کد خبر: ۸۵۱۲۵
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۱
اکران «ماجرای نیمروز؛ رد خون» بهانه‌ای شد تا سراغ همه بازیگرانی برویم که نقش عضو گروهک منافقین را بازی کرده‌اند. در این فیلم بهنوش طباطبایی و هستی مهدوی‌فر چنین نقشی را برعهده دارند. این‌ها و دیگر بازیگران برای نمایش نقش چه ردی از خود به‌جا گذاشته‌اند؟

کدام بازیگران زن ایرانی منافق شده‌اند؟ + تصاویر

از سال پیش که ماجرای نیمروز؛ رد خون در جشنواره فجر رونمایی شد تا حالا که این فیلم روی پرده سینما‌ها رفته، شاهد نقد و نظر‌های بی‌شماری بوده‌ایم. محور مشترک تحلیل‌ها تصویری است که محمدحسین مهدویان از گروهک منافقین نشان می‌دهد.

برخی عقیده دارند، زبان فیلم در نمایش این گروهک و عملیات مرصاد الکن است و عده‌ای معتقدند در همین حد هم کارگردان جسارت داشته که بخش مهمی از تاریخ معاصر را روی پرده آورده است. فارغ از همه تحلیل‌ها و به دور از قضاوت درباره اصالت نظریات، سراغ نکته‌ای دیگر از فیلم رفته‌ایم. در ماجرای نیمروز؛ رد خون، نقش زنان عضو گروهک منافقین پررنگ است.

زمان زیادی از فیلم در اردوگاه اشرف می‌گذرد و بخشی از مناسبات آن‌ها محور درام قرار گرفته است. در این میان نقشی که بهنوش طباطبایی بر عهده دارد، پررنگ‌تر است. از آن سو نقش هستی مهدوی‌فر هم مهم است و به پیشبرد داستان کمک می‌کند.

به همین مناسبت پرونده امروز را به بازیگرانی اختصاص داده‌ایم که نقش یکی از اعضای گروهک منافقین را بازی کرده و البته کاراکترهای‌شان در روند داستان تاثیر داشته است. در این گزارش ابتدا موقعیت شخصیت‌ها بررسی شده و بعد از آن عملکرد بازیگران مورد تحلیل قرار گرفته است. حضور سودابه بیضایی به این دلیل است که در دو سریال نقش‌های مهمی برعهده داشته.

بهنوش طباطبایی / ماجرای نیمروز و سیانور

زنانی با روسری قرمز

چه کسی ساخت: ماجرای نیمروز را محمد حسین مهدویان سال ۹۷ و سیانور را بهروز شعیبی سال ۹۴ کارگردانی کرده است.

مختصات کاراکتر: بهنوش طباطبایی در ماجرای نیمروز نقش زنی به نام سیما را بازی می‌کند که به عضویت گروهک منافقین در آمده است. در سیانور نقش لیلا را برعهده داشت که یکی از زنان متنفذ سازمان مجاهدین خلق بود. هم سیما و هم لیلا مابه‌ازای بیرونی دارند.

عملکرد بازیگر: موقعیتی که سیما و لیلا دارند ویژه است. همسر لیلا زمردیان (مجید شریف واقفی) وقتی پی به انحراف در مسیر فکری سازمان منافقین می‌برد، راهش را جدا می‌کند. لیلا، اما می‌ماند، زمینه کشته شدن همسر را فراهم می‌کند و در نهایت سرنوشت خودش هم مرگ است.

سیما هم در دل یک خانواده رشد کرده که نسبتی با اندیشه منافقین ندارند بلکه در تضاد با آن هستند! بهنوش طباطبایی برای خلق این دو شخصیت کاری سخت داشته. اولاً باید ایفاگر نقش کسانی باشد که مصداق بیرونی دارند. وانگهی وقتی بحث عقیده در میان است بازیگر باید با ظرافت درونیات شخصیت را منتقل کندنه داد و فریاد.

کاری که طباطبایی در هر دو فیلم می‌کند، بهره بردن از ظرفیت صورت است. او با این قابلیت، آشوب درون شخصیت‌ها را به زبان می‌آورد. نکته مهم‌تر این که طباطبایی دو بازی کاملا متفاوت از هم دارد و هیچ کدام شبیه دیگری نیست.

موقعیت در کارنامه: هر دو جزء آثار تحسین شده کارنامه بهنوش طباطبایی است که برای ماجرای نیمروز؛ رد خون نامزد دریافت سیمرغ شد.

کیفیت فیلم: هر دو از فیلم‌های خوب و قابل بحث با موضوع منافقین هستند.


هستی مهدوی / ماجرای نیمروز؛ رد خون

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: ماجرای نیمروز؛ رد خون، دنباله فیلم سینمایی ماجرای نیمروز به کارگردانی محمدحسین مهدویان است که آن را سال ۱۳۹۷ کارگردانی کرد. فیلم از ابتدای مهرماه اکران عمومی شده است.

 مختصات کاراکتر: روایت کلی ماجرای نیمروز؛ رد خون، درباره اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ و عملیات مرصاد است. نیرو‌های امنیتی ایران متوجه حضور نفوذی‌های سازمان منافقین در جبهه می‌شوند.

با ارسال دو مأمور امنیتی به بغداد می‌خواهند قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان، عباس زریباف، فرمانده این عملیات را ترور کنند و ... در این مختصات هستی مهدوی‌فر با زریباف ازدواج سازمانی می‌کند. در ادامه، اما چالشی میان این دو شکل می‌گیرد.

عملکرد بازیگر: آنچه در وهله اول به چشم می‌آید، گریم سنگین هستی مهدوی‌فر است. او در ماجرای نیمروز؛ رد خون، نقش زنی را بر عهده دارد که زندگی‌اش تمام و کمال در اردوگاه اشرف سپری می‌شود.

شیوه زندگی و فعالیت‌های مسلحانه‌اش از او زنی سرسخت با چهره‌ای خشن ساخته. این تصویر فاصله‌ای زیاد از چهره واقعی بازیگر دارد که خب مهدوی‌فر به کمک گریم و هدایت کارگردان توانسته از پس آن برآید.

موقعیت در کارنامه: ماجرای نیمروز؛ رد خون، جزء فیلم‌های مهم کارنامه مهدوی‌فر است.

 کیفیت فیلم: از زمان رونمایی از ماجرای نیمروز؛ رد خون در جشنواره فجر تا حالا که اکران عمومی شده، بحث و نظر درباره فیلم زیاد است. بر ساختار آن اتفاق نظر وجود دارد، اما نوع نگاهش به عملیات مرصاد محل اختلاف است.


لاله اسکندری / هزار پا

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: ابوالحسن داودی هزارپا را سال ۹۷ ساخت.

 مختصات کاراکتر: لاله اسکندری نقش منیژه، فرمانده گروهک مجاهدین را در هزارپا بازی می‌کند. این فیلم کمدی است و به تبع آن موقعیتی که برای منیژه طراحی شده است هم کمیک. داستان در دهه شصت می‌گذرد و روایت زندگی جوانی آس و پاس به نام رضا (رضا عطاران) است.

او برای رسیدن به دختری متمول خود را به هیأت یک جانباز در می‌آورد. در آسایشگاه با یکی از چهره‌های برجسته دوران جنگ اشتباه گرفته می‌شود و نماینده نفوذی گروهک منافقین او را لو می‌دهد! رضا به چنگ منیژه می‌افتد و ...

 عملکرد بازیگر: لاله اسکندری در فیلم کمدی هزارپا جدی بازی می‌کند. او برای نمایش شمایل ظاهری یک زن عضو گروهک منافقین کار سختی ندارد. سختی کار جایی است که باید بازی‌اش را با فضای کمدی فیلم هماهنگ کند و در عین حال شخصیت کاریکاتورگونه نشود.

لاله اسکندری به موقع فریاد می‌زند و به موقع ساکت است و همین رفتار باعث می‌شود، کاراکتر در دل هزارپا حل شود و مخاطب را پس نزند. در این فیلم بدون آنکه بازیگر زور اضافه بزند، حقارت گروهک منافقین نشان داده می‌شود.

 موقعیت در کارنامه: هزارپا عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می‌کشد و لاله اسکندری از این نظر می‌تواند خوشحال باشد. از نظر وجه بازیگری، اما فیلمی معمولی در کارنامه اوست.

 کیفیت فیلم: خیلی‌ها به شوخی‌های هزارپا خندیدند و خیلی‌ها هم آن را توهین به شعور مخاطب می‌دانند!


هانیه توسلی / سیانور

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: بهروز شعیبی فیلم سیانور را سال ۹۴ کارگردانی کرد.

 مختصات کاراکتر: فیلم سیانور روایتی از یک واقعه است که در تاریخ معاصر رقم خورده. بهروز شعیبی سیانور را بر اساس اتفاقات واقعی ساخته و نقبی به زندگی تقی شهرام، مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی زده است.

مهم‌ترین شخصیت سیاسی دراماتیک فیلم، هما اعتمادی، هانیه توسلی است که مابه‌ازای واقعی ندارد. هما هم عضو گروهک منافقین است که همان ابتدای فیلم دلدادگی‌اش با جوانکی کوچک‌تر از خود نمایان می‌شود. نقش این جوان را پدارم شریفی بازی می‌کند که تازه از دانشگاه نظامی فارغ‌التحصیل شده.

 عملکرد بازیگر: تقابل یک زن چریک و یک مرد مأمور دولتی کلیشه‌ای است که در فیلم‌های اینچنینی زیاد دیده‌ایم. با این‌حال هانیه توسلی بهره‌برداری خود را می‌کند و عملکرد موفقی از خود به‌جا می‌گذارد. او در نشان دادن عشق خود و نیز استیصال بر سر دلدادگی و عقیده، باورپذیر بازی می‌کند.

خودش گفته: در سیانور دو زن چریک را دنبال می‌کنیم. از نزدیک با حس و حال آن‌ها آشنا می‌شویم، عشق‌شان را درک می‌کنیم و اینکه چگونه در مسیر آرمان و ایدئولوژی‌شان از همه چیز می‌گذرند.

موقعیت در کارنامه: هما در فیلم سیانور جزء نقش‌های خوب هانیه توسلی است.

 کیفیت فیلم: درباره کیفیت سیانور نظر‌ها متفاوت است، اما غالباً معتقدند فیلم توانسته تصویری متفاوت از انشقاق در اعضای گروهک منافقین نشان دهد. روایت فرجام تقی شهرام، مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی برگ برنده سیانور محسوب می‌شود.


سودابه بیضایی / سریال ارمغان تاریکی و نفس

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: جلیل سامان سه‌گانه ارمغان تاریکی، پروانه و نفس را کارگردانی کرده است.

 مختصات کاراکتر: در بخش بعدی درباره کاراکتر سودابه بیضایی می‌نویسیم. حیف است به ارزش کار جلیل سامان اشاره نکنیم که سه سریال موفق با موضوع گروهک منافقین ساخته. او با سه سریال ارمغان تاریکی، پروانه و نفس و روایت داستانی عاشقانه میان شخصیت‌های اصلی سراغ معادلات و روابط پیچیده گروه‌های مختلف فکری به‌ویژه منافقین، قبل از انقلاب می‌رود.

داستان‌هایی که در کنار موضوعی کاملا جدی و حتی خشن با بهره بردن از فضای انسانی و احساسی روایت می‌شود. نکته مثبت کار‌های سامان این است که جریان معمول زندگی را در آن دوره نمایش می‌دهد که به شناخت شرایط اجتماعی متأثر از وجود گروهک منافقین کمک می‌کند. او با انتخاب یک دوره تاریخی به عنوان بستری برای پیشبرد قصه، به پیچیدگی‌های داستان کمک می‌کند.

عملکرد بازیگر: سودابه بیضایی در ارمغان تاریکی از نامزدش دل می‌کند و با یکی از اعضای گروه (امیر آقایی) ازدواج سازمانی می‌کند. در نفس هم نقش یکی از اعضای گروهک را بازی می‌کند. در سریال‌های جلیل سامان شاهد بازی‌های چشم نوازی هستیم که در آن‌ها خبری از کلیشه نیست. به همین نسبت سودابه بیضایی هم در هر دو سریال ارمغان تاریکی و نفس، یکی از بازی‌های خوبش را ارائه کرده است.

 موقعیت در کارنامه: هر دو سریال جزء کار‌های شاخص و تحسین شده سودابه بیضایی هستند.


مینا ساداتی / امکان مینا

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: کمال تبریزی امکان مینا را سال ۹۴ کارگردانی کرد.

مختصات کاراکتر: داستان امکان مینا درباره زن و شوهری به نام مهران (میلاد کی‌مرام) و مینا (مینا ساداتی) است که در دهه شصت روایت می‌شود.

مهران خبرنگار است و در یک روزنامه پرتیراژ کار می‌کند و در جریان اخبار سیاسی و اوضاع جنگ قرار دارد. مینا دور از چشم شوهرش به سازمان منافقین پیوسته است. او با توجه به شغل شوهرش، اخبار و اطلاعات به روزی از اوضاع کشور دارد و آن را در اختیار سازمان منافقین قرار می‌دهد.

 عملکرد بازیگر: امکان مینا جزء فیلم‌هایی است که شرایط قصه فرصت عرض‌اندام در اختیار بازیگر قرار می‌دهد. مینا باید ظاهر عاشقانه زندگی را نگه دارد؛ از آن‌سو به سازمان منافقین متعهد است. کمی بعد در دوراهی عشق و عقیده گیر می‌کند و چه فرصتی بهتر از این برای بازیگر تا توانایی خود را به چالش بکشد؟ مینا ساداتی از این موقعیت بهره برد و یکی از بازی‌های خوبش را ارائه کرد.

 موقعیت در کارنامه: مینا ساداتی در جشنواره سی و چهارم فجر برای بازی در نقش مینا نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن شد، اما این جایزه را به‌دست نیاورد. با این حال فیلم امکان مینا در کارنامه او جزء آثاری است که می‌تواند به آن مباهات کند.

کیفیت فیلم: داستان سرگرم‌کننده پیش می‌رود، اما جایی که مخاطب پی می‌برد مینا نفوذی است، از نفس می‌افتد. فیلم تلاشی برای بازگشایی پرونده‌ای خاص از گروهک منافقین هم نمی‌کند.


شهره لرستانی / پناهنده

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: پناهنده را زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور سال ۱۳۷۲ ساخت.

 مختصات کاراکتر: بنفشه به‌همراه همسرش عضو گروهک منافقین است. از ایران رفته‌اند و فعالیت‌شان را در خارج از کشور پی گرفته‌اند. بعد از ۱۰ سال خسته از آوارگی به گمان اینکه مافوق‌شان (زاپاتا با بازی احمد نجفی) کشته شده است، به ایران می‌آیند. تعقیب و گریز ادامه دارد تا این که رزمنده‌ای به نام علی (عبدالرضا اکبری) به آن‌ها پناه می‌دهد.

 عملکرد بازیگر: بنفشه را در موقعیتی می‌بینیم که می‌خواهد به کشورش بازگردد. احساس پشیمانی در بازی شهره لرستانی خیلی زود جای خود را به نیاز به آرامش می‌دهد. از آنجا که پناهنده فیلمی آرمانی به‌شمار می‌رود، بازی بازیگر هم برون‌ریز است. لرستانی آنچه کارگردان خواسته را به درستی اجرا کرده.

 موقعیت در کارنامه: پناهنده جزء اولین نقش‌های سینمایی شهره لرستانی است. خواص، بازی‌اش را به‌یاد دارند، اما عامه مخاطبان سینما نه.

 کیفیت فیلم: پناهنده جزء آثار متوسط کارنامه زنده‌یاد ملاقلی‌پور است. او دلش از گوشه و کنایه‌ها پر بوده و گفته: برخورد ناجوانمردانه‌ای در آن زمان با پناهنده شد.

گروهی اتهام بستند که از فلان گروه سیاسی خارج از کشور پول گرفته و یک عده هم گفتند از حکومت پول گرفته ... این‌ها مهم نبود، آنچه اهمیت داشت این بود که من بتوانم از خود دفاع کنم و بگویم که پناهنده را به عنوان یک فیلمساز مستقل ساختم. می‌خواستم دو قشر جامعه را روبه‌روی هم قرار دهم که حالا هرکدام تفکری داشتند.


پردیس افکاری / پنجاه روز التهاب و قلاده‌های طلا

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: پنجاه روز التهاب را کریم آتشی سال ۱۳۷۲ ساخت. قلاده‌های طلا را ابوالقاسم طالبی سال ۱۳۹۰ کارگردانی کرد.

 مختصات کاراکتر: ۵۰ روز التهاب با موضوع رخنه در دستگاه اطلاعاتی ساخته شد و پردیس افکاری نقش یکی از رابط‌ها را برعهده داشت. او یادآور شخصیت‌های کلاسیکی است که از زنان گروهک دیده‌ایم.

قلاده‌های طلا هم سوژه‌ای مشابه دارد. اینجا هم بخشی از داستان به رخنه در وزارت اطلاعات ارتباط دارد و بهانه اصلی داستان تلاش گروهک منافقین برای براندازی نظام است. در قلاده‌های طلا پردیس افکاری نقش یکی از اعضای گروهک را بازی می‌کند.

 عملکرد بازیگر: شخصیتی که برای پردیس افکاری طراحی شده است، اجازه نمی‌دهد بازیگر کار خاصی انجام دهد. این شخصیت یکی از اعضای گروهک است و باید وظیفه‌اش را به نحو احسن انجام دهد.

در قلاده‌های طلا مهم‌ترین ویژگی افکاری سکوت‌های ممتد است که باعث شکل‌گیری کُدهایی در ذهن مخاطب می‌شود. آیا او به کارش ایمان دارد و این سکوت نشانه رضایت است؟ آیا او در اندیشه انشقاق از گروه است؟ جایی که افکاری سیانور را در دهان قرار می‌دهد، بهترین تصویر او در قلاده‌های طلا است.

موقعیت در کارنامه: هر دو فیلم جزء آثار شاخص کارنامه افکاری هستند. او به‌خاطر بازی در دومی بیشتر دیده شد. اولی فیلم مهجوری است.

 کیفیت فیلم: پنجاه روز التهاب فیلم متوسطی است که بر اساس کلیشه‌ها شکل گرفته. قلاده‌های طلا فیلم خوش‌ساختی است که همچنان بر سر قصه آن نزاع وجود دارد!


مهشید افشارزاده / انتهای قدرت

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: کریم آتشی انتهای قدرت را سال ۷۳ با بازی شهراد وثوقی، مهشید افشارزاده، مهدی لنجانیان، پیمانه طهماسبی و شهلا ریاحی کارگردانی کرد.

 مختصات کاراکتر: انتهای غربت از جمله فیلم‌هایی است که برای پی بردن به فضای آن لاجرم از مرور قصه‌اش به شکل مبسوط هستیم: فیلم انتهای قدرت درباره مردی به نام علی است که در راه بازگشت از مدرسه، مجروحی را می‌بیند که توسط دو موتورسوار ترور شده و به دایی‌اش امیر اطلاع می‌دهد تا مجروح را که محمود نام دارد، به بیمارستان برسانند.

امیر که مأمور اطلاعاتی است، تحقیق را درباره ترور مرد مجروح آغاز می‌کند، اما در فاصله کوتاهی محمود، ناپدید می‌شود... محمود که از اعضای گروهک منافقین بوده و به عنوان بمب‌گذار آن‌ها را یاری می‌داده، پس از اختلاف، مورد تعقیب‌شان است که سرانجام به قتل می‌رسد. امیر در ادامه تحقیقاتش، خانه نیمی از آن‌ها را شناسایی می‌کند و سبب گرفتاری‌شان می‌شود.

عملکرد بازیگر: مهشید افشارزاده روزی که انتهای قدرت را بازی کرد، در اوج بود و پشت هم به پیشنهاد‌ها پاسخ می‌داد. او در انتهای قدرت یکی از نقش‌های اصلی را بر عهده داشت و به واسطه فضای داستان توانست بار دیگر خود را نشان دهد. نقش پراکت او در این فیلم موقعیتی در اختیارش قرار داد تا توانایی‌اش را به رخ بکشد. خود کاراکتر، اما براساس کلیشه‌های منافقین طراحی شده بود.

 موقعیت در کارنامه: جزء فیلم‌های معمولی کارنامه مهشید افشارزاده است.

 کیفیت فیلم: انتهای قدرت بیش از آنکه به واکاوی عقیده گروهک بپردازد، تمی اکشن داشت. کیفیت آن‌هم معمولی است.


افسانه بایگان / تشکیلات

زنانی با روسری قرمز

 چه کسی ساخت: منوچهر مصیری سال ۶۵ تشکیلات را کارگردانی کرد.

 مختصات کاراکتر: رویا در فیلم تشکیلات بخش مهمی از قصه را پیش می‌برد. او همسر یک مأمور مبارزه با مواد مخدر (مجید مظفری) بوده است که حالا از هم جدا شده‌اند.

رویا بعد از اینکه با گروهک منافقین همکاری می‌کند، تصمیم می‌گیرد برای یک گروه سلطنت‌طلب که به عملیات ورود و توزیع مواد مخدر مشغول‌اند، کاری مهم انجام دهد. رویا به ایران می‌آید، به بهانه دیدار فرزندش به محمود نزدیک می‌شود و زمینه آزادی عضو گروهک را فراهم می‌کند. رویا نمونه‌ای از زنانی است که بعد از انقلاب وارد مسیری دیگر شدند و حتی همسر و فرزند را رها کرند.

عملکرد بازیگر: موقعیتی که رویا دارد، این امکان را به بازیگر می‌دهد تا توان خود را به رخ بکشد. افسانه بایگان در سالی این نقش را بازی کرد که در تلویزیون چهره شده بود، اما در سینما هنوز تجربه چندانی نداشت. بایگان، اما موفق عمل کرد و تصویری متفاوت از یک زن فریب خورده را نشان داد.

موقعیت در کارنامه: تشکیلات جزو فیلم‌های عامه‌پسند دهه شصت است و باعث شهرت دو چندان بایگان شد. کیفیت فیلم: تشکیلات بیش از آنکه بخواهد گروهک منافقین و گروهک‌های سلطنت‌طلب را از منظر عقیدتی نقد کند، به تلاش آن‌ها برای براندازی نظام تاکید داشت. برای این منظور هیجان را به درام تزریق کرد که خب مخاطب عام شیفته این‌گونه روایتگری در سینما است.

منبع: روزنامه هفت صبح

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار