مجتبي آزاديان
روزنامهنگار
mojtaba.azadiyan@gmail.com
رسانه و روزنامهنگاري از بدو تولد خود با پيشزمينه
حمايت از عامه مردم و آگاهسازيهاي آنان به مشکلات و واقعيات جامعه به وجود آمد.
امري که در چند دهه اخير تنها پوستهاي از آن به جا
مانده و برخی رسانهها به آلت دست سياستمداران بدل شده و به خدمت آنان برآمدند.
اين امر به ويژه در جوامع سرمايهداري نمود بيشتري رسانه
و روزنامهنگاري از بدو تولد خود با پيشزمينه حمايت از عامه مردم و آگاهسازيهاي
آنان به مشکلات و واقعيات جامعه به وجود آمد.
امري که در چند دهه اخير تنها پوستهاي از آن به جا
مانده و برخی رسانهها به آلت دست سياستمداران بدل شده و به خدمت آنان برآمدند.
اين امر به ويژه در جوامع سرمايهداري نمود بيشتري به خود گرفت و در نهايت با
برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريکا چهره واقعي خود را نشان داد. متاسفانه بايد
گفت قدرت سياسي در کشورهای غربی چنان برفضاي رسانهاي سايه افکنده و آن را برده
خود کرده است که رسانههاي جهان حتي به قيمت از دست دادن مخاطب حاضرند به خاطر
منافع بعضا اقتصادي، پا بر روي مهمترين رسالت خود گذاشته و به جاي آگاهسازي
مخاطبان، در پي فريفتن آنها باشند. رسانهاي که زماني تنها در خدمت مردم بود
آنچنان عجولانه و کوتهفکرانه از چهره واقعياش رونمايي کرد که به جز خوانندگان خود،
حتي خود اهالي رسانه و سياستمداران را نيز دچار اشتباه کرد. نگاهي به انتخابات
رياست جمهوري آمريکا و پيروزي دونالد ترامپ نشان از عزم رسانههاي جهان براي فريب
مردم به دلايل مختلف داشت. رسانههاي غربي و ساير نقاط جهان حتي تحمل انتشار خبر
پيروزي ترامپ را برنميتابيدند.
رسانههاي دنيا در حالي که هنوز رايگيري در آمريکا به
نيمه راه نيز نرسيده بود، همچنان کلينتون را پيروز قطعي انتخابات ميدانستند و در
تحليلهاي خود به طور خلاصه به يک نکته اشاره داشتند «پايان ترامپ».
حال به چند ماه قبل بازميگرديم، زماني که دونالد ترامپ
مشغول فعاليت در رقابتهاي درونحزبي جمهوريخواهان بود. در همان زمان نيز نظرسنجيها
و پيشبينيها حاکي از اختلاف ملموس تد کروز بر رقيبش دونالد ترامپ پود، اما با
کمال شگفتي اين دونالد ترامپ بود که حتي پيش از موعد پاياني انتخابات درون حزني،
پيروزي خود را در آراي مردميقطعي کرد. اتفاقي که متاسفانه کارشناسان زبده سياسي را
نيز فريفت و قدرت رسانهاي در خدمت کانونهاي قدرت و سياستمداران، راه خود را
سرمستانه و کورکورانه با چرخش از روي تد کروز به سمت حمايت از هيلاري کلينتون
ادامه دادند. در حالي که تمام نظرسنجيها و پيشبينيها حاکي از اختلاف زياد
کلينتون با رقيبش ترامپ بود، در بطن جامعه؛ مردم آمريکا خسته از عدم کارايي سيستم
موجود، به ويژه در خصوص مباحثي همچون ماليات و بيمه همگاني، هيلاري کلينتون را
نماد سيستم موجود ميدانستند و حتي زبان چرب نامزد کارکشته دموکرات و فريب مردم با
آمار عجيب و غريب نيز نتوانست نظر آنها را برگرداند و حرفهاي بدون برنامهريزي و
جسته و گريخته نامزد جمهوريخواهان بيشتر به دلشان نشست.
اين اقدام ناشيانه موسسات و بنگاههاي نظرسنجي که
عموما زير نظر رسانهها فعاليت ميکنند، بازارهاي جهاني را در زمان انتخابات و حتي
از چند روز پيش از آن با تلاطم روبرو کرد، تلاطميکه دليل اصلي آن اطمينان فعالان
بازار با فريب و دروغ رسانهها در ارائهامار از پيروزي قطعي هيلاري کلينتون بود.
در کشور خودمان که بازار سرمايه آن کمترين ارتباط را با تغييرات در بازارهاي جهاني
دارد، فعالان بازار در شب اعلام نتيجه، چنان با اطمينان از پيروزي قطعي کلينتون
سخن راندند که در نهايت صبح روز چهارشنبه و پيروزي ترامپ، بازار بورس با شوکي عجيب
مواجه شد.
در کشورهاي ديگر اين رويه و سيطره رسانهاي موجب به همريختگي
بازارهاي مختلف شد و در اين ميان تنها آنهايي که مطابق با واقعيات روز و نهامار،
مسائل را پيشبيني ميکردند، در دام نيفتادند و بدون دغدغه راه خود را رفتند. بدون
شک کساني که در اين فضاي رسانهاي توام با دروغ ضررهاي هنگفتي را متحمل شدند، اين
اتفاق را به سادگي فراموش نخواهند کرد و عامه مردم نيز که حدود يکسال از رسانههاي
مختلف، پيشتازي کلينتون را در نظرسنجيها در مشاهده ميکردند، از اين به بعد
اعتمادشان به رسانه را از دست خواهند داد و اين سوال را از خود ميپرسند که چرا
همه مطبوعات و رسانهها به صورت يکپارچه بهامري اصرار ميورزيدند و آن را به خورد
مردم ميدادند که واقعيت موجود نبود!
به همين علت ميتوان گفت انتخابات رياست جمهوري آمريکا
پيام تغيير گرايش شهروندان آمريکايي از دموکرات به جمهوريخواه نبود، چه اينکه اين
اتفاق به لحاظ تاريخي طبيعي بود و هر 8 سال يکبار رخ ميداد. انتخابات رياست
جمهوري 2016 آمريکا تنها يک پيام دربر داشت: «مهر پايان بر صنعت پولساز نظرسنجي و
پيشبيني و شکست مفتضحانه سيطره رسانهاي سياستمداران». براي فعالان بازار و
کارشناسان ما نيز اين انتخابات با توجه به گافهاي متعدد روزنامهها و سايتها در
تحليل پيروزي قطعي کلينتون و تيترهاي عجولانه در روزنامهها، يک پيام داشت و آن اينکه
از اين به بعد بهامار ارائه شده از مراکز مختلف تکيه نکرده و به معناي واقعي
شرايط موجود را با توجه به واقعيات روز تبيين و تحليل کنند. و اين پايان عصر سيطره
رسانه در خدمت مراکز و کانونهاي قدرتمند سياسي خواهد بود.