انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری ایران را می توان نقطه عطفی در تاریخ انقلاب تلقی کرد، انتخاباتی که نظر سنجی ها حکایت از آن دارد که مردم مومن وانقلابی به سطحی از بلوغ فکری و درک وضع موجود ،جناح بندی ها ی سیاسی و تاکتیک های تبلیغاتی وعملیات روانی دست یافته اند.
جبهه اصلاحات از سال ۷۶ تا کنون در پشت نقاب توسعه سیاسی و آزادیهای اجتماعی در عرصه سیاسی مانور و جولان می داد همواره با بهره گیری واستفاده فریب گونه این شعارهااز این نمد کلاهی برای خود میدوخت ،اما انگار دیگر تاکتیک ولنگاری اجتماعی و در یوزگی در عرصه بین الملل که در فرم فریبنده بسته بندی وبه خورد مردم داده میشد دیگر کارآمدی خود را از دست داده است ودر این دوره حرفی برای گفتن ندارند و برای فرار از این تنگنای سیاسی با حمله به شورای نگهبان که عملکرد آن قاطعانه مورد تقدیر رهبر معظم و نمایندگان مجلس قرار گرفت قصد فرافکنی دارند
براستی در مقایسه با انتخابات ۴ سال قبل اصلاح طلبان فاقد کاندیدا هستند؟،اگر چنین است مهرعلیزاده که سالها برند اصلاح طلبان بوده ومیدان دار دولت خاتمی بود چه کاره است؟!
آیا واقعا خاستگاه لاریجانی اصلاح طلبی است که با رد صلاحیت وی اینگونه سینه چاک کرده اند؟
آری واقعیت چیزی دیگر است ،واقعیت این است اگر این دوره خاتمی نیز پا به عرصه انتخابات میگذاشت اقبالی نداشت
عملکرد اصلاح طلبان ودولت به اصطلاح تدبیر آنقدر بین شعار وعمل فاصله انداخت که زمینه سازاین رویگردانی و رسوایی سیاسی اجتماعی شد. رویای وعده داده شده آنان در عمل ویرانه ای در اقتصاد و معیشت است که همه شاهدیم ،فقر و فلاکتی است که مردم در آن غوطه ورند و.... مردم ما هنوز سخنان احساسی حسن روحانی در رونق اقتصادی ،ارزش پول ملی وارتقا جایگاه ایران در عرصه بین الملل را بیاد دارند!!
اصلاح طلبان می دانند مردم ایران حافظه تاریخی قوی دارند،شعارها وحرفها را به خاطر میسپارند ،ارزیابی میکنند اما صبورند،آنان در شرایط حاضر با اشراف به شعارها وعملکردهابدنبال مصداقی هستندکه نماد واقعی فساد ستیزی باشد ،مرد میدان باشد ،مدیر جهادی باشد ،اهل مدارا با مردم وبا صلابت در برابر دشمن باشد .مردم دیگر به دنبال مدیران اتو کشیده با روحیه اشرافی نیستند. مدیرانی که «نمود »آنها از «بود »آنها فاصله ها دارد و همواره عافیت طلبی و منافعی جناحی را بر منافع ملت ترجیح داده اند.
مردم رییس جمهوری می خواهند بیشتر از اینکه حرف بزند و اداره کشور را منوط به توافقات بی پشتوانه بیرونی بداند،به توانمندیهای داخلی واقتصاد درون زا و توان داخلی ایمان داشته باشد. مردم اینبار به مردی اعتماد خواهند که در میدان عمل بر تحقق عدالت ومبارزه با فساد ورونق اقتصاد گام برداشته باشد ،دیگر دوران فرافکنی ،شعار واحساس سر آمده است ،مردم مرد میدان می خواهند. مردی که حقوق کارگر وبازتشسته ومستضعف را از حلقوم رانت خواران ورانت بازان فرصت طلب باز ستاند.
مردم اخلاق مدار به کسی اقبال نشان خواهند داد که در اوج بی اخلاقی های رسانه ای و تبلیغات سیاه و خاکستری اخلاق پیشه کرده و بر مدار تواضع، جوانمردی و گذشت برای حضور رقیب در صحنه رایزنی می کند، آیت الله رییسی امروز مصداق بارز چنین نمادی شده است. سیدی که در منتهای صلابت و قاطعیت در پاسداری از انقلاب و آرمان های آن بذر مهر و ایمان و اخلاق را در دلهای مردم نشانده است اکنون ورشکستگان سیاسی اصلاح طلب که با آمدن آیت الله رییسی با چنین عملکردی مثبت و قابل لمس در وضعیت آچمز سیاسی قرار گرفته اند راهی جز تخریب و فرافکنی ندارند آنها قصد دارند با راهبرد فرافکنی عملکرد صعیف وسوءمدیریتی خود را به تصمیمات شورای نگهبان احاله دهند، این در حالی است که وضعیت بحرانی اصلاح طلبان به عملکرد ناصواب آنان در فضادهی به فرصت طلبان و رانت خواران در تاراج اموال مردم مربوط است ،اصلاح طلبان مدعی نداشتن گزینه اند اما همانطوری که گفته شد نقش مهرعلیزاده و همتی چیست ،باید گفت که اصلاح طلبان به عملکرد خود باخته اند عملکردی که منافع شخصی و جناحی را بر مصالح مردم ترجیح داد و اگر آیت الله رییسی امروز با اقبال مردمی مواجه است حاصل مدیریت و عملکرد مردمی وی است که به طور قطع و یقین درخشش او را در صندوق های رای ۲۸ خرداد موجب خواهد شد.
دبیرکل ستاد جنبش مردمی حمایت از آیت الله رئیسی ۱۴۰۰
