امیر افسردیر
پژوهشگر
واقعیت این است که اقتصاد ایران همچنان تابع نفت است. ما در سال ۱۳۹۱ در ایران رشد اقتصادی منفی ۶.۸ درصدی را تجربه کردیم که در آن سال ارزشافزوده بخش کشاورزی ۴.۷ درصد، بخش صنعت و معدن ۲.۳ درصد، خدمات ۱.۵ درصد و اما ارزشافزوده بخش نفتی ما منفی ۳۶.۵ درصد بود؛ به همین نسبت ما در سال ۱۳۹۵ که رشد اقتصادی معادل ۱۲.۵ درصد را داشتهایم، ارزشافزوده بخش کشاورزی ۴.۲ درصد، صنعت و معدن ۲.۲ درصد، خدمات ۳.۶ درصد و اما ارزشافزوده بخش نفتی ما حدود ۶۱.۶ درصد بود. این موضوع نشان میدهد که اساساً نفت اثر زیادی بر میزان رشد اقتصادی ایران دارد؛ بهطوریکه حدود ۹.۸ درصد از رشد اقتصادی در کشور ما سهم نفت است.
رشد اقتصادی در ایران مبتنی بر رشد بخش نفتی بوده و با خروج آمریکا از برجام و درحالیکه هنوز تحریمهای سهماهه علیه ایران شروع نشده، بسیاری از بنگاههای خصوصی خارجی این علامت را دریافت کردهاند که برای اینکه در لیست تحریمهای دلاری آمریکا قرار نگیرند باید از ایران خارج شوند و به همین خاطر است که از حدود سه هفته قبل زمزمههای خروج شرکتهای اروپایی مانند پژو و توتال از ایران شروعشده است. این اتفاق روی بخشی از سرمایهگذاریهای اقتصادی در ایران تأثیر منفی میگذارد و دولتهای اروپایی هم نمیتوانند برای شرکتهای خصوصی تعیین تکلیف کنند؛ چراکه آنها براساس منافع شخصی خود تصمیم میگیرند.
بعد از ۱۸۰ روز از خروج آمریکا از برجام تحریمهای نفتی هم علیه ایران اعمال خواهد شد. تلاش آمریکا برای تحقق تحریمهای نفتی، مسدود کردن مبادلات ایران با شرکای نفتی ازجمله چین، کره جنوبی و ژاپن است. آمریکا میخواهد بهجای نفت ایران، نفت عربستان سعودی و خودش را جایگزین کند که این مسئله روی صادرات نفت و مشتقات آن تأثیر منفی گذاشته و درنهایت رشد اقتصادی ما را هم کاهش خواهد داد. حدود یک ماه از مهلت ۹۰ روزه شروع تحریمهای آمریکایی علیه ایران گذشته و در این مدت قرار است که بیمه، بانکها و بخش فلزات در لیست تحریمها قرار گیرند که این موضوع به شرکتهای بیمه علامت میدهد تا نفتکشهایی که با ایران کار میکنند را بیمه نکنند که همین مسئله باعث کاهش صادرات نفت ایران خواهد شد.
هدف سیاستهای اقتصاد مقاومتی درواقع خروج از تأثیرات نوسانات نفتی و ایجاد درونزایی در اقتصاد کشور بود که متأسفانه پیگیری نشد. ما در درونزایی و برونگرایی در اقتصاد موفق عملنکردهایم. از طرف دیگر عمده واردات و صادرات ما تنها با چهار کشور است. بیش از ۵۷ درصد صادرات ما و حدود ۵۳ درصد از واردات ما تنها با چهار کشور صورت میگیرد که این نشان میدهد ما نتوانستهایم به شرکای اقتصادی خودمان تنوع بدهیم. بهعلاوه اینکه ما نتوانستهایم در جذب سرمایههای داخلی و تقویت رقابتپذیری در اقتصادمان موفق عمل کنیم.
حقیقت این است که رشد اقتصادی در ایران پایدار نیست. در کشور ما رشد اقتصادی تابع سرمایههای خارجی، صادرات و واردات و درنهایت بخش نفت بوده است که هر سه اینها حکایت از بیثباتی رشد اقتصادی ما دارد. به همین خاطر احتمالاً در آیندهای نزدیک رشد اقتصادی ما با تکانههای شدیدی مواجه خواهد شد و اینکه چقدر رشد یا کاهش رشد داشته باشیم به رفتار شرکای خارجی و سرمایههای آنها و همچنین وضعیت بخش نفت بستگی دارد. به همین خاطر هم باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا اروپا میتواند در برابر آمریکا مقاومت کند که البته احتمال بعیدی است. همچنین ما باید منتظر رفتار چین در قبال اقتصادمان باشیم.