مجتبی آزادیان
روزنامهنگار
mojtaba.azadiyan@gmail.com
حوزه آب در طی نزدیک به یک قرن اخیر در کشور ما ضربههای زیادی خورده است، در حالی که ایران همیشه یک کشور بیآب بوده است، اما فرهنگ استفاده از منابع آبی در ایران به گونهای بوده است که ضررهای فراوانی به این حوزه وارد کرده است. پیش از این گذشتگان ما روی مساله آب تامل و تحقیق کرده بودند و به طور مثال روی تقسیم آب کشاورزی تفکرات فراوانی شده بود و با آنکه کشوری خشک و نیمهخشک بودهایم، بحران آب در گذشته نداشتهایم.
برعکس در سالیان اخیر نسل جدید همزمان با افزایش جمعیت و نیز ورود تکنولوژیهای جدید، همیشه برخوردی تخریبی با مقوله آب داشته است و اگر تا چند سال دیگر به همین روش پیش برویم، دیگر چیزی به نام منابع آبی وجود نخواهد داشت.
یکی از دلایل این امر به فرهنگ نادرست مردم بازمیگردد که به مقوله آب همانند حوزههای دیگر مانند نفت و ... نگاه نمیکنند، آنها آب را جزو نعمات خداوند میدانند و به شکل یه موضوه فناپذیر به آن نگاه نمیکنند.
در بحران آب چند عامل اساسی نقش دارند، همان روند طبیعی که همان خشکسالی است، عامل بعدی نوع نگاه و برخورد مسئولان و دولت به این مقوله است و دیگری از اولی هم کمتر نیست، نقش بیبدیل مردم. همه این موارد به میزان تقریبا مساوی در بروز بحران نقش دارند. به طور مثال برای مردم هنوز این امر جا نیافتاده که نباید منابع آبی را آلوده کنند و متاسفانه در گردشها و تفریحات میبینیم که به راحتی نهرها و رودخانهها را از آشغال و ... پر میکنند.
مسئولان و دولت نیز نقش پررنگی در بروز این بحران داشتهاند، که سدسازیهای بدون مطالعه در چند دهه اخیر مثال بارز آن است و فراموش نکنیم که پاشنه آشیل وزیر پیشنهادی نیرو برای دولت دوازدهم که تنها کسی بود که موفق به اخذ رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی نشد، معضل سد گتوند بود. و در زمینه طبیعت و خشکسالی هم که همیشه کشور ما جزو مناطق خشک بوده است.
این معضل راه چارهای ندارد جز اینکه همه عوامل دخیل در بروز بحران در کنار هم دیده شده و به رفع مشکلات پرداخته شود. مادامی که تنها دولت یا تنها مردم را در این بحران مقصر بدانیم، راه به جایی نخواهیم برد.