزش افزوده آنها "صفر مطلق " است. صدها و هزاران میلیارد تومان سرمایه گذاری در باد نوسانات اقتصادی بحران می آفریند و این بدترین و مخرب ترین سرمایه داری در جهان است که هرگز به رونق اقتصادی و بهبود شاخص ها ختم نخواهد شد که بنظر هدف این نوع از سرمایه داری براندازی اقتصادی است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار