کد خبر: ۴۶۵۵۱
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۳
کورش شرفشاهی
روزنامه نگار
هنوز معنای فتنه را نفهمیده ایم. آنچه در انتخابات گذشته به عنوان فتنه یاد شد با آنچه در ادامه از آن تعریف شد، تفاوت بسیاری دارد. از یک سو به کسانی که نتیجه آرای مردم را نپذیرفتند، اصحاب فتنه گفته شد و از سوی دیگر احمدی نژاد نیز مخالفان خود را خس و خاشاک نامید که علی مطهری و بسیاری دیگر معتقد بودند که احمدی نژاد نیز به اندازه طرف مقابل در ایجاد چالشها و دامن زدن به حوادث پس از انتخابات نقش داشته است. البته مدت زیادی طول نکشید تا احمدی نژاد به همگان ثابت کند چقدر در ایجاد التهاب نقش آفرین بوده است. بی توجهی مدت دار به نامه مقام معظم رهبری در خصوص برکناری رحیم مشایی، خانه نشینی 11 روزه و بسیاری رفتارهای دیگر نشانگر این مدعا شد که احمدی نژاد بیش از اندازه به دوستان خود ارادت دارد. اگرچه احمدی نژاد بارها این اظهارات را رد کرد، اما در انتخابات 96 یک بار دیگر در برابر خواست رهبر انقلاب که فرموده بودند احمدی نژاد بهتر است در انتخابات ورود نکند، رفتار نامناسبی نشان داد و با وجود نوشتن نامه و برگزاری نشست خبری در اطاعت از نظر ولایت فقیه، نه تنها از حمید بقایی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد، بلکه خودش نیز با توجیهات غیر منطقی در انتخابات ثبت نام کرد. به هر حال ماجراهای پس از انتخابات 88 به پایان رسید و مردم در انتخابات 92 حجت الاسلام حسن روحانی را برگزیدند و چهار سال بعد یعنی در سال 96 یک بار دیگر اما با آرای بسیار بیشتر بر نتیجه انتخابات 92 تاکید کردند. همه چیز به پایان رسید و نوبت به اثبات فرمانبرداری آنهایی رسید که ادعای اصولگرایی و اطاعت از رهبری داشتند. اما به جای اطاعت، به نوع دیگری جرزنی کردند و آنچنان انتخابات را زیر سوال بردند که به نظر می رسد که آنان نیز در این آزمون به نوع دیگری مردود شده اند. اول اینکه آقایان زیاد هم اهل تبریک گفتن نبودند و هنگامی هم که تبریک گفتند، در نتیجه انتخابات تشکیک درست کردند و شکایتهای مکرری را برای رسیدگی دوباره به انتخابات مطرح کردند. اصولگرایان دایم بر این تاکید دارند که اعتراض مدنی می کنند و به خیابانها نمی ریزند، غافل از اینکه آنچیزی را زیر سوال می برند که بارها بر آن تاکید شده بود. گویا این آقایان از یاد برده اند که برگزاری انتخابات سالم بارها از سوی مقام معظم رهبری و مسوولان در رده های دیگر به عنوان افتخار نظام جمهوری اسلامی مطرح شده بود. نکته مهم اینجاست که نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی دارد و برای هر نوع تخلفی، ابزار قانونی تعریف شده است. آقایان نیز نسبت به احتمال تخلف اعتراض خود را به مراجع قانونی از جمله شورای نگهبان اعلام کردند. اما قرار نیست دایم و به اشکال گوناگون بزرگنمایی کنند. آقایانی که ادعای اصولگرایی دارند، بهتر است صبر کنند و منتظر اعلام نظر شورای نگهبان بمانند. آقایانی که دایم در جلساتشان انتخابات را زیر سوال می برند، آیا اهل مطالعه نیستند وخبر ندارند که کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده که میزان تخلفات قابل توجه نیست و از همگان خواسته است حاشیه سازی نشود و منتظر نظر شورای نگهبان بمانند؟
از این نیز بگذریم. اما گویا  آقایان پا را از اعتراض مدنی فراتر گذاشته و قصد دارند همه چیز را زیر سوال ببرند. اینکه اصولگرایی اعلام می کند 16 میلیون رای رییسی حلال بوده و فرد دیگری از همین جریان اعلام می کند 16 میلیون رای رییسی مومنانه بوده است، قصد دارند چه بگویند؟ چرا مردم را به حلال و حرام و مومن و غیر مومن تقسیم بندی می کنند؟ به چه پشتوانه ای به خودشان اجازه می دهند آرای روحانی را حرام بخوانند و رای دهندگان به روحانی را غیر مومن بشمارند؟ با چه اختیار و استنادی آرای 24 میلیون نفر را حرام می خوانند و آنان را غیر مومن می نامند؟ آیا سیره پیامبر و ائمه را فراموش کرده اند؟ کدام دین و آیینی به این آقایان اجازه می دهد رای یک مسلمان را که مصداق بیعت در صدر اسلام است، به صورت غیر مستقیم حرام بشمارند و از این جمعیت به عنوان غیرمومن یاد کنند؟ آیا اینها نیز دست پرورده تفکرات احمدی نژاد هستند که مخالفانش را خس و خاشاک خواند؟ این آقایان بی اخلاقی های انتخاباتی طرفدارانشان را فراموش کرده و از یاد برده اند که از هر حربه ای برای تخریب روحانی استفاده کردند و آیا این معنای ایمان و رای حلال است؟ "وای اگر از پس امروز بود فردایی"

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار