يکي از مهمترين مسائل صنعت بيمه در عصر کنوني، حفظ بازار و توسعه آن است. موضوعي که ابتدا با سختي و تلاش به دست ميآيد و استمرارش به سختي نگاه داشتن يک قهرماني براي ورزشکاران است. همين موضوع گوياي اين حقيقت است که رقابت درعصرکنوني را به يک علم تبديل مي کند که مستلزم روشهاي نوين و کارآمد است.
با توجه به تغييرات مستمر وضعيت اقتصاد جهاني و اقتصاد ايران، هميشه در شرايط گوناگون ريسکهايي برقرار است که بايد بدانها توجه داشت و روشمند آنها را مديريت کرد. در خصوص مديريت ريسک اعتقاد مديران روز به روز بالاتر مي رود و آن طور که مديرعامل شرکت بيمه معلم ميگويد، آموزش در اين حوزه حرف اول را خواهد زد. در ادامه درباره اين موضوعات با محمد ابراهيم تحسيري مدير عامل شرکت بيمه معلم گفتوگويي داشتهايم که ميخوانيد:
به عنوان پرسش نخست درباره نقش و جايگاه «مديريت ريسك» و«علوم آكچوئرال» در نحوه عملكرد و مديريت شركتهاي بيمه اوضيح داده و بگوييد در اين مقوله چه رويکردي داريد؟
اکچوئري يک سري علم محاسباتي است که در بانکها و موسسات بيمهاي و اعتباري کاربرد دارد، بنابراين علم اکچوئري مرجع اساسي جهت فعاليتهاي مالي محسوب ميشود.همچنين علم اکچوئري به معناي اصل مديريت ريسک نيز به کار ميرود. اکچوئرها افرادي هستند که براساس تخصصهايي که در زمينه صنعت خاصي دارند، توانايي انجام محاسبات و برآوردهاي مالي مربوط به آن صنعت را دارند و به بررسي تعادل بين درآمد و هزينه در سالهاي آتي ميپردازند. به بيان ديگر اکچوئرها با استفاده از مفروضاتي، عدم اطمينانهاي با اهميت راجع به آينده را حل ميکنند. اکچوئرها ريسکهايي که حذف شدني نيستند يا تا حد مناسبي کاهشپذير نيستند را شناسايي و راهکار تامين مالي آن را ارائه ميکنند. تامين مالي ريسک يعني مجموع تدابيري که از طرق مختلف منابع لازم را براي بازسازي خسارات احتمالي با انجام کمترين هزينه فراهم ميکنند.
ماهيت وجودي شرکتهاي بيمه، مواجهه با رويدادهاي نامطلوب آينده است. يکي از بهترين ابزارهاي پيشگيري از مواجهه با چنين رويدادهايي، مديريت ريسک و علم اکچوئري است. نگاه آينده نگر در فرآيند مديريت ريسک و اکچوئري، باعث شده تمامي سازمانها از جمله شرکتهاي بيمه با بهره گيري از اين تکنيکها، تصميمات هوشمندانهتري اتخاذ کنند.
موفقيت دراين قسمت از اين فرايند در بلندمدت حصول چشم اندازهاي سازمان را طريق حفظ و جذب نيروهاي متخصص، ايجاد ديدگاه هاي نزديک به هم نسبت به آينده سازمان، تصميمگيري بر اساس منافع کلي سازمان در سطح مياني و به طور کلي پوشش ريسکهاي محيط داخلي سازمان تسهيل خواهد کرد. اين تنها يکي از چندين مولفه مياني در فرايند اجراي ERM است. اجراي درست و کامل ERM در سازمان تضمين کننده گذاشتن قدم در راه درست براي دستيابي به اهداف سازمان است.
شيوه(هاي) مديريت ريسك مطلوب با توجه به شرايط كنوني صنعت بيمه كشور، كدامند و براي استقرار آنها چه الزاماتي بايد تأمين و رعايت شود؟
مديريت ريسك در شركتهاي بيمه فرآيند سيستماتيك براي از بين بردن يا به حداقل رساندن عوارض ناشي از وقوع خطر و تاثير آن برتمامي فعاليتهايي است كه ممكن است منافع شركت را در شرايط خطرناك قرار دهد. مديريت ريسك در بيمه روشي منطقي براي شناختن، ارزيابي و تحليل و مقابله با خطرات موجود در ارتباط با انواع فعاليتهاي بيمهگري ميباشد كه اثرات منفي و ضرر و زيان حاصل از آن را به حداقل رسانده و شانس و فرصت بهبود عملكرد را افزايش ميدهد، كه در نهايت هدف از برنامه مديريت ريسك محافظت و پيشگيري از سرمايههاي بيمهگذاران، شرکت بيمه و كاهش اثرات آن است. مديريت ريسک به مفهوم سنجش ريسک و سپس اتخاذ راهبردهايي براي مديريت آن دلالت دارد. انواع ريسکها برحسب احتمال وقوع و تأثير آنها قابل تقسيم است که نتيجه آن پورتفوي ريسک و اعمال استراتژيهاي مناسب (انتقال، اجتناب، کاهش و پذيرش) است. ريسك يعني احتمال وقوع رخدادي كه باعث اثرگذاري يا ايجاد مخاطره شود كه بوسيله شرايط بوجود آورنده و احتمال وقوع و نتيجه آن اندازه گيري مي شود. ريسكهاي مالي، ريسك تجاري، ريسك اجتماعي، ريسك بازار، ريسك اعتماد، ريسك عملياتي و ريسك شهرت و اعتبار از جمله ريسكهاي موجود در يك شركت بيمه ميباشند. مهم ترين اصل براي مديريت ريسك، تشخيص الگو و برنامه ريزي سناريو هست، اينكه چه حوادثي با چه ميزان خسارت رخ خواهد داد؟ احتمالا چگونه اتفاق مي افتند؟ اگر رخ دادند ما چه واكنشي در برابر آنها نشان خواهيم داد؟پيامدهاي اين حوادث چه خواهند بود؟ براي كارايي هر چه بيشتر شركتهاي بيمه، مديريت ريسك بايستي تبديل به بخشي از فرهنگ سازماني شده و در آن نهادينه گردد و با فلسفه بهوجود آمدن شركت هماهنگ و يكپارچه گردد تا به بخشي از فرايند فعاليت تك تك افراد در سازمان درآيد.