کد خبر: ۱۷۹۶۵۶
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۵:۳۷
بررسی وضعیت صادراتی کشور در گفت و گو با "سیدمحمد هاشمی فرد"
دو اصطلاح "سیاست اقتصادی" و "اقتصاد سیاسی" کاملا شبیه به هم هستند ولی کاملا از هم متنافر بوده و با هم در متضاد کامل قرار دارند!

اما و اگرهای صادرات محوری در ایران

صادرات همواره یکی از مهمترین ارکان اقتصاد هر کشور و از اصلی ترین منابع کسب درآمدهای ارزی است. متاسفانه در سالهای اخیر تغییر مداوم قوانین و بخشنامه های خلق الساعه و یکشبه سبب شده تا صادرکنندگان با نوعی سردرگمی و در مواردی خود تحریمی مواجه شوند که تاثیری مخرب بر میزان صادرات ایران داشته است. تجارت آنلاین در گفت و گو با سیدمحمد هاشمی فرد عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی و رییس کمیسیون تجارت و بازرگانی اتاق مشترک ایران و عراق به بررسی و نقد سیاست های اقتصادی و اولویت های دولت سیزدهم برای حل مشکلات پیش روی صادرکنندگان پرداخته است.

 

*همواره این سوال وجود داشته که آیا صادرات در دولت قبل موفق بوده یا نه؟ این در حالی است که ما نمی توانیم بطور کلی موفق بودن را بصورت مطلق در نظر بگیریم، هرچیزی بسته به شرایط و وضعیت مکانی و زمانی و اوضاع و احوالی که بر آن حوزه حادث میشود، باید لحاظ شده و مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد تا بتوان یک تحلیل منصفانه و واقع گرایانه انجام داد.

آنچه بنده میخواهم عرض کنم به هیچ عنوان در مقام رد، انکار یا منکوب کردن زحمات هر عزیزی که تا الان زحمت کشیده، نیست، بلکه تلاش برای تغییر نگرش و بهبود روش و سیاست و رفتارمان  برای موفقیت های پایدار در مسیر آینده و روشنگری و همفکری و راهنمایی  در حد توان و بضاعت اندک خود و برای تحقق اهداف عالیه اقتصادی و شکوفایی همه جانبه بر اساس شکوفایی اقتصادی است!

آنچه تاکنون در کشور در حوزه واردات و صادرات رخ داده و بطور کلی فعل و انفعالات و حرکات ما در حوزه بازرگانی و تجارت و  اقتصاد، ناشی از بینش ما بوده و از این به بعد هم، بینش ماست که مشخص خواهدکرد در چه وضعیتی قرار خواهیم گرفت؛ اما بعید است با این بینشی که تا الان بوده، ره به جایی  ببریم!

 دو اصطلاح "سیاست اقتصادی" و "اقتصاد سیاسی" کاملا  شبیه به هم هستند ولی کاملا از هم متنافر بوده و با هم در متضاد کامل قرار دارند!

ما اساسا برای پیشرفت و شکوفایی همه جانبه نیازمند پیشرفت اقتصادی بشکلی کلان و شامل  و جامع هستیم و بدیهی است بدون استقرار و توانمندی اقتصادی، در هیچ حوزه ای شاهد هیچ نوع رشد و شکوفایی نخواهیم بود، لذا برای تحقق این مهم، باید نگرشی کاملا منطبق با رویکرد "سیاست اقتصادی " داشت ولاغیر!

شما نمی توانید در دنیا کشوری را پیدا کنید که در زمینه اقتصادی و دیگر زمینه ها موفق باشد، بدون اینکه از این بینش پیروی کرده باشد.

قطعا برای موفقیت در حوزه اقتصادی باید بینش مان بر پایه سیاست اقتصادی باشد تا بتوانیم تمامی توانمندی ها، استعدادها و پتانسیل ها، ظرفیت ها و امکانات اعم از بالقوه و بالفعل و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و از همه مهمتر "منابع انسانی"،  در این مسیر، با همدیگر هم جهت کنیم تا بتوانیم از تجمیع و همسو سازی آنها، نتیجه مطلوب را بدست آوریم.

این بهره مندی از تمامی توانمندی های مان بصورت هم افزا و سینرژیک، موقعی اتفاق می افتد که تمامی این عوامل و فاکتورها بر مبنای بینش سیاست اقتصادی هم آوا شده باشند.

 

*برای سیاست اقتصادی چه چیزی نیاز داریم ؟

بینش نیاز داریم و بعد از بینش استفاده از عینکی است که باید روی چشمان کسانی قرار بگیرد که در همین حوزه وقت گذاشته اند و انرژی صرف کرده اند و تخصص لازم و تجربه کافی را کسب کرده اند و با این وضعیت به این بازار بزرگ منطقه ای و بین المللی وارد شده و تلاش میکنند ثروت آفرینی نمایند.

 

*اساسا اقتصاد چیست؟ آیا نیاز به تعریف مجدد دارد یا تمامی تعریف ها و تبیین ها و تفسیرها و رفتارهایی که در زمینه اقتصاد در کشور ما انجام شده، تماما صحیح بوده یا بطور کلی در بینش اقتصادی نیازمند بازنگری هستیم ؟

اگر منظور ما از اقتصاد فروش کالاهایی است که منبعث از فروش منابع اصلی و غیر قابل تکرار به خارج از کشور و دریافت مبالغی در قبال آنها است، که باید گفت ما با بهره مندی از اینهمه نعمت و موهبت خدادادی در کشور در ابعاد مختلف، آنهم چندین برابر بیشتر از نرخ بهره مندی از منابع در دنیا، اما در حوزه‌های مختلف که باید با تبدیل و فرآوری به محصولات نیمه نهایی و بعد نهایی برسیم با مشکلات بسیاری مواجهیم، به همین جهت خود به کالاهای مورد نیاز بازارهای مختلف دنیا وابسته هستیم و به راحتی نمی توانیم به جنگ اقتصادی برویم.

آنچه که تا الان اتفاق افتاده و همچنان رخ میدهد، نه فقط در دولت قبل، در دولت های پیشتر هم همین بوده و ما عمدتا خام فروش صرف بوده ایم الا در بعضی موارد همچون حوزه پتروشیمی که سرمایه گذاری مطلوبی صورت گرفته و موفقیتهای چشمگیری داشته ایم و این نشان میدهد اگر ما در همین حوزه به عبارتی در حوزه فر آوری فناورانه و با بهره مندی از دانش روز دنیا، مواد اولیه و منابع سرشارمان، سرمایه گذاری کنیم قطعا نتیجه مثبت و درخشانی خواهیم داشت، اما اینکه این الگو چقدر در کشور ما در دیگر زمینه های صنعتی مورد تبعیت قرار گرفته و مورد اجرا واقع شود، اهمیت دارد.

متاسفانه تا همین اواخر، سنگ آهن که ماده اولیه اصلی برای تولید فولاد هست را نوعا به چین صادر می کردیم و در پس آن، مقاطع مختلف فولادی را اغلب از چین وارد میکردیم، در حالی که در کشور خودمان توانمندی بسیار بالایی برای تولید فولاد وجود داشت و الحمدالله در حال حاضر چیزی حدود 28 میلیون تن فولاد در اشکال مختلف تولید می شود، در صورتی که مصرف داخلی چیزی حدود 12 تا 15 میلیون تن هست(حسب رونق بازار مسکن و صنایع) !

در یک تعریف ساده میتوان از ثروت آفرینی بعنوان پاشنه آشیل اقتصاد و به تبع آن رشد اقتصادی نام برد. از بکار گیری و بهره مندی از تمامی منابع مان در مسیر ثروت آفرینی میتوان  به اشتغال زایی بهینه رسید؛ هرچه میزان بهره مندی از دانش فنی روز دنیا در صنعت بیشتر، کیفیت اشتغال ما بهتر خواهد بود.

با ورود به عرصه اقتصاد ثروت آفرین و فناور، سطح کیفی همه زمینه ها در جامعه بشکل قابل توجهی رشد خواهد کرد و قرار گرفتن در مسیر رشد پایدار و پویا موجب تزریق روحیه و نشاط و اعتماد به نفس بالاتر در بدنه جامعه شده  در پس آن بسیاری از معضلات اجتماعی مان حل می شود.

 

*برگردیم به پاسخ این سوال که آیا صادرات در دولت قبل موفق بوده یا نه؟

قطعا خیر! باتوجه به توانمندی های ما پاسخ منفی است اما نمی توان بروز مشکلات اساسی و نقش مخرب آنها را نادیده گرفت. تجربه نشان داده که کشور از منابع انسانی بسیار توامندی بهره مند است که هرکدامشان در جایگاه های خودشان، وقتی که به شکل درستی قرار گرفتند موجب ارائه خدمات بسیار ارزنده و شایانی شده اند.

در این چند دهه گذشته، آنچه که اتفاق افتاده، صید نیروهای انسانی ارزشمند ما بوده که بخاطر ناتوانی در جذب و اشتغال شایسته و در شأن این ثروت غیر قابل ارزشگذاری نیروی انسانی، موجب مهاجرت آنان به کشورهای مهاجرپذیر و محروم شدن کشور از این دریای خروشان ارزش بوده و باید برای حل این معضل بزرگ چاره ای درمانگر، اندیشید!   در دوره های قبل در اداره کشورمان متاسفانه نسبت به نیروی انسانی جفا شده؛ اگر بررسی و تحقیق درست و منصفانه ای انجام شود، مشخص می شود هیچ نهاد، مرکز دولتی، غیردولتی، خصوصی و نیمه خصوصی وجود ندارد که در آنجا شکوفایی اتفاق افتاده باشد، جز با قرار گرفتن افراد شایسته بر مناسب متناسب با تخصص شان!

این معضل بزرگی است که در کشور به شدت از آن رنج می بریم و متاسفانه نتوانسته ایم تابحال برای آن چاره جویی کنیم، حل این بغرنج بر می گردد به تغییر زاویه دید از واقع نگری به سمت ملاحظات دیگر که باعث می شود انتخاب اشخاص به درستی صورت نگیرد و تجارب تلخی ایجاد شود که متاسفانه همچنان در حال تکرار است و تا زمانی که در این زمینه رفتار درستی انجام ندهیم شاهد هیچ نوع شکوفایی مستمر و پایدار و پویایی نخواهیم بود.

این همان معضلی است که ما دچارش هستیم و فکر نمی کنم در دولت جدید بتوان این معضل را -به سرعت- حل کرد؛ البته امیدوارم که دولت آقای دکتر رئیسی با اتخاذ نگرش " شایسته سالار" و پیگیری مبنایی این بینش که افراد شایسته، توانمند، بااستعداد و با تخصص در جایگاه درست قرار بگیرند با مشکلات کمتری روبه رو شویم.

بنده باور دارم که کسیکه می پذیرد  در جایگاهی تخصصی، -بدون داشتن تخصص کافی- قرار گیرد، شخصی متعهد نیست و نمیتوان از او توقع رفتار شایسته و زیبنده داشت! این یک تعریف مبنایی از تعهد میتواند قلمداد شود!

برای اینکه در یک حوزه اقتصادی و اختصاصا تجارت موفق باشیم باید از نصب اشخاصی که اضافه برسواد تجاری، تجربه تجاری کافی هم داشته باشند، بهره مند شویم، یعنی در تجارت از نیروهای متخصص در زمینه های مختلف اقتصادی که بازارهای داخلی و خارجی را بخوبی میشناسند، رفتارها، کنش‌ها و برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کشورهای پیشرو و صاحب سبک  در حوزه اقتصاد و تجارت را بخوبی دنبال می‌کنند و درک درستی از برنامه های آنها داشته و تحلیل درستی را از آنها ارائه می دهند، بهره مند شویم.

 تا زمانی که نیازمند صادرات کالایی هستیم اضافه براینکه در بازار داخلی به آن نیاز پاسخ داده شده و کمبود آن در بازار مشاهده نمی شود و به هیچ عنوان بی نظمی در توزیع آن در کشور وجود ندارد؛ در این مقطع زمانی  برای صادرات مستمرو پایداری آن محصول به خارج کشور برنامه ریزی میکنیم، نه اینکه یک کالا را صرف اینکه عرضه آن از تقاضا بیشتر است و آن را -بصورت مقطعی- موجود داریم صادر کنیم و بعد از مدتی دوباره صدور بیش از حد و بی برنامه آن و در نتیجه ایجاد تقاضای فراوان از کشورهای مختلف جهت صدور، موجب صدور بیش از توان تولید و استفاده از سهم سبد داخلی شود و بی نظمی بازار داخلی را به همراه داشته باشد، چنین صادراتی به هیچ عنوان توصیه نمیشود و حتما باید با تاسیس یک نظام رگولاتوری و تنظیم گر منسجم در تمامی ابعاد اقتصادی مان بتوانیم از داشته های بالفعل و بالقوه مطلع شده و به نیازها اشراف پیدا کرده وبا تطبیق نیازها و توانمندیهایمان در زمینه تولید و پوشش آنها در داخل و سپس (نیاز صادرات را برطرف کنیم) و سپس اقدام به بازارشناسی، بازار سازی و بازاریابی و حضور در بازار های خارجی بصورت مستمر و پایدار و پویا -و نه مقطعی و نه نقطه ای- و تلاش کنیم که سهم مستمر و گسترده و البته عمیق را در بازار هدف داشته باشیم، در غیر این صورت ما شاهد تگرگ ها و یا رگبارهای بسیار موقت و هیجانی در امر صادرات خواهیم بود و این عدم استمرار در بحث صادرات موجب میشود که ما دچار مشکلات خیلی عدیده ای شویم و در تحلیل ها و داده هایمان بخاطر عدم ارائه آمار صحیحی از تحلیل ها و نیاز ها و توانمندی ها در تولید و پوشش بازار داخلی و بازارهای خارجی به بیراهه برویم و هم بازار داخلی را مشوش کنیم و هم بازار خارجی را از دست بدهیم و موجب شویم کشورهای رقیب در بازارهای هدف وضعیت بهتری نسبت به ما داشته باشند که البته بازپس گرفتن آن بازار کار بسیار سخت و دشواریست، به دلیل اینکه بازار هدف از این وضعیت نهایت بهره مندی را می کند که به رقابت منفی بیوفتیم و در این صورت فقط کالاهایی را فروخته و ارزی دریافت کرده ایم، ولی ثروت آفرینی نکرده ایم؛ این نکته ای است که ما خیلی با آن ، مواجه هستیم و این معضل به خاطر نبود یک نظام رگلاتوری و تنظیم گر، توانمند، مشرف، آگاه و به روز و آینده نگر هست که بتواند برنامه ریزی را به شکلی انجام بدهد که ضمن شناخت تمامی توانمندی های بالقوه و بالفعل، تمامی منابع خودمان را شناسایی کند و در تبدیل و فرآوری این همه توانمندی ها ومنابع اولیه به خدمات و کالا بتواند بهترین برنامه را ارائه دهد و از هدر رفت منابع مختلف انرژی ما اعم از نیروهای انسانی و مواهب خدادادی که به اشکال مختلف در کشور ما وجود دارد، جلوگیری نماید.

کشور ما در منطقه ای قرارگرفته که حدود 400 میلیون نفر در آنجا ساکن هستند، بخشی از خاورمیانه و آسیای مرکزی که جمعیتی حدود 400 میلیون با بازاری حدود 2000 میلیارد دلار، سهم ما از این بازار بسیار ناچیز هست. در صورتی که توانمندیهای ما به عنوان یک کشور صنعتی یا مادر در این حوزه از خاورمیانه ‌و آسیای میانه خیلی بیشتر از این است و ما اگر  روی توانمندی هایمان شناخت داشته و روی آنها تمرکز کنیم با این همه امکانات صنعتی، اقتصادی و تولیدی که داریم حداقل میتوانیم تا 10 درصد این بازار را پوشش داده و حداقل میتوانیم 200 میلیارد دلار صادرات کالا و خدمات را در یک برنامه اقتصادی کوتاه مدت و میان مدت تحقق بخشیم.

 

*چطور؟

باشناخت دقیق بازارهای هدف و بررسی نیازهای آنها و تمرکز بر آنچه که داریم یا میتوانیم داشته باشیم و هدفمند کردن تولیدات و صادرات در بازارهای مختلف و همزمان رایزنی برای بازارسازی و بازار شناسی و بازاریابی و حضور در آن بازارها بصورت مستمر.

 کشورهایی که از وجود شرکتهای بزرگ ملی و مولتی نشنال و شبکه های توزیعی و فروشنده به صورت مصرف کننده نهایی مثل فروشگاه زنجیرهای بهره میبرند، برای قراردادن محصولات شما در قفسه هایشان و سبد محصولاتشان از شما مبالغی را دریافت میکنند به عنوان توزیع کننده نه صادرکننده که تضمین کننده این باشد که شما به عنوان صاحب کالا و توزیع کننده توانمند تعهد لازم برای تامین کالاهای مورد نیاز را طبق قرارداد دارید وگرنه با شما قرارداد  منعقد نمی کنند و شما نمی توانید صادرات قابل توجهی به آنها  داشته باشید.

بی ثباتی ناشی از عدم وجود سیستم رگولاتوری یکی از معضلات در این حوزه است؛ بطور مثال بنده یک تجربه ناموفق در امر صادرات مرغ به کشور عمان داشتم که با یک تاجر بسیار موفق و کاربلد عمانی که در یکی از فروشگاه های بسیار معتبر عمان  کالای مختلف ایشان عرضه می شد، وقتی ما در حضور ایشان و مزرعه دار ایرانی به مذاکره پرداختیم و برای عقد قرارداد به توافق نهایی رسیدیم از زمان توافق نهایی تا آغاز صدور کالا، صادرات مرغ بارها  متوقف شد و آزاد شد!!

شما تصور کنید چطور با این شرایط با مشتری خارجی می توان  قرارداد منعقد کرد وقتی هنوز از تامین نیاز بازار داخلی بخاطر بی کفایتی ناتوان هستیم و اضافه بر این پوشش داخلی بتوانیم به بازارهای خارجی فکر کنیم؟!! این نمونه برای تعمیم دادن به دیگر موارد که ناشی از خود تحریمی است و موارد ناشی از تحریم های داخلی از نوع تحریم های نیروهای انسانی؛ یعنی خودمان، در داخل کشورمان واحدهای فعال و موثر در اقتصاد کشور را از وجود ارزشمند و ارزش آفرینِ  نیروهای انسانی توانمند تحریم می کنیم و متاسفانه باعث می شود که نتوانیم با این مدیریت غلط، بازار را تامین کنیم و موجب ازاله بیکاری و باعث ایجاد مشکلات رنگارنگ می  شویم که تماما از این ناشایسته سالاری نشأت میگیرند!

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار