کد خبر: ۳۳۰۲۵
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۰
کامران پرهوده*؛ تغییر رییس ستاد کل نیروهای مسلح - که از نظر ساختار سازمانی عالی‌ترین نهاد نظامی در جمهوری اسلامی ایران و نزدیکترین مقام به فرماندهی معظم کل قواست – بواسطه اهمیت و جایگاه آن بصورت ویژه مورد توجه تحلیل گران و صاحب نظران داخلی و خارجی قرار گرفته و هر یک به تناسب نوع نگاه و فراخور دیدگاه و خاستگاه اندیشه سیاسی خود، به ارائه تحلیل هایی در این باب پرداخته اند.
بر این اساس نگارنده این مطلب نیز در قامت یک محقق و دانش آموخته علم سیاست – و نه یک کنشگر فعال سیاسی که دارای دسترسی به اطلاعات خاص و طبقه بندی شده است - در پی آن برآمده تا این موضوع را از زاویه تحولات منطقه ای مورد کنکاش قرار داده و دلایل اهمیت و چرایی آن را در این مقطع زمانی خاص مورد بررسی قرار دهد.
 جایگاه ستاد کل نیروهای مسلح
این ستاد که مسئولیت هماهنگی میان کلیه نیروهای مسلح را عهده‌دار است بالاترین مرجع نظامی در جمهوری اسلامی ایران بوده و وظیفه سیاست‌گذاری و فرماندهی کلیه نیروهای مسلح ایران از جمله ارتش، سپاه پاسداران و نیروی انتظامی را بر عهده دارد. این ستاد به‌ طور مستقیم زیر نظر فرماندهی معظم کل قوا اداره و رییس آن بر طبق اصل یکصد و دهم قانون اساسی مستقیما از سوی ایشان انتخاب می‌شود. از این منظر عملا می توان آنرا بازوی هماهنگ کننده فرماندهی کل قوا دانست که البته در بسیاری امور تا جایگاه دستیاری ایشان در امور نظامی و دفاعی نیز قابل ارتقاء و اعتنا می باشد.
شایان ذکر است این مجموعه مهم در اواخر جنگ تحمیلی و به‌ علت برخی اختلاف نظرها میان ستاد مشترک ارتش و فرماندهی سپاه در جریان عملیات‌های نظامی، با نام ستاد فرماندهی کل قوا تشکیل شد تا اینکه سرانجام در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۳۷۰ و به دستور فرماندهی کل قوا، به ستاد کل نیروهای مسلح تغییر نام یافت.
 
مروری بر سوابق روسای قدیم و جدید
سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح متولد ۱۳۳۰ در روستای مال آباد مشهد است با این توضیح که اصالت خانوادگی اش به منطقه فیروز آباد از توابع شهرستان میبد در استان یزد بر می گردد. وی فارغ‌التحصیل دکترای پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکي تهران و دانشگاه علوم پزشکي بقيه‌الله الاعظم (ع) است.
 
از مهم ترین سوابق فیروز آبادی تا قبل از انتصابش به سمت ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح در سال 1368 می توان عضویت هیئت مؤسس جهاد سازندگی خراسان، مسئول جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۰، عضویت شورای مرکزی جهاد سازندگی کشور در سال ۱۳۶۱، معاون امور دفاعی نخست وزیر در سال ۱۳۶۴، جانشین نخست وزیر در قرارگاه خاتم الانبیاء، مسوول ستاد امداد و درمان جنگ، مسئول امور پناهگاه‌ها و دفاع غیر عامل و پدافند ش. م. ه.، مسئول کمیته ساخت موشک زمین به زمین، مسئول کمیته تحقیقات مهندسی صنعتی جنگ و جانشین رئیس ستاد فرماندهی کل قوا را نام برد. وی هم اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور عالی نظامی فرماندهی معظم کل قوا می باشد.
 
سرلشکر پاسدار محمد حسین باقری رییس جدید ستاد کل نیروهای مسلح متولد 1339 تهران و از فرماندهان با سابقه جنگ تحمیلی و برادر شهید حسن (افشردی) باقری است که در سال 88 به درجه سرلشکری نائل آمد. وی از آغاز حوادث کردستان و از تابستان سال 13۵۹ به عضویت سپاه پاسداران در آمد. باقری که دارای سابقه جانبازی نیز می باشد دارای مدرک دکتری جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک از دانشگاه تربیت مدرس و از اعضای هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی بوده و در سوابق خود معاونت اطلاعات و عملیات ستاد و همچنین ریاست ارکان و امور مشترک نیروهای مسلح را بر عهده داشته اشت. از دیگر سوابق وی می توان به مسئول اطلاعات عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرارگاه کربلا وابسته به قرارگاه خاتم‌الانبیاء، رئیس اداره اطلاعات ستاد کل، معاون هماهنگ کننده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء، عضو قطب علمی جغرافیای سیاسی کشور و عضو هیئت مؤسس انجمن ژئوپلیتیک ایران اشاره نمود.
 
نگاهی بر چرایی تغییر
اصولا تغییر به معنا و مفهوم ذاتی خویش مهم ترین عنصر در راستای پویایی، تحرک، انطباق با شرایط زمانی و مکانی خاص و در کل ابزاری برای تدبیر هوشمندانه در امور است و از این روی جایگاهها و مناصب مختلف همواره شاهد تغییرات و انتصابات متعدد بوده و بر این مبنا قطعا مورد حاضر نیز دارای زوایای مختلفی است که البته حول کلیت مذکور بروز و ظهور یافته است.
فارغ از برخی بحثها که این تغییر را ناشی از مشکلات سلامت جسمی سرلشکر فیروز آبادی می دانند که البته می تواند مقرون به واقعیت نیز باشد برخی تحلیل ها بر آن شده اند تا این تغییر و تحول را دارای زمینه های سیاسی و از جمله بدلیل نوع نگاه رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح به مقولاتی از قبیل برجام بدانند که از نظر نگارنده و با توجه به شآن و جایگاه فرماندهی معظم کل قوا و همچنین سوابق سرلشکر فیروز آبادی، اساسا" فاقد اعتبار و ارزش تحلیلی و عمدتا بر پایه نگاه بدبینانه سیاسی و تقلیل دهنده موضوع است. بر این اساس به نظر می رسد در پس این تغییر – و نه بر کناری - که خود تصمیمی در جهت مدیریت کارآمد نیروهای مسلح متناسب با شرایط روز منطقه و جهان است، نکات ظریفی وجود دارد که عمدتا دارای ریشه ها و زوایای بیرونی و مبتنی بر شرایط خاص سیاسی، امنیتی و نظامی و تحولات روز در منطقه ژئو استراتژیک و ژئو پلتیک خاورمیانه و جنوب غرب آسیا بوده و بر این مبنا قابل تفسیر و تحلیل خواهد بود.
بدون شک در شرایط کنونی، اوضاع متشنج و ناآرام خاورمیانه و فعالیت گسترده گروهکهای تکفیری – تروریستی که از یکسو با دلارهای نفتی ارتجاع عرب، از یکسو با پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی ترکی – عبری و از سوی دیگر با کمکهای پیدا و پنهان غرب مورد حمایت قرار گرفته اند، مهم ترین چالش امنیتی در پیرامون مرزها و همچنین در جغرافیای مقاومت و حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران می باشد. شکی نیست یکی از اهداف اصلی ناامن سازی خاورمیانه و شکل گیری این جریانات تروریستی، تضعیف محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی بوده و از این منظر تعمیق اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی و تبلیغ بیش از پیش ایران هراسی و شیعه هراسی در دستور کار قرار گرفته است.
 
پیوند مجدد آنکارا – تل آویو و از سر گیری روابط آنان پس از چند سال که بدلیل حمله اسرائیل به کشتی موسوم به آزادی اتفاق افتاده بود، علنی شدن روابط ریاض – تل آویو که این بار با به زمین نشستن هواپیمای حامل یکی از مقامات ارشد سیاسی عربستان به فرودگاه بن گوریون تل آویو و بصورت کاملا عامدانه رسانه ای شد، اعلام حکم سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین، تداوم جنگ نا جوانمردانه در یمن و تشدید فشارها بر حوثی های هواخواه جمهوری اسلامی ایران، تشدید تحرکات تروریستی ضد انقلاب در اقلیم کردستان عراق و ورود سازمان یافته تعدادی از عناصر آنها به داخل ایران و درگیری با نیروهای سپاه فقط بخشی از مجموعه جدیدترین تهدیدهای امنیتی است که مستقیم یا غیر مستقیم منافع و ارزش های جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است.  
 
از سوی دیگر چالش های پیشین در منطقه نیز همچنان پابرجاست؛ جنگ گسترده در سوریه و عراق و یمن، تحولات پیچیده لبنان، یارگیری عربستان سعودی در تقابل با جمهوری اسلامی، نفوذ گسترده اسرائیل در برخی کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان عراق و ... .
 
از سوی دیگر حتی اگر بپذیریم از بین رفتن و شکست گروهکهای تروریستی و تکفیری همچون داعش و جبهه النصره نیز بزودی اتفاق بیافتد، لیکن متاسفانه تخم شوم نفاق و تفرقه و تفکر متحجرانه آنان تا سالیان سال در سطح منطقه همچنان جاری و ساری بوده و این تفکر خود به مثابه دهها هزار بمب ساعتی، تهدیدی جدی برای امنیت منطقه خواهند بود.  
 
چالش نگران کننده دیگر، برنامه ریزی هدفمند قدرتهای استعماری برای آینده منطقه خاورمیانه است که همچنان با جدیت و سرمایه گذاری گسترده در حال انجام می باشد؛ تلاش برای تحریک اقوام و قومیتهای ساکن در جغرافیای ایران اسلامی بر همین اساس قابل تحلیل است.  
 
شکی نیست که حتی اگر فرداهایی دگر شاهد شکست و اضمحلال داعش و یا سایر گروههای این چنین هم باشیم چالش های دیگری نیز از سوی قدرتهای استعماری برای کشورهای منطقه در حال ترسیم است که نمونه ای از آن تلاش برای تغییر مرزهای جغرافیایی از طریق پیدایش کشورهای جدید التاسیس و البته دست نشانده است تا همواره تهدید کننده دائمی امنیت و منافع ایران باشند.
 
با این نگاه و بر پایه تحولات کنونی و بلبشوی فعلی حاکم بر خاورمیانه، به نظر می رسد دیگر راهبردهای سنتی در برابر سیل بحرانها پاسخگو نخواهد بود. هر چند در ماههای اخیر و بواسطه حضور فعال میدانی جمهوری اسلامی در عرصه مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، هم گروههای تروریستی و هم حامیان آنها با شکست های قابل توجهی چه در سوریه و چه در عراق مواجه شده و محور مقاومت در مقایسه با چند سال اخیر تقویت شده است لیکن گستردگی تحولات و پیچیدگی شرایط که با پیوندهای دامنه دار و آشکار و نهان در جبهه مقابل همراه شده است، می طلبد تا جمهوری اسلامی ایران در مقام سلسله جنبان جریان ارزشی منطقه در قالب مجموعه ای از اقدامات پیشگیرانه و پیش دستانه و متناسب با اوضاع، دست به مجموعه ای از اقدامات و تغییرات راهبردی و یا تاکتیکی بزند که به اعتقاد نگارنده، تغییر رییس ستاد کل نیروهای مسلح نیز در همین چارچوب و به عنوان بخشی از استراتژی جدید عملیاتی جمهوری اسلامی در باب تحولات منطقه ارزیابی می شود.
 
با این رویکرد اگر بخواهیم با نگاهی واقع گرایانه، مقوله تغییر رییس ستاد کل نیروهای مسلح و انتصاب فردی عملیاتی و آزمون پس داده را به این سمت مورد ارزیابی قرار دهیم می توان این انتصاب را در کنار برخی رخدادهای قابل توجه دیگر از جمله: اظهارات بی سابقه سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان مبنی بر اعلام اینکه " تمام بودجه و تسلیحات مورد نیاز این گروه از ایران وارد می شود " و همچنین بیانیه شدید اللحن سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس خطاب به حکومت آل خلیفه در بحرین در خصوص صدور حکم لغو تابعیت رهبر شیعیان این کشور، به مثابه قطعات یک پازل در کنار هم قرار داد که حاکی از افزایش درجه اصطکاک بین جمهوری اسلامی و سایر قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای متخاصم و متضاد و به عبارت دیگر، نوعی از آشکار سازی تقابل بین طرفین است که بر همین اساس جمهوری اسلامی سعی نموده تا با فرستادن پیام های خاص و سیگنال های هشدار دهنده، طرف مقابل را از نتیجه توطئه های پیدا و پنهان آنان آگاه ساخته – که قطعا بخشی از آنها بر عموم پوشیده بوده و چه بسا برخی نیز بزودی اتفاق بیافتد – و گونه ای از باز دارندگی را به منصه ظهور بگذارد.
 
از سوی دیگر و بر پایه همین تحولات، در شرایط جدید فردی به سمت عالی ترین مقام نظامی جمهوری اسلامی منصوب شده که خود دارای خاستگاه، پیشینه و تجارب مختلف نظامی در ابعاد اجرایی و عملیاتی بوده و در این زمینه هم صاحب نظر و هم مجری موفقی در باب استراتژی های نظامی و امنیتی بوده و یکی از ویژگی های خاص منتسب به ایشان، نگاه آینده پژوهانه و آتیه نگر وی در باب تحولات فراروی جمهوری اسلامی است تا آن میزان که توسعه سواحل مکران را زمینه ای برای ورود جمهوری اسلامی به قطب جنوب و اعمال حاکمیت بر بخشهایی از آن به شمار آورده است.
 
فارغ از تفاوتها در جنبه های شخصیتی، اجرایی و البته سوابق روسای قدیم و جدید ستاد کل نیروهای مسلح، مقایسه آثار و تالیفات آنان نشان می دهد به همان اندازه که سرلشکر فیروز آبادی به مقولات ارزشی و گفتمان حاکم مذهبی نظیر: اصالت روحانیت و حوزه علمیه در قرآن و مکتب امام عصر، انتظار امام عصر (عج)، تولید علم و جنبش نرم‌افزاری و چشم انداز عزت با شکوه مسلمانان (ارکان و بنیان‌های استقرار و تعالی وحدت اسلامی) پرداخته است اما سرلشکر باقری در آثارش ابعاد عینی و تخصصی قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی نظیر: بررسی و تحلیل ره نامه جنگ پیشگیرانه آمریکا در آسیای جنوب غربی، تعیین عوامل مؤثر بر اصول ره نامه عملیاتی نیروهای زمینی جمهوری اسلامی ایران در نبرد همطراز و ناهمطراز، تبیین شاخص‌های مؤثر در مدیریت مرزها، تهدیدهای ژئوپلیتیکی مؤثر بر تدوین راهبرد دفاعی ج.ا. ا در قبال ترکیه، تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی شیعه بر توسعه نفوذ انقلاب اسلامی، امنیت پایدار در منطقه ژئوپولیتیکی خلیج فارس در پرتو ناپایداری نیروهای همگرا و واگراساز، تبیین برآیند سیاسی واگذاری بهره‌برداری از سواحل مکران به سرمایه‌گذاری داخلی و ... را مورد توجه قرار داده و از این منظر ابعاد حرفه ای و کارکرد گرایانه تری را به منصه ظهور گذاشته است.
 
کلام پایانی
تحولات سریع و پیچیده منطقه که هم از بعد منافع و هم از بعد ارزش ها برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است، شرایط را به گونه ای فراهم آورده تا قوای نظامی و امنیتی کشور با هوشمندی و تدبیر توام با آینده نگری عملیاتی و نگاه واقع بینانه تری در عرصه مدیریت چالش های منطقه ای گام برداشته و نقش بازدارندگی خود را در سطوح بالاتری که متضمن استراتژی های کارآمد در عرصه تقابل با جریانها و جبهه های مقابل است به منصه بروز و ظهور گذارند؛ در این بین جایگاه رفیع ستاد کل نیروهای مسلح در هماهنگی بین دستگاههای نظامی و لزوم هوشمندی و اقتدار آنان در جبهه های مختلف، زمینه ساز تغییراتی شده است که عمدتا بر پایه واکنش به شرایط نوین منطقه ای و تهدیدهای امنیتی پیرامونی شکل گرفته و به نظر می رسد بزودی شاهد تبلور نمودهای عینی این تغییر در سطوح مختلف خواهیم بود.
نام:
ایمیل:
* نظر: