همه اين اصطلاحات براي توصيف گروههايي به کار ميروند که به گروههاي زير زميني مشهورند و تمام سرمايه آنها گاهي چند گيتار و درام و چند خط تکست و کميسرمايه جمع شده از پول توجيبي اعضاي گروه چند نفرهاي است که در يکي از صدها استوديوي زير زميني تهران يا هر شهر بزرگ ديگر کشور جمع ميشوند تا آهنگي تازه را به ليست دور و دراز ساختههاي تازه موسيقيدانان غير رسميکشور اضافه کنند.
موسيقيدانهايي جوان که نه در بند مجوزند و نه در قيد قانونهاي ضبط و پخش آهنگ و آلبوم. اين گروه که حالا چند سالي ميشود در جريان موسيقي ايراني به مثابه يک صداي غيررسميو ممنوع اما شنيده شده حضور دارد و براي خود طرفداراني نيز دست و پا کرده است.
جريان موسيقي زير زميني ايران اگر چه هنوز هم تعريف جامع و کاملي ندارد اما نه ناديده گرفتني است و نه انکار شدني.
بسياري از آن به عنوان صداي جامعه ياد ميکنند و بسياري آن را حاصل تنزل سواد موسيقايي ايرانيان ميدانند و معتقدند دير يا زود اين صدا خاموش خواهد شد. اين در حالي است که به اعتقاد برخي ديگر موسيقي زيرزميني اين روزها در ايران نحلهاي نوپا است که با استفاده از اينترنت و ابزارهاي ارتباطي توانسته است با بخش فراواني از جامعه و سليقههاي خاص آن ارتباط برقرار کرده و دير يا زود بايد از سوي جريان رسميموسيقي در کشور به رسميت شناخته شود.
*تعريف و تاريخچه موسيقي زيرزميني در ايران
براساس تعاريف کارشناسان، موسيقي زيرزميني مجموعهاي از سبکهاي موسيقي است که معمولاً با سبک زندگي و ارزشهاي جامعه در تضاد است. اين نوع موسيقي از سوي نظام حاکم به رسميت شناخته نشده است و در مکاني که موقعيت رسميندارد و در استوديوهاي خانگي به صورت مخفيانه و با مضامين اعتراضگونه توليد ميشود.
موسيقي زيرزميني در ايران از سالهاي مياني دهه ۱۳۷۰ آغاز شد. رشد شهرنشيني پس از انقلاب و جواني جمعيت که در اثر نخستين موج جمعيتي متولدشده پس از انقلاب ايجاد شد؛ زمينههاي رشد موسيقي زيرزميني در ايران را ايجاد کرد. از حدود سال ۱۳۷۰، با رشد و خانگيشدن موسيقي پاپ ايراني، که با ورود سازهاي موسيقي به کشور و افزايش آموزش همراه شد، به شمار افراد اهل موسيقي اضافه شد. استفاده روزافزون موسيقي در برنامههاي صدا و سيما، از برنامه کودک و تبليغات تا اخبار مردم را بيشتر در معرض موسيقي قرار داد. همچنين با گسترش ارتباطات دسترسي به موسيقي خارجي نيز آسانتر گشت. بزودي نسل جديدي از خوانندگان ايراني پا به عرصه گذاشتند که در رشد و همه گير شدن اين نوع تازه از موسيقي نقش مهميداشتند و موجي تازه به عنوان موسيقي زير زميني که بيشتر شامل نسخههاي تقليدي خارجي با نام رپ ايراني يا فارسي بود را به وجود آوردند.
*تولد رپ و پاپ فارسي در زيرزمين موسيقي ايراني
يکي از مهمترين شاخههاي موسيقي زيرزميني در ايران رپ است. از تاريخچه آهنگهاي رپ غيرمجاز به واسطه همين غيرمجاز بودن آنها تاريخچه روشني در دست نيست اما اولين آهنگ رپ فارسي مجاز در سبک پاپ در اواخر دهه ۱۳۷۰ خورشيدي در يک برنامه تلويزيوني به نام «اکسيژن» در ايران پخش شد. اين قطعه توسط شهاب حسيني که آن موقع جواني تازه کار و مجري برنامه بود خوانده شد و تاحدودي مورد توجه قرار گرفت. تقريباً دو سال بعد از اين رخداد، اولين آلبوم رپ فارسي در ايران با نام اسکناس منتشر شد. اين آلبوم که در سبک رپ طنز بود و اولين آلبوم رپ فارسي بود که در ايران با مجوز رسميوزارت فرهنگ و ارشاد اسلاميمنتشر شد، چندان مورد استقبال واقع نشد.
در مورد فعاليت گروههاي زيرزميني رپ فارسي در ايران به دليل پيچيدگي شرايط و تحت فشار بودن هنرمندان اين سبک از موسيقي زيرزميني، منابع موثقي دال بر تاريخچه اصلي برنامههاي ملاقات و نحوه شکلگيري گروههاي ابتدايي هنرمنداني که در داخل مرزهاي ايران شروع به کار کردند، وجود ندارد.
با توجه به اينکه که اخذ مجوز براي توزيع قانوني توليدات موسيقايي به علت درون مايههاي گاه هنجارشکن شعرها، براي اين افراد عملاً امکانپذير نبودهاست، و با توجه به فقدان قانوني انتشار الکترونيک و حق کپي رايت آثار، پخش اين آهنگها تنها از طريق اينترنت صورت ميگيرد و اغلب گروههاي رپ زيرزميني آثارشان را از طريق وبگاهها و وبنوشتهاي شخصي به گوش شنوندگان ميرسانند.
گسترش رپ فارسي بعد از مدتي به ويژه با توجه به اين که قسمت عمدهاي از آثار زيرزميني سرشار از فحش و ناسزا بود، باعث شد که دفتر موسيقي وزارت ارشاد در مورد اعطاي مجوز به آثار اين سبک سختگيرانه عمل کند و اين سبک از موسيقي تنها از طريق فعاليت زيرزميني ادامه يابد. هرچند مدتي پس از اين که قطعهاي در سبک «رپ-پاپ» فارسي در عنوانبندي مجموعه تلويزيوني «خانه به دوش» از يکي از شبکههاي تلويزيوني ايران پخش شد، دفتر موسيقي وزارت ارشاد در نامهاي به سازمان صدا و سيما از پخش ترانهاي با اين سبک از رسانهاي مانند تلويزيون گلايه کرد.
در سال ۱۳۸۵ رضا عطاران در عنوانبندي چند مجموعه تلويزيوني از جمله متهم گريخت موسيقي رپ اجرا کرد. همچنين در تعطيلات نوروزي سال ۱۳۸۶ مجموعه تلويزيوني ديگري به کارگرداني رضا عطاران به نام ترش و شيرين از شبکه سوم سيما پخش شد که در عنوانبندي آغازين آن، رضا عطاران يک شعر از نيلوفر لاريپور را به صورت رپ ميخواند و يک خواننده که بعدها از ايران رفت نيز با آواز وي را همراهي ميکرد. رضا عطاران و اميرحسين مدرس در عنوانبندي يک مجموعه تلويزيوني ديگر به نام خانه به دوش نيز قطعهاي به سبک «رپ-پاپ» فارسي خواندند، که مورد توجه قرار گرفت.
موسيقي رپ ايران در اواسط دهه ۸۰ دچار نوعي بحران شد. از يک طرف آهنگهاي با مضامين غيراخلاقي و ترويج استفاده از مواد مخدر توسط عده محدودي از خوانندگان رپ ابعاد تازهاي به خود گرفت و باعث شد تا بحث مبارزه با موسيقي رپ شکلي جدي بگيرد و سريال فيلتر شدن سايت مربوط به اين سبک موسيقي آغاز شد، تعداد زيادي از خوانندگان اين سبک بازداشت شدند از جمله بهرام، هيچکس، پيشرو و قاف. همچنين استوديوهايي که در آن آهنگهاي خود را ضبط ميکردند توسط نيروي انتظاميپلمپ شد تا بسياري از فعالان موسيقي زيرزميني به فکر اصلاح روند کاري خود و گرويدن به جرگه مجازهاي موسيقي ايراني بيفتند.
*خوانندههايي که از زيرزمين، روي زمين آمدند
بسياري از خوانندگاني که امروز در بازار رسميموسيقي کشور فعاليت ميکنند، پيش از اين به صورت زيرزميني ميخواندهاند. آمارها هم نشان ميدهد ميزان استقبال مردم از خوانندگاني که در ابتدا زيرزميني بودهاند و سپس مجوز گرفتهاند، بيشتر از خوانندگان ديگر است. در برخي موارد حتي مجوزدار شدن، باعث کاهش اقبال مردم نسبت به آن خواننده هم شده است!
همين موضوع خوانندگاني را هم که موسيقيشان براي گرفتن مجوز مشکلي نداشت، قانع کرد تا قبل از اينکه بخواهند وارد دنياي موسيقي شوند، حتماً سري به زيرزمين بزنند و از آن به عنوان سکوي پرش به دنياي شهرت، استفاده کنند.
اين زيرزمينهاي ستارهساز، توجه تهيهکنندگان موسيقي را نيز جلب کرد تا با سرمايهگذاري روي اين خوانندهها، منافع مالي خود را در آيندهاي نه چندان دور، تضمين کنند. با گسترش فضاي مجازي و اينترنت در کشور، اين موج سرعت بيشتري گرفت و خوانندههاي جوان و گمناميکه ميخواستند ره صد ساله را يکشبه طي کنند، به اين موج رونق بيشتري دادند. البته شايد کار زيرزميني به لحاظ مالي براي خوانندگان اين نوع موسيقي، منفعتي نداشته باشد اما آنها با اميد به آيندهاي که تجربه نشان داده زياد دور نيست، همچنان فعاليت ميکنند و کارهاي خود را از طريق اينترنت، به هواداران خود ميرسانند.
در اين ميان، برخي فقط يک قطعه موسيقيشان گل ميکند و چند هفتهاي در صدر آهنگهاي پر شنونده قرار ميگيرد، اما با همين سرعتي که آمدند، با همان سرعت هم ميروند. خوانندگاني که مثل قارچ سر از دنياي مجازي در ميآورند زيادند، اما با توليد و انتشار چند آهنگ مشخص ميشود که اينها در دنياي موسيقي ماندگار هستند يا نه؟ که تجربه نشان داده، تعداد کميزمان فعاليتشان به بيشتر از چند ماه ميرسد. از آن طرف، دستهاي از زيرزمينيها، توانستند از برچسب زيرزميني بودن، خود را خلاص کنند و با گرفتن مجوز، به مجازخوانها بپيوندند.
*مهدي مقدم؛ رفت و برگشت به زيرزمين!
اواسط دهه 80، ويدئوکليپهاي يک خواننده جوان و گمنام از شبکههاي ماهوارهاي پخش شد که همينها به سرعت او را مشهور کرد. در فضاي مجازي با آهنگ «خونسرد» به شهرت رسيد و با بيرون دادن آلبوميبه همين نام، وارد دنياي مجاز موسيقي شد. بعد از «خونسرد»، «سونامي» را راهي بازار کرد اما با پخش چند ويدئوکليپ بدون مجوز از او در شبکههاي ماهوارهاي، ممنوعالکار شد. تا اينکه در سال 91 با آلبوم «احتياط» دوباره دنياي مجاز را تجربه کرد.
آرمين زارعي؛ به دنبال مجوز
جزو اولين خوانندگان رپ ايراني محسوب ميشود که عاشقانه ميخواند و طرفداران زيادي هم دارد. اما استفاده از کلمات خارج از عرف او را قاطي غيرمجازها کرد. چند ماهي است که تصميم گرفته از زيرزمين بيرون بيايد و خبرهايي مبني بر کسب مجوز او هم شنيده ميشود. گرچه مديرکل دفتر موسيقي وزارت ارشاد فعلا اين خبر را تکذيب کرده است.
*ياس؛ اعتراض و رپ فارسي
ياسر بختياري از ابتداي کليد خوردن پروژه رپ فارسي تا به امروز يکي از فعالترين خوانندگان اين سبک بوده است. از زمان انتشار تک آهنگ «سي دي رو بشکن» در سال 85 بود که بيشتر از گذشته شناخته شد. اغلب آهنگهايش در اعتراض به مسائل اجتماعي مثل فقر و اعتياد است. او مدتي براي گرفتن مجوز از ارشاد تلاش کرد اما موفق نشد. ياس مدتي است ايران را ترک کرده است و خبري هم از زمان بازگشت يا ماندگارياش در خارج از کشور در دست نيست.
*محسن چاووشي؛ صدا زخمي
چاووشي که به دليل شباهت صدايش به يکي از خوانندههاي لس آنجلسي معروف شد، کارش را از سال 1383 شروع کرد و حجم قابل توجهي آهنگ غيرمجاز را راهي فضاي مجازي کرد. اولين آلبومش «نفرين» بود که با روايت عشقهاي شکستخورده، حسابي گل کرد. او که تا مدتها، پرکارترين خواننده زيرزميني بود، آلبومهاي «خودکشي ممنوع»، «لنگه کفش»، «متاسفم» و تعداد زيادي تک قطعه را منتشر کرد تا اينکه بعد از خواندن در فيلم سنتوري، فعاليتش جنبه رسميتري به خود گرفت و سرانجام موفق به دريافت مجوز براي آلبوم «يه شاخه نيلوفر» شد.
*محسن يگانه و تيتراژ ماه عسل
يگانه همزمان با چاووشي کارش را شروع کرد و ترانههاي آلبومش را خودش ميسرود. او سال 84 آلبوم «سال کبيسه» و سال 85 دو آلبوم به نامهاي «وقتي رفتي» و «آخه دل من» را به صورت زيرزميني منتشر کرد. در سال 87 تيتراژ برنامه ماه عسل را خواند و کميبعد و در همان سال موفق شد آلبوم پرفروش «نفسهاي بيهدف» را به صورت رسميو با مجوز وارد بازار کند.
*سيروان و زانيار خسروي؛ خوانندههاي نو ظهور
سيروان خسروي سال 84 اولين آلبوم خود به نام «تو خيال کردي بري» را به صورت زيرزميني پخش کرد و موزيک ويدئوهايش در شبکههاي ماهوارهاي نمايش داده شد. آن وقتها کسي فکرش را نميکرد که اين پسر مو بلند و اسکيت به پا در کليپ، بعدها به يک خواننده و تنظيمکننده موسيقي پاپ بدل شود. سيروان خسروي که شاگرد کاوه يغمايي بود، سال 1388 توانست با آلبوم «ساعت 9» اولين فعاليت رسميخود را آغاز کند. خسروي جزو آنهايي بود که خيلي بي سر و صدا مجوزش را گرفت که با توجه به کارهاي قبلي او، تعجببرانگيز است.
زانيار خسروي، برادر کوچک سيروان هم اواسط دهه 80 و با پخش تکقطعههاي هيپهاپ، کارش را شروع کرد. او از جمله خوانندگاني بود که کمتر کسي فکرش را ميکرد روزي مجوز بگيرد. حتي وقتي نامش را از تيتراژ سريال ساختمان پزشکان درآوردند، کسي آنقدرها هم تعجب نکرد اما او هم بعد از مدتي اولين آلبوم خود به نام «28» را در ماههاي پاياني سال 1392 به صورت رسميوارد بازار کرد.
هر چند با ورود اين افراد به جرگه مجازها تغييرات مثبت بسياري در زمينه تامين سليقههاي مختلف نسل جوان و جامعه ايراني در خصوص موسيقي اتفاق افتاد اما سبب شد تا موج پر قدرت ديگري از نسل نوجوان و جوان ايراني در پي دستيابي به موقعيتها و موفقيت به سمت استوديوهاي مجاز و غيرمجاز راهي کند تا موج موسيقي حالا به يک سوناميدر ايران تبديل شود و دوباره بسياري از جوانان را به زير زمينها بکشاند.
اين سوناميتازه از سوي بسياري از فعالان عرصه موسيقي البته نه به عنوان يک موج ويرانگر بلکه به مثابه يک فرصت تازه به شمار ميآيد و آنان معتقدند بايد با تغيير ديدگاهها به استقبال اين جريان رفت.
*موسيقي زيرزميني يک فرصت تازه يا يک تهديد؟!
در همين راستا فريد سلمانيان، کارشناس مرکز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلاميدرباره مختصات و مشخصات موسيقي زيرزميني در ايران معتقد است:البته من شخصاً با عبارت زيرزميني به يك مفهوم خاص موافق نيستم. معتقدم در ايران حداقل دو شكل فعاليت در مجراي غيرقانوني موسيقي صورت ميگيرد: الف) تكثير غيرمجاز موسيقي كه معمولاً خاطرهبرانگيز باشد، مثل آثار قدما و غيره. ب) نوع موسيقي كه مرتبط با گروههاي نيمهحرفهاي ميباشد كه با ساختار جامعه يا انطباق ندارند، يا مكانيزم انطباق را نميدانند. آنها نوعي از موسيقيهاي آفرينشگر كه به علت عدم درك شرايط اجتماعي و مقررات و ضوابط، مورد سوءاستفاده عواملي قرار ميگيرند كه آن عوامل يك درشتنماييهايي نسبت به اعمال مميزيها و كارشناسيها ميكنند و اينها هم استنباطشان اين است كه اگر آثارشان مميزي شود، مجوز نخواهند گرفت، ناخواسته به زيرزمين كشيده ميشوند.
