مرتضی سامتی
کارشناس اقتصادی
با تغییر دولت و روی کار آمدن رییسی، به نتیجه نرسیدن مذاکرات، لغو نشدن تحریمها و رشد نرخ تورم مطرح می شود که باید تبعات آن را در نظر داشت. معیشت مردم ایران و به ویژه قشر کارگر در دهههای اخیر به شدت ضعیف شده و شرایط سخت امروز مقطعی از این روند است. در این سالها سفره مردم به خصوص طبقه کارگر کوچک شده و این روند بدون تغییر وضعیت ادامه دارد. بهمنی که امروز طبقه کارگر در کشور را بلعیده از چند دهه قبل سرازیر و بزرگ و بزرگتر شد. در تاریخ در هیچ کشوری تورم دو رقمی و در برخی از سالها تورم نزدیک به 40 درصد ادامه نداشته و این شرایط اقتصادی خاص کشور ما است.
در ایران ارزش افزودهای که از سوی کارگران و قشر ضعیف کشور ایجاد میشود تا حدود زیادی آبشخور تامین کسری بودجه، اختلاس و ارتشا است.
در این شرایط زمزمه های حذف ارز 4200 تومانی مطرح می شود در حالی که اثر آن در زندگی طبقات پایین بررسی نشده است. حذف ارز 4200 تومانی تفاوت قابل توجهی در زندگی طبقه کارگر ایجاد نمیکند چراکه ارز 4200 تومان محلی برای رانت خواری یک عدهای بوده و تا کنون کمکی به اقشار ضعیف و کارگر نکرده است. امروز شاهد آن هستیم که طبقه کارگر دیگر به اقلامی که وابسته به نهادهها و کالای های اساسی هستند، دسترسی ندارند بنابراین ارز 4200 تومانی نه تنها کمکی به قشر کارگر نکرد بلکه باعث افزایش فاصله طبقاتی شد.
وقتی نیازهای اولیه قشر کارگر حذف شده، مشخص است که این طبقه دسترسی به رفاه ندارد و دسترسی به تفریح و رفاه و استفاده از کالاهای غیرضروری و نیاز اولیه برای قشر ضعیف و کارگر یک موضوع رویایی است.
مهم تر از آن موضوع سلامت در این شرایط بحران شیوع ویروس کرونا است. اگر درآمد یک خانوار متعلق به قشر کارگر ماهیانه 5 میلیون تومان هم باشد که البته این رقم بسیار خوشبینانه است حتی در این شرایط این خانواده قدرت خرید یک قلم داروی کرونا را ندارد و در این شرایط سخت، دولت قشر کارگر را در اولویت واکسیناسیون قرار نداد.
باید توجه کرد که هر جریانی یک نقطه آستانهای دارد و معتقدم این نقطه آستانه در این شرایط اقتصادی امروز نزدیک است و احتمال ادامه اعتراضات وجود دارد مگر اینکه حکومت تغییر رویه داشته باشد.
آنچه نباید نادیده گرفت این است که امکانات دولت به بودجه کشور بستگی دارد و آنقدر افراد بانفوذ در بودجه نقش دارند که چیزی از آن برای معیشت مردم و قشر کارگر باقی نمیماند.
در این شرایط باید به سمت مدیریت اقتصاد متاثر از سیاست خارجی گام برداریم. وقتی تصمیم سازان کشورمان، کشورهای غربی را در برجام نمیپذیرند مشخص است که برجام به نتیجهای نمیرسد و با عدم رفع تحریمها شرایط اقتصادی کشور سختتر میشود و فشار بر روی قشر کارگر بیشتر. باید دید تصمیم سازان کشور که برجام را قبول ندارند در کدام سبد، تخم مرغهای طلایی را چیدهاند.