کد خبر: ۱۲۰۴۷۶
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۱
تجارت از تبعات اقتصادی و اجتماعی بروز آشفتگی در بازار ارز گزارش می دهد
اگر مردم نتیجه هجوم به بازار را مقایسه کنند، متوجه می شوند که شاید به صورت مقطعی سود اندکی ببرند اما سود بیشتر به جیب دلالان می رود و در واقع زیان واقعی متوجه مردم است.

بازندگان اصلی گرانی دلار

گروه اقتصاد کورش شرفشاهی: یک باره دلار گران می شود و همه چیز را با خودش بالا می کشد اما این بالا رفتن جیب یک عده را پر و جیب یک عده را خالی می کند. اما بیش از همه، با خرید هیجانی رو به رو هستیم که در بحران اقتصادی ناشی از تحریم ها، واکنشی نامناسب به اتفاقات حوزه بازار و تولید است. گرانی دلار قیمت همه چیز را گران کرده و مردم دست به احتکار کالا زده اند زیرا با چشم می بیند که قیمتها روز به روز بالاتر می رود و در نتیجه شاهد هجوم مردم به بازارها برای خرید کالاها و احتکار درخانه ها هستیم. البته مردم آگاهی درستی از وضع اقتصادی کشور ندارند و شنیدن شایعات آنها را به بازارهای خرید میکشاند.

سود دلار در جیب فرصت طلبان

اگر مردم نتیجه هجوم به بازار را مقایسه کنند، متوجه می شوند که شاید به صورت مقطعی سود اندکی ببرند اما سود بیشتر به جیب دلالان می رود و در واقع زیان واقعی متوجه مردم است. در موضوع افزایش قیمت بسیاری از کالاها، میتوان دست دلالان را در ایجاد هیجان کاذب برای خرید مشاهده کرد. زیرل بیشترین سود حاصل از خرید هیجانی مردم، متوجه دلالان، واسطهها و فرصت طلبانی میشود که حاشیه درست کرده اند. کافی است مردم به زندگی افرادی نگاه کنند که از آشفته بازار، یک شبه ره صدساله را می روند. البته سرمایه داران نیز از این آشفته بازار منتفع می شوند زیرا قیمت هر آنچه دارند، چند برابر می شود و تنها کسانی زیان می بینند و به مرز ویرانی می روند که در آرزوی خرید نیازهای اولیه، با انواع بحران های روحی دست به گریبان هستند. در چنین شرایطی، دلار ۲۰ هزار تومانی خیلی راحت و زود افزایش ۲۶ درصدی دستمزد کارگران را خواهد بلعید، تا آنجا که دیگر سخت میتوان در مقابل این تردید محکم و پابرجا ایستادگی کرد که آیا واقعاً در چنین اقتصادی میتوان به بهبود معیشت کارگران از طریق چانهزنی برای افزایش دستمزد به اندازه ارزنی امیدوار بود؟!

بار سنگین بحران ارز بر دوش حقوق بگیران

در این رابطه دبیرکل خانه کارگر با تاکید بر اینکه بازار ارز، بازاری نیست که تحولات آن تنها به خودش معطوف باشد گفت: هر تغییری در نرخ ارز، کشاورزی را که در دورترین نقطه کشور به پایتخت مشغول کار بر روی مزرعه است و کارگری که هرگز رنگ ارز را ندیده و تا آخر عمر هم نمیتواند آن را لمس کند، تحت تاثیر قرار میدهد. علیرضا محجوب در گفتگو با ایلنا با تاکید بر اینکه کارگران، کشاورزان، کارمندان و کلیه افرادی که درآمد ثابت دارند بار سنگینی قیمت ارز را بر دوش خود حس میکنند گفت: فقیری که نمیتواند هزینههای داروهایش را پرداخت کرد و کارگری که نمیتواند برای کودکش یک عروسک ساده بخرد هم از ارز تحت تاثیر قرار میگیرند. زمانی که میگوییم عرضه و تقاضا یا نظام ارزی و بازیگران آن باید تاثیرگذار باشند، به این معنی است که رفتار آنها باید در جهت صیانت از زندگی عموم طراحی شوند. رئیس فراکسیون کارگری مجلس دهم افزود: بر اساس مفاهیمی که از متن بازار آزاد وام گرفته شده باید بازار را با عرضه و تقاضا رها کرد تا خود به تعادل برسد اما این سیاست در ایران به بدترین شکل اجرا میشود؛ بدین معنی که دست بازیگران و سفتهبازان را چنان باز میگذارند که دیگر نمیتوان آنها را مدیریت کرد. بعد هم این تحلیل را ارائه میدهند که چون افزایش تقاضا وارد عرصه عمومی شده است، قیمتها اینگونه شتاب گرفتهاند. تقاضا تا زمانی تقاضا است که نیازی را ارضا کند اما در حال حاضر با تقاضای کاذب مواجه هستیم. محجوب گفت:افرادی چهار دست و پا روی دلار نشستهاند و بر طبل گرانی میکوبند. در این شرایط بانک مرکزی باید به جای بهانه کردن تقاضا درخواست قوانین بازدارنده چارچوبدار کند. آثار رها شدن انفجاری فنر ارز، برخورداری و اجرای قوانین بازدارنده تحکمی را الزامی ساخته است. افزایش قیمت ارز آسیبهای اجتماعی و فقر و فلاکت به بار میآورد. دامنه این موضوع به کاهش تولید و مصرف و افزایش بیماری منتهی می شود چراکه مردم توان تامین هزینههای دارو و درمان خود را ندارند. وی گفت: افرادی که بازار ارز را اداره میکنند باید مسئولیت خود را بشناسند. آنها باید این بازار را کنترل کنند البته اگر به کنترل اعتقاد دارند؛ اگر ندارند اعلام کنند تا مزدبگیران و بخشهای اقتصادی تکلیفشان را بدانند.

ضربه دلار ٢٠ هزار تومانی به اقتصاد

از سوی دیگر یک اقتصاددان گفت: مشکلات اقتصادی امروز ما، حاصل کژفکریهای تصمیمگیران در سه دهه گذشته است. این کژفکریها در تمام سه دهه گذشته تداوم داشته و هیچگاه مایه عبرت هم نشده است. مرتضی افقه افزود:آقایانی که به ظاهر متخصص هستند اصرار دارند که نرخ ارز باید متناسب با تورم افزایش یابد و ریشه تورم را عمدتاً خارج از افزایش نرخ ارز میبینند و به دلایل سادهانگارانه ربط میدهند. درحالیکه افزایش نرخ ارز در ایران به دلیل نقش عمده و تاثیرگذاری که بر سایر متغیرهای اقتصادی دارد، یک محرک بسیار جدی برای تورم است و رها شدن آن که به نظر میآید یا عمداً یا از روی بیاختیاری یا ناچاری رها شده، تورم را به صورت لجامگسیخته افزایش خواهد داد و این یعنی اینکه سفره فرودستان و کارگران، بیش از گذشته خالی خواهد شد؛ به خصوص کارگرانی که علیرغم کار کردن، همچنان محروم و فرودست هستند. وی گفت: دلار ۲۰ هزار تومانی بیش از همیشه، قدرت خرید طبقات فرودست و مزدبگیر را کاهش خواهد داد و باعث ریزش خیلی عظیمی از مردمانِ طبقات متوسط به پایین خط فقر و محرومیت خواهد شد؛ یعنی «متوسطزدایی از اقتصاد» شتاب خواهد گرفت.این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه با روند موجود، تورم هدف ۲۰ تا ۲۴ درصدی به هیچوجه قابل دسترسی نیست گفت: آقایان ممکن است تصور کنند با کنترل نقدینگی و به صورت تصنعی، اسمی یا به زور یک رقمی را برای تورم در همان محدوده هدف اعلام کنند اما حتی اگر این اتفاق هم بیفتد، به قیمت تشدید رکود خواهد بود، یعنی با کنترل نقدینگی، بسیاری از تقاضاها را کنترل کنند و این کاهش تقاضا، باعث کاهش تقاضا برای تولید و متوقف شدن چرخ بسیاری از کارخانجات شود؛ حاصل این رویه، اخراج گسترده نیروی کار خواهد بود؛ با این حال ادعا خواهند کرد که تورم را کنترل کردهایم کما اینکه معتقدم با این شرایطی که داریم، حتی با کنترل سفت و سختِ نقدینگی هم نمیتوانند تورم را روی رقم ۲۰ یا ۲۲ درصد کنترل کنند. با روند فعلی، تورم واقعی حداقل بالای ۴۰ درصد خواهد بود.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار