کد خبر: ۵۴۱۴۶
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵
اسدی جوزانی در گفتگو با "تجارت آنلاین" مطرح کرد:
تجارت آنلاین: اگر فردی 10 نوبت اقدام به معاوضه طلا کند و پولی به آن اضافه نکند و هر بار هم 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده بدهد، 100 درصد طلایش را از دست داده است. هنگامی که مردم از این شرایط آگاه می شوند دیگر کسی انگیزه برای خرید طلا ندارد!
مالیات بر ارزش افزوده کابوس بازار طلا
فرزین باقرزاده: اشتغال در همه نقاط جهان با مشاغل گوناگون تعریف می شود که یکی از این موارد صنف طلا و جواهر است. امروزه به هر گوشه از کشور که سر بزنیم و حتی در دورترین نقاط کشور با طلا رو به رو می شویم. اینکه تمام زنان و مردان از تزیینات طلا و جواهر استفاده می کنند، شکی نیست اما دلیلی بر این استفاده وجود ندارد. نتیجه آن می شود که خانواده ها با مشکلات بسیاری از قبیل فقر تغذیه رو به رو هستند اما حاضر نیستند النگو، دستبند، انگشتر، سینه ریز و دیگر زیور آلات طلایشان را بفروشند تا آنکه عمرشان به سر بیاید و به فرزندانشان به ارث برسد. اما همین بازار طلا که می تواند زمینه ساز اشتغال باشد و رونق اقتصادی ایجاد کند، به فرصتی برای سواستفاده مافیا تبدیل شده است. در این رابطه با محمد اسدی جوزانی، رییس انجمن پخش کنندگان طلا، جواهر و نقره گفتگو کردیم. وی معتقد است که مافیای طلا، تولید کننده را زمین گیر کرده و اشتغال در این بخش مولد را از بین برده و بازار کشورمان در اختیار عده ای فرصت طلب قرار گرفته است. آنچه در ادامه آمده، گفتگوی تجارت با نماینده پخش کنندگان طلا و جواهر و نقره است.

جایگاه طلا و جواهر در اقتصاد کشور چگونه است؟
اگر بخواهیم ظرفیت های اشتغال، گردش مالی و هرآنچه مربوط به صنعت طلا وجواهر مربوط می شود را بررسی کنیم، ابتدا باید بداانیم این صنعت چه جایگاهی در جهان دارد. در دنیا پس از نفت، اسلحه و  مواد مخدر، بالاترین گردش مالی مربوط به صنعت طلا و جواهر است، در حالی که صنایع دیگری داریم که توجه زیادی به آنها نشده است. البته صنعت طلا وجواهر که در جایگاه چهارم جهان قرار دارد، مزیتهایی هم دارد. اگر بخواهیم فضایی که برای صنایع نیاز است را بررسی کنیم، می بینیم که صنایع اسلحه سازی و نفت به فضای زیادی برای کار نیاز دارند که تعداد زیادی هم اشتغال ایجاد کرده است. از سوی دیگر صنعت طلا و جواهر با توجه اینکه رتبه چهارم جهان را دارد، انتظار می رود که اشتغالزایی زیادی هم داشته باشند، در حالی که به نظر می رسد اشتغالزایی زیادی ندارد زیرا فضای زیادی اشغال نکرده است. اما این طور نیست و صنعت طلا و جواهر به میزان زیادی اشتغال ایجاد کرده است. صنعت طلا و جواهر اشتغال بالایی دارد که پنهان است.

امروزه طلا و جواهر همه جا گسترده است. چرا اشتغال در آن پنهان است؟ 
اگر صنعت طلا و جواهر کشورهای بزرگ را بررسی کنیم، می بینیم اشتغالزایی بالایی دارد که پنهان است و دلیل آن محدودیتهای امنیتی در صنعت طلا و جواهر است. طلا در معرض آسیب سرقت قرار دارد و از همه مهمتر در بخش آمار طلاوجواهر جهانی می بینیم که بسیاری از کشورها میزان داشته هایشان را مخفی می کنند و آمار دقیقی ارایه نمی دهند. به عنوان مثال اندوخته طلای هر کشوری یک عدد مخفی است که هرگز افشا نمی شود و این به دلایل مسایل امنیتی است زیرا هیچ سیاستمداری دست خودش را رو نمی کند. یکی از چالشهای عمده در بحث مالیات که مشکلات بسیاری را به وجود آورده، این است که مسوولان مالیاتی می گویند طلاسازان داشته هایشان را اعلام نمی کنند. بنابر این می بینیم که طلا مسایل خاص خودش را دارد. 

این موارد چه ربطی به اشتغال دارد که طلا مخفی مانده است؟
میزان اشتغال و اشتغالزایی و تولید ثروت در طلا وجواهر بسیار بالاست، اما متاسفانه در کشور ما تنگ نظری ها و نگاه بدبینانه برخی اشخاص، باعث شده که صنعت طلا و جواهر در ایران به قهقرا برود. زمانی کشور ما جزو معدود کشورهای تولید کننده و صادرکننده طلا وجواهر بود و جایگاه خوبی در جهان داشتیم که برای اثبات این ادعا کافی است به موزه ها نگاهی بیندازیم و ببینیم چه مقدار از طلا و جواهر موزه ها ساخته دست ایرانیان بوده است. یعنی از گذشته های دور محصولات ما به کشورهای دیگر صادر می شد اما امروزه به یک مصرف کننده تبدیل شده ایم. که به دلیل همان نگاه نامناسب بوده است.

آیا توان تولید مدلهای جدید را نداریم و در بحث طراحی ناتوان هستیم که دست به کپی کاری مدلهای ترکیه وایتالیایی می زنیم و بازار را از دست داده ایم؟
این طور نیست. ما هم قدرت طراحی و هم قدرت کپی کردن طلا وجواهر را داریم اما ریشه در جای دیگری است. نگاه بدبینانه، صنعت طلا و جواهر را بیچاره کرده است. امروزه به یک طلاساز یا طلافروش آنچان نگاه می کنیم که این شخص بسیار پولدار است و باید همه جور مانع و سختی برای او ایجاد کنیم. این نگاه باعث مخفی شدن طلا می شود و هرچیزی که مخفی شد، دیگر رشد نمی کند. در بسیاری از مواقع همکاران ما شغلشان را پنهان می کنند. به محض اینکه خودشان را طلاساز یا طلا فروش معرفی می کنند، نگاه مردم عوض می شود. در حالی که بسیاری از آنها حتی خانه یا اتومبیل ندارند و به اندازه اداره امور زندگی، درآمد کسب می کنند. فرق ما با مشاغل دیگر این است که تمام سرمایه مان را در یک اتاق شیشه ای می گذاریم و چند لامپ پرنور روی آنها روشن می کنیم و در معرض دید مردم قرار می دهیم. آدم کم درآمد از کنار مغازه رد می شود، نگاه می کند. دزد رد می شود، او هم نگاه می کند، مامور فلان ارگان هم به طلاهای پشت ویترین نگاه می کند و همه می گویند چقدر وضع مالی اش خوب است.

یک ویترین طلافروشی صدها میلیون تومان ارزش دارد. با این شرایط چطور می گویید وضع تان خوب نیست؟
اشکال در همین نوع سوال کردن هاست. فلان تاجر در فلان رشته در دفتر کارش نشسته و منشی، آبدارچی، دفتر لوکس و همه جور امکانات دارد، اما چیزی جوی رویش قرار ندارد. بلکه تمام داریی اش در یک انبار دورافتاده است و آنها را با تلفن به صورت تریلی جابه جا می کند. اما طلا فروش تمام داریی اش را در یک اتاق شیشه ای گذاشته و مورد انواع تهدید واقع می شود و حتی به قتل می رسد. این تفاوت باعث شده که در این صنعت پیشرفت نکنیم. بنابراین باید نگاه عوض شود. همین نگاهها باعث می شود که مالیات بر ارزش افزوده به صنف طلا وضع شود که ما را بیچاره کرده است. در حالی که اگر قانون مالیات بر ارزش افزوده اصلاح شود، بی شک بزرگترین خدمت به این صنعت شده است. امروزه یکی از اصلی ترین دلایل به قهقهرا رفتن صنعت طلا و جواهر که تعداد زیادی از واحدهای تجاری و تولیدی تعطیل شده است، همین مالیات بر ارزش افزوده است. آقایان در قالب همین امر از اصل طلا مالیات میگیرند. گرفتن مالیات باعث شده که مصرف طلا کاهش یافته و در مقابل مصرف بدلیجات افزایش پیدا کند. معنای خرید گسترده بدلیجات ساخت کشورهای دیگر این است که پول ایران به صورت آهن وشیشه وارد خانواده ها می شود و کارگران ما بیکار می شوند. درصورتی که طلا می ماند و اگر فرد خریدار بخواهد، می تواند به آسانی طلا را به پول تبدیل کند.

مالیات بر ارزش افزوده را از مصرف کننده می گیرند. چرا اصرار دارید که این مالیات از طلا فروش گرفته می شود و نسبت به آن انتقاد دارید؟
این هزینه ای است که باید مصرف کننده بدهد و مانیز آن را قبول داریم. اما مساله این است که وقتی مصرف کننده چندین نوبت مالیات بر ارزش افزوده می دهد، انگیزه ای برای خرید ندارد. ما حرفی نداریم که این مالیات را دریافت کنیم، اما مصرف کننده نمی خواهد آنرا بدهد، زیرا به مرور زمان دارایی اش از بین می رود و اگر ما بخواهیم این مالیات را بگیریم، انگیزه را از خریدار طلا می گیریم. بدین معنا که اگر فردی 10 نوبت اقدام به معاوضه طلا کند و پولی به آن اضافه نکند و هر بار هم 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده بدهد، 100 درصد طلایش را از دست داده و بنابر این انگیزه ای برای معاوضه طلا ندارد. هنگامی که مردم از این شرایط آگاه می شوند دیگر کسی انگیزه برای خرید طلا ندارد و هنگامی که خریدار نباشد، مصرف پایین می آید و با پایین آمدن مصرف، تولید طلا و جواهر پایین می آید. اگر این اصل را بپذیریم که مصرف، تولید را بالا می برد، باید به مصرف کننده انگیزه و بها بدهیم. امروزه بزرگترین مصرف کننده کالاهای ژااپنی، خود ژاپنی ها هستند و با این کار باعث رونق اقتصادی کشورشان می شوند. ژاپنی ها دایم مصرف می کنند که تولیدشان بالا برود و با افزایش تولید، اشتغالزایی و درآمدزایی برای کل جامعه بالا برود. اما در کشور ما به نوعی رفتار می شود که جلوی تولید را می گیریم. امروزه با گرفتن مالیات از اصل طلا، جلوی مصرف را گرفته ایم و کمر تولید کننده را شکسته ایم. مصرف که نشود، تولید هم نمی شود و کارگران شاغل هم بیکار می شوند. 

طلا تا چه اندازه در اشتغالزایی اثر دارد؟
طلا، از هنگام استخراج از معدن تا تبدیل به تزیینات و فروش به عنوان طلای کارکرده و بازگشت دوباره آن اشتغالزایی دارد. طلا هرگز به ضایعات تبدیل نمی شود. اما وقتی به تولید طلا کم لطفی می شود، نه تنها شاغلان بیکار می شوند، بلکه بیکاران نیز نمی توانند کار پیدا کنند و فرصت شغلی طلاسازی از بین می رود. ما هیچ ضعفی در طراحی نداریم. به نوعی که امروزه بسیاری از جوانان دختر و پسر، رشته طراحی طلا را در دانشگاهها گذرانده و بسیاری دیگر نیز در آموزشگاههای فنی و حرفه ای یا خصوصی طراحی را فراگرفته اند، اما همه اینها بیکار هستند. در حالی که می توانند با طلاسازان همکاری داشته باشند و طلا وجواهرهای جدیدی را طراحی کنند که مورد اقبال جامعه قرار گیرد. امروزه طلا و جواهر یک کالای تزیینی است و بسیاری از افراد به دنبال تنوع هستند و در اصل تنوع طلبی یکی از بزرگترین عوامل رونق صنعت طلا وجواهر است.

شما گفتید که ایران سابقه دیرینه در ساخت طلا و جواهر داشته است. آیا امروزه طلا وجواهر ایرانی در جهان جایگاهی دارد؟
حتما طلا و جواهر ایرانی را در جهان می شناسند. طلا و جواهر ایران، برند جهانی دارد. همان النگوها و مدلهای قدیمی طلا وجواهر ایران، همچنان خواهان بسیاری در جهان دارد. اما واحدهای تولیدی ما تعطیل شده و جوانان ما بیکار هستند.بزرگترین مشکل ما این است که مسوولان ما ریشه تولید را می زنند و فروشندگان نیز انصاف ندارند زیرا می خواهند ارزان بخرند و گران بفروشند. از سوی دیگر یک عده سرمایه دار که قدرت تاثیرگذاری در بازار دارند، به اندازه ای بی انصاف هستند که به تولیدکنندگان خرده پا اجازه نمی دهند پا بگیرند و تولیدکنندگان ضعیف را زیر پا له می کنند.

مگر می شود تولیدکنندگان بزرگتر اجازه قدرت گرفتن به تولیدکنندگان جدید و نوپا را ندهند و چشم دیدن آنها را نداشته باشند؟
 اکنون در بازار سرمایه دارانی داریم که روزانه بین 5 تا 50 کیلو طلا تولید می کنند. این سرمایه داران به جای اجرت، درصد ریزش می گیرند. بدین معنا که بین هفت تا 20 درصد بنابه نوع تولید درصد ریزش می گیرند. به همین دلیل است که این سرمایه داران روز به روز سرمایه دارتر می شوند و می توانند برای بازار طلا تسمیم بگیرند. این سرمایه داران با توان مالی که دارند، تولیدکنندگان خرده پا را وادار به اطاعت می کنند و به همین دلیل است که مدتهاست تولید کننده جدیدی پا به عرصه نگذاشته است.

به هر حال اینها نیز تولیدکننده هستند و نیروی کار در کارگاههای آنها مشغول به کار هستند. آیا می توان این سرمایه داران تولیدکننده را مخل تولید دانست؟
اگر بحث تولید باشد، اشکالی ندارد. اما معضل اصلی اینجاست که این سرمایه داران، طلای قاچاق از خارج وارد می کنند و تحت عنوان مجوزی که دارند به نام کالای ایرانی می فروشند. بدتر اینکه طلای نگین دار وارد می کنند و خریدار به اسم طلا، پول به نگین می دهد. در این خصوص اگر یک کیلو کار نگین دار خارجی را ذوب کنیم، نیم کیلو طلا به دست می آید در حالی که هنگام خرید طلا، امکان ندارد بتوان وزن نگین را محاسبه کرده و فروشنده به صورت کلی وزن برای نگین تعیین می کند که قطعا پایین تر از وزن اصلی نگین است.

چرا با این افراد برخورد نمی شود؟ 
برای اینکه مافیای طلا همه چیز را تحت کنترل خود دارد و افرادی که این مافیا را مدیریت می کنند، اجازه نمی دهند بازار طلا درست شود. اما اینکه گمان کنیم راهکاری وجود ندارد هم درست نیست. راهکار این است که چند دستگی در بازار طلا را کنترل کنیم و همه زیر یک سقف برویم. امروزه هر کس ساز خودش را می زند. تولید طلا باید در یک بسته قانونی تعریف شود و برای تولید وفروش طلا یک قانون درست تدوین کنیم.

مگر تولید یا فروش طلا قانون مشخص می خواهد؟
البته که می خواهد. امروزه قوانین وجود دارد اما راهکار دور زدن آن هم وجود دارد. یکی از این موارد استاندارد طلاست. امروزه به تولیدکنندگان طلا کدهای استاندارد می دهند اما نظارتی بر آنها وجود ندارد. نتیجه آن می شود که آقایان طلای خارجی مساله دار را وارد می کنند و ارم استاندارد را بر مبنای کدی که در اختیارشان گذاشته شده تا روی کالای تولید ایران بزنند، روی کالای خارجی می زنند و سود کلانی هم می برند و چون این زدوبندها سود کلانی دارد، تولیدکنندگان واقعی نابود می شوند.

تفاوت قیمت طلای ایرانی با خارجی در چیست؟
طلای ایتالیا یکی از برندهای طلا در جهان است. اجرت کار طلا در ایتالیا از 2500 تا 15 هزار تومان است که بستگی به کیفیت آن دارد در حالی که اجرت طلا در ایران 30 هزار تومان در هر گرم است. تصور کنید که فردی طلای با اجرت 5 هزار تومان خارجی را وارد می کند و گرمی 25 هزار تومان سود می برد بدون آنکه هزینه تولید را تجربه کرده باشد.. همین آقایان نیز بیشتر از دیگران بابت مالیات بر ارزش افزوده فریاد می کشند. اما وقتی به درستی بررسی می کنیم، می بینیم که این آقایان به نوعی دفتر و دستک برای خودشان درست کرده اند که یک ریال هم مالیات نمی پردازند و امکان اثبات آن نیز وجود ندارد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار