مناظرههای انتخاباتی ترامپ و بایدن، ناظران را با این پرسش مهم روبهرو کرد که آیا پوپولیسم واقعی در امریکاست؟! با آنکه در صد سال گذشته جنبشهای پوپولیستی را بیشتر در امریکای لاتین جستوجو میکردند، اما در چند دهه اخیر تبلیغات انتخاباتی در کشورهای پرچمدار دموکراسی و لیبرالیسم، به شدت بر علایق عامه در مقابل دغدغههای نخبگان تمرکز پیدا کرده است. ترامپ و بایدن در کشوری که یکی از بالاترین میانگینهای نخبگان نسبت به عامه را دارد و با برترین دانشگاهها، مرکز تجمع دانشمندان و تحصیلکردههای آکادمیک است، کل وعدهها و دعواهای مناظرههای خود را به سمت فریب عامه بردند.
هر دو نامزد انتخابات امریکا یکدیگر را متهم میکنند که «آدم پوتین» هستند، البته نه به این فرهیختگی و باادبی! ترامپ رقیب خود را متهم میکند که سهونیم میلیارد دلار از پوتین گرفته (و از چین و جاهای دیگر هم) و بایدن هم ترامپ را «سگ دستآموز پوتین» مینامد. چرا پوتین؟ برای اینکه در امریکا صد سال است با کمونیسم و سوسیالیسم مبارزه و علیه آن تبلیغ میکنند و حالا که نمادهای سوسیالیسم تا نامزدی انتخابات امریکا هم خود را بالا کشیدهاند (برنی سندرز) فحش دادن به سوسیالیسم برای جمعآوری رأی عوام یک فرصت و موقعیت ممتاز است. ترامپ البته با کلیدواژه سوسیالیسم به «کامالا هریس» معاون بایدن هم حمله میکند: «ما یک کشور سوسیالیست نخواهیم بود. ما قرار نیست یک رئیسجمهور سوسیالیست، به ویژه یک رئیسجمهور زن سوسیالیست داشته باشیم.»و بایدن خود را کسی معرفی میکند که با تفکرات سوسیالیستی مبارزه کرده و با شکست دادن آنها در مبارزات درونحزبی (سندرز) نامزد نهایی دموکراتها شده است.
در قضیه کرونا نیز ترامپ و بایدن هر دو مدعی طرف مقابلند و در رفتاری پوپولیستی هیچ اشاره مختصری هم به مسائل علمی و نقش مردم و مراقبتهای فردی و اجتماعی در کنترل کرونا نمیکنند. ترامپ میگوید اگر بایدن بود، امریکا چندین برابر کشته میداد و مقابله ناموفق اوباما و بایدن را با آنفلوآنزا در دوره خودشان یادآوری میکند و نهایتاً میگوید کرونا تقصیر چین است. بایدن نیز مدعی است ترامپ عمداً خطرات کرونا را از مردم مخفی نگه داشت و بالاترین رقم قربانیان کرونا را در امریکا ثبت کرد.
هر دو بر یک گزاره عوامفریب دیگر اصرار میورزند: فساد طرف مقابل! نه اینکه فسادی در کار نباشد، اما عموم مردم امریکا روی کسی که مالیات نمیپردازد، حساسند و او را قانونگریز و مال مردمخور میدانند. بایدن مدام از ترامپ میخواهد نشان بدهد چقدر مالیات پرداختهاست و اوباما نیز به کمک بایدن میآید و در یک سخنرانی میگوید وقتی که بچه بوده و بستنی میفروخته، بیشتر از ۷۵۰ دلاری که ترامپ در طول مدت حضورش در کاخ سفید مالیات داده، مالیات پرداخته است!
انتخاب بعدی ترامپ و بایدن برای فریب عوام، «دروغ» است! آن دو در طول مناظره دهها بار و خارج از آن صدها بار یکدیگر را دروغگو خواندهاند. «دروغ» گناهی است که در امریکا برای تخریب طرف مقابل از آن زیاد استفاده میشود و خانوادهها و مدارس سعی میکنند به بچهها بگویند که از دروغ بدتر چیزی نداریم. برخی ناظران انتخابات در امریکا هم معتقدند ترامپ و بایدن فقط یک بار در طول مناظره راست گفتند و آن زمانی بود که یکدیگر را دروغگو خواندند!
دو نامزد ریاستجمهوری امریکا حتی برای بازی با افکار عمومی از افشای جنایتهای طرف مقابل باکی نداشتند. بایدن پس از اشاره مجری برنامه به قضیه «کودکان در قفس»، گفت: «۵۲۵ کودک در امریکا از خانواده خود در مرز (مکزیک) جدا شدهاند و حالا نمیشود خانوادههایشان را پیدا کرد! آبروی ما در دنیا رفت. حالا چگونه از حقوق بشر حرف بزنیم؟!» و ترامپ پاسخ داد: «طرح و اجرای قفس (جداسازی کودکان از والدین) از اول کار خودت بود!»
ترامپ و بایدن آن قدر گزارههای مردمفریب علیه یکدیگر، کشف و ثبت کردند که مشارکت بالا در این انتخابات احتمالاً واقع خواهد شد!
هر دو نامزد گفتهاند که «فقط با تقلب طرف مقابل» ممکن است شکست بخورند. هر دو یکدیگر را به تخلفات آشکار و پنهان انتخاباتی متهم میکنند. هر دو یکدیگر را به عدول از قوانین دموکراسی برای رسیدن به قدرت یا حفظ آن متهم کردهاند و دهها گزاره پوپولیستی دیگر که در این اندک نمیگنجد.
نخبگان امریکایی به کناری نشستهاند و نمایش پوپولیسم بایدن و ترامپ و موفقیتهایی که عوامگرایی در میان دموکراسیهای قرن بیست و یکم به دست آورده، آنان را به تفکر بیشتر واداشته است و از جنگ داخلی که پیامد طبیعی اصرار بر پوپولیسم است، بر عاقبت امریکا هراسانند.
آخرین مناظره انتخاباتی امریکا در واقع نشان داد فریبکاری، تقلب، تخلف، لابیگری و هر چیز دیگری که نتیجه انتخابات را به نفع طبقه ثروتمند تغییر دهد، در امریکا و دموکراسی آن ممکن است و این اوج پوپولیسم در لیبرال دموکراسی امریکاست: فریب عامه به نفع خواص!