محمد نیشابوری
اقتصاد را از زاويه هــرنگرش سياسي، اجتــــماع،فرهنگي وديني که ببينيد داراي يک نقطه اشتراکي است."امنيت" نقطه اي است که ميتواندبنياد واساس اقتصاد را سامان دهد يا درنبودش دستخوش تنشهاوآسيبهاي جدي کند.اقتصاد امروزدرجهان وابستگي و درهم تنيدگي خاصي دارد.هرکالايي حتي درتوليد بوميوظرفيت ملي هم که باشد بازبراي فروش وادامه چرخه حيات به بازارهاي جهاني نيازدارد؛لذا استفاده کردن ازظرفيتهاي جهاني که ازجمله آن سرمايه گذاري در رشد وتوسعه توليد است امري محتوم خواهد بود.حال به هراندازه که اقتصاد ملي شما ازفناوري روزودانش توليددورترباشد وهرچه ميزان حضورسرمايه در عرصه توليد کمترباشد ضرورت وجود وبهره بردن ازسرمايهها چه داخلي وچه خارجي افزون ترخواهد بود.اما اين سرمايه وسرمايه گذارهردوچون موجود زنده عمل ميکنند.بشربراي حفظ حيات خود نيازمند برقراري امنيت بوده است.ابتدا درهرفعل وانفعال قوميوقبيله اي دغدغههاي امنيتي خود را درسرلوحهامورقرارداده است.امنيت موجب ميشود که بشربه تواليد،تمدن وفرهنگ سازي توجه بيشتري را معطوف کند.دراين چرخهامنيت – انسان رکن اصلي حاکميت است.به عبارتي حاکميتي که برآمده ازنفوس مردم باشد درنخستين اقدام خود موظف است کهامنيت را درسطح جامعه وفضاي بين المللي اجرا کند.درپي ايجاد امنيت،نظامهاي تقنيني واجرايي به برنامه ريزي ورشد نهادهاي اجتماعي وحکومتي ميپردازند.اين مهم درحيات سرمايه وگرايش سرمايه گذاربه سوي کشور،شهروحتي يک روستا هم اصلي بدون تغييراست.اصلي که منجربه رشد و يا سقوط نظام اقتصادي خواهد شد.حتي اگردراقتصادهمه ارکان را دولتي فرض کنيم بازهم نيازحاکميت بهامنيت امري محتوم است.حال که کشورمان پس ازيک سلسله تحريمهاي بي نظيروظالمانه روي آرامش و پيروزي را به خود ديده است نبايد اين فرصت گران بها را ازدست داد.طي نزديک به 20 سال گذشته صنعت وفناوري درکشور در ورطه سقوط وانحلال قرارگرفته بود.فرصت برجام فرصت بي نظيري است که ميتوان با يک جهش عقلاني و برنامه ريزي شده به سرعت فاصلهها را کم کرد و به سود ورشد اقتصادي وبه تبع آن به افزايش اشتغال و افزايش توليد ناخالص داخلي ودرعين حال کاهش قابل قبول ضريب جيني رسيد.براستي درچنين بزنگاه تارخي وظيفه متفکران ودلسوزان ايران چيست؟آيا بايد تسويه حسابهاي سياسي واقتصادي درچنين فرصت طلايي صورت داد؟آيا بايد با سياه نمايي داخلي وترساندن سرمايه گذارها آنها را ازاين آب وخاک فراري داد تا دربرهمان پاشنه اي بچرخد که ما ميخواهيم يا جناح ودسته و گروه سياسي ما ميخواهد؟اين کفران نعمت نيست؟آيا ميتوانيم با چنين سبقه اي به نسلهاي آيندهاميد بدهيم که اين سرزمين بهشتي امن براي زندگي آنهاست؟قطعا همه پاسخها منفي خواهد بود.سرمايه ترسوست و ترسوترازسرمايه سرمايه گذار است.اگرتندروها درآمريکا برطبل پاره کردن برجام ميکوبند دلسوزان داخلي بايد با ايجاد يک اجماع بين المللي عليهامريکا او را وطرفداران اورا درانزوا قراردهند تا حتي فکرتغيير درمفادبرجام را درانديشه و زبانش جاري وساري نکند.امروزاين سرزمين بيش ازهرچيز وحتي بيشتراززمان دفاع مقدس به اتحاد،يکپارچگي وانديشه سالم ودلسوزانه نياز دارد..