کد خبر: ۹۴۵۶۲
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۵

مسعود یوسفی
روزنامه نگار

این پیرزن ۹۰ سال سن دارد و هنوز دارد مسافرکشی می کند، با یک دستگاه ماشین پیکان لکنته مدل ۶۰. نگارنده هر از گاهی او را در حوالی میدان امام حسین ( ع) تهران و خیابان شهید مدنی می بیند که مسافری را سوار یا پیاده می کند؛ تکیده، رنجور و بی رمق. اما هیچ نمی دانستم ۹۰ سال عمر دارد تا این که اخیرا ویدئویی از او در فضای مجازی پخش شد. در این ویدئو یک خانم جوان از پیرزن سئوال می کند و او جواب می دهد: ۶ تا بچه دارد، ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان کرایه خانه می دهد و از وقتی بنزین را گران کرده اند دیگر نمی تواند چیزی برای خانه بخرد چون هرچه در می آورد باید پول بنزین بدهد. لابد بعضی افراد هستند که به این پیرزن کمک کنند چون جامعه هنوز آن قدر بی رحم و لامروت نشده است که چنین صحنه ای را ببیند و بی تفاوت بماند و لابد بچه های این پیرزن هم که حالا کوچکترین شان باید چهل سال سن داشته باشد، هرچند خودشان هم بدبخت و بیچاره باشند به مادرشان کمک می کنند، اما این کمک ها به کجا می رسد؟ همه ما دستمان توی خرج است و می دانیم که زندگی چقدر گران شده است و درآمدها هر چقدر هم که باشد به هیچ کجا نمی رسد؛ به خصوص که مستاجر هم باشی و یک پیکان مستهلک داشته باشی که بنزین صدی دوازده می سوزاند و راه به راه باید تعمیرگاه برود و قطعه عوض کند. هرجور که حساب کنیم پیرزن قصه ما، حتی اگر کارمند یک ادار هم می بود باید ۴۰ سال پیش یعنی در سن ۵۰ سالگی بازنشست می شد و این همان سالی است که انقلاب پیروز شد،یعنی سال ۵۷. قرار بود پس از انقلاب گرد فقر و محرومیت از چهره جامعه و مردم پاک شود، اما نشد. عجیب اینکه آقازاده ها در گسترش این فقر و شکاف طبقانی نقش پررنگی داشتند و دارند. بهای ساعت مچی یکی از همین آقازاده ها از هزینه یک سال زندگی این پیرزن ۹۰ ساله مسافرکش و شش تا بچه اش هم بیشتر است. فقرپژوهی حالا به یک مبحث دانشگاهی و علمی تبدیل شده است و لابد این مبحث بهتر می تواند توضیح دهد که چه بلایی بر سر این کشور و مردم فرودست آن آمده است و علت گسترش فقر و شکاف طبقاتی چیست اما با یک توضیح ساده هم می توان پاسخ قانع کننده ای برای تفسیر این وضعیت دردناک داشت؛ تا وقتی که یک اراده برتر وجود دارد که می خواهد همه چیز را به نفع خودش مصادره کند و اجازه توزیع عادلانه امکانات و منابع را ندهد، داستان همین است و همچنان باید شاهد افزایش فقر و شکاف طبقاتی باشیم و پیرزن قصه ما همچنان دنده صدتا یک غاز عوض کند تا وقتی که معلوم نیست کی، سرش را روی غربیلک همان پیکان لکنته مدل ۶۰ بگذارد و برای همشه از رنج این زندگی محنت بار آسوده شود.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار