کد خبر: ۹۳۸۱۲
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۱

کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

زمزمه خصوصی کردن دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال مطرح است، شعاری که سالهاست از سوی مسوولان مطرح می شود و هنوز به نتیجه نرسیده است. بی شک این دو باشگاه ورزشی فرهنگی به اندازه ای در جامعه تاثیر گذار هستند که ایجاد هر گونه چالش برای آنها می تواند... به بحران های اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل شود. هنوز فراموش نکرده ایم که خداحافظی استراماچونی چه تبعاتی به دنبال داشت. تجمع هواداران مقابل باشگاه که به ویران کردن بخشی از اموال این باشگاه منجر شد. بنابر این هنگامی که بحث خصوصی کردن این باشگاهها مطرح می شود باید بیشتر مراقب بود، چرا که استفاده ابزاری از باشگاههای ورزشی در آینده به معضل تبدیل خواهد شد. همین چند ماه قبل بود که برخی از هوادار نماهای تراکتور سازی تبریز با حمل بنری که نماد تفرقه و جدایی، بخشی از کشورمان را در اذهان تداعی می کرد، مشکل ساز شدند که البته نمونه های دیگری نیز در برخی شهرها اتفاق افتاد. نکته دیگر وضعیت نامناسب و بحران زده اقتصاد ورزشی در کشورمان است. امروزه کدام باشگاه ورزشی را سراغ داریم که سودده باشد؟ بررسی ها نشان می دهد که تمامی باشگاهها به نوعی وابسته به شیر نفت هستند و از اعتبارات دولتی ارتزاق می کنند و همین امر باعث شده تا بسادگی یک باشگاه با یک مربی یا بازیکن قرارداد ببندد و پس از گذشت مدتی مشخص شود که این فرد هیچ منفعتی برای باشگاه نداشته و پول های بی زبان نفتی را می گیرد و به کشورش باز می گردد. چالش دیگر آگهی های کنار زمین است که معلوم نیست درآمد آن کجا می رود. یک روز صداوسیما مطالبه گری می کند و روز دیگر وزارت ورزش مدعی آن میشود و معلوم نیست سهم باشگاهها کجای این ماجرا قرار دارد. نکته دیگر زمین اختصاصی است. اکنون باشگاههای ورزشی در زمین های دولتی به صورت اجاره ای تمرین می کنند و بازی ها در ورزشگاههای عمومی مانند آزادی، یادگار امام، تختی، فولادشهر و... برگزار می شود. هنوز معلوم نیست که اگر باشگاهها خصوصی شد، تکلیف مسابقه در این زمین ها چه می شود؟ آیا باشگاهها باید برای خودشان زمین اختصاصی داشته باشند و دست از سر این ورزشگاهها بر خواهند داشت یا باید بابت این زمین ها اجاره بپردازند یا قرار است این زمین ها به باشگاهها فروخته شود. از همه مهمتر مدیریت این باشگاههاست. اکنون هیات مدیره و مدیرعامل این باشگاهها را دولت منصوب می کند اما معلوم نیست با خصوصی شدن این باشگاهها، انتخاب تیم مدیریتی چگونه اتفاق خواهد افتاد. البته بحث خریدار باشگاه نیز مهم است. هنوز مشخص نیست آیا قرار است پرسپولیس یا استقلال را یک شخص بخرد و اگر خرید آینده این باشگاهها چه خواهد شد. فراموش نکنیم که این باشگاهها سرمایه ملی هستند و به یک برند مطرح تبدیل شده اند و کسی که هر کدام از این باشگاهها را می خرد، سابقه سالها فعالیت ورزشی و افتخار را نیز مال خود می کند. بحث واگذاری سهام در بورس نیز یکی از دغدغه های این واگذاری است. بی شک این دو باشگاه سودده نیستند زیرا اگر سودده بودند، برای تسویه حساب با یک مربی یا بازیکن، به چالش کشیده نمی شدند و دایم در دادگاههایی شرکت نمی کردند که ناچار باشند شکایت مربی یا بازیکن خارجی را پاسخ دهند. بنابر این عرضه سهام یک بنگاه اقتصادی زمانی در بورس امکان پذیر است که سودده باشد و شرکت زیان ده در بورس عرضه نمی شود. البته چالشهای بسیاری گریبانگیر باشگاه هاست که طرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ می شود بنابر این دولت قبل از آنکه اصرار بر خصوصی سازی این باشگاهها داشته باشد، بهتر است همه جوانب را بررسی کند تا در آینده ناچار نباشد در صدد بازکردن گره ای باشد که خودش زده است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار