کد خبر: ۵۵۷۵۵
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۷

محمد نیشابوری

"شبحی دارد جهان را تسخیرمی کند:پوپولیسم"دوتن ازنویسندگان اروپایی درسال 1969 مجموعه مقالاتی را درکتابی گرد آوری کردند تحت عنوان پوپولیسم. دراین کتاب آنها بطورخاص ابرازنگرانی که دردهه های آینده موضوع پوپولیسم فراگیرخواهد شد و حتی دامان اروپا وآمریکای مرکزی را هم خواهد گرفت.هرچه ازدوران این پیش بینی دورترشدیم پیش بینی آنها به واقعیت نزدیکترشد.به گونه ای که امروزاین شبح به دغدغه اصلی نظریه پردازان اروپایی وآمریکایی تبدیل شده است.اکنون اروپا گرفتار رفتارهای این چنینی ازیونان تا فرانسه است ؛آمریکا هم درگرداب ترامپیسم درحال غرق شدن.اما به راستی پوپولیست ها چه کسانی هستند و چه می گویند؟پرداختن کامل به این موضوع دراین نوشتاراماکن پذیرنیست اما به قدررفع تشنگی می توان درباره این تفکر درحال گسترش نوشت وتفاوت ها آن را درجهان به سنجش نشست.نخست باید اعتراف کنیم که یک تعریف واحد برای پوپولیسم وجود ندارد.درمقاطع مختلف ازآن تعاریف متفاوت وگاه متعارضی هم صورت گرفته است.بطورمثال دراواخردهه 1960 بحث پوپولیسم درمیانه جدل ها درباره استعمارزدایی وحدس وگمان ها درخصوص رعیت پروری وحتی نزدیک شدن به ایده کمونیسم ومائوییسم مورد ارزیابی قرارمی گرفت."کاس موده "جامعه شناس هلندی پوپولیسم را واکنش دموکراتیک غیرلیبرال ها به لیبرالیسم غیر دموکراتیک تعریف می کند.بین این دونگاه تفاوت های بسیاری وجود دارد.این درحالی است که درآمریکا واژه پوپولیسم اغلب با ایده یک مساوات طلب چپ اصیل تعریف وتبیین وحتی معادل شناخته می شد.درهمین سال های اخیرجنبش "تی پارتی" و" تسخیر وال استریت" هم درمیانه تفکر پوپولیست ها دسته بندی می شود اما اینکه بواقع وجوه مشترک پوپولیسم چیست وآیا می توان به اشتراکات قابل اعتماد درنحله های مختلف پوپولیست ها دست یافت؟باید پاسخ داد"آری" می شود به چارچوب نظری کلی دست یافت و پوپولیست ها را براساس آن دسته بندی و نه تعریف کرد.درصورت چنین تبیینی ترامپ وبابی سندرزدرآمریکا را همزمان می توان با چاوز و احمدی نژاد درایران تابع یک نگاه دانست.آن هم پوپولیسم است.این واژه درحقیقت بیانگر نوعی عصیان علیه وضع موجود حاکم در کشورهاست.البته دراین شرایط پوپولیسم به منطق درونی خود رجوع می کند وکاری به استیلای تفکرحاکم که می تواند تفکر لیبرالیسم تا دموکراسی یا حتی هرنوع دیگری ازنظام حاکم باشد؛ندارد.شورش وعصیان ساختارمند به رهبری افرادی که از درون وضع موجود سربرآورده اند ویژگی مشترک این نوع نگرش ومکتب پیچیده فکری با طرفداران نوعا کثیراست.چاوزوبعد ازاو مادرو دقیقا ازهمان منطقی بهره بردند که ترامپ بهره برد.نقد ریشه ای وگاه عصیان ساختارمند علیه وضع موجود وحاکمان قبلی نظام حکومتی.حتی بارنی سندرزهم درانتخابات آمریکا ازهمین منطق برای جلب آرای عمومی بهره برد.همین جاست که خطر دهشتناکی نظام های اجتماعی واقتصادی را تهدید می کند.اغلب پوپولیست فاقد نظام برنامه ریزی مدون وآلترناتیو مشخص علیه وضع موجود هستند.آنها ازهیجان سرکشی خود وتوده ها علیه وضع موجود بهره می برند وبه تبعات آن کاری ندارند.آنها با دردست گرفتن قدرت بر اساس منطق آشفته والتبه درونی پوپولیسم سعی می کنند ساختارها و نظام های اجتماعی واقتصادی موجود را تغییر دهند و این آغازبحران وفروپاشی حکومت ها وحتی کشورهاست.هرچند که برخی ازروانشاسان حتی به سلامت روانی رهبران پوپولیست هم مشکوکند اما با اطمینان می توان گفت که نتایج حاصله ازاین نوع تفکرتا کنون برای جهان وملت ها ویران کننده بوده است.بقول رالف داندروف"پوپولیسم ساده است،دموکراسی است که پیچیده است"

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار