امضای قرارداد همکاری راهبردی با روسیه در آینده نزدیک

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران و روسیه مسیر همکاری‌های راهبردی را پیش می‌برند و در سفر آتی آقای پزشکیان به روسیه نیز شاهد امضای قرارداد شراکت راهبردی بین ایران و روسیه خواهیم بود.ابوالفضل ظهره‌وند عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به بیانیه اخیر تروئیکای اروپایی علیه کشورمان و متهم کردن ایران به فروش موشک به روسیه گفت: یکی از مهارت‌های کشورهای اروپایی به ویژه 3 کشور انگلیس، فرانسه و آلمان ایجاد فضاسازی و فرار از پاسخگویی است.وی افزود: کشورهای اروپایی قصد دارند تا با فشار به افکار عمومی ایران، روند همکاری‌های راهبردی ایران و روسیه را کند و تخریب کنند و اگر تحریمی را وضع کردند به افکار عمومی در داخل ایران اینطور القا کنند که این تحریم حاصل همکاری‌های راهبردی تهران و مسکو است. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر اینکه ایران از هیچ کشوری هراسی ندارد و اگر اراده‌ای برای فروش موشک به روسیه داشته باشد، با صراحت آن را اعلام می‌کند، خاطرنشان کرد: اما همانطور که مقامات دستگاه‌ دیپلماسی کشورمان بارها اعلام کردند ایران تاکنون موشکی به روسیه نفروخته است.

 

جامعه نیازمند تحول است

رئیس مجلس با بیان اینکه ورزش یک اوقات فراغت غنی شده برای عموم جوانان و مردم ما است، گفت: ما مسئولان و سیاست‌گذاران باید باور کنیم که ورزش یک صنعت هم است.
به گزارش مهر، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در مراسم تجلیل از مدال‌آوران کشتی و افتتاح طرح‌های عمرانی فدراسیون کشتی، گفت: رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: در پدیده‌های اجتماعی اگر ما ۲ تا ۳ درصد از هزینه‌ای را که بعداً در آسیب‌های اجتماعی صرف می‌کنیم و جبران خسارت نمی‌شود، در حوزه پیشگیری، اوقات فراغت، حوزه ورزش و ورزش‌های بومی، فرهنگی و سنتی خودمان انجام دهیم، بی شک اثرگذار است.وی اظهار کرد: امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند امید به تحول و تغییر در ابعاد مختلف زندگی مردم است. وقتی امروز حرف از رشد اقتصادی در مدیریت می‌زنیم، منظور رشد بهره وری است. بی شک سرمایه گذاری داخلی و خارجی اولویت ما است، اما امروز تحول در حوزه بهره‌وری مهم‌تر از حوزه سرمایه‌گذاری است و اگر به دنبال رشد ۸ درصدی هستیم، ۳ درصد از آن در حوزه بهره وری است.قالیباف بیان کرد: بهره وری به معنای شایسته سالاری، عرضه داشتن و مدیریت درست است.

 

جوان اهل سنت استاندار کردستان شد
فاطمه مهاجرانی سخنگوی از انتصاب استانداران کردستان و کهکیلویه و بویر احمد خبر داد و گفت: آقای آرش زره لهونی از جوانان اهل تسنن به عنوان استاندار کردستان و آقای یدالله رحمانی به عنوان استاندار کهگیلویه و بویر احمد انتخاب شدند.آرش زره لهونی متولد ١٣٥٤ با مدرک تحصیلی دکترای اقتصاد بین‌الملل در سوابق خود فرمانداری جوانرود، مدیرعاملی هلال احمر استان کرمانشاه، و نمایندگی مجلس در دوره یازدهم از حوزه انتخابیه اورامانات، پاوه و جوانرود را دارد.وی در مجلس یازدهم در هر ۴ سال عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات بوده است.یدالله رحمانی متولد ۱۳۴۲ علاوه بر سابقه مدیریتی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان کهگیلویه و بویراحمد در استان بوشهر، ایلام و چهارمحال و بختیاری به عنوان رئیس سازمان برنامه‌ریزی سمت داشته است.رحمانی سال‌ها به عنوان معاون سازمان برنامه‌ریزی استان تهران و مدتی معاون استاندار فارس مغول به کار بوده است.وی همچنین سال‌ها به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت شهر‌های جدید ایران فعالیت داشته است.رحمانی در انتخابات مجلس دوازدهم کاندیدای شهرستان سمیرم بود.

واکنش کاخ سفید به اظهارات پزشکیان درباره مذاکرات هسته‌ای
سخنگوی کاخ سفید تصریح کرد: ما دیپلماسی را بهترین راه برای دستیابی به یک راه‌حل موثر و بلندمدت در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران می‌دانیم.«کارین ژان پی‌یر» سخنگوی کاخ سفید شامگاه سه‌شنبه در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر «مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه تهران مایل به مذاکره درباره برنامه هسته‌ای کشور است و پیش شرط‌هایی نیز برای آن تعیین کرد، گفت: ما همواره گفته‌ایم که دیپلماسی بهترین راه برای دستیابی به یک راه‌حل موثر و دائمی در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران است.مقام کاخ سفید در ادامه گفت: این چیزی است که ما در سه سال و نیم گذشته در مورد آن کاملاً ثابت بوده‌ایم و ما معتقدیم که داشتن این مکالمات دیپلماتیک وقتی در مورد روابط خود در سراسر جهان صحبت می‌کنیم، بسیار مهم است. با این حال، ما در حال حاضر از چنین چیزی بسیار دور هستیم.

ادعای واشنگتن‌پست درباره تماس آمریکایی‌ها با ایران درباره جنایت تل‌آویو در لبنان
براساس ادعای رسانه آمریکایی، مقامات واشنگتن سه‌شنبه از طریق «کانال‌های ارتباطی غیر رسمی» با ایران در تماس بودند تا اعلام کنند که ایالات متحده هیچ نقشی در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله لبنان نداشته است.در پی وقوع انفجارهای متعدد مرگبار از طریق پیجرها در لبنان و افشای توطئه رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به حزب‌الله، مقامات دولت «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا به سرعت تلاش کردند تا از حمله در لبنان فاصله بگیرند و مدعی شدند که از قبل هیچ اطلاعی به آنها داده نشده بود.به گزارش واشنگتن‌پست، برای رئیس‌جمهور آمریکا و «کامالا هریس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا هیچ زمانی برای اجرای عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله لبنان، بدتر از اکنون نبوده است؛ این تشدید وضعیت و خطر یک جنگ گسترده‌تر، کمتر از ۲ ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا رخ می‌دهد و ممکن است احتمال توافق آتش‌بس غزه و آزادی اسیران صهیونیست را نابود کند.طبق این گزارش، مقامات آمریکایی روز سه‌شنبه از طریق یک کانال ارتباطی غیر رسمی با ایران در تماس بودند تا اعلام کنند که ایالات متحده هیچ نقشی در این حمله نداشته است. به گفته آنها، در حال حاضر احساس دولت بایدن این است که حزب‌الله شوکه شده است و واکنش نظامی فوری نشان نخواهد داد.مقامات آمریکایی مدعی هستند که اگر حمله‌ای صورت گیرد، رژیم صهیونیستی می‌تواند خسارات وارده را مهار کند و در صورت لزوم، ایالات متحده به «دفاع» از این رژیم کمک خواهد کرد.این رسانه آمریکایی می‌نویسد، تمایل رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن شدیدتر به حزب‌الله نشان‌دهنده دیدگاه گسترده‌ای در میان صهیونیست‌ها است مبنی بر اینکه تل‌آویو نمی‌تواند از عهده جنگ فرسایشی طولانی‌مدت با اعضای گروه مقاومت لبنان برآید.

رایزن فرهنگی ایران در لبنان: وضعیت سفیر ایران بسیار خوب است
رایزن فرهنگی ایران در لبنان اعلام کرد وضعیت سفیر ایران در لبنان بسیار خوب است.«کمیل باقر» رایزن فرهنگی سفارت ایران در لبنان گفت: چند دقیقه پیش با مجتبی امانی، سفیر ایران دیدار کردم. شکر خدا وضعیت کلی وی و روحیه‌اش بسیار خوب است. تیم‌های پزشکان متخصص ایرانی که برای معالجه مجروحان لبنانی به این کشور رسیدند در کنار کادرهای پزشکی لبنان در صورت لزوم می‌مانند.

روزنامه عبری: قبل از انتخابات آمریکا، جنگی در جبهه شمال رخ نمی‌دهد
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نوشت به دلیل مخالفت دولت فعلی آمریکا که‌ می‌ترسد با بروز جنگ منطقه‌ای، آرای حامیان مساله فلسطین برای نامزد دموکرات خود را از دست بدهد، پیش از انتخابات ریاست جنهوری آمریکا، رژیم صهیونیستی به فکر جنگ گسترده‌تر علیه حزب‌الله لبنان در شمال فلسطین اشغالی نخواهد بود.«ران بن یشای» تحلیلگر این روزنامه در تحلیل مفصلی نوشت «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم اشغالگر و «یوآو گالانت» وزیر جنگ او روی لزوم بازگشت ساکنان شمال فلسطین اشغالی به منازل خود توافق نظر دارند و گالانت و سرویس امنیتی روی حمله بزرگتر برای توقف جنگ در غزه حساب نمی‌کنند یا ترجیح می‌دهند انعقاد توافق تبادل اسرا موجب توقف درگیری در شمال فلسطین اشغالی شود.

«تجارت» الزمات سفر رئیس جمهور به آمریکا را بررسی می‌کند

گروه سیاسی:یک نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: انتظار می رود در سخنرانی رئیس جمهور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل تمدن چند هزار ساله ملت ایران بروز و ظهور کرده و نقاط امید بخشی در این نشست مطرح شود.ذبیح الله اعظمی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اهمیت سفر رئیس‌جمهور به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، بیان کرد: روسای جمهوری اسلامی ایران در دوره‌های گذشته همواره به نیویورک سفر داشته و در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی داشته اند. عمدتا روسای جمهور در این نشست دیدگاه های خود را بیان می کنند؛ بنابراین حضور رئیس جمهور در این مجمع حائز اهمیت است. انتظار می رود بجای سخنرانی تنش زا، دیدگاه ها و نقاط امیدبخش مطرح شود.وی اظهار کرد: رئیس جمهور قبلی که موضوع گفت‌وگوی تمدن ها را مطرح کرد اظهاراتش در رسانه های دنیا در صدر اخبار قرار گرفت. ما ملت متمدنی بوده که سابقه چند هزار ساله داشته و انتظار می رود هم نقش موثر در نظم جهانی داشته و هم در صحبت های رئیس جمهور این مواضع بیان شود.
امیدوار هستیم در حاشیه این نشست رئیس جمهور دیدارهایی با ایرانیان ساکن خارج از کشور و نخبگانی که کشور را ترک کرده اند، داشته باشد. باید این نخبگان را برای بازگشت به کشور امیدوار کرد.نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی بیان کرد: از سوی دیگر سرمایه گذاران مقیم خارج بسیار مهم هستند باید آنان را ترغیب کرد تا به کشور بازگشته و در سرزمین مادری خود سرمایه گذاری کنند. رئیس جمهور با صداقتی که دارد می تواند به خوبی به این موضوع جامه عمل بپوشاند.وی تاکید کرد: تمام سران و روسای جمهور کشورهای مختلف در این نشست حضور دارند.
باید برنامه ریزی لازم برای دیدار با سران کشورهای مختلف در حاشیه این نشست انجام شود. یک دیدار کوچک ۱۰ دقیقه‌ای می تواند یک مشکل از کشور را حل کرده یا یک سرمایه را به کشور باز گرداند. این ها فرصت بسیار خوبی است که در این سفر وجود داشته و نباید آن را از دست داد. امیدوار هستم بعد از بازگشت رئیس جمهور شاهد خروجی این سفر برای مردم باشیم. در غیر این صورت فقط یک هزینه ای بر دوش ملت خواهد بود.
پزشکیان آثار تحریم‌های ظالمانه علیه ایران را تشریح کند
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز گفت:‌ از آقای پزشکیان به عنوان رییس قوه مجریه کشور انتظار داریم در سفر خود به نیویورک آثار تحریم‌های ظالمانه علیه ایران را تشریح کنند و نشان دهند کشورهایی که از انسان دوستی و حقوق بشر سخن می‌گویند، چگونه با تحریم‌ها در دشمنی با انسان‌ها قدم برمی‌دارند.رحمت الله نوروزی، نماینده مردم علی آباد کتول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اجتماعی در گفت‌وگو با ایسنا درباره سفر رئیس جمهور به نیویورک و مهمترین موضوعاتی که می تواند در سخنرانی خود در این سفر مطرح کند، اظهار کرد:‌ ملت ایران ملتی صلح طلب است و آقای پزشکیان این موضوع را باید به گوش جهانیان برساند. بر اساس دیدگاه قرآن و پیامبر اسلام (ص)، ملت ایران، ملتی با محبت و اهل تعامل و دیپلماسی است. همچنین با همه کشورهای دنیا به غیر از کشورهایی که با ما خصومت دارند، دنبال برقراری رابطه و تعامل هستیم. ملت ایران به دنبال جنگ و خونریزی در خاورمیانه و جهان نیست.وی ادامه داد:‌ از سوی دیگر رژیم صهیونسیتی را به رسمیت نمی‌شناسیم اما غیر از آن دنبال تعامل با باقی کشورهای دنیا هستیم. از آقای پزشکیان به عنوان رییس قوه مجریه کشور انتظار داریم در سفر خود به نیویورک آثار تحریم های ظالمانه علیه ایران را تشریح کنند و نشان دهند کشورهایی که از انسان دوستی و حقوق بشر سخن می‌گویند، چگونه با تحریم‌ها در دشمنی با انسان‌ها قدم برمی‌دارند.عضو کمیسیون اجتماعی مجلس تاکید کرد:‌ جنایات غرب در جنگ هشت ساله با ایران و حمله به هواپیمای مسافربری ایران و بمب‌های شیمیایی خردل از جمله اقدامات جنایت آمیز کشورهای استکبار در خاک جمهوری اسلامی ایران است. اینکه تجهیزات مورد نیاز در موضوعات درمان و دارو و دیگر زمینه ها به دلیل تحریم ها به ایران ارسال نمی‌شود خلاف انسانیت است و آقای رییس‌جمهور با این موارد را به روشنی در مقر سازمان ملل بیان کند.نوروزی در پایان با اشاره به اینکه دنیا باید بفهمد که روزهای جنگ جهانی اول و دوم گذشت و دیگر زمان قلدری نیست، گفت: منطق باید جای جنگ را بگیرد. امروز جنایتی که در غزه، یمن و سوریه در حال انجام است، باید متوقف شود. اینکه برای فردی در کشور ما در سال‌های ۸۸ و یا ۱۴۰۱ اتفاقی می‌افتد و رسانه‌های غرب آن را بازتاب می‌دهند و موضوعاتی خلاف واقع مطرح می‌کنند درحالی است که در کشورهای ذکر شده بدترین جنایات درحال وقوع است اما صدای کسی بلند نمی‌شود.

سیاست خارجی دنباله‌رو سیاست داخلی است
همچنین، محمدجواد حق‌شناس فعال سیاسی اصلاح‌طلب، درباره لازمه ادامه مسیر وفاق ملی در داخل و گسترش آن در میان کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی گفت: یک اصل پذیرفته شده‌ای در حکمرانی و به ویژه در حوزه سیاست و در رابطه میان سیاست خارجی و سیاست داخلی وجود دارد که سیاست خارجی همیشه دنباله‌رو سیاست داخلی است. به نوعی می‌توان گفت اگر ما در درون کشور از انسجام و رویکرد مبتنی بر مشارکت حداکثری و دولتی توأم با پشتوانه عموم جامعه، نخبگان و حوزه‌های قدرت برخوردار باشیم، طبیعتا دولت هم می‌تواند در عرصه سیاست‌ورزی در راستای تأمین منافع ملی از زبان قدرت خود استفاده کرده و در پیگیری منافع ملی در روابط خارجی دوجانبه و چندجانبه حرف او از استحکام و پشتوانه برخوردار باشد و هم اینکه طرف‌های خارجی وقتی به جایگاه و موقعیت مذاکره‌کننده ارشد سیاست خارجی شامل وزیرخارجه، مشاوران‌، معاونان و سفرا نگاه می‌کنند، حساب کار خودشان را کرده و به راحتی نمی‌توانند خارج از قاعده منافع ملی ایران، سیاستی را پیش ببرند.وی افزود: رویکردی که توسط آقای پزشکیان در پیش گرفته شده و راهبردی که ایشان به عنوان سیاست وفاق دنبال می‌کند که حداقل ما در فضای انتخاباتی به ویژه در مناظره‌ها و سخنرانی‌های دوران انتخابات شاهد بودیم و همچنین تعاملی که با مجلس به عنوان نهاد ناظر برقرار کرده و اینکه توانست بالاترین معدل رأی اعتماد را از مجلس بگیرد، نشان داد که مجموعه ارکان تصمیم‌گیر در نظام سیاسی و به ویژه حوزه اصلی قدرت، بنا را بر این گذاشتند که در این دوره چالش‌های داخلی را مدیریت کرده و دولت بتواند با توجه به فضایی که برای پیگیری مطالبات و مشکلاتی که در عرصه سیاست خارجی داریم بدون نگرانی از پشت‌سرش این موارد را حل و فصل کند.

سرمقاله

علی سرزعیم
اقتصاددان

اگر نگاهی به مسائل عمده کشور داشته باشی متوجه خواهیم شد که هر روز مشکلات گسترش می یابند؛ حتی دولت نیز در حل مسائل قدیمی از جمله آلودگی هوا و ترافیک نیز ناتوان است . اگر دولت نتواند مشکلات کشور را حل کند باعث نارضایتی عموم مردم خواهد شد ؛چرا که ناکارآمدی سیاست گذار قطعا به مشروعیت آسیب خواهد زد. باید نظام حکمرانی کشور جراحی شود ؛ دانشکده ها و موسسات تحقیقاتی باید بحران ها را قبل از ایجاد آن مطرح کنند و به دولت ارائه دهند. بی تصمیمی و عقب انداختن تصمیم گیری های اقتصادی از سوی دولت ؛ بسیار مشهود است که شاید بتوان گفت بخش قابل توجهی از مشکلات از این موضوع نشأت می گیرد. باید تئوری های فکری و ایده های محققان دانشگاهی با دستگاه ها وبخش های اجرایی که شامل وزرا و سازمان ها زیر مجموعه آنها را تشکیل می دهند، هماهنگ شود ؛اما در چندسال اخیر شاهد فاصله بسیاری میان این دو بخش بوده ایم. میزان اصطکاک بین وزارت خانه ها در چند سال گذشته رشد کرده است ؛ ترجیحات نظام کشوری در گذشته بر اساس ایدئولوژیک نگری بوده و پس از تحریم ها توجه دولت به بخش اقتصادی کشور باز شد. چهارچوب تحلیلی مشخصی در دستگاه های اجرایی به چشم نمی‌خورد ؛ اکثر افراد این سازمان ها علم اقتصادی درستی ندارد ؛باید به این علم توجه داشت ؛چرا که اقتصاد علم حکمرانی است. افراد تحصیل کرده در علم اقتصاد به دو دسته مارکسیسم و لیبرالیسم تقسیم می شوند ؛باید میان این دو دسته توازن ایجاد شود؛ در کشور اکثر اقتصاد دانان پیرو مکتب مارکسیسم هستند. بعد از دولت احمدی نژاد ضعف شدیدی در نظام کارشناسی کشور رخ داد؛که در چند سال اخیر برخی از اندیشکده ها ایجاد شدند تا این ضعف به مقدار قابل توجهی پوشش داده شود. مسئله ای که در هیات دولت به چشم می‌خورد این است که؛ تمامی وزرا از جمله وزیر بهداشت وزیر آموزش و پرورش هم در مسائل اقتصادی اظهار نظر می کنند. :مجلس نماد دموکراسی در تمام دنیا است اما مجلس صلاحیت تصمیم گیری درباره تمامی مسائل را نباید داشته باشد؛ فقط باید در مسائل کلان تصمیم گیری کند ؛این اصل در قانون که مجلس درمسائل جزئی می تواند دخالت کند باید حذف شود. قدرت مجلس در کشور بسیار است و باید این قدرت نسبت به قدرت قوه مجریه به توازن رسد؛ چرا که نمایندگان مجلس به راحتی می توانند وزیری را استیضاح کنند؛ اما دولت چنین قدرتی را نسبت به مجلس ندارد. فشار خبری و حواشی بسیاری از سوی رسانه ها بر سر وزرا و مسئولینی که می خواهند یک مسیر اشتباه و ناکارآمد را تغییر دهند ؛احساس می شود.ذهنیت ساختن راحت تر از تغییر و عوض کردن ذهنیت اشتباه است. ضعف در انجام کاری های اجرایی دولت بسیار است و بدنه دولت بسیار تضعیف شده ؛باید برای این موضوع به دنبال راه حلی بود. حتی اگر بهترین ایده‌ها وتفکرات را داشته باشیم ؛چنانچه بد اجرا شود نتیجه ای نخواهد داشت. جامعه باید از وزرا و مسئولین حمایت کند و دیدگاه فساد و رانت به این اشخاص نداشته باشند. خبرنگاران باید به وزرات خانه ها دعوت شوند و مورد توجه قرارگیرند تا تحت تاثیر دسته بندی ها و جبهه های مختلف سیاسی قرار نگیرند و مسائل کلی کشور برایشان حل شود.

یادداشت

محمود نجفی عرب
رئیس اتاق بازرگانی تهران

سهیه ارزی صنعت دارو و تجهیزات پزشکی تا حدودی تامین شده اما چالش اصلی کارخانجات داروسازی که تامین منابع مالی است همچنان برقرار است و دولت تعهدات مالی که به تامین اجتماعی و بیمه‌ها دارد را ایفا نکرده و در پی ایفا نشدن تعهدات دولت، سازمان تامین اجتماعی بدهی داروخانه‌ها و بیمارستان‌ها را نداده است...همچنین بسیاری از شرکت‌های پخش نتوانستند چک‌های خود را پاس کنند و این امر شرکت‌های تولیدی را با کسری نقدینگی مواجه کرده است، بانک‌ها نیز در این قضیه منقبض هستند و در واقع بیشترین استفاده از منابع بانکی را دولت برای مسائل جاری‌اش انجام داده و در نتیجه بیشتر منابع به شرکت‌هایی مانند شرکت بازرگانی دولتی ایران و پشتیبانی امور دام اختصاص یافته و یا صرف تسویه بدهی گندم‌کاران شده، در نتیجه سهم بخش خصوصی از منابع بانکی از سال گذشته تاکنون ناچیز بوده است. بزرگ‌ترین مشکل صنعت دارو و تجهیزات پزشکی کشور همچنان تامین نقدینگی است. البته وزیر با کمک رئیس جمهور از صندوق توسعه ملی حدود ۱۰۰ میلیون دلار برداشت کردند تا بتوانند معوقات پرستاران و پزشکان را پرداخت کنند و در همین حال بتوانند بدهی بیمارستان‌ها را به شرکت‌های تولید و توزیع دارو و تجهیزات پزشکی تامین کنند. بخش دارو واقعا حال خوبی ندارد و ما نگران کمبود دارو در فصل پیش رو به ویژه کمبود آنتی‌بیوتیک‌های تزریقی هستیم زیرا تقاضای بیمارستان‌ها برای این داروها در فصل سرما به دلیل ابتلا به امراض عفونی افزایش پیدا می‌کند. این ادعای توانیر که واحدهای تولید دارو و یا صنایع مرتبط با آن مشمول برنامه‌های مدیریت بار نیستند صحت ندارد.اصلا این طور نیست و شرکت‌های تولیدکننده دارو هم مانند دیگر شرکت‌ها در تابستان با قطعی برق مواجه بودند و واضح است که وقتی برق شهرک‌های صنعتی را قطع می‌کنند برق واحدهای دارویی هم قطع می‌شود. 

بعد از حمله تروریستی سایبری دیروز رژیم اشغالگر در لبنان، بزرگترین سؤال صهیونیست‌ها که نگران نوع و ابعاد پاسخ حزب‌الله هستند، این است؛ آیا آوارگان شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی می‌توانند به این شهرک‌ها برگردند؟
به گزارش تسنیم، روند درگیری‌ها در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی از 8 اکتبر سال گذشته میلادی که حزب‌الله به نبرد طوفان الاقصی ضد دشمن صهیونیستی پیوست، نشان می‌دهد که هر بار رژیم اشغالگر تجاوزات خود علیه لبنان و به‌ویژه غیرنظامیان این کشور را تشدید می‌کند، نوع و سرعت عملیات‌های حزب‌الله در پاسخ به این تجاوزات به‌شکل قابل‌توجهی افزایش می‌یابد و شدت آتش مقاومت لبنان در شمال اراضی اشغالی گسترده‌تر می‌گردد.

آیا با تروریسم سایبری، آوارگان صهیونیست به شمال برمی‌گردند؟
به همین دلیل است که بعد از جنایت تروریستی سایبری دیروز رژیم صهیونیستی در لبنان که منجر به شهادت بیش از 10 نفر و زخمی شدن 3000 تن شد، صهیونیست‌ها در وضعیت آماده‌باش قرار گرفته‌اند و پیش‌بینی می‌کنند که حملات حزب‌الله، این بار از حیفا هم فراتر رود و به قلب تل‌آویو برسد، به‌ویژه اینکه مقاومت لبنان ثابت کرده است مشارکت آن در نبرد طوفان الاقصی یک استراتژی بلندمدت است که هرگز متوقف نخواهد شد و همزمان با تشدید تجاوزات دشمن، پاسخ حزب‌الله نیز به همان اندازه شدت می‌یابد.
جنایت تروریستی سایبری دیروز رژیم صهیونیستی در منفجر کردن دستگاه‌های ارتباطی که آسیب شدیدی به غیرنظامیان لبنانی وارد کرد، بیانگر ورود این رژیم به مرحله جدیدی از جنایت‌ها و زیر پا گذاشتن همه خط قرمزهاست. این جنایتی که رژیم اشغالگر انجام داد، نشان می‌دهد مقامات صهیونیست به‌دنبال جنگ‌افروزی در کل منطقه هستند و می‌خواهند به‌هرترتیبی که شده آمریکا را هم وارد این جنگ کنند؛ زیرا بدون حمایت آمریکا بیش از چند روز در هیچ جنگی دوام نمی‌آورند.
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر و «یوآو گالانت» وزیر جنگ این رژیم و سایر مقامات صهیونیست، طی چند هفته گذشته تهدید به گسترش جنگ علیه لبنان با هدف بازگرداندن آوارگان ساکن شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی به این شهرک‌ها می‌کنند، اما سؤالی که محافل عبری بارها مطرح کرده‌اند این است؛ آیا جنگ موجب بازگشت آوارگان شمال می‌شود؟
همچنین بعد از حمله تروریستی سایبری دیروز دشمن صهیونیستی در لبنان، صهیونیست‌ها نگران تشدید حملات حزب‌الله در شمال اراضی اشغالی هستند و باز هم این پرسش میان آنها مطرح می‌شود؛ آیا ساکنان شمال می‌توانند به این شهرک‌ها برگردند؟
اما کسانی که با تحولات مربوط به نبرد طوفان الاقصی از نزدیک به یک سال گذشته تاکنون آشنایی داشته باشند، متوجه می‌شوند که رژیم صهیونیستی که از ابتدای این نبرد تهدید کرده بود لبنان را به عصر حجر برمی‌گرداند و بیروت را تبدیل به غزه دوم می‌کند، همواره در تلاش برای آتش‌بس با حزب‌الله از طریق تحرکات دیپلماتیک و فرستادن هیئت‌های آمریکایی و غربی به‌شکل مکرