کد خبر: ۱۲۷۹۷۹
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۹

به گزارش همشهری آنلاین به نقل ازایسنا، پیتر بروک، هنرمند خلاق و نوآور تئاتر دنیا که اوایل دهه ۱۹۷۰ شاهد اجرای تعزیه بوده است، چنین می‌گوید: «در یک دهکده دورافتاده در ایران، شاهد یکی از قوی‌ترین آثار تئاتری بودم که در عمرم دیده‌ام. یک گروه چهارصد نفری روستایی که تمام مردم ده را تشکیل می‌دادند، زیر درخت نشسته بودند و حال‌شان از قهقهه و خنده، به گریه و مویه می‌رفت در حالیکه همه آخر داستان را می‌دانستند و می‌دیدند که حسین در خطر مرگ است و اول دشمن گول می‌خورد و حماقت می‌کند و بعد حسین شهید می‌شود و با شهادت او، فرم تئاتری تبدیل به واقعیت می‌شود.»

اما تعزیه چیست که بروک هنرمند نامدار جهان را این گونه شگفت‌زده کرده است، این نمایش ایرانی بازنمایی مصیبت و شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان است که قالب آن برگرفته از نمایش‌های ایرانی پیش از اسلام چون سوگ سیاوش و یادگار زریران و ... است و محتوای آن داستان واقعه جانگداز سال ۶۱ هجری قمری در کربلاست.

این نمایش زبانی منظوم دارد اما این نظم در زبان به وزنی خاص از بحور عروضی شعر فارسی مقید نیست و هر قسمت به اقتضای فضا و نقش، سروده می‌شود چنانکه نوای گفتار در قالب ادبی است و هیچ ارتباطی با دستگاه بحری شعر عامیانه ندارد. ویژگی دیگر این است که تعزیه برخلاف عادت به هنجار اشعار ادبی کوتاه یا بلند که در آنها از آغاز تا پایان، بحر یکسان می‌ماند، بحر خود را به دفعات عوض می‌کند و بحور گوناگون را به خدمت می‌گیرد.

اجرای نمایش تعزیه به صورت آوازی است و هر بازیگر نقش خود را در دستگاه مناسب آن نقش اجرا می‌کند. در سوال و جواب‌ها هم رعایت تناسب آوازها با یکدیگر شده است. برای مثال اگر امام حسین با عباس سوال و جوابی داشت و امام شور می‌خواند، عباس هم باید جواب خود را در دستگاه شور بدهد. فقط مخالف خوان‌ها با صدای بلند و بدون تحریر، شعرهای خود را با پرخاش ادا می‌کنند.

این نمایش ساختاری حماسی دارد اما نه به آن شکل که مورد نظر بوشنر، پیسکاتور، برشت و ... بوده است. اگر در نمایش اپیک تلاش در آن است که وقایع امروز به گذشته برده شود و تماشاگر در روند کار با قصه آشنایی پیدا کند، در تعزیه تماشاگر با واقعه‌ای رو به روست که از پیش چگونگی وقوع آن را می‌داند. او فقط شاهدی می‌شود در بازسازی واقعه ماضی و در همان حال با گریز توجه بیننده از گذشته به امروز متصل می‌سازد. البته این گریز، جدا از مضمون در لباس و آکسسوار هم معمول است و در مواردی مانند زدن عینک، پوشیدن چکمه‌های پلاستیکی، گرفتن چتر بالای سر و ... به خوبی مشاهده می‌شود. به این ترتیب از یک سو میان بیننده و نمایش فاصله می‌اندازد و از سوی دیگر، حال را به گذشته و گذشته را به حال مربوط می‌سازد و به این وسیله، فاصله میان تماشاگر امروز و واقعه دیروز را از میان می‌برد. این گونه «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را عینیت می‌بخشد. در حقیقت به نوعی اعتراض زیرکانه و هوشمندانه معنوی و روحانی دست می‌زند که همانا برگرفته از مکتب تشیع علوی و سیره ائمه معصومین است.

بنابراین اعتراض، یکی از درون‌مایه‌های تعزیه است که دکتر جلال ستاری نیز درباره آن نوشته است: «تشیع، منکر حکومت غاصب بود و لاجرم مشروعیتش را قویا انکار می‌کرد و تعزیه نیز به برهه‌ای، یعنی پاره‌ای از روزگار دراز است که زمان تاریخی آفاقی را نفی می‌کند و زمانی آرمانی یا اسطوره‌ای و بهشت برین بر آن چیره می‌گرداند. معنی این سخن آن است که شیعه با بیدادگر، سر ستیز داشت و به حسب مورد، با تقدیر ستمکار به مکر و حیله و تزویر رفتار نمی‌کرد بلکه قیام خون‌بار را بر آن واجب می‌شمرد. این تضاد و تعارض، اندک اندک بذر درام‌سازی را که ثمره‌اش شبیه‌سازی و تعزیه‌گردانی است، در ذهن و ضمیر شیعه کاشت و آبیاری کرد. به قول محققی خارجی، واقعه تاریخی کربلا خود به بیان و تعبیر تئاتری نینجامید و آن را موجب نشد یا بیان و تعبیر تئاتری نتیجه آن واقعه نبود چون واقعه مزبور را می‌توان به سبکی روایی یا حماسی نیز حکایت کرد. شیعیان به علت طرد شدن (خروج) از مذهب (رسمی) که جزای (نتیجه) مقابله و برخورد و درگیری سیاسی بود، به کشف تئاتر نایل آمدند. آنان احساس قصور و تشویش‌های میدانی دردمند (یا اضطراب ناشی از وقوف به درد) را کشف کردند و خاصه ایرانیان در زندگانی امام حسین (ع) تنها به چشم سرنوشتی فاجعه‌آمیز ننگریستند بلکه سری‌ترین خواسته‌های سیاسی و ملی را نیز در آن گنجاندند.»

بنابراین تعزیه برای مردمان ایران که تاریخی پر فراز و نشیب را پشت‌سر گذاشته‌اند، فرصتی برای اعتراض و بیان خواسته‌های سیاسی فراهم آورده تا در قالبی نمایشی، مطالبات ملی خود را مطرح یا دست‌کم، اعتراض خود را بیان کنند.

منابع: نمایش‌های ایرانی ویژه تعزیه، نوشته صادق عاشورپور، انتشارات سوره مهر حوزه هنری

منشاء درام در ایران، فصلنامه تئاتر، شماره مسلسل ۱۸ و ۱۹، دوره جدید، بهار و تابستان سال ۱۳۸۷، صفحه ۳۱.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار