کد خبر: ۴۴۹۱۳
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۸
علی سرزعیم
اقتصاددان

اصل پرداخت یارانه نقدی به عنوان یک تاکتیک اقتصاد سیاسی قابل دفاع است یعنی وقتی حکومت آنقدر اعتبار نداشته باشد که جامعه را متقاعد کند تا امتیازات ناکارایی مثل قیمت پایین انرژی را قطع کند و منابع آن را صرف ایجاد زیرساخت کند گزینه جایگزین آن است که یارانه ضمنی را به یارانه نقدی تبدیل کند. لذا آنچه صورت گرفت نقدی کردن یارانه بود نه هدفمندی! چون اصلا هدفمندی انجام نشد بلکه به همه دادند. اشکال کار آنجا شروع شد که مبلغ یارانه بیش از درآمد آن در زمان شروع شد. اینجا بود که قضیه پوپولیستی شد زیرا از بودجه دولت برای پوشش هزینه پرداخت یارانه هزینه شد که صحیح نبود.
در طی این سال‌ها دولت با اکراه ناگزیر شده تا قیمت برخی اقلامی که جامعه عرضه می‌کند را افزایش دهد مثل بنزین، تا حد کمی برق و .... .یک گزارش، مرکز پژوهش‌های مجلس تخمین زده که درآمد حاصل از فروش این اقلام به بیش از 80 هزار میلیارد تومان رسیده در حالی‌که کل هزینه پرداخت یارانه تقریبا نصف این مبلغ است. این امر این وسوسه را ایجاد کرده که یارانه دو برابر شود و حتی بقایی خواستار 5 برابر شدن یارانه شده است. به اعتقاد من حرف درست و غلط در اینجا مخلوط است و باید میان آنها تمییز قائل شد تا به اشتباه نیفتیم.
نکته اول: اینکه مبلغ یارانه را 45 هزار تومان نگه داریم تا قدرت خرید آن صفر شود یا به تعبیر محسن رضایی مرگ خاموش یارانه، راه‌حلی بود که دولت چون حاضر به قبول راه‌حل سخت‌تر نشد به آن تن داد. راه‌حل درست و سخت‌تر حذف دهک‌های برخوردار بود. دولت به اشتباه خود را متعهد کرد که به حساب‌های بانکی سرک نکشد در حالی که باید سرک می‌کشید و یارانه را صرفا به اشخاص نیازمند می‌داد. به اعتقاد من هر افزایش یارانه که ماهیت بازتوزیعی داشته باشد یعنی یارانه چند دهک را قطع کند تا به دهک‌های فقیر بپردازد درست و قابل دفاع است و پوپولیستی نیست! مشکل بقایی و تیمش این است که نمی‌خواهند عده‌ای را حذف کنند بلکه وعده می‌دهند که حذف شده‌ها را نیز دوباره وارد می‌کنیم! این غلط است.
نکته دوم: ناکارایی در تخصیص منابع کشور زیاد است و در برخی تخمین‌ها هزینه فرصت انرژی مصرف شده در داخل کشور حدود 100 میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است. هر سیاستمداری که جسارت داشته باشد تا این سوبسید آلاینده محیط زیست را نقدی کند و از حالت ضمنی خارج سازد اقدام درستی انجام داده و قابل دفاع است. در واقع هر اقدامی که از جامعه علناً چیزی بگیرد و معادلش چیزی بدهد پوپولیستی نیست. مشکل اکثر نامزدهای انتخابات این است که شجاعت یا عقلانیت گفتن اینکه از جامعه امتیازی را می‌گیریم تا یارانه را افزایش دهیم را ندارند. اگر نامزدی بگوید که چیزی بیشتر از جامعه نمی‌گیرم ولی چیزی اضافی می دهم این فریب و نیرنگ و پوپولیسم است و آخر کار آن کسری بودجه است و راه‌حل متعارف آن استقراض یا همان تعبیر چاپ پول توسط بانک مرکزی و ایجاد تورم است. در این مسیر البته دوباره از وضعیت کشورهای نرمال و متعارف دور می‌شویم و تورم دو رقمی خواهیم داشت و در دام توسعه نیافتگی بیشتر فرو می‌رویم. این کار یعنی کاهش غیررسمی قدرت خرید مردم در ازای پرداخت یارانه بیشتر. لذا اگر مسابقه برای افزایش یارانه سیاستمدار را به سمت ایجاد تورم سوق دهد مسابقه‌ای پوپولیستی خواهد بود ولی اگر مسابقه برای افزایش یارانه سیاستمداران را به سمت حذف ناکارایی در تخصیص منابع سوق دهد اقدامی درست است و به صلاح بلندمدت کشور است.
نکته سوم: مابه التفاوت 80 هزار میلیارد تومان و 48 هزار میلیارد تومان لزوماً نمی‌تواند به افزایش یارانه اختصاص یابد زیرا همین الان بسیاری از سازمان‌های عرضه کننده کالاها و خدمات دولتی زیان‌ده هستند و بخشی از زیان خود را از محل این مابه التفاوت می‌پوشانند. مثال اعلای آن وزارت نیرو است. وزارت نیرو برق را گران از تولیدکنندگان برق می‌خرد و ارزان به خانوارها می‌فروشد و این مابه‌التفاوت به عنوان بدهی به پیمانکاران بر دوش دولت باقی مانده است. حال اگر قرار باشد کل 80 هزار میلیارد تومان یارانه داده شود معنای آن این خواهد بود که بدهی دولت به پیمانکاران افزایش یابد و وزارت نیرو بدهکارتر شود و اینگونه کمر پیمانکاران وزارت نیرو بیش از پیش شکسته می‌شود. لذا ادعای افزایش مبلغ یارانه تا سقف 80 هزار میلیارد تومان ادعایی صحیح نیست!

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار