کد خبر: ۵۲۴۹۳
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۹
«تجارت آنلاین» از وضعيت اشتغال فارغ التحصیلان با مدرک عالي گزارش می‌دهد؛
تجارت آنلاین: بر اساس تازه‌‌ترين اطلاعات جمعيت فارغ التحصيل و در حال تحصيل دانشگاهي سال ۹۴ معادل ۱۱ ميليون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده است که از اين ميزان ۴.۸ ميليون نفر در حال تحصيل و ۷ ميليون نفر نيز جمعيت فارغ التحصيل هستند.
وارونگی در هرم بیکاری
محمد خادمي: يکي ازاقداماتي که بعد از پيروزي انقلاب اسلامي‌مورد توجه مسئولان قرار گرفت بالا بردن سواد افراد جامعه بود، به طوري که در زمان حکومت پهلوي جمعيت اندکي از 30 ميليوني آن زمان فقط سواد خواندن و نوشتن داشتند و در آن دوران تنها 170 هزار نفرتحصيلات دانشگاه را گذارنده بودند، اما بعد از 4 دهه از پيروزي انقلاب اسلامي‌ بي سوادي در بين جمعيت 80 ميليون ريشه کن شده است. بالا رفتن ميزان با سواد مزيت‌هاي بسياري براي کشور به وجود مي‌آيد، اين مزيت‌ها شامل: توجه جامعه به بهداشت عمومي‌و وجود پزشکان متخصص درماني درهمه نقاط کشور، نيازبه کارگر آموزش ديده و ماهر، توسعه صنعت بيمه، توسعه فناوري و تکنولوژي و.... است؛اما برخي ازافراد راه تحصيلات دانشگاهي را ادامه دادند تا بالاترين درجه که همان دکتري است را کسب کنند، اما اين افراد درحال حاضر با کمبود شغل در حوزه تحصيلي شان مواجه شده‌اند، به طوري که بخشي از فارغ التحصيلان مقطع دکتري بيکارهستند.برخي ازکارشناسان معتقدند بين دانشگاه‌ها با صنعت پل ارتباطي برقرار نشده است تا با توجه به نياز جامعه افراد به تحصيل بپردازند، اين روزها نه صنعت به دانشگاه بابت تربيت دانشجوي مورد نياز سفارش داده است و نه دانشگاه طبق سفارش صنعت دانشجو تربيت کرده است.از سوي ديگربرخي معتقدند افزايش تعداد فارغ‌ التحصيلان رشته دکتري به افزايش پرديس‌ها و تعداد دانشجويان در دانشگاهاي پولي برمي‌گردد. بسياري ازدانشگاه‌هاي پولي براي پر کردن خلأ مالي خود و دادن حقوق و مزايا به اساتيد، تعداد دانشجويان را بالا بردند و دانشجويان را افزايش دادند حال آنکه نسبت به آينده اين دسته بي‌اعتنا و بي‌توجه هستند.در اين گزارش نگاهي مي‌اندازيم به وضعيت افراد بيکار که تنها مدرک دکتري دانشگاهي شان را گرفته‌اند:
آمار‌ها چه مي‌گويد
بر اساس تازه‌‌ترين اطلاعات جمعيت فارغ التحصيل و در حال تحصيل دانشگاهي سال ۹۴ معادل ۱۱ ميليون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده است که از اين ميزان ۴.۸ ميليون نفر در حال تحصيل و ۷ ميليون نفر نيز جمعيت فارغ التحصيل هستند.از ۴ ميليون و هشتصد هزار نفر که در حال تحصيل هستند حدود ۸۰۰ هزار نفر (۱۷درصد) ضمن تحصيل داراي فعاليت اقتصادي بوده و شاغل هستند. همچنين بخشي از جمعيت در حال تحصيل و فارغ التحصيل دانشگاهي از نظر اقتصادي غيرفعال هستند و در جستجوي شغل نيستند.بر اساس همين آمار در بين جمعيت ۷ ميليوني فارغ التحصيل، ۳.۷ ميليون نفر شاغل و ۹۰۰ هزار نفر بيکار هستند. ضمن اينکه ۲.۴ ميليون نفر از فارغ التحصيلان در جمعيت غيرفعال اقتصادي قرار دارند که جزو جميعت بيکار جوياي کار محسوب نمي‌شوند.بنابه‌امار آموزش عالي در سال تحصيلي ۹۴-۹۳ تعداد فارغ التحصيلان دانشگاهي حدود ۸۵۰ هزار نفر است و اين باور اشتباه وجود دارد که همه اين افراد به خيل افراد بيکار اضافه مي‌شوند در حاليکه بخشي از اين افراد تمايلي براي ورود به بازار کار ندارند و از نظر اقتصادي غير فعال هستند يعني بيکار جوياي کار نيستند.در سال 94 تعداد فارغ التحصيلان 859522 نفر که 505586 نفر مرد و 353936 نفز زن بوده‌اند.يکي از نکات حائز اهميت و در عين حال قابل توجه براي برنامه ريزان و سياست گذاران کشور اين است که از ۷۰۵ هزار و ۱۱۰ نفر فعال تحصيل کرده ارشد و دکتراي کشور، ۱۰۵ هزار و ۴۳۲ نفر بيکار هستند. همچنين از يک ميليون و ۲۰۱ هزار نفر افرادي که در اين مقاطع تحصيلي قرار مي‌گيرند، ۴۹۶ هزار و ۸۴۶ نفر غيرفعال هستند و ۵۹۹ هزار و ۶۷۸ نفر نيز شاغل محسوب مي‌شوند.در بخش دکتراي تخصصي، ۱۱۲ هزار و ۸۹۷ نفر داراي مدرک دانشگاهي هستند که از اين تعداد ۸۵ هزار و ۲۰۵ نفر فعال، ۸۳ هزار و ۷۴۹ نفر شاغل و تنها هزار و ۴۵۶ نفر بيکار هستند. با اين وجود، در اين بخش نيز آمار غيرفعالي بالا و به ميزان ۲۷ هزار و ۶۹۱ نفر است.بر اساس بررسي انجام شده توسط پژوهشکده‌امار ايران، حدود ۳۴ درصد از افراد فارغ التحصيل عالي از نظر اقتصادي غيرفعال هستند. ۷۱ درصد از افراد فارغ التحصيل عالي غير فعال را زنان و ۲۹ درصد را مردان تشکيل مي‌دهند. ۳۲ درصد از اين افراد داراي مدرک کارداني، ۶۲ درصد داراي مدک کارشناسي و ۶ درصد داراي مدرک کارشناسي ارشد و بالاتر هستند.با استفاده از اين نتايج مي‌توان گفت از ۷ ميليون نفر فارغ التحصيل عالي که از آمارگيري نيروي کار سال ۱۳۹۴ برآورد شده است حدود ۲.۴ ميليون نفر از نظر اقتصادي غير فعال هستند که از اين تعداد ۱.۷ ميليون نفر به زنان و ۷۰۰ هزار نفر به مردان اختصاص دارد. همچنين برآورد فارغ التحصيلان غير فعال در مقاطع کارداني، کارشناسي و کارشناسي ارشد و بالاتر بترتيب ۷۵۰ هزار، ۱.۵ ميليون نفر و ۱۵۰ هزار نفر است.
همچنين بر همين اساس مي‌توان گفت از ۸۵۰ هزار نفر فارغ التحصيل دانشگاهي سال تحصيلي ۹۴-۹۳ حدود ۲۹۰ هزار نفر ( ۳۴ درصد) از نظر اقتصادي غير فعال هستند.از طرفي در گروه زنان ۵۲ درصد از زنان، فارغ التحصيل دانشگاهي و در گروه مردان ۱۹ درصد از مردان، فارغ التحصيل دانشگاهي غير فعال هستند که نشان مي‌دهد تمايل زنان فارغ التحصيل براي ورود به بازار کار کمتر از مردان فارغ التحصيل است.همچنين سهم افراد غيرفعال اقتصادي که داراي مدرک کارداني هستند از کل فارغ التحصيلان مدرک کارداني ۴۲ درصد، سهم افراد غيرفعال اقتصادي که داراي مدرک کارشناسي هستند از کل فارغ التحصيلان مدرک کارشناسي ۳۴ درصد و سهم افراد غيرفعال اقتصادي که داراي مدرک کارشناسي ارشد و بالاتر هستند از کل فارغ التحصيلان مدرک کارشناسي ارشد و بالاتر ۱۹ درصد است.اين آمار نشان مي‌دهند نسبت فارغ التحصيلان غير فعال کارداني از کل فارغ التحصيلان دانشگاهي داراي مدرک کارداني بيشترين سهم را دارد و علت آن تمايل افراد داراي مدرک تحصيلي پايين تر براي ادامه تحصيل است.بخشي از افراد فارغ التحصيل دانشگاهي خصوصا کساني که داراي مدرک کارشناسي ارشد و دکتري هستند قبل از فارغ التحصيل شدن، ضمن تحصيل شاغل هستند. بر اساس بررسي انجام شده توسط پژوهشکده‌امار ايران، نسبت اشتغال يعني سهم دانشجويان شاغل از کل دانشجويان حدود ۱۷ درصد است.۷۹ درصد از دانشجويان شاغل به مردان و ۲۱ درصد به زنان اختصاص دارد. همچنين سهم دانشجويان شاغل در دوره‌هاي تحصيلي کارداني، کارشناسي و کارشناسي ارشد و بالاتر از کل دانشجويان به ترتيب ۲۰، ۴۵ و ۲۶ درصد است.با احتساب سهم‌هاي مزبور براي دانشجويان سال تحصيلي ۹۴-۹۳ مشاهده مي‌شود از کل ۴.۸ ميليون نفر دانشجو حدود ۸۰۰ هزار نفر شاغل هستند که از اين تعداد حدود ۶۳۰ هزار نفر به مردان و ۱۷۰ هزار نفر به زنان اختصاص دارد.همچنين برآورد دانشجويان شاغل در مقاطع کارداني، کارشناسي و کارشناسي ارشد و بالاتر بترتيب ۱۶۰، ۴۳۰ و ۲۱۰ هزار نفر است.
دليل بيکاري چيست
براي بررسي اين موضوع به مقابل تعدادي از دانشگاه‌هاي پايتخت رفته‌ايم تا با چند نفر از دانشجويان مقطع دکتري صحبت کنيم.برخي از فارغ التحصيلان مقطع دکتري در گفتگو با خبرنگار «تجارت» نبود اشتغال در حوزه فعاليت شان را اين طور عنوان کرده‌اند، «ياشار» که مدرک دکتري خود را در رشته مالي از دانشگاه دولتي دريافت کرده، مي‌گويد:« در حال حاضر فعاليت حسابداري يک شرکت خصوصي را انجام مي‌دهم، اما مراکز دولتي و غير دولتي به هيچ عنوان فردي را با مدرک دکتري استخدام نمي‌کنند، چرا که هزينه حقوق براي سازمان‌ها به فرد دکتر زياد است به همين منظور استخدام افراد با مدرک دکتري بسيار کم صورت مي‌گيرد.»او مي‌گويد:« برخي از افرادي که مدرک دکتري دارند با مدرک فوق ليسانس و ليسانس شان مشغول به کار مي‌شوند، چرا که کارفرماياني که بخواهند يک کارمند با مدرک دکتري استخدام کنند بايد هزينه زيادي را بابت حق بيمه، حقوق، مزايا و.... پرداخت کنند.»يکي ديگر از فارغ التحصيلان دکتري دراين باره مي‌گويد:« در حال حاضر سايت استخدامي‌بانک مرکزي جذب نيرو دارد، اما براي مقطع دکتري اصلا جذب ندارد و بيشتر به دنبال مدرک کارشناسي هستند.»«محمود» مي‌افزايد:« بسياري از دوستانم که مدرک دکتري دارند، اين روزها در دانشگاه‌هاي خصوصي و دولتي به شکل ساعتي مشغول تدريس هستند.»وي ادامه مي‌دهد:« با وجود اينکه قبولي در مقطع دکتري در دانشگاه دولتي ايران کار بسيار سختي است، اما دانشگاه‌هاي خصوصي به راحتي پذيرش دکتري را انجام مي‌دهند، اين موضوع باعث افزايش افراد در مقطع دکتري شده است.»او يکي ديگر از مشکلات پيش روي افرادي که مدرک دکتري دارند را مربوط به خدمت سربازي مي‌داند، مي‌گويد:« متاسفانه کساني که مدرک دکتري دارند و بخواهند از معافيت پزشکي براي خدمت سربازي برخوردار شوند به سختي کميسيون نظام پزشکي اين افراد را معاف مي‌کنند، چرا که اين کميسيون معتقد است اين افراد تحصيل کرده‌اند و مي‌توانند در امورات تحقيقاتي و پژوهشي به نيروهاي نظامي‌خدمت بدهند.»  وي براي اينکه اثبات کند که در کشور افراد زيادي هستند که مدرک دکتري دارند و شغل مناسبي ندارند، به نبود پزشک متخصص خارجي در کشور اشاره مي‌کند، مي‌گويد:« قبل از انقلاب پزشکان هندي و فيليپيني بسياري در کشورمان ارائه خدمات مي‌دادند که در اين چهار دهه ديگر در مراکز درماني خبري از پزشکان خارجي نيست، بلکه در هر محله مسکوني انبوهي مطب و کلينيک پزشکي به وفور وجود دارد و برخي از پزشکان هستند که وقت شان را در خانه شان سپري مي‌کنند.»«علي» دانشجوي دکترا در دانشگاه تهران است، به خبرنگار ما مي‌گويد:« با اصرار اطرافيان و اميد براي پيدا کردن کار، تحصيل در مقاطع تکميلي را ادامه دادم، اما در زمان فارغ التحصيلي درجست و جوي کار هستم و با در بسته مواجه شده‌ام، او کار در رشته‌ي تحصيلي اش را آرزوي دست نيافتي خود مي‌داند.»
بي نظمي‌در رشته‌هاي دانشگاهي
براي اينکه اين موضوع را بيشتر بررسي کنيم، به سراغ « ليلا شيخ پور» استاد دانشگاه رفته‌ايم، او در اين باره مي‌گويد:« دو دهه پيش که به اين شکل کامپيوتر در جامعه وجود نداشت جمعيت جوان کشورمان براي ادامه تحصيل شان رو به رشته تحصيلي کامپيوتر آوردند، اما بعد از اينکه جمعيت قابل توجهي از دانشجويان با آموزش کامپيوتر آشنا شدند و وارد بازار کار شدند، مسئولان وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم اقدام به تغيير رشته براي نسل بعد نکردند و همچنان دانش آموزان و دانشجويان را به اين رشته سوق مي‌دادند، که بعد از مدتي متوجه شدند تعدادي زيادي فارغ التحصيل رشته کامپيوتر در جامعه وجود دارد، اما اشتغالي براي اين افراد وجود ندارد.»او ادامه مي‌دهد:« متاسفانه در کشور ما رابطي بين آموزش عالي با صنعت وجود ندارد، به اين شکل که وزارت صنعت، معدن و تجارت نياز نيروي کار حرفه اي براي آينده کشور را نمي‌داند تا بتواند براي آنها برنامه ريزي کند يا اينکه رشته تحصيلي را به وزارت علوم معرفي نمي‌کنند تا نسل آينده در رشته‌هاي مورد نياز جامعه تحصيل کرده باشند، در مجموع بايد پل ارتباطي بين وزارت خانه‌ها با وزارت علوم براي تحصيلات عالي وجود داشته باشد تا توازن اشتغال برقرار شود.»آن طور که اين استاد دانشگاه مي‌افزايد:« کشور ما به دليل موقعيت جغرافيايي که دارد از نعمت معدن و کشاورزي بر خوردار است، اما رشته‌هاي مرتبط با معدن و کشاورزي آن طور که بايد در دانشگاه وجود ندارد يا اينکه تدريس اين رشته‌هاي موجود نيز به شکل سنتي آموزش داده مي‌شود.»او در ادامه صحبت‌هايش مي‌افزايد:« روزانه در مراکز گمرگي کشورمان هزاران تن کالا صادرات و واردات مي‌شود، اما در اين حوزه تحصيلات دانشگاهي وجود ندارد و نبود مديريت درست در آموزش عالي کشور باعث شده است تا حجم زيادي از دانشجويان به رشته‌هاي علوم انساني و پزشکي روي آورند و اين روزها شاهد آن هستيم که انبوهي از تحصيل کرده بيکار در رشته‌هاي علوم انساني هستند.»
 نظرمسئولان
بر اساس آخرين آمار وزارت کار بالاترين تعداد بيکاران در تحصيلات تکميلي در رشته‌هاي صنعت و فرآوري (رشته‌هاي فني غير مهندسي‌) ، توليد و ساخت، علوم پايه، علوم اجتماعي، بازرگاني،‌حقوق، علوم انساني و هنر بوده‌اند. «علي ربيعي» وزير تعاون، کار ورفاه اجتماعي مدتي پيش نرخ بيکاري را بالاتر از نرخ مشارکت دانست و مي‌گويد:« تمايل به کار با تعداد بيکاران تناسب ندارد و نرخ بالاي بيکاري فارغ‌التحصيلان دانشگاهي مي‌تواند تبعات منفي بسيار را نه تنها از لحاظ اقتصادي براي کشور به دنبال داشته باشد بلکه مي‌تواند زمينه ساز يک بحران اجتماعي نيز شود. »«علي زاهدي» رئيس کميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي‌نيز در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران در اين خصوص مي‌گويد:« دانشگاه‌ها بدون داشتن استاد و امکانات لازم و کافي تعداد زيادي دانشجو مي‌پذيرند که بسياري از رساله‌هاي دکتري از منابع ميدان انقلاب کپي مي‌شود. »دکتر« محمد علي برخورداري» رئيس دانشگاه علم و صنعت در زمينه مشکلات فارغ‌التحصيلان بيکار دانشگاه‌ها مي‌گويد:« مبناي پذيرش دانشجو در کشور بايد بر مبناي نياز واولويت‌هاي کشور و منطقه باشد که اين اتفاق در حال حاضر رخ نداده است.»در اين ميان «محمدحسين اميد» معاون وزير علوم، تحقيقات و فناوري با بيان اين‌که ديگر مدرک به درد نمي‌خورد و بايد به دنبال افزايش مهارت‌ها در رشته‌هاي گوناگون بود گفته است:« درحال حاضر در کشور ۵۰ هزار دانش‌آموخته بيکار با مدرک دکتري داريم.»او سال گذشته در نشست هماهنگي، توجيهي مديران مراکز جامع علمي‌کاربردي استان فارس، برگزار شد، مي‌گويد:« زمان آن رسيده است که مردم بدانند که ديگر مدرک به درد نمي‌خورد و بايد به دنبال افزايش مهارت‌ها در رشته‌هاي گوناگون بود که دانشگاه علمي‌کاربردي بايد در اين راستا حرکت کند.»وي مي‌افزايد:« امروز 50 هزار دانش‌آموخته بيکار در مقطع دکتري داريم که سالانه 30 هزار نفر نيز به اين آمار اضافه مي‌شود، درحالي‌که وزارت علوم به‌عنوان دستگاهي که بيشترين جذب را در اين زمينه دارد، تنها مي‌تواند 2 هزار هيات علمي‌را در سال به کار گيرد و اين نشان مي‌دهد که بايد به سمت مهارتي کردن رشته‌ها برويم و مردم نيز بدانند که ديگر مدرک تنها به دردشان نخواهد خورد.»

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار