کد خبر: ۱۳۹۹۶۰
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۹
در گفت‌وگوی تجارت با "مهدی پازوکی" اقتصاددان و استاد دانشگاه مطرح شد؛
مهدی پازوکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است در صورت قطع ارتباط با جامعه جهانی رشد اقتصادی کشور هم کاهش خواهد یافت. در ادامه مشروح صحبت‌های وی را می‌خوانید.

سیاست اقتصاد را گروگان گرفته است

فهیمه اکبری صحت: با فراگیرشدن پدیده جهانی‌شدن در ابعاد مختلف، به‌ویژه در بُعد اقتصادی، اقتصاددانان آثار آن را بر متغیرهای اقتصادی بررسی کرده‌اند. آمار و اطلاعات در دسترس نشان‌دهنده این است که طی چند دهه اخیر تورم جهانی کاهش‌یافته است. مهدی پازوکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است در صورت قطع ارتباط با جامعه جهانی رشد اقتصادی کشور هم کاهش خواهد یافت. در ادامه مشروح صحبت‌های وی را می‌خوانید.

 

چالش اصلی تجارت خارجی در ایران چیست؟

یکی از معضلاتی که امروزه اقتصاد ایران دارد درزمینهٔ تجارت خارجی با جهان است. برای اینکه با دنیا تجارت داشته باشیم سیستم بانکی باید بتواند با سیستم بانکی دنیا کار مراوده داشته باشد و امروزه به‌صورت چمدانی یا پول نقد نمی‌شود تجارت کرد. بنابراین باید تکلیف خود را مشخص کنیم که آیا می‌خواهیم با جهان مبادلات تجاری داشته باشیم یا خیر. اگر نخواهیم باید دور ایران دیوار بکشیم و مثل کرهٔ شمالی باشیم. این حق مردم ایران است که با جهان ارتباط داشته باشند چون امروزه در تولید بعضی از کالاها برتری نسبی داریم ولی برای پیشرفت به بازارهای جهانی نیاز است. اگر در بازارهای داخلی به سمت خود تحریمی برویم، تبعات منفی برای اقتصاد ایران باقی می‌ماند و عدم ارتباط با جامعهٔ جهانی باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی می‌شود اگر ارتباط با جهان نداشته باشیم، این مسئله باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی می‌شود و این یعنی کاهش تولید ملی و کاهش تولید ملی هم یعنی کوچک شدن اقتصاد و به‌شدت هم‌روی اشتغال و هم‌روی سرمایه‌گذاری اثر منفی دارد و روی فقر هم اثر مثبت دارد یعنی باعث گسترش فقر خواهد شد. پس ما برای اینکه با جهان تجارت کنیم، درخواست ارتباط با جهان در راستای منافع ملی خود راداریم. برای این باید مقررات بین‌المللی را در امر تجارت و در امر سیستم بانکی قبول کنیم. یکی از آن مقررات بعد از ۱۱ سپتامبر و گسترش تروریست در جهان ازجمله وجود تروریست‌هایی مثل القاعده و گروه‌های تندرو، بحث مبارزه با پول‌شویی و تأمین مالی تروریست است یعنی امروز ما یک خود تحریمی را انجام دادیم به علت نپذیرفتن قوانین بین‌المللی در خصوص سیستم بانکی یا همان اف ای تی اف.مسئله این است که شرکای عمدهٔ تجاری ما مثل روسیه، چین و ترکیه خودشان عضوهای اصلی اف ای تی اف هستند. درحالی‌که ما قرار نبوده عضو اصلی باشیم. ما قرار بوده عضو همکار اف ای تی اف باشیم. مثل ۱۷۷ کشور دیگر جهان. یکی از معضلاتی که امروزه اقتصاد ایران را رنج می‌دهد جهالت اقتصادی است. یعنی حتی اگر امریکا به برجام برگردد و دموکرات‌ها پبروز شوند، امکان ندارد بانکی با ما تجارت کند. البته مشکل ما فقط اف ای تی اف نیست. مشکل ما به مدریت و درایت خودمان برمی گردد. کشورهایی مثل روسیه و چین که اتفاقاً شریک تجاری ما هستند، اعضای اصلی اف ای تی اف هستند. خود رئیس بانک مرکزی در مجلس اعلام کرد که بانک مرکزی روسیه ادامهٔ همکاری تجاری را مشروط بر پذیرفتن اف ای تی اف کرده است. این طرز تفکر یعنی محدودیت و سوق به سمت خود تحریمی. و دشمن هم همین را می‌خواهد. مثل اسرائیل، تندروها به رهبری ترامپ، و عربستان سعودی بسیار علاقه مند به این هستند که ما از جامعهٔ جهانی منزوی شویم. پس ما باید دست از خود تحریمی برداریم، به فکر منافع ملی باشیم و بدانیم که با سیستم سنتی تجارت چمدانی، امکان رشد اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم و امکان پیشرفت اقتصادی کشور تقریباً نزدیک به صفر است. دشمن هم همین را می خوهد. بنابراین ما نباید به سمت انزوا برویم. پس تعامل با جامعهٔ جهانی به نفع ماست. ما باید سعی بکنیم بخردانه با جهان ارتباط داشته باشیم.

 

مهم‌ترین تبعات قطع شدن زنجیره جهانی با اقتصاد کشور چیست؟

وضعیت الان طوری شده است که طبقهٔ جدیدی در جامعهٔ اقتصادی به وجود آمده که بنده اسمشان را گذاشتم نوکیسه. ثروت این نوکیسگان نجومی شده از طریق رانت، رابطه، سو استفاده از بیت المال، وام‌های ارزان قیمت. و اینها به جای اینکه تعامل ایران را با جامعهٔ جهانی بیشتر کنند، سعی می‌کنند ایران را در جامعهٔ جهانی به انزوا ببرند چون نفعشان در این کار است. با اینکه اینها گروه محدودی هستند اما رانت خوار هستند. بنابراین اگر می خوهیم ایران در منطقه موفق باشد باید از علم کارشناسان مرتبط استفاده کنیم و درایت و مدیریت کافی ر داشته باشیم و در راه منافع ملی قدم بگذاریم. ما الان در منطقه نه تنها از نظر اقتصادی و سیاسی اول نشدیم بلکه روز به روز به عقب برمی گردیم.

 

مزیت پیوستن به FATF چیست؟

FATF نهاد اقتصادی بینالمللی است که به دنبال دستیابی به تبادلات مالی با ریسک فساد پایینتر است. این به آن معنا نیست که کشورهایی که در لیست سیاه این سازمان قرار ندارند، با مشکلاتی نظیر پول‌شویی روبهرو نیستند، اما نحوه کار این کشورها از سوی این نهاد رصد می‌شود. افایتیاف در زمانی که ایران را از لیست سیاه خود بعد از امضای توافق هستهای بیرون آورد، درخواست کرد تا کشورمان به عضویت کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی یا همان پالرمو در بیاید. خواسته دیگر این نهاد این بود که ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم یا CFT هم بپیوندد. در داخل ایران، توافق بر سر پذیرش این دو شرط انجام نشد و سر آخر بعد از بحث و جدلهای فراوان فرصت برای ایران به پایان رسید.

 

مهم‌ترین چالش‌هایی که ورود به لیست سیاه FATF برای اقتصاد ایران به وجود آورد چیست؟

در خصوص FATF، یک سؤال اساسی وجود دارد و آن هم تردید در قصد انجام مبادلات تجاری از سوی ایران با جهان خارج است. به عبارتی چنانچه این موضوع مدنظر نیست و تصمیم گرفتند تا دور کشور دیوار بکشند، طبیعی است که نیاز پیوستن به FATF هم احساس نمی‌شود، اما اگر اساس برنامهریزیها بر این اصل استوار شده باشد که ابتدا با کشورهای منطقه و سپس جهان بینالملل رابطه اقتصادی برقرار شود باید ضوابط و مقررات مرتبط با آن هم مدنظر قرار گیرد. به عبارتی دیگر لازم است تا سیستم بانکی کشور ما با سیستم بانکی جهانی مرتبط شوند فرض کنید فردا صبح مشکل ایران با امریکا حل شد و سفارت امریکا در خیابان مفتح کار خود را آغاز کرد، چنانچه ایران مقررات FATF را نپذیرفته باشد هیچ بانکی در دنیا با سیستم بانکی ما حتی در صورت دوستی با آمریکا کار نخواهد کرد و نتیجه چنین تصمیمی عدم مراوده اقتصادی با جهان بینالملل است.

 

چقدر پذیرش FATF بر کمتر شدن مشکلات تحریم تأثیر گذار است؟

ایران در حال حاضر شرایط تحریم را یدک می‌کشد و به هر جهت آمریکا بزرگترین قدرت اقتصادی جهان به حساب می‌آید و تحریمهای ظالمانه را تحمیل کرده است، با تمام اینها در چنین شرایطی چنانچه FATF را می‌پذیرفتیم، به معنای ارسال سیگنال مثبت به جامعه جهانی بود که ایران مایل به همکاری با دیگر کشورها است، بنابراین شرایط بابت مقابله با تحریمها متفاوت می‌شد. سال ۱۹۸۹ در پاریس به خاطر مبارزه با تأمین مالی تروریسم و مبارزه با پول‌شویی نهاد FATF تأسیس شد و نکته جالب در این بخش آن است که انتظار می‌رفت کشور ما که یکی از قربانیان تروریسم محسوب می‌شود، از آن استقبال شایانی به عمل آورد که چنین نشد FATF در واقع به فیفا در فوتبال شباهت دارد، به این معنا که در صورت عدم رعایت مقررات فیفا در فوتبال، هیچ تیمی حاضر نیست با تیم ملی کشوری که قوانین را مراعات نمی‌کند به رقابت بپردازد. متأسفانه در ایران تندروها، جهان و جامعه جهانی را نمی‌شناسند و بدشان هم نمی‌آید که کشور به دوران جاهلیت برگردد، زیرا جهالت ـ به معنای نادانی ـ مشکل اساسی اقتصادی امروز ایران به حساب می‌آید، این در حالی است که همه به خوبی می‌دانند مردم در سال ۱۳۵۷ انقلاب نکردند که وضعشان بدتر از شرایط موجود نسبت به آن زمان شود، تعامل با جهان به صفر برسد، رفاه کاهش یابد، منزلت اجتماعی تنزل یابد و عدالت اجتماعی از بین برود. در واقع عدالت یکی از آرمانهای اصلی انقلاب ۵۷ محسوب می‌شد که تندروها این چیزها را نمی‌دانند. اکنون کاهش ارزش پول ملی که پس از این تصمیم شدت گرفته است از اثرات این اندیشه است که نسبت به آن بیتوجه هستند. در صورتی که مجمع تشخیص مصلحت FATF را می‌پذیرفت به نفع اقتصاد ایران تمام می‌شد، نشانه آن هم این است که اکنون امریکا، اسرائیل و عربستان سعودی به عنوان رهبر کشورهای مرتجع خاورمیانه از این تصمیم کشورمان به‌شدت خوشحال شدند، باید در نظر داشت که در جهان امروز، دشمن یا دوست دائمی وجود ندارد، تنها منافع ملی، دائمی است، این مسئله مهمی به شمار می‌آید که در تصمیمگیریهای مهم مورد توجه قرار نمی‌گیرد. تمام این موارد در نهایت به ضرر طبقات ضعیف تمام خواهد شد. به عنوان یک شهروند که از عزت و شرافت ایرانی طرفداری می‌کنم خواهان استعفای اعضای مخالف مجمع تشخیص مصلحت نظام در این رابطه هستم. آن‌ها باید مسئولیت تصمیم خود را بپذیرند و توضیح دهند به کدام دلیل با وجود آنکه دولت و مجلس تأیید کرده‌اند، مخالفت ورزیدند. بیتردید مسائلی از این دست ایران را به انزوای بینالمللی خواهد کشاند. باید این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که قرار نبود ما عضو اصلی FATF باشیم و در حد همکار این نهاد بنا بود فعالیت کنیم، البته مخالفان، سواد علمی ندارند و فاقد توان مطالعه درباره چگونگی و کارآیی این سیستم هستند. اعضای اصلی FATF از ۳۷ کشور و دو اتحادیه تشکیل شده است، ولی ۱۸۹ کشور، عضو همکار آن محسوب می‌شوند و اکنون که ایران با پیوستن به این نهاد مخالفت ورزیده، به عنوان کشورهای غیر همکار به معنای "لیست سیاه" محسوب می‌شود که تنها ایران و کره شمالی عضو آن به حساب می‌آیند.

 

مشکلات اقتصادی ایران تا چه اندازه به مدیریت اقتصادی باز می‌گردد؟

۲۰ درصد از مشکلات اقتصادی ایران را باید به تحریمها ارجاع داد، مسبب ۸۰ درصد آن به مدیریت غیرکارشناسی بازمی‌گردد. عدم کارآیی سیستم قضایی، مجلس و مدیران کشور ربطی به FATF یا تحریم ندارد، البته باید در نظر داشت که ۲۰ درصد مورد اشاره حائز اهمیت است و می‌تواند اقتصاد ایران را ببندد، اما در یک اقتصاد بسته همراه با مدیریت ناصحیح؛ در صورتی که بهترین اقتصاددانها به تهران فراخوانده شوند، توانایی انجام هیچ کاری وجود نخواهد داشت. امروز در ایران اقتصاد در گرو سیاست قرار دارد و باید سیاست خارجی ما سیاست خارجی توسعه یافته برای تعامل با جهان باشد. چنانچه ارتباط خارجی با جهان بسته شود، قادر به انجام حرکتی در جهت توسعه کشور نخواهیم بود. یک اقتصاد محدود در یک جامعه محدود، قطعاً تولیدات خود را به بازارهای منطقهای نخواهد رساند، در حالیکه بر اساس سند چشم انداز قرار بود شاگرد اول منطقه خاورمیانه باشیم و اکنون ۱۵ سال است که از سند چشمانداز گذشته و تنها ۵ سال از آن باقی مانده است. در ۱۵ سال گذشته نه تنها فاصله ایران از امارات، ترکیه، آذربایجان و کویت کمتر نشده، بلکه بیشتر هم شده است. این امر نشان می‌دهد مدیریت و درایت در کشور دارای اشکال بوده، زیرا در صورتی که مایل هستیم درآمد ملی بالا برود، باید بازارهای منطقهای را به دست آوریم که این اتفاق روی نداده است. به طور نمونه اواخر سال ۱۳۸۴ در روزهای پایانی دولت اصلاحات قرار بود با یک شرکت ترک فاز دوم فرودگاه امام خمینی راه افتد، این کار تحت تأثیر تبلیغ تندروها قرار گرفت و باعث شد قرارداد کأَن لم یکن شود و در نهایت ۲۰ میلیون دلار جریمه پرداخت کردیم و تا به امروز نه تنها هنوز فاز دوم ساخته نشده، بلکه فرودگاه امام خمینی ۳۰ سال از فرودگاههای جهان عقبماندهتر است، به این ترتیب که اگر زمانی دو هواپیما در فرودگاه امام خمینی بنشیند، آسانسورها قفل می‌کنند، بنابراین در چنین شرایطی چگونه می‌خواهند مدیریت دنیا را به ما دهند؟ جالب است که بدانیم آقای احمدی‌نژاد در دوران ریاستجمهوری خود دنبال مدیریت دنیا بود؛ درحالی‌که از اداره یک فرودگاه هم عاجز مانده بودند و اکنون به جای اینکه همه پروازها به تهران آید و از تهران به مقصد کشورهای دیگر برود، برعکس شده است. کارشکنی تندروها تنها در خصوص فرودگاه نیست، مثال‌های مختلفی در این رابطه می‌توان بیان کرد. به طور نمونه همین مسئله برجام یکی از بارزترین نمونهها در این زمینه است. زمانی که برجام بسته شد، تمام شاخصهای اقتصادی به سمت مثبت شدن پیش می‌رفت، اما پس از شکست برجام، تمام آن شاخص‌ها منفی شد. تجربه نشان داده هر زمان پای میز مذاکره حاضر شدیم، نتیجه مثبتی از آن دریافت کردیم و منافع ملی ملت ایران تأمین شده است. نمونه آن هم قطعنامه ۵۹۸ و یا قضیه سفارت امریکا در تهران است، اما هر اندازه تنشها را بیشتر کردهایم اقتصاد ایران ضرر کرده است. باید سیاست خصوصیسازی در این جهت باشد که به کوچک شدن دولت ختم شود، اما این امر به معنای آن نیست که اموال و داراییهای کشور تاراج شود، بلکه باید بر اساس برنامه و روی حساب و کتاب این کار صورت گیرد، در این راستا واگذاری سهام شرکتهای دولتی در بورس اقدام خوبی است که امروز انجام می‌شود و از طریق این کار مولدسازی داراییهای دولت صورت می‌پذیرد، این کار باعث می‌شود که دولت بتواند کسری بودجه خود را به وجود آمده جبران کند و از این طریق نیز سهام شرکتهای دولتی در بورس عرضه می‌شود.

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار