خطر ترامپ های داخلی!

این روزها حجم قابل توجهی از هزینه و فرصت و امکانات و منابع انسانی مملکت وقف رسیدگی به تخلفات آقازاده ها و فساد و دست درازی منسوبین برخی مسئولان به بیت المال و اموال عمومی شده است؛ از گزارش های اولیه ای که در مورد یک فساد و دزدی و اختلاس تهیه و تبدیل... به پرونده می شود تا اعزام نیرو برای دستگیری افراد خاطی و انتقال آن ها به بازداشتگاه و دادگاه و زندان و از برگزاری چندین و چند جلسه دادگاه با حضور قاضی و اعضای هیئت منصفه و شاهد و خبرنگاران رسانه های خبری تا تلاش رسانه ای وسیع سایت های خبری و روزنامه ها و خبرگزاری ها برای پوشش اخبار مربوط به این تخلف و سپس انتشار و تحلیل و تفسیر آن، و بسیاری رفت و آمدها و بگیر و ببندها و اقدامات ریز و درشت دیگر، همه وهمه برای رسیدگی به یک پرونده تخلفاتی است که باید در یک پروسه زمانی نفسگیر و ماراتن گونه به سرانجام برسد، آن هم در شرایطی که کشور درگیر یک هجمه و جنگ همه جانبه با جبهه استکبار به سرکردگی آمریکاست. به این ترتیب آقازاده هایی که باید همراه با سایر نیروهای نظام و انقلاب در فکر خنثی سازی دسیسه ها و توطئه های دشمن باشند با خلاف کاری ها و تضییع فرصت ها و دست اندازی به ثروت عمومی جامعه عملا به تضعیف بنیه اقتصادی و اجرایی کشور می پردازند و از این حیث آن ها را می توان به مثابه ستون پنجم دشمن دانست. از سوی دیگر تمرکز جامعه و مردم بر فساد آقازاده ها و تبعات روانی که از این رهگذر برای شهروندان حاصل می شود و اعتماد آن ها را نسبت به مسئولان و حاکمیت خدشه دار می کند واقعیت تلخ و ناگوار دریگری است که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت. حکایت خلاف کاری ها و سوء استفاده های آقا زاده ها همان حکایت طنز غضنفر و مارادونا را تداعی می کند؛ می گویند مارادونا و تیم ملی آرژانتین برای بازی با یک تیم محلی به ایران آمده بود. مربی تیم محلی غضنفر را مامور مهار مارادونا کرده بود. چیزی از شروع بازی نگذشته بود که غضنفر اولین گل را وارد دروازه خودی کرد و پس از چند لحظه گل دوم را. مربی تیم محلی کهکلافه شده بود خطاب به بازیکنانش فریاد زد : «مارادونا را ول کنید،غضنفر رو بچسبید».