کد خبر: ۴۱۶۹۴
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴
طلوع خورشید شنبه دوم بهمن ماه به معنای فرارسیدن دومین روزی است که از آوار سوزنده ساختمان پلاسکو بر سر آتش نشانان و جمعی از شهروندان می گذرد و هنوز آواربرداری از این فاجعه ادامه دارد؛ فاجعه ای که اگر صاحبان و پیشه وران و فروشندگان پلاسکو را با خسارت روبرو کرد اما محنت آتش نشانان را با مصایب مدفون شدن گروهی از همقطارانشان گره زد.


به گزارش تجارت آنلاین ایرنا نوشت: این روزها در تهران باشی یا نه فرقی ندارد، کافی است ایرانی باشی تا نگرانی درآمیخته با اندوه و غلیان احساسات انساندوستانه را در خود ببینی. یک روز و نیم از فروریختن ساختمان پلاسکو در چهارراه استانبول تهران می گذرد و هنوز شماری از آتش نشانان و کسانی که ساختمان را پیش از ریزش آن ترک نکرده بودند، زیر کوهی از آهنگ و سنگ مدفونند.
از پنجشنبه بسیاری خود را همدرد و همدل با خانواده گرفتارشدگان زیر آوار می دانند و عده ای چشم به صفحه تلفن های همراه یا تلویزیون خانه هایشان دوخته اند و از یکدیگر می پرسند کی قرار است سنگینی این آوارهای سمج از سر مدفون شدگان برداشته شود.
در فضای اندوه و نگرانی، واژه آتش نشان از پرتکرارترین واژگان در رسانه ها و گفت وگوهای عمومی است. تاکنون شهادت یکی از آنان تایید شده و از سرنوشت بقیه خبری در دست نیست. تلاش آتش نشانان برای حفظ جان و مال مردم از گزند آتش و آوار و ادامه آن برای رهایی همقطارانشان، نگاه بسیاری از مردم را متوجه آنان ساخته است.
در این پیوند، پژوهشگر ایرنا به یکی از ایستگاه های آتش نشانی تهران رفت تا با همقطاران آتش نشانان گرفتار آمده زیر آوار ساختمان پلاسکو به گفت وگو بنشیند. در این گزارش آتش نشانان ایستگاه 17 تهران در خیابان الغدیر واقع در شرق پایتخت به پرسش های پژوهشگر ایرنا پاسخ دادند.

* روایت آتش نشان ها از آتش نشانی
«علی قدیمی» مسوول ایستگاه 17 آتش نشانی تهران که 24 سال سابقه کار در این نهاد را دارد در ابتدای گفته هایش درباره این حرفه اظهار کرد: وقتی زنگ اعلان خطر می خورد ما نمی دانیم که برای رییس جمهوری به صدا در می آید یا برای یک کارگر ساده. با همان سرعت به سمت خطر می رویم. پیش آمده که برای حادثه ای به منزل همکارمان رفتیم و خبر نداشتیم. یکی از تلخ ترین وشیرین ترین خاطرات من همین است که منزل همکارم سوخت که تلخ بود ولی نجات جانش شیرین بود. این افتخاری است برای ما که برای نجات جان انسان ها می رویم و دریغ نداریم.
«محمدعلی حقیقی» آتش نشانی با 6 سال سابقه است که همزمان درس می خواند و دانشجو است. به گفته وی این که به هموطنانم خدمت می کنم باعث افتخار است اما این حرفه دارای یک سری رضایتمندی ها و نارضایتی های شغلی است. کسانی که به این کار وارد می شوند انتخاب شده اند و افراد عادی خودشان را درگیر چنین حرفه ای نمی کنند. متاسفانه در رخداد اخیر بسیاری از همکاران ما جانشان را از دست دادند؛ کسانی که به طور قطع وسوسه مادی آنان را به سوی آتش نشانی نیاورد و فقط عشق و تعهد آن ها را به دل خطر کشاند.
او افزود: بیشتر مشکلات همکاران ما از لحاظ معیشتی است که اکثرشان شغل دوم دارند. اگر به الگوی کشورهای دیگر نگاه کنیم می بینیم شرایط اقتصادی برای یک آتش نشان مهیا است. ما یک 24ساعت کامل شیفت هستیم و 2 روز تعطیلی ولی به جای اینکه کنار خانواده هایمان باشیم باید به خاطر گذران زندگی به شغل دوم فکر کنیم. یک آتش نشان در اصل پول خون و جانش را می گیرد که این حقوق برایش مکفی نیست و فقط همان تعهد است که ماندگارمان می کند. آتش نشانان از هیچ جانبی حمایت نمی شوند.
«محمدرضا منصوری» آتش نشان شیفت سوم ایستگاه 17، حدود10 سال سابقه کار و مدرک کاردانی امداد و سوانح دارد. او در پاسخ به چرایی انتخاب این حرفه اظهار کرد: ما این کار را ابتدا با شور و عشق آغاز کردیم و گفتیم دوست داریم به دیگران خدمت کنیم. از همان اول بحث حقوق و مزایا برای ما چندان مطرح نبود. پرسنل آتش نشانی از قشر متوسط و متوسط رو به پایین هستند. متاسفانه حقوق یک آتش نشان برای گذران امور کفایت نمی کند و ما مجبوریم شغل دوم داشته باشیم که این به نظر من در تمام دنیا کم سابقه است.ما کار پشتِ کار داریم و خستگی پشت خستگی، از لحاظ روحی بسیار آسیب پذیریم ولی باز تنها چیزی که نقطه اتکای ما به این شغل است همان بحث تعهد است.
او افزود: مردم ما چون مردم حساسی هستند با بروز این حوادث و اتفاقاتی اینچنینی از ما یاد می کنند ولی با مرور زمان آتش نشانان فراموش می شوند. ما نیاز به یک فرهنگ سازی داریم. ما برای اتفاقاتی که می افتد همچنان درگیر ترافیک و بی توجهی مردم و خودروهای دیگر هستیم. این ها مسائل کوچکی نیست. به هر حال جان عده ای در گروی امدادرسانی ما است و این باید در اذهان نهادینه شود.

* آوار پلاسکو بر روح و روان آتش نشانان
حقیقی درباره فاجعه پلاسکو به پژوهشگر ایرنا گفت: ما همه بابت این فاجعه بی قراریم. از لحاظ روحی همه بچه ها به هم ریخته اند و نگران همکارانی که آیا زنده می مانند یا نه. باید صحنه را دید تا مابقی دردها فراموش شوند. خیلی دردناک است که همکارانت زیر آوار هستند و کاری نمی شود انجام داد و این برای ما زجرآورتر است.
منصوری در این باره چنین بیان داشت: من به این فکر می کنم که من شاید به جای هر کدام از این همکارانم بودم. از دیروز همه مرا ترغیب کرده اند که شغلم را رها کنم چون امنیت جانی نداریم. تفاوتی در ایستگاه کم حریق و پرحریق نیست ولی من مطمئنم این تب و تاب موقتی است و بیشتر از چند ماه طول نمی کشد.
وی در خصوص رویکرد شهروندان در قبال آتش نشانان گفت: برخی واقعا به ما لطف دارند و به این شغل احترام می گذارند، شماری هم هستند که برایشان آتش نشانی فرقی با بقیه مشاغل ندارد. دسته سوم هم کسانی اند که تعداد آنان کم است اما در کار خلل ایجاد می کنند. حتی ما بارها در حین عملیات، سرقت از ماشین های آتش نشانی را هم دیده ایم. مشکل ما آتش نشان ها اما بزرگتر از این حرف ها است. معیشت یک بحث است و مسائل روحی و روانی یک بحث دیگر. باید شرایطی برای ما به وجود آورند که با توجه به سختی کار آرامش نسبی داشته باشیم و بتوانیم شش دانگ آتش نشان باشیم.
مسوول ایستگاه 17 اما در مورد وضعیت تجهیزات مورد نیاز آتش نشانان اظهار داشت: مساله مهیا ساختن وسایل نجات نیازمند گشایش مبحثی گسترده است. به هرحال این وسایل است که کارها را پیش می برد و هر چقدر امکانات بیشتر باشد کار بهتر پیش می رود؛ یعنی 80 درصد داشتن تجهیزات مناسب اهمیت دارد و 20 درصد باقی مانده مربوط به تخصص است.
قدیمی تصریح کرد: امکانات موجود برای مهار آتش ساختمانی به عظمت پلاسکو کم بود و برای آواربرداری آن مناسب نیست هر چند از شهرداری و هلال احمر و برخی ارگان های دیگر وسایلی در اختیار ما گذاشتند.
منصوری نیز دراین ارتباط گفت: مسوولان ما قبل از اینکه اتفاقی بیافتد باید با علم و امکانات و جایگاهی که دارند به فکر باشد و اقدام کند. ما چند وقت پیش زمانی که شهیدی دادیم سخن از سختی کار ما به میان آمد ولی بعد از مدتی همه چیز به روال عادی برگشت. ممکن است این فاجعه پلاسکو هم چند وقت دیگر فراموش شود به همین خاطر باید اقدامی اساسی کرد.

* نیاز آتش نشانان به حمایت و همبستگی مردم و مسوولان
حقیقی در ادامه گفت وگو با پژوهشگر ایرنا درباره انتظاراتش از مسوولان چنین بیان داشت: مسوولان عده ای زحمت می کشند و عده ای بی تفاوت هستند. یکی از مشکلات ما این است که رتبه های بالای مدیریتی این سازمان از شاکله و از بطن آن نیستند. به طور قطع کسی که از دل این سازمان نباشد دغدغه و معضلات را درک نمی کند. کسی که حتی یک شیفت کاری در این سازمان خدمت نکرده چگونه می تواند درد یک آتش نشان را بفهمد. البته مسوول مستقیم ما خودش عنوان و وظیفه آتش نشان را دارد و غم و شادی های ما را دیده است.
وی افزود: ما در این سازمان کم شهید ندادیم اما همچنان حرف و حدیث ها در مورد اینکه شغل ما جزو مشاغل سخت محسوب شود و اینکه آتش نشان نباید سی سال خدمت کند ادامه دارد. ما بازنشستگانی داریم که یک میلیون تومان حقوق کفاف مخارجشان را نمی دهد و به مشاغلی مثل مسافرکشی می پردازند. این سازمان متاسفانه در مقایسه با دیگر سازمان ها مظلوم واقع شده است. ما سازمانی هستیم که مردم به آن اطمینان دارند ولی آتش نشانان بسیار مظلوم واقع شده اند.
قدیمی هم به پژوهشگر ایرنا گفت: من بیست و چند سال است که در آتش نشانی خدمت می کنم، با شادی مردم شاد و با غم مردم اندوهگین شده ام. من در حوادثی حاضر بوده ام که به اندازه شخص آسیب دیده ذهنم درگیر حادثه شده است. باید در خصوص روانکاوی، ترمیم روحی و تامین نیازهای آتش نشانان بهتر عمل شود. آتش نشان ها از لحاظ ذهنی نیاز به بازسازی دارند در صورتی که ما امکانات رفاهی را با شرایط خاص و دشواری می توانیم استفاده کنیم.
وی افزود: یکی از مسایلی که باید بررسی شود این است که چرا آتش نشانانی که در زمان عملیات شهید می شوند، خانواده هایشان نمی توانند از امکانات بنیاد شهید استفاده کنند، مگر نه این است که ما برای نجات جان هموطنان خودمان را به آب و آتش می زنیم. بارها شده است که شخصی عزیز خودش را در حادثه رها کرده و این آتش نشان است که او را نجات می دهد و به دل حادثه می رود. ما همکاری داشتیم که در حین عملیات ازکارافتاده شد ولی جانباز به حساب نیامد. البته سازمان امکانی گذاشته است که بعد از فوت، شخص بازنشسته نمی شود و حقوق آتش نشان در حین کار برای خانواده اش در نظر گرفته می شود. با این حال ما همکارانی داشتیم که خانواده هایشان به خاطر این معلولیت ها یا سوختگی های شدید از هم گسیخته شد.
قدیمی در پایان گفت: ما پرسنل آتش نشانی باید مجموعه ای داشته باشیم که در سطح تهران دارای ساختمان های ضدزلزله باشد تا در مواقع این چنینی که چندان دور از ذهن هم نیست بتوانیم به دیگران امدادرسانی کنیم. در این کار مهم تجربه و تعهد است چون مواجه شدن با حادثه بیشتر به این 2 نیاز دارد تا تئوری. آتش نشانان سرمایه این مملکتند و در پشت هر تجربه سرمایه ای نهفته است. آتش نشانی یک سازمان خدماتی ایثاری است. من روی ایثاری تاکید می کنم.عِرق این حرفه است که وادارت می کند جایی که می دانی ممکن است جانت را از دست بدهی وارد شوی تا جان دیگری را نجات دهی.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار