کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
در اينکه تورم باعث مشکلات فراواني براي يک کشور ميشود، شکي نيست. تورم بر همه بخشها اثر ميگذارد و بخشهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، ورزشي و... را به چالش ميکشد. تعريفهاي متفاوتي از تورم ارائه ميشود، اما، تماميآنها به روند فزآينده و نامنظم افزايش در قيمتها اشاره دارد. در يک اقتصاد سالم، تورم شامل يک پديده پولي است که از حجم پول و نقدينگي تاثير ميپذيرد که البته عاملهاي اثرگذار ... بر تورم بسيار زياد است و سنجيدن همه آنها ممکن نيست. اين در حالي است که اگر اثر همه آنها را صفر منظور کنيم، نتيجه غلط ميشود. شايد صندوق بين المللي پول هم نتواند به درستي و دقيق به اين سوال پاسخ بدهد و اگر هم بر اين مبنا جواب دهد، جواب درست و قابل اتکايي نيست. با اين وجود مشاهده ميشود که اقتصاد بسان بازيچهاي در دست سياسيون است و مانند سيبي که بالا انداخته شده، هزاران چرخ ميخورد تا نظر سياستمداران را تامين کند. اينکه گمان کنيم اقتصاد کشور تابع معادلات منطقي اقتصادي است، عرضه و تقاضا قيمتها را تعيين ميکند و اگر هر آنچه را که اقتصاددانان مطرح ميکنند، مو به مو اجرا کنيم، همه چيز گل و بلبل ميشود، تا حدودي ساده انگاري است. اثبات اين ادعا نيز بسادگي امکان پذير است. يکي از مسوولان به يک مناسبتي چند کلمه صحبت ميکند، تورم چند درصد جابجا ميشود، دلار گران يا ارزان ميشود، برخي کالاها احتکار ميشود، توليد کنندگان در مسير توليد تجديد نظر ميکنند و خلاصه آنکه تغييرات کلاني اتفاق ميافتد. اين اتفاقات ناشي از سياست داخلي است و سياست خارجي نيز بشدت با اقتصاد بازي ميکند. ترامپ از برجام خارج ميشود و هنوز تحريمها شروع نشده، بازارها دچار نوسان شديد ميشوند. اعضاي اوپک با توافق نميرسند، تورم دستخوش نوسان ميشود. فدرال رزرو بهره را ثابت نگه ميدارد، تورم حرکت ميکند. داعش شکل ميگيرد يا به جايي حمله تروريستي ميکند، محورهاي اقتصادي دچار وحشت ميشود. رييس دولت يک کشور بخشنامهاي صادر ميکند، تورم را جابه جا ميکند. مصوبه cft در شوراي نگهبان راي نميآورد، تورم بالا ميرود. خلاصه آنکه چون نيک بنگريم و بدون غرض بررسي کنيم، اقتصاد بازيچهاي بيش در دست سياست نيست. بنابر اين بهتر است بين سياستمداران و اقتصاددانان مذاکره جدي صورت بگيرد تا مشکلات کشور به سامان برسد.