پارس‌جنوبي و لزوم رقابت جدي‌تر با قطر

مجتبي آزاديان

روزنامه‌نگار

mojtaba.azadiyan@gmail.com

ايران و قطر سال‌هاست که در بزرگ‌ترين ميدان گازي جهان يعني پارس جنوبي همکاري مشترک دارند و به طور مشترک از آن برداشت مي‌کنند. اين در حالي است که برداشت قطر در سال‌هاي اخير بسيار بسيار بيشتر از ايران بوده و ايران هيچگاه نتوانسته از ظرفيت‌هاي بالقوه خود و حقي طبيعي‌اش در اين زمينه استفاده بهينه داشته باشد. آن هم در فاز 11 پارس جنوبي که مرزي‌ترين فاز پارس جنوبي است و احتمال برداشت غيرقانوني از آن بسيار زياد است. توتال در گذشته يکبار قدم به فاز 11 پارس جنوبي گذاشت اما در نهايت به دليل تحريم‌ها از آن خارج شد، اين بار نيز با خروج آمريکا لز برجام، احتمال وقوع اتفاقي مشابه وجود دارد که به موازات آن وزراي نفت و خارجه ايران در حال رايزني با اروپايي‌ها براي پايبندي به برجام و جلوگيري از خروج شرکت‌هاي اروپايي از ايران به دليل ترس از جريمه‌هاي احتمالي آمريکا هستند و شنيده‌ها حاکيست که در اين بين به موضوع توتال نيز رسيدگي خواهند کرد. بر اساس آمار تاکنون در پارس جنوبي 1.24 ميليارد مترمکعب گاز غني توليد تجمعي داشته‌ايم. جالب اينجاست که از سال 92 ايران به شدت بر توليد خود از پارس جنوبي افزوده و رسيدن به قطر را هدف نخست خود قرار داده است. به طوري که از سال 1392 تا اسفند 1396 نسبت تعداد چاه‌هاي بهره‌برداري شده ايران به قطر از 27.5 درصد به حدود 63 درصد رسيده است. همچنين نسبت توليد روزانه گاز غني از اين ميدان توسط ايران نسبت به قطر از مرداد ماه سال 1392 تا اسفند ماه 1396 از 50 درصد به بيش از صد درصد رسيد و در حقيقت در اين زمينه از قطر پيشي گرفت. همچنين نسبت برداشت تجمعي گاز غني از ميدان پارس جنوبي ايران به قطر که در مرداد ماه 1392 از 38 درصد بود به 54 درصد در اسفند ماه 1396 رسيد. ظرفيت برداشت از لايه‌هاي پارس جنوبي نيز که در مرداد ماه 1392 در طرف ايران صفر بود، در اسفند ماه 1396 به 8 درصد نسبت به قطر رسيد و در همه اين مدت ميزان برداشت قطر تغييري نداشته است. اين آمار و ارقام، در عين اينکه اميدوارکننده هستند، اما لزوم رقابت جدي‌تر و توجه بيشتر به اين ميدان گازي مشترک را نشان مي‌دهد، جايي که قطر در اين سال‌ها حداقل چهار تا 5 برابر ايران از اين ميدان مشترک برداشت داشته است و در صورتي که توجه جدي به آن نشود، ممکن است در رقابت با قطري‌ها، حتي بازار انرژي منطقه را نيز در آينده به آنها واگذار کنيم؛ امري که به هيچ عنوان براي کشوري مانند ايران خوشايند نيست.