کورش شرفشاهي
روزنامه نگار
k.sharafshahi@gmail.com
رييس جمهور با وزير اقتصاد و مديران ارشد اين وزارتخانه جلسه گذاشت و مطالبي را مطرح کرد که ميتواند چراغ راه آينده اقتصاد کشور باشد. اما سوال اينجاست که اين انتقادها تا چه اندازه درست بوده، چرا تاکنون مطرح نشده، چرا اين معضلات حل نشد و چه تضميني وجود دارد که وزير جديد با زيرمجموعهاش براي اجراي اين اشکالات تلاش کنند. مهمتر از همه اينکه اگر اين وزير و تيمش هم مانند وزراي قبلي انتقادها و دستورات رييس دولت را ناديده گرفت.با آنها چگونه برخورد خواهد شد. رييس جمهور مشکلات عمده را ناشي از عملکرد بانکها دانست و از نقدينگي سرگرداني که دايم در حال رشد است، ابراز تاسف کرد.روحاني از نقدينگي کلاني که در دست موسسات مالي و اعتباري است ابراز نگراني کرد. رييس دولت دوازدهم از وضعيت بازار ارز نيز انتقاد کرد و نحوه تخصيص ارز دولتي را زير سوال برد. اصلاح نظام بانکي نيز يکي ديگر از مهمترين مواردي بود که روحاني بر آن تاکيد کرد. موارد بسياري در اين نشست مطرح شد که نشان ميداد آقاي رييس دردها را ميشناسد و ميداند که گلوگاهها چه بلايي به روز اقتصاد کشور آورده است. اما چه اتفاقي افتاده که در اين مدت نسخهاي براي آن پيچيده نشده و هنوز مانند استخوان لاي زخم باقي مانده است. اگر اين اظهارات روحاني درست است، چرا تاکنون بر رفع آنها اقدامينشده است؟ آيا نظام بانکي بدين اندازه اشکال دارد که توانسته چالش اقتصاد ايران را رقم بزند؟ اگر اين اظهارات روحاني درست باشد، نشان ميدهد که وزراي قبلي مسير اشتباهي را رفتهاند و بايد تاوان ناداني و ناکارآمدي خود را بدهند. بدتر اينکه نگران هستيم که مبادا آقايان ميدانستهاند و از سر تعمد مسير اشتباه را طي کردهاند تا کشور را به چالش بکشانند. اما با روي کارآمدن دژپسند و سخنان روحاني در بين مسوولان ارشد وزارت اقتصاد، ديگر بهانهاي براي هيچ کس باقي نميماند و بايد منتظر بمانيم و عملکرد دژپسند و تيمش را زير ذره بين داشته باشيم و اميدوار باشيم که مسير اشتباه را نروند.