کد خبر: ۷۷۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۴
کریستین کوت، کارشناس خاورمیانه در موسسه بیکر و موسسه چتم هاوس، در تحلیلی در وبسایت لوبلوگ، ابعاد و پیامدهای سفر امیر قطر به واشنگتن و محورهای ملاقات میان دو سیاستمدار را مورد بررسی قرار داده است؛ بخشهای مهم این تحلیل را در ادامه بخوانید.

شیخ تمیم ین حمد آل ثانی، امیر قطر در حالی روانه آمریکا شد که خلیج فارس در شرایط حساسی به لحاظ امنیتی به سر می برد. تحولات اخیر در افغانستان و همچنین سیاست های ترامپ در قبال ایران، فرصت هایی را در روابط قطر و آمریکا و همچنین ترامپ که چشم به انتخاب مجددش در سال 2020 دوخته است، ایجاد کرده است. ترامپ درصدد است فرصت هایی در عرصۀ سیاست خارجی بدست آورد و از سلف خود پیشی بگیرد. سفر امیر قطر به آمریکا از طرفی دارای ابعاد ژئوپولیتیک نیز هست؛ به خصوص آنکه قطر از دو سال پیش تاکنون در محاصره همسایگان عربی، اعم از عربستان سعودی، امارات عربی متحده، بحرین و مصر قرار دارد.

سفر امیر قطر به واشنگتن در حالی صورت می گیرد که دوحه میزبان نشست طالبان و مقامات افغانستان است و امیدهای تازه ای برای شکل گیری صلح، و پایان دادن به جنگ دائمی شکل گرفته است. قریب ده سال است که قطر بنا به درخواست آمریکایی ها، اجازه داده تا طالبان در دوحه دفتر داشته باشند و آدرسی داشته باشند تا از طریق آن مذاکره کنندگان بتوانند با آنها در تماس باشند.

سرانجام پس از عبور از تردیدهایی که بر آغاز این روند وجود داشت، و همچنین نشست های رسمی، دفتر طالبان در سال 2003 در دوحه تأسیس شد و اوج فعالیتها زمانی بود که در سال 2018 دولت ترامپ اعلام کرد که مذاکره مستقیم با طالبان باید از سر گرفته شود. بلافاصله پس از آن مایک پومپئو، زلمای خلیل زاد، سفیر اسبق ایالات متحده آمریکا در افغانستان(2003- 2005) را به سمت نماینده آمریکا در مذاکرات صلح برگزید. انتخاب زلمای خلیل دقیقا برخلاف سیاستی بود که ترامپ در حذف پست "فرستادگان ویژه آمریکا" در پیش گرفته بود و این سیگنال را ارسال کرد که ترامپ در قضیه افغانستان عزمی جدی دارد. مذاکره آمریکا با طالبان در اکتبر 2018 آغاز شد و با نشست های متعددی همراه شد که ششمین آن در ماه می 2019 و با محوریت آتش بس دائمی، عقب نشینی نیروها، ضمانت ها در برابر تروریسم و احتمال استقرار سیاسی طالبان با دولت افغانستان بود. مذاکرات در دوحه قطر ادامه دارد و انتظار می رود دور تازه مذاکرات، مسیر تازه ای را بر روی طالبان و دولت افغانستان بگشاید. در صورتی که روند مذاکرات دیپلماتیک در دوحه ادامه پیدا کند، ترامپ را در عرصۀ سیاست خارجی در مسیری قرار می دهد که دولت اوباما و بوش نتوانستند آنرا طی کنند، و این می تواند موفقیت مهمی برای ریاست جمهوری ترامپ باشد.

اگر افغانستان می تواند فرصت مغتنمی برای موفقیت ترامپ باشد، اما مسئله مهم دیگر، یعنی ایران، در چنان وضعیت بحرانی است که ترامپ را تا پای حمله هوایی هدایت کرده است. حمله به کشتی ها در فجیره در ماه می و در خلیج عمان خاطره تهدید عبور و بارگیری نفت در زمان جنگ ایران و عراق را زنده کرد. وضعیت مذکور، بحران را در وضعیت بسیار خطرناکی قرار داده تا جایی که ایران به سیاست "فشار حداکثری ترامپ" پاسخ می دهد.

اما نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که نبرد با ایران نه تنها در حوزه منافع ملی شرکای آمریکا در خلیج فارس- که خود را در خط مقدم آتش می بینند- نیست بلکه برای ترامپ هم که چشم به انتخاب مجددش دوخته نیز فایده ای نخواهد داشت. در این میان مقامات قطر بارها تمایل خود را برای ایفای نقش میانجی میان آمریکا و ایران ابراز داشته اند و این نقش در کنار سایر کشورها از جمله کویت و عمان می تواند مسیر گفتگو با ایران که ترامپ بارها بر آن تأکید کرده را تسهیل کند.

در حالی که تنش ها با ایران در حال افزایش بود، و به رغم نارضایتی آمریکا از سیاست تحریم قطر، این سیاست همچنان ادامه یافت. به رغم نارضایتی وزیران ترامپ اعم از وزیر خارجه، دفاع و نظامیان و تأکید آنها بر حل مسالمت آمیز موضوع، ترامپ از سیاست عربستان سعودی و امارات عربی متحده حمایت کرد.

آمریکایی ها از ابتدای تحریم قطر بر این موضوع تأکید کردند که واشنگتن تشدید تنش ها در چارچوب منافع ملی خود و در حوزه امنیت و دفاع خلیج فارس را بر نمی تابد و تدابیری نیز برای آنها در نظر گرفته است. نظامیان مستقر در خلیج فارس به طور مرتب با مقامات آمریکایی ملاقات دارند، و ایالات متحده آمریکا حتی قصد داشت تا زمینه ای برای تأسیس" اتحاد استراتژیک خاورمیانه" موسوم به «مِسا» متشکل از شش کشور به اضافه مصر و اردن را فراهم آورد. اما طرح مذکور زمانی که مصر در ماه آوریل از آن خارج شد، به در بسته برخورد. با این حال حتی اگر تصور کنیم که پروژه مسا با موفقیت اجرا و محقق شود، در بهترین حالت، نهاد ضعیفی در مقابل شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود که با تحریم سه کشور عضو در مقابل 4 عضو مواجه خواهد شد؛ آنهم بدون هیچ برنده و یا بازنده ای و آنهم در حالی که همه کشورها شرکای منطقه ای یکدیگر هستند.

درهر صورت سفر امیر قطر با توجه به غیبت محمد بن سلمان و یا محمد بن زاید در واشنگتن( یا نمی خواهند و یا نمی توانند به واشنگتن سفر کنند) و ملاقات هایش با مقامات کنگره فرصت مغتنمی است. فرصت های مهم دیپلماتیک برای برقراری صلح در افغانستان و یا احتمال واسطه گری دیپلماتیک در  بحران ایران و آمریکا می تواند فرصت و دستاوردهای مهمی برای ترامپ داشته باشد که قطعا در تعارض با ماهیت شکننده تماس ها و ملاقات هایش با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی است که از قضا انتقادات زیادی را متوجه وی ساخته است.

لوبلوگ/ 9 جولای 2019 / ترجمه: زهرا خدایی

52 50

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار