محمد نیشابوری
m.neyshabory@gmail.com
سال 2017 براي ترکيه مانند 2016 با ترورآغازشد.دقايقي ازآغازسال نو ميلادي نگذشته بود که تروريستها با لباس پاپانوئل وارد يک کلوپ شبانه دراستانبول شدند ومردم را به رگباربستند.دراين حمله خونين تروريستي دست کم 39 نفرکشته و69 نفرزخميشدند.اين درحالي است که اولين حمله تروريستي ترکيه درسال گذشته ميلادي 12 ژانويه سال 2016 ميلادي درميدان سلطان احمد استانبول عليه گردشگران خارجي رخ داد که داعش مسئوليت آن را برعهده گرفت.دراين حمله 13 گردشگرآلماني جان خود را ازدست داده و14 نفرزخميشدند.دو روزبعد ازاين اتفاق،درمنطقه چناردياربکر خانههاي سازماني پليس و مرکزمديريت پليس اين شهربا خودروي حامل بمب مورد حمله قرارگرفت.دراين حمله که گفته شد پ.ک.ک انجام داده است، 6 نفرازجمله يک کودک جان خود را ازدست دادند.ترکيه درسال گذشته ميلادي شاهد 27 مورد حمله تروريستي درشهرهاي بزرگ خود بود که درجريان آنها 337 نفرکشته و يک هزارو418 نفر زخميشدند.آنچه که درسال گذشته رخ حاکي ازآن است که سال 2017 نيز ترکيه و اردوغان روي آرامش را نخواهند ديد.شايد يکي ازاساسيترين پرسشهاي مردم ترکيه و مهاجران و توريستها اين باشد که چرا کشوري که به آرامش و بهشت توريستهاي آسيايي واروپايي و حتي آمريکايي شهره بود اينچين درتلاطم تروروتروريسم گرفتارآمده است.درپاسخ به اين پرسش بايد دو دودليل را ذکر کرد.نخست آنکه ترکيه در داخل گرفتار يک نوع آنارشيسم حکومتي شده است.هرج و مرج در ساختار حاکميت ترکها به وضوح ديده ميشود.ريشه اين آنارشيسم حکومتي هم جزسران حزب عدالت و توسعه کسي ديگري نيست.حزب اردوغان درآغازروي کارآمدن و پس يک دوره طولاني جدال بين ارتش و احزاب توانست يک نوع اجماع ملي براي رشدو توسعه ترکيه را بوجود آورد.رشد صنعت توريسم به همراه صنايع تبديلي در ترکيه شرايط مناسب اقتصادي را براي اين کشور به ارمغان آورد.درسايه اين رشد اردوغان به فکر توسعه تسلط خود برحاکميت ترکيه افتاد.تغيير نظام سياسي درکشورازيک سو و توجه به نقش آفريني بيشتردرعرصه بين الملل ازسوي ديگرموجب شد ترکيه جايگاه اصليخود را درعرصه سياست داخلي و خارجي دستخوش نقد وبررسيهاي فراوان قرار دهد.اشتباه محاسباتي آنکارا در رويدادهاي داخلي و خارجي کم کم شرايط را براي انحراف ازمسيراصلي رقم زد.دخالت نابجاي ترکيه در موضوع فلسطين با ادعاي حمايت ازمردم غزه وجنبش آزادي خواهي مردم فلسطين موجب شد که درابتدا رودرروي رژيم صهيونيستي –دوست ديرينه ارتش ترکيه- قراربگيرد.بدون شک هزينههاي آن براي اردوغان وسياست خارجي ترکيه سنگين وغيرقابل اجتناب بود.اين رويارويي نه تنها منافعي رابراي حزب اعتدال وتوسعه به همراه نداشت بلکه شکاف درعرصه کادرارشد حزبي را بيشترکرد.با عيان شدن اختلافات اردوغان با عبدالله گل وسپس داوداوغلو عرصه سياست داخلي ترکيه دستخوش تغييرات بزرگي شد.اردوغان اندکاندک چهره يک ديکتاتورحزبي را به خود گرفت.با آغاز رويدادهاي سوريه و غلطيدن ترکيه به سوي مخالفان اسد وجه دوم ترکيه در عرصه سياست بين الملل که همواره بعنوان يکي از ارکان جبهه مقاومت شناخته ميشد به تاريکي گراييد.اردوغان به نام مردم سالاري اما با هدف افزايش ضريب نفوذ خود در منطقه و ايجاد دولتهاي خودساخته و همراه براي نيل به اهداف پنهان ذهني هزينه اي بين المللي را براي کشورش دوچندان کرد.اشفتگي سياسي در عرصه داخلي و بين المللي نظام نظام تصميم گيري ترکيه را درگيريک آنارشيسم غيرهدفمند ساختارشکن کرد.گرچه واژه آنارشيسم خود گوياي ساختارشکني است اما آنارشيستها درحاليکه قواعد وساختارها را ميشکننداما درپي رسيدن به يک نوع نظم و ساختارجديدي هستند که بي نظميوعدم تسلط ساختارهاي نظام حاکم درآن رويکرد وپارادايم اصلي است.ليکن ترکيه گرفتار نوعي از آشفتگي شده است که ناخودآگاه هيچ يک ازارکان تصميم سازآن هوشمندانه عمل نميکند و ساختار موجود در عرصه کلان مديريتي ترکيه به دليل شکستهاي پي درپي درعرصه داخلي وخارجي بدون توجه به ساير ارکان تصميم ساز به رويکردهاي پناه ميبرد که ناخودآگاه يا آگاهانه عرصهامنيتي و اجرايي را متلاطم و گاه با تضاد ماهوي روبرو ميکند.بنابراين کوچ تروريستها چه پ پ ک و چه داعش به ترکيه هم اعلام نوعي نارضايتي از رويکردهاي سياسي ترکيه درقبال سياستهاي داخلي وخارجي است وهم نوعي اعلام هنجارشکني وآنارشيسم گرايي در بهشت توريستها.اردوغان اگر بخواهد دوباره روي آرامش را در ترکيه ببيند بايد ابتدا با تعامل کامل در عرصه جهاني و بدون زياده خواهي به حل موضوع سوريه کمک کند و در عين حال در عرصه داخلي از تفکر سطانيسم هم دست بردارد.ترکيه سالهاست که با امثال سلطان سليمانها خداحافظي کرده است.