محمدهادی علیمردانی
روزنامه نگار
روزی از تحت فشار قرار گرفتن دولت آینده به دلیل سهمخواهی جریانهای سیاسی سخن میگویند و روز دیگر بر مدیون نبودن رئیسی به احزاب و جریانها تاکید میشود. شاید اینگونه به نظر برسد که حمایت احزاب و جریانها، نسبت سازندهای با خطوط و عقاید معین سیاسی و غیر سیاسی نداشته و طی طریق برای کسب خواسته های خوشایند است در روزهایی که گذشت حتی جبهه پایداری نیز با صدای رسا از رئیس سابق دستگاه قضا حمایت کرد. اما حالا که در فردای انتخابات هستیم، باید به جای تقلیل سیاست به امری اخلاقی و سرزنش سهمخواهیها، به این نکته پرداخت که چرا احزابی قدرتمند در کشور وجود ندارند تا عرصه سیاسی ایران را ساختارمندتر کنند؟ اگر حزبی با چند میلیون عضو از بدنه مردم، برنامهای مدون و کارشناسی شده، نامزد انتخاباتی و کابینه مشخصی ارائه میداد؛ در حالی که برنامههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... فرد به صورت مکتوب در اختیار همگان قرار میگرفت، اولا سهمخواهی و حمایت از نامزدها برای کسب منافع معنادار نخواهد بود و دوما مسیر مطالبه از رئیس جمهور منتخب از سوی مردم هموار خواهد بود. در این صورت رییس جمهور منتخب نمیتواند پاسخگو نباشد، زیرا بخش بزرگی از توانمندی خود را از حزب قدرتمند حامی خود کسب کرده است. به عبارت دیگر حامی، حزب و پیرو، رئیس جمهوری خواهد بود، نه اینکه همه احزاب به دنبال گوشه چشمی از نامزد مورد حمایت خود باشند. یکی از مسیرهای مهم برای برداشته شدن موانع موجود برای شکلگیری حزب قدرتمند در ایران، چالشهای مالی و اقتصادی است. مهمترین منبع درآمد اکثر احزاب بودجه دولتی است. در سال گذشته حدود ۱۵ میلیارد تومان یارانه بین حدود ۱۲۰ حزب تقسیم شد. به عبارتی هر حزب فعال، ۱۲۵ میلیون تومان بودجه سالانه دریافت کرد. این رقم به حدی اندک است که به سختی کفاف پرداخت درآمد کارکنان و هزینههای جاری احزاب را می دهد. شکلگیری حزب، نیاز به تشکیل کمیسیونهای تخصصی فعال در زمینههای گوناگون، به کارگیری کارشناسان و متخصصان هر حوزه، فعالیتهای تبلیغاتی برای جذب اعضا و... دارد. در این شرایط حزب قدرتمندی امکان شکلگیری ندارد، مگر آنکه بیم اداره خود از حیث مالی را نداشته باشد. نکته دیگر، دغدغه صحیح برخی از کارشناسان، مبنی بر احتمال سرسپردگی سیاسی احزاب به دولتها در پی وابستگی اقتصادی است. تخصیص و توزیع بودجه همیشه یکی از ابزارهای قدرت در دستان دولت بوده و اکنون نیز بیم آن میرود که احزاب در دوره پیروزی دولت مخالف خود، تحت فشارهای مستقیم و خصوصا غیر مستقیم مالی قرار بگیرند. از همین رو واجب است که احزاب به خودی خود قادر به کسب درآمد از منابع خصوصی باشند. کوتاه سخن آنکه اگر بودجه دولتی احزاب افزایش یابد و خود آنان نیز شروع به درآمدزایی خصوصی کنند، احزابی تاثیرگذار و قدرتمند شکل خواهند گرفت. شکلگیری این احزاب نیز ساختار انتخاباتی کشور را منظم و آغاز عصر دولتهای پاسخگو را ممکن خواهد کرد.