حسن صادقي
قائم مقام دبيرکل خانه کارگر
آنچه اين روزها دغدغه مسئولين شده، نهادينه کردن شعار سال و اجرايي و عملياتي کردن آن است که به جاي خود، نويد بخش تلقي مي‌شود، اما آنچه مي‌بايست مدنظر قرار گيرد، حفظ شرايط توليد فعلي کشور با نگاه حمايت از استمرار آن و توجه به بازار داخلي در جهت پذيرش توليد داخلي است. واقعيت اين است که توليد داخلي کشور در بازارهاي داخلي در محجوريت و محروميت قرار دارد، به گونه‌اي که از هر 100 کالاي موجود در بازار داخلي، صرفاً 10درصد آن را توليدات داخلي نشان مي‌دهد. نکته مهمتر اينکه فروشندگان بازارهاي داخلي آب به آسياب مظلوميت کالاهاي ساخت داخل مي‌ريزند و با جهت دهي به افکار خريداران، خود مشوق مصرف کالاهاي خارجي هستند و اين گونه رفتارها که کمتر بوي عِرق ملي را دارد از خود بروز مي‌دهند. از طرف ديگر مصرف کننده نيز به محض ورود، اولين سوالش اين است که کدام کالا بهتر است خارجي يا داخلي؟ که پاسخ فروشنده توجه مصرف کننده را به خريد کالاي خارجي سوق دادن است.
اين رفتارها مبين اين است که در حوزه فرهنگ سازي، هم در بازار فروش و هم در بازار مصرف دچار مشکل هستيم. مشکلي که نام آن را بايد خود شيفتگي مصرف کالاي بيگانه گذاشت. براي مقابله با اين فرهنگ، نياز به يک انقلاب سوم داريم که پيشگامان آن، حوزه‌هاي مختلف اطلاع رساني و فرهنگي کشور هستند. ابتدا مي‌بايست محيط فرهنگي ما از مدارس، دبيرستانها و دانشگاهها شروع شود تا اثرگذاري آن را در محيط خانواده شاهد باشيم. براي بسترسازي و اثرگذاري فرهنگ مصرف توليد داخلي، صدا و سيما مؤثرترين و کاربردي‌ترين ابزار تبليغاتي است که مي‌بايست نقش خود را که يک نقش بي بديل است، به نحو احسن به منصه ظهور برساند و با تبليغات چند لايه اثرگذار، توجه به توليد داخلي را در همه حوزه‌هاي اشتغالي و اقتصادي دنبال کند. به موازات اينها تمام شهرداريها نيز با نصب بنر و همکاري با توليدکنندگان داخلي، در جهت اهميت توجه به مصرف کالاهاي ساخت داخل زمينه را فراهم آورند. قطعاً در صورت اين هم افزايي که نشأت گرفته از اراده ملي است، مي‌توانيم شاهد عملياتي و اجرايي شدن شعار سال 97 باشيم که براي همه سالهاي آينده مي‌تواند مفيد واقع شود.
قائم مقام دبيرکل خانه کارگر
آنچه اين روزها دغدغه مسئولين شده، نهادينه کردن شعار سال و اجرايي و عملياتي کردن آن است که به جاي خود، نويد بخش تلقي مي‌شود، اما آنچه مي‌بايست مدنظر قرار گيرد، حفظ شرايط توليد فعلي کشور با نگاه حمايت از استمرار آن و توجه به بازار داخلي در جهت پذيرش توليد داخلي است. واقعيت اين است که توليد داخلي کشور در بازارهاي داخلي در محجوريت و محروميت قرار دارد، به گونه‌اي که از هر 100 کالاي موجود در بازار داخلي، صرفاً 10درصد آن را توليدات داخلي نشان مي‌دهد. نکته مهمتر اينکه فروشندگان بازارهاي داخلي آب به آسياب مظلوميت کالاهاي ساخت داخل مي‌ريزند و با جهت دهي به افکار خريداران، خود مشوق مصرف کالاهاي خارجي هستند و اين گونه رفتارها که کمتر بوي عِرق ملي را دارد از خود بروز مي‌دهند. از طرف ديگر مصرف کننده نيز به محض ورود، اولين سوالش اين است که کدام کالا بهتر است خارجي يا داخلي؟ که پاسخ فروشنده توجه مصرف کننده را به خريد کالاي خارجي سوق دادن است.
اين رفتارها مبين اين است که در حوزه فرهنگ سازي، هم در بازار فروش و هم در بازار مصرف دچار مشکل هستيم. مشکلي که نام آن را بايد خود شيفتگي مصرف کالاي بيگانه گذاشت. براي مقابله با اين فرهنگ، نياز به يک انقلاب سوم داريم که پيشگامان آن، حوزه‌هاي مختلف اطلاع رساني و فرهنگي کشور هستند. ابتدا مي‌بايست محيط فرهنگي ما از مدارس، دبيرستانها و دانشگاهها شروع شود تا اثرگذاري آن را در محيط خانواده شاهد باشيم. براي بسترسازي و اثرگذاري فرهنگ مصرف توليد داخلي، صدا و سيما مؤثرترين و کاربردي‌ترين ابزار تبليغاتي است که مي‌بايست نقش خود را که يک نقش بي بديل است، به نحو احسن به منصه ظهور برساند و با تبليغات چند لايه اثرگذار، توجه به توليد داخلي را در همه حوزه‌هاي اشتغالي و اقتصادي دنبال کند. به موازات اينها تمام شهرداريها نيز با نصب بنر و همکاري با توليدکنندگان داخلي، در جهت اهميت توجه به مصرف کالاهاي ساخت داخل زمينه را فراهم آورند. قطعاً در صورت اين هم افزايي که نشأت گرفته از اراده ملي است، مي‌توانيم شاهد عملياتي و اجرايي شدن شعار سال 97 باشيم که براي همه سالهاي آينده مي‌تواند مفيد واقع شود.
آخرین اخبار