اين کارشناس با انتقاد از نگاه مسوولان به موسيقي زير زميني ميگويد: نگاهي كه مديران كلان فرهنگي به جوان دارند، نگاهي ناقص است. جوان تا زماني كه مورد قضاوت اينچنين مديريتهاي فرهنگي قرار ميگيرد، به دنبال مفري براي عرضاندام ترشحات ذهني خود ميباشد و اين انفصال فرهنگي، رگههاي اصلياش در اينجا اتفاق ميافتد كه مخاطب را در بيرون بايد جست. الف) چون براي اين افراد ظرفيت تجربهانگيزي وجود ندارد. ب) فاقد نظام ارزشگذاري و ارزشيابي استعدادها و خلاقيتها براي آنان هستيم. ج) فاقد كارگاه و يا وركشاپ براي موسيقي پاپ هستيم. دانش عموميهم از يك ظرفيت و توانمندي پاييني برخوردار است و خيلي زود با سليقه مخاطب تغيير ميكند و اينجاست كه تميز سره از ناسره، كار بسيار مشكلي است و من نسبت به شكلگيرياش بسيار بسيار احساس خطر ميكنم.
*يک کارت دعوت براي خروج از زيرزمينهاي تاريک!
اين سوناميتازه و تلاش براي بهرهگيري از آن در قالب يک فرصت تازه سبب شده است تا با وجود اظهارنظرها و موضعگيريهاي متناقض موجود در بين مسوولان، صالحي اميري وزير جديد فرهنگ و ارشاد اسلاميدر نخستين روزهاي ورود به ساختمان وزارتخانه از ضرورت تغيير در شرايط موجود و ايجاد امکانات فعاليت رسميو قانوني اين گروهها سخن بگويد و درصدد برآيد تهديد اين نوع موسيقي را به يک فرصت تازه تبديل کند.
صالحي اميري در يکي از نخستين اظهارنظرهاي خود در سمت وزير فرهنگ و ارشاد اسلاميتاکيد ميکند در دوره جديد سعي ميکنيم کاري کنيم که چيزي به اسم زيرزمينيها وجود نداشته باشد که تبديل به موضوع مجرمانه شود. وقتي همه از زير زمين به روي زمين آمدند، در چارچوب قانون کار ميکنند.
وي با بيان اينکه حذف، سياست درستي در برخورد با افراد نيست معتقد است: اينگونه نبايد باشد که چون يک نفر جوري عمل ميکند، حذفش کرد. شايد اگر بستر مناسبي براي ارايه خوب آثارش داشته باشند ما نبايد مانعي برايش باشيم.
نگاه تازه مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلاميبه موسيقي زيرزميني در ايران را بسياري اين روزها به مثابه يک کارت دعوت براي گروههايي قلمداد ميکنند که مولفههاي لازم براي فعاليت و رشد در ساختار و روند قانون و مجاز فعاليت در بازار موسيقي را دارند . کارت دعوتي که در روزهاي اخير وزير فرهنگ و ارشاد اسلاميبراي همه صادر کرده است و صد البته اين کارت دعوت چند بند ساده دارد. بندهايي که به گفته صالحي اميري اين گونه بيان ميشود: شرط و شروط سادهاي هم هست که به يکسري اصول کلي پايبند باشند. مثلا در موسيقي شئون اجتماعي را بايد رعايت کنيد.
حالا تنها بايد اميدوار بود و منتظر ماند تا ببينيم اين کارت دعوت تازه ميتواند زير زمينيها را به صحنههاي روي زمين بکشاند و صداي موسيقي غير رسميايران در جامعه به عنوان يک صداي مجوز دار شنيده شود يا همچنان صداي سازهاي گربههاي ايراني از زيرزمينها شنيده ميشود.