تالار شیشه ای کم رمق؛ سهامداران خسته

تجارت آنلاین: یک کارشناس بازار سرمایه گفت: سهامداران کمی خسته شده اند اما اگر بتوانند صبوری کنند مطمئنا بازار به شرایط مناسب خود به دلایلی که عرض کردم خواهد رسید.
بهروز خدارحمی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با روزنامه تجارت در خصوص اوضاع این روزهای بورس و نیز نارضایتی برخی سهامداران اظهار داشت: تحلیل بورس در کوتاه مدت اصولا کار اشتباهی است و افت شاخص بورس در چند روز اخیر اتفاقی طبیعی برای هر بورسی در هر جای دنیاست و نباید با افت چند روزه شاخص، آن را به اوضاع بورس در درازمدت تعمیم دهیم.
وی افزود: همانطور که گفتم بورس آیینه تمام نمای اقتصاد است و تنها تفاوتی که بورس و بازار سرمایه نسبت به بقیه بازار ها دارد این است که شاخص دارد و چون دماسنج دارد مرتبا حال خودش را نشان می‌دهد اما بقیه بازارها دماسنج ندارند و شاخص ندارند و به همین دلیل زیاد در جلوی چشم‌ها نیستند به طور مثال مشکلات و بحران در بازار پول و بانک‌ها خیلی بیشتر از بازار سرمایه است اما کمتر به چشم می‌آید.
خدارحمی ادامه داد: به نظر می‌رسد بحران انباشته از دوران تحریم کماکان اثراتی روی بازار سرمایه دارد و در کنار آن عدم وجود زیرساخت مناسب نیز مزید بر علت شده و تا این امر سم زدایی نشود، بحران حل نخواهد شد اما به واسطه برجام ما از نظر اقتصادی شرایط خوبی داریم و از آرامش منطقه ای خوبی برخورداریم، سهامداران کمی خسته شده اند اما اگر بتوانند صبوری کنند مطمئنا بازار به شرایط مناسب خود به دلایلی که عرض کردم خواهد رسید.
وی در پایان گفت: بورس دیگر اهل شوک‌های کوتاه مدت خبری نیست و مثلا اتفاقی مانند تغییر کابینه دولت، شاید به صورت مقطعی بر روی بورس اثرگذار باشد اما در درازمدت تاثیری نخواهد داشت. به طور کلی مردم و سهامداران باید انتظارت‌شان را از اشخاص و مسئولان به صورت منطقی تعدیل کنند.

*تجمع سهامداران کنتورسازی در تالار بورس قابل دفاع نیست
علیرضا باغانی با اشاره به تجمع سهامداران شرکت کنتورسازی در بورس طی روزهای گذشته گفت: این دسته از سهامداران پس از بازگشایی نماد این شرکت یعنی از 26 اسفند 94 تا 13 شهریور 95، سهام شرکت کنتورسازی را در قیمتهای 7500 تومان، 8300 تومان تا قیمتهای 4500 تومان خریداری کرده‌اند و حالا با قفل بزرگی به نام توقف نماد مواجه هستند.
همچنین علیرضا باغانی با اشاره به تجمع سهامداران شرکت کنتورسازی در بورس طی روزهای گذشته گفت: این دسته از سهامداران پس از بازگشایی نماد این شرکت یعنی از 26 اسفند 94 تا 13 شهریور 95، سهام شرکت کنتورسازی را در قیمتهای 7500 تومان، 8300 تومان تا قیمتهای 4500 تومان خریداری کرده‌اند و حالا با قفل بزرگی به نام توقف نماد مواجه هستند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: نگاهی به وضعیت این شرکت نشان می‌دهد قرارداد بزرگ کنتورسازی در رابطه با صندوق‌های فروشگاهی که بدلیل انتشار خبر آن، سرمایه زیادی را در بورس جذب این شرکت کرد، حالا تقریبا منتفی شده است و تا این لحظه سهامداران کنتورسازی یک مالباخته محسوب می‌شوند.
وی با بیان این که مالباخته به فردی اطلاق می‌شود که به هر دلیلی اصل سرمایه یا اصل و فرع سرمایه خود را از دست داده است، اذعان داشت: بنابراین این افراد باید در مراجع قانونی علیه هر شخص یا سازمانی که آن را در زیان خود مقصر می‌دانند، اقامه دعوی کنند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: بنابراین هیات داوری بورس، دادسرای ویژه جرایم اقتصادی و دادگاه های عمومی و انقلاب همه از جمله مراجع قضایی هستند که حتی سهامداران به طور فردی می‌توانند به آنها مراجعه کرده و اقامه دعوی کنند.
وی ادامه داد: هر چند سهامداران شرکت کنتورسازی از حق و حقوق مسلمی در رابطه این رخداد وجود دارد اما تحرکات اعتراضی آنان بویژه تجمع اخیرشان در تالار حافظ از منطق بدور است.

*۵ مانع ورود نقدینگی به بورس ایران
در حالی شرایط نامساعد سال های اخیر بازار سهام همچنان ادامه دار و با خروج سرمایه گذاران همراه شده و خبری هم از حمایت های عملی نیست که مرتضی ایمانی راد، با بیان 5 عامل عدم ورود نقدینگی به بورس را به هفته نامه تجارت اعلام کرد بازار سهام به دلیل انتخاب آقای روحانی، چند روز افزایش را تجربه کرد ولی به درستی متوقف شد.
شرایط عمومی اقتصاد ایران برای رشد پایدار که بتواند شاخص بورس را با خود بالا ببرد آماده نیست. به عبارت رایج در اقتصاد ایران ریسک سیستماتیک وجود دارد و اندازه این ریسک در دو سال گذشته و مخصوصا در سال جاری به میزان قابل توجهی رو به افزایش است.
عوامل رشد ریسک در اقتصاد ایران را می شمارم، طبیعی است که همه سرمایه‌گذاران از این اطلاعات آگاهی دارند و به همین دلیل نقدینگی جدیدی وارد  بورس نمی شود.
اولین ریسک مربوط به موانع ساختاری موجود در اقتصاد ایران می‌شود که مهمترین آنها وضعیت نظام بانکی و حجم بدهی های دولت است. جدا از اینها پنج مانع ساختاری دیگر هم در اقتصاد ایران وجود دارد که همگی رشد پایدار را در اقتصاد ایران محدود کرده است.
دومین ریسک، ریسک سیاسی در داخل است. مخاصمات سیاسی تاکنون در کشور به این اندازه تند و عریان نبوده است. برای اولین بار است که رئیس جمهور منتخب، هنوز کابینه خود را اعلام نکرده است، مورد هجوم سیاسی جناح رقیب قرار می گیرد. این در کشورهای مشابه ایران کمتر دیده شده است. به نظر می رسد که این تضاد استمرار داشته باشد.
سومین ریسک، ریسک سیاسی در منطقه است.ارتباط ایران با کشورهای منطقه به هم ریخته است. عربستان سعودی علیه ایران فعالیت می کند. کشورهای دیگر منطقه در حال جنگ هستند و داعش هر لحظه از یک جا سر درمی آورد و جنایتی دیگر را سازماندهی می کند. کشورهای قدرتمند در منطقه حضور دارند و هر لحظه احتمال یک درگیری وجود دارد. سیاستمداران ایران و عربستان به روشنی یکدیگر را تهدید می کنند و طبیعی است که این شرایط برای بورس شرایط مطلوبی نیست.
چهارمین ریسک به وضع تحریم های جدید علیه ایران مربوط می شود. این تحریم ها می تواند کشور را درگیر معضلات جدیدتری بکند، آثار برجام را ممکن است محدود و محدودتر کند و ارتباط ایران را با نظام جهانی محدودتر می کند. سرمایه گذاران در بورس این مسائل را مورد توجه قرار می دهند.
پنجمین ریسک هم در بازار جهانی است. با بالا رفتن نرخ بهره در آمریکا و استمرار آن پیش بینی می شود که دلار کماکان یک پول قدرتمند در جهان باقی بماند. بالا بودن دلار با پایین ماندن قیمت نفت و سایر کالاها همراه است. از آنجا که بورس ایران و اقتصاد ایران کالاپایه است، با ضعیف شدن قیمت کالاها در جهان هم اقتصاد ایران و هم بورس ایران ضعیف می شود.
همه این عوامل ریسک های مهمی هستند که بورس را تحت تاثیر قرار می دهند. در مجموع می توان گفت نسبت به سالهای گذشته، بورس ایران تاکنون تا این اندازه ریسک های سیاسی و اقتصادی متفاوت را روبه روی خود ندیده است. طبیعی است که شاخص بورس رشد نکند.