کتاب در هفت فصل با عناوین «کمبودها: نگاهی به عمق فرهنگ کافی نبودن»؛ «ابطال تصورات غلطی که درباره ی آسیب‌پذیری وجود دارد»؛ «درک احساس خجالت و مبارزه با آن»؛ «تسلیحات آسیب‌پذیری»؛ «مراقب شکاف باشید: ایجاد تغییر و پرکردن شکاف ایجاد شده»؛ «ارتباطات مخرب: شهامت به خرج دادن و بازگرداندن» و «چطور با تمام وجود فرزندانمان را تربیت کنیم: جرئت به ... افکار نهایی» سامان یافته است.

نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب با اشاره به کتاب‌های قبلی خود می‌نویسد: «من در کتاب‌های قبلی‌ام هم درباره‌ی آسیب‌پذیری نوشته‌ام و در واقع فصلی از پایان‌نامه‌ام هم به این موضوع اختصاص داده شده است. پذیرش آسیب‌پذیری از همان ابتدا در تحقیقاتم مقوله‌ی مهمی محسوب می‌شد. در طی این مسیر، به رابطه‌ی میان آسیب‌پذیری و سایر احساسات هم پی بردم؛ ولی در کتاب‌های قبلی تصورم این بود که رابطه‌ی بین‌ آسیب‌پذیری و سایر مفاهیم مانند احساسات خجالت، حس تعلق و ارزشمند بودن تصادفی است. بعد از دوازده سال کندوکاو عمیق در این تحقیقات سرانجام به نقشی که این احساس در زندگی ما ایفا می‌کند پی بردم. آسیب‌پذیر بودن محرو، قلب و مرکز تجارب معنادار انسان را تشکیل می‌دهد.

تصمیم من برای پردل و جرئت بودن از اعتماد به نفس من سرچشمه نگرفت، بلکه بیشتر از ایمانی که به تحقیقاتم داشتم ناشی شد. می‌دانم که محقق خوبی هستم و مطمئن بودم نتایجی که از داده‌هایم گرفته بودم معتبر و موثق بودند. موضوع آسیب‌پذیری مرا در مسیر قرار می‌داد که می‌خواستم در آن باشم یا شاید نیاز داشتم در آن قدم بگذارم.
 
این کتاب را نوشتم تا تجربه‌ی تحقیقاتم را با شما در میان بگذارم. بعد از گفت‌وگو با ناشرم درباره‌ی انتشار کتابی در زمینه‌های کاری و یا کتابی در زمینه‌ی تربیت و همچنین کتابی برای معلمان، به این نتیجه رسیدیم که فقط یک کتاب در این زمینه کافی است، چون مخاطب من هر که باشد موضوع اصلی یکسان است: ترس، کنار کشیدن از میدان زندگی و حسرتِ داشتن شهامت بیشتر.

شرکت من تقریباً همیشه بر موضوع رهبری الهام‌بخش یا خلاقیت و نوآوری متمرکز است. بارزترین مشکلاتی که هر کسی مجریان درجه‌ی سه تا رهبران طراز اول دربارهی آن با من صحبت می‌کنند از تمایل به کنار کشیدن از میدان، عدم وجود بازخورد کافی، ترس از تغییر و نیاز به شفافیت هدف سرچشمه می‌گیرد. برای احیای نوآوری و شور و دلبستگی باید دوباره عامل انسانیت را در کارها در نظر بگیریم. وقتی ایجاد احساس خجالت به روشی برای مدیریت تبدیل می‌شود تمایل به کنار کشیدن از میدان افزایش می‌یابد. وقتی نمی‌توانیم شکست را بپذیریم، کسب تجربه از آن، خلاقیت و نوآوری را فراموش می‌کنیم.»

مولف تاکید می‌کند که کسی که همیشه در میدان است و شجاعانه تلاش می‌کند، کسی که اشتیاق را می‌شناسد و خود را وقف هدفی والا می‌سازد قطعا در موقعیت آسیب‌پذیری قرار می‌گیرد. ما باید برای شجاعانه، هدفمند و اجتماعی زندگی کردن و برای اینکه کسی باشیم که همیشه آرزویش را داشتیم با شهامت و اراده وارد میدان شویم، این میدان می‌تواند رابطه جدید، جلسه‌ای مهم، فرایندی خلاقانه، یا گفت‌وگوهای دشوار خانوادگی باشد. باید به جای در حاشیه نشستن و قضاوت کردن جرئت کنیم خود را نشان دهیم و دیده شویم و این یعنی پذیرش آسیب پذیر بودن.
 
این کتاب که پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز در سال 2016 برای بیش از 60 هفته‌ متوالی بوده، نتیجه بیش از 12 سال تحقیقات دکتر برنه براون در زمینه‌های اجتماعی است، که بخشی از آن در دو سخنرانی تد در ژوئن 2010 و مارس 2012 ارائه شده است و بیش از 30 میلیون بار دیده شده‌اند.

این کتاب همه افکاری را که تا به حال درباره آسیب‌پذیری داشته‌ایم زیر سوال برده و به ما نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری معادل ضعف نیست و در واقع قدرت است. باید بدانیم هر زمان که از نشان دادن خود واقعی‌مان طفره می‌رویم، در واقع فرصت‌هایی را از دست می‌دهیم که به زندگی‌مان هدف می‌بخشد. این کتاب چشم‌انداز جدید برای تغییر شیوه زندگی، درک احساس خجالت و مبارزه با آن، عشق‌ورزی، رهبری، کار و فرزندپروری به ما ارائه می‌دهد و تا حد زیادی ما را به جرئت، شهامت و آسیب‌پذیری تشویق می‌کند.

کتاب «جرئت بسیار» به تازگی از سوی انتشارات آسمان نیلگون با شمارگان هزار و 500 نسخه در 280 صفحه به بهای 17 هزار تومان روانه بازار نشر شده است.