کد خبر: ۵۸۱۵۷
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۳
رییس انجمن پخش کنندگان طلا و جواهر گرانی طلا را تشریح کرد:
تجارت آنلاین: بحران در کشورهای گوناگون معنی های متفاوتی دارد و این مساله در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و دیگر بخشها تعریف می شود.

مژگان نوباش: بحران در کشورهای گوناگون معنی های متفاوتی دارد و این مساله در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و دیگر بخشها تعریف می شود. اما امروزه اقتصاد در جهان حرف اول را می زند و بر دیگر بخشها اثر می گذارد. بسیاری از سیاسیون در ناتوانی اقتصادی همه آبروی سیاسی خود را از دست داده اند و مردمی که در دوران مدیریت آنها با مشکلات اقتصادی رو به رو شده اند، بدون در نظر گرفتن مدیریت سیاسی، آن مسوولان را به باد تندترین انتقادها گرفته اند. اما امروزه اقتصاد ایران با فراز و نشیب های فراوانی رو به رو شده و مردم از این سوءمدیریت ها، زیانهای جبران ناپذیری دیده اند و عده معدودی فرصت طلب، یک شبه ره صد ساله پیموده و به همه چیز رسیده اند. متاسفانه کشور ما ثبات اقتصادی ندارد و هر از گاهی تورم در یک بخش اقتصادی متمرکز می شود و بحران ایجاد می کند. گاهی مسکن متورم می شود، گاهی دلار افسار خود را پاره می کند، گاهی بازار طلا، سکه می شود و گاهی بحران بخش دیگری، همه چیز را به چالش می کشد و تاسف آور اینکه هیچ کس پاسخگوی این همه بحران نیست. مسوولان از مردم می خواهند تحمل کنند و قول کنترل می دهند، اما درست از هنگامی که مسوولان قول کنترل می دهند، نقطه آغار بحران شروع می شود و بحران اولین گام خود را محکم تر بر می دارد. یکی از این موارد بازار طلاست. در مدت کوتاهی طلا بیش از 30 درصد گران می شود بدون آنکه هیچ توجیهی داشته باشد. برای بررسی این مساله، با محمد اسدی جوزانی، رییس انجمن پخش کنندگان طلا، نقره و جواهر گفتگو کردیم. وی اعتقاد دارد مسوولان هیچ کنترلی بر بازار ندارند و همه چیز را رها می کنند و هنگامی که بحران به اوج خودش می رسد، تازه به فکر بگیر و ببند می افتند. این در حالی است که تورم به اوج خود رسیده و دیگر قابل کنترل نیست. آنچه در ادامه آمده، نتیجه این گفتگو است.

= یک باره شاهد افزایش قیمت طلا بودیم. دلیل این افزایش ناگهانی چیست؟

قبل از هرچیز باید بپذیریم که اقتصاد ایران با همه نقاط جهان تفاوت دارد و منحصر به فرد است. بدین معنا که تابع هیچ شرایطی نیست. اگر قیمت کالاهای جهانی را با کالاهای ایرانی مقایسه کنید، متوجه می شوید که آن کالاها از یک ثبات قابل توجهی برخوردار هستند در حالی که در جمهوری اسلامی ایران هرگز نمی توانید به صراحت اعلام کنید که فلان کالا در یک ماه آینده چه وضعیتی دارد و همین امر باعث می شود که هیچ تولیدکننده ای نتواند برای فردای خودش برنامه ریزی داشته باشد. اما مصرف کنندگان این باور را دارند که اگر امروز هر کالایی را خریداری کنند، بهتر از این است که پول نقد در بانک داشته باشند و این تفکر بسیار خطرناکی است که در بین مردم کشورمان ریشه دوانیده است. بحث طلا نیز از این قاعده مستثنی نیست. در تمامی سالهای گذشته شاهد این بوده ایم که هر از چندگاهی تورم در بخشی از اقتصاد خودنمایی کرده و پس از ویران کردن آن بخش، به بخش دیگری کوچ کرده است. یک روز قیمت مسکن چند برابر می شود، روز دیگر ارزاق عمومی گران می شود، یک روز قیمت خودرو جهش چشمگیری دارد و یک روز هم دلار و طلا با چالش جدی رو به رو می شود.

= منظور شما این است که این تورم در بحث طلا عادی است؟

این طور نیست. چرا باید گرانی را آن هم بدین اندازه امری عادی بدانیم؟ منظور من این است که طلا هم مانند بسیاری از بخشهای دیگر هیچ حساب و کتابی ندارد. هنگامی که صحبت از گرانی طلا می کنید و طلا اولین گام را برای گران شدن برمی دارد، آیا قیمت طلا در جهان نیز این رشد را داشته است؟ در بسیاری از موارد شاهد بوده ایم که قیمت طلای جهانی سقوط کرده و در ایران شاهد رشد قیمت طلا بوده ایم. به همین دلیل است که تاکید دارم اقتصاد ایران هیچ توجیه منطقی ندارد.

= گرانی طلا همزمان با گرانی دلار بوده است. طلا و دلار ربطی به هم دارند؟

بسیاری از افراد سعی می کنند قیمت این دو را به هم ربط بدهند، اما اگر این رابطه درست باشد، باید بقیه کالاها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. آیا در همین مدت کوتاه که قیمت طلا 30 درصد گران شد، قیمت بقیه کالاها نیز 30 درصد گران شد؟ البته گرانی دلار بر همه چیز اثر می گذارد، اما این گرانی ها تا چه اندازه منطقی است؟ آیا این درست است که وقتی کالایی را گران به ما می فروشند، برای توجیه گران فروشی بگویند که دلار گران شده است؟

= قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. آیا یک باره طلا با تقاضای زیاد رو به رو شده است؟

گرانی در کشور ما یک جنگ روانی است. بدین معنا که هر کس به دیگری می گوید دلار گران شده و بقیه کالاها هم گران می شود و مردم هم یک باره شروع به خرید می کنند. این کالاهایی که خریداری می شود، به مصرف نمی رسد، بلکه برخی در گوشه خانه ها و برخی نیز در گوشه گاوصندوق ها انبار می شود. دلار و طلا هم این طور است. اما اینکه گمان کنیم مردم برای خرید دلار و طلا هجوم آورده اند، ساده اندیشی است. باید بپذیریم که مافیای سکه و ارز بازار را به چالش کشیده است. همان طور که در بحث ارز افرادی مانند جمشید بسم الله داریم و عده ای پشت این فرد هستند که سودهای کلانی می برند، در بحث طلا هم افرادی را داریم که سرمایه کلانی دارند و یک باره وارد خرید طلا می شوند تا بحران ایجاد کنند. این افراد هیچ ردپایی از خودشان بر جای نمی گذارند و در همین گمنامی سودهای کلانی می برند. این افراد همواره در بازار طلا هستند و هرگاه که تصمیم بگیرند، بازار را به چالش می کشند و سود خودشان را می برند.

= راهی برای شناخت این افراد وجود ندارد؟

این افراد در روز میلیاردها تومان طلا جابه جا می کنند و هیچ ردی از خودشان بر جای نمی گذارند. این افراد دفتر و دستکی ندارند، مالیات نمی دهند و در حالی که سود کلانی می برند، مراقب هستند که شناخته نشوند. کافی است این افراد در روز یک میلیارد تومان طلا جا به جا کنند و یک درصد سود ببرند که 10 میلیون تومان می شود و البته رقم بسیار بیشتر از این حرفهاست. این افراد در روزهای عادی با توزیع طلای ساخته شده سودهای کلان می برند و هنگامی که بحران در طلا رخ بدهد، یک شبه ره صدساله می پیمایند. اما پاسخ سوال شما این است که مسوولان این افراد را به حال خودشان رها کرده اند. به راستی امکان کنترل حسابهای بانکی این افراد وجود ندارد؟ چه دلیلی دارد که تاکنون حتی یک بار هم احضار نشده اند؟ چرا مورد بارخواست قرار نگرفته اند تا مشخص شود این پولها را از کجا می آورند و مالیات نمی پردازند؟ امروزه بنکداران بسیاری هستند که حتی در لیست بدهکاران مالیاتی نیستند و اداره داریی آنها را نمی شناسد در حالی که بیشتر از تولیدکنندگان سود می برند. امروزه یک کارگاه طلاسازی باید مالیات بدهد اما هرگز بنکداران طلا زیر ذره بین نیستند.

= مسوولان از وجود این افراد خبر ندارند یا اتفاق دیگری پشت پرده داریم؟

من شواهد را کنار هم می گذارم و شرایط را تشریح می کنم، سپس خودتان به این سوال پاسخ بدهید. حسابهای بانکی این افراد قابل کنترل است که به حساب نمی آورند، میزان سرمایه آنان قابل بررسی است که بررسی نمی شود، دایم در خصوص وجود آنها هشدار می دهیم که گوش شنوایی نیست. آیا این پذیرفتنی است که بگوییم هیچ کس از وجود این افراد خبر ندارد؟ این بنکداران طلا عاملان ایجاد بحران هستند. البته هرگز قصد ندارم همه بنکداران را متهم کنم. بی شک بنکداران پاکدست زیادی هستند که سالم و شرعی کسب و کار می کنند که جای تقدیر از آنان وجود دارد. اما سخن ما در مورد عده ای خاص است که مافیای طلا را هدایت می کنند و بقیه نیز بدون آنکه بخواهند یا بدانند، دنباله رو آنان هستند.

= شما حاضر به معرفی آنان هستید؟

اول اینکه قرار نیست من برای معرفی آنان راه بیفتم، بلکه دولتمردان باید به دنبال شناسایی کسانی باشند که بحران طلا را مدیریت می کنند. دوم اینکه اگر مسوولان از من کمک بخواهند، شک نکنید که به صورت مستند و مستدل با آنان همکاری می کنم. اما سوال من ایجاست که تا به امروز کدامیک از مسوولان به سراغ منتقدان آمده اند و پای صحبت آنان نشسته اند؟ بارها از دولتمردان شنیده ایم که انتقاد باعث رشد می شود و نقاط ضعف را برجسته می کند. بارها مسوولان گفته اند که انتقاد باید همراه ارایه راهکار و پیشنهاد باشد تا منظور از انتفاد، تخریب نباشد. اما تاکنون یک بار نیز به سراغ منتقدان نیامده اند. اگر من و امثال من انتقاد می کنیم، حاضر هستیم این سودجویان را به نام معرفی کنیم و بگوییم که چه کار می کنند، اما دولت پس از آن از ما حمایت می کند که در بازار مورد تحریم و تهدید قرار نگیریم؟

= در بحث دلار شاهد بودیم که یک باره نیروی انتظامی به میان دلارفروشان آمد و عده ای را دستگیر کرد. در مورد طلافروشان نیز می توان این قبیل اقدامات را کرد؟

این قبیل حرفها جای بحث دارد. نیروهای بسیج، سربازان گمنام امام زمان(ع) و افراد بسیاری هستند که همه چیز را زیر نظر دارند. چگونه است که می توانیم ریگی را هنگام عبور از آسمان ایران شناسایی کنیم و هواپیمایش را بر زمین بنشانیم و دستگیرش کنیم؟ چگونه می توانیم نیروهای داعش را قبل از اقدامات خرابکاری با مقدار زیادی سلاح و مواد منفجره دستگیر کنیم، چگونه می توانیم مرزهای گسترده ایران را با این دقت زیر ذره بین داشته باشیم و قاچاقچیان را بازداشت کنیم، اما نمی توانیم بحران آفرینان بازار سکه و ارز را شناسایی و دستگیر کنیم؟ چرا کنترل بازار سکه و ارز را به نیروهای مخلص بسیج نمی سپاریم؟ چرا باید عده ای گردش مالی هزاران میلیارد تومانی داشته و سودهای کلان ببرند و همه چیز را زیر سوال ببرند و بعد از آنکه اقتصاد را ویران کردند، آنگاه دستگیرشان کنیم؟

= دولت اقدام به پیش فروش سکه کرد تا بازار را کنترل کند. این روش جوابگو هست؟

بهتر است این سوال را با سوال جواب بدهیم. چه اتفاقی در کشور افتاده که یک باره تقاضا برای خرید سکه به اندازه ای بالا رفته که هرچقدر بانک مرکزی سکه وارد بازار می کند، باز هم خریدار وجود دارد؟ آیا یک باره آمار ازدواج صد برابر شده و زوجهای جوان می خواهند طلا بخرند یا میزان طلاق یک باره صدبرابر شده و میخواهند سکه های مهریه را بدهند؟ آیا حقوق کارگر و کارمند یک باره چند برابر شده که می خواهند برای همسرانشان طلا بخرند؟ به راستی هیچ اتفاقی نیفتاده است. بنابر این وقتی سکه را به دست مردم می دهیم، بهتر است دنبالش برویم و ببینیم از کجا سردر می آورد و من به شما می گویم که این سکه ها در گاوصندوقهای سرمایه دارانی جا خشک می کند که به دنبال چالش برای اقتصاد کشور هستند.

= شما به عنوان تشکل صنفی نمی توانید کمک کنید؟

البته که تشکلها بهترین ابزار برای شناسایی متخلفان است. امروزه چندین تشکل در زمینه طلا و جواهر فعالیت می کنند، اما کدام مسوولی به این تشکلها مراجعه کرده و از آنان کمک خواسته است؟ کافی است به کشورهایی که با بحران رو به رو بودند و امروزه توانسته اند آن را کنترل کنند، صحبت کنیم. روزگاری ترکیه نیز مشکل داشت. اما مسوولان ترکیه ای با تشکلها و تولیدکنندگان طلا جلسات متعددی برگزار کردند و پای صحبت شان نشستند. البته نکته مهمتر این بود که جلسه فقط به گفتن، میوه و ناهار خوردن مختص نشد. امروزه در کشور ما جلسات بسیاری برگزار می شود و اطلاعات ارزشمندی در آنها مطرح می شود، اما به راستی کدامیک از این جلسات خروجی دارد؟ مسوولان آمار بدهند که پس از همایشها و جلسات چه کرده اند. امروزه فضای مجازی از فسادهای زیادی پرده برمی دارد، تاکنون کدام بار به دنبال آنها رفته اند؟ باید بین خواستن و نخواستن تفاوت قایل شویم. مسوولان باید بخواهند که مقابل فساد و رانت بایستند.

= این رانت و فساد که باعث گرانی طلا و سود طلافروشان شده است. وقتی سود می برید، چرا اعتراض دارید؟

متاسفانه این نگاهی از بیرون است و در داخل برای تولیدکننده طلا هیچ تقاوتی ندارد. بارها از قاچاق طلا سخن گفته ایم اما هیچ بازخوردی نداشته است. کدام بار آقایان به سراغ تولیدکنندگانی رفته اند که کارگاهشان را تعطیل کرده و به مشاغل کاذب روی آورده اند؟ اکنون طلاساز ماهری را سراغ داریم که پیک موتوری شده تا برای خانواده اش نان شب تامین کند. هزاران مورد از طلاسازان درجه یک کشورمان به واسطه گری و مشاغل آنچنانی روی آورده اند، کدام مسوولی به سراغ آنان رفته و سوال کرده که چرا کار تولید را با رانندگی موتور و ماشین عوض کرده اند؟ متاسفانه طلای ساخت ترکیه، هند، پاکستان و ... را به صورت قاچاق وارد کشور می کنند و به نام تولید ایرانی می فروشند و هیچ کس هم صدایش در نمی آید؟ آنچه شما مطرح می کنید، ربطی به تولیدکننده طلا ندارد، بلکه سودی است که به جیب بنکدار و فروشنده می رود، در حالی که زیرساختهای طلای کشور در حال نابودی است. اگر به موزه ها نگاه کنیم، درصد بسیار بالایی از آثار موزه ها ساخته دست ایرانی و ایرانیان بوده است، اما اکنون ایرانی عاشق واسطه گری شده و به صورت قاچاق طلای ساخته شده را از کشورهای دیگر وارد می کند و به نام طلای ایرانی به فروش می رساند تا سود کلانی به جیب بزند.

= به تازگی مقدار قابل توجهی طلای ساخته شده که می خواستند وارد ایران کنند، در گمرک توقیف شد. آیا طلا به صورت قاچاق وارد می شود یا از مبادی قانونی به کشورمان می آید؟

خودتان می گویید که طلای ساخته شده در گمرک توقیف شده است. بنابر این عده ای آنقدر مطمئن بوده اند که طلا را از طریق گمرک بیاورند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد و شاید بارها این کار راکرده اند و این بار گیر افتاده اند. نباید زیاد دور دستها را بگردیم. رانت و فساد در همین نزدیکی هاست، فقط باید چشمهایمان را باز کنیم. گردش مالی طلا بسیار زیاد است و یکی از پایه های اقتصاد کشور، روی طلا استوار است.بنابر این باید نگاه ویژه ای به طلا داشته باشیم. طلا به هر طریق ممکن وارد کشور می شود. گاه از مبادی قانونی می آورند و گاه از مرزهای غیر قانونی به بازار ایران راه پیدا می کند، اما شناخت هیچکدام مشکل نیست. می توان به سادگی و با استفاده از نیروهای توانمند، دست فرصت طلبان را از بازار طلا کوتاه کرد.

نام:
ایمیل:
* نظر: