حجتالله عبدالملکی
کارشناس اقتصادی
اصلیترین چالش اقتصاد کشور تحریمهای وضعشده از سوی غربیها ازجمله آمریکا نیست؛ بلکه اقتصاد کشور در داخل دچار تحریم است. این خودتحریمی باعث شده تا کشور نهتنها از مزیتهای نسبی خود استفاده نکند، بلکه با گرتهبرداری از مدلهای غربی اقتصاد کشور را با بحرانهای متعددی مواجه کند. به عبارتی متغیرهای کلان اقتصادی کشور در حال حاضر به دلیل تحریم داخلی بهنوعی فلج شدهاند و از ظرفیتهای آنها استفاده نمیشود.
برنامهریزی اقتصادی بر اساس مدلهای غربی باعث شده تا اقتصاد کشور با وابستگی شدید مواجه شود؛ بهطوریکه خام فروشی و تکیهبر اقتصاد تکمحصولی مهمترین دستاورد منفی آن است. اکنون صنایع پاییندستی به دلیل خام فروشی با بحران رکود مواجه شده است. لذا برای اینکه هم با خودتحریمی و هم با تحریمهای خارجی مقابله شود، باید از مزیتهای نسبی کشور استفاده بهینه شود و مدلسازی بومی برنامهها نیز در اولویت اقتصادی کشور برای مقابله با هرگونه چالش اقتصادی ازجمله تحریمها قرار بگیرد.
در حال حاضر اقتصاد کشور با مزیتهای نسبی بیگانه است و نهتنها استفادهای از این موقعیت نمیشود بلکه این مزیتهای رقابتی تؤام با مدل غربی جایگزین آن شده است؛ لذا التهابات و نابسامانیهایی که اکنون در همه بخشهای اقتصادی مشاهده میشود نتیجه این نوع نگرش اقتصادی است. نگرشی که توسط گروهی که مدلهای غربی را بر ظرفیت و مزیتهای اقتصادی کشور ترجیح دادهاند.
مهمترین مزیت نسبی که اکنون کشور از آن غافل است و به اعتقاد همین جریان بهعنوان نفرین منابع عنوان میشود، نیروی انسانی تحصیلکرده است. نیرویی که میتواند اقتصاد را با تکیهبر اقتصاد دانشبنیان شکوفا و پویا کند؛ در حال حاضر بهعنوان خطای راهبردی برای کشور از سوی آنها توصیف میشود، درحالیکه این برنامه ریزان هستند که به دلایل گفتهشده نمیتوانند از این مزیت نسبی نهایت استفاده را ببرند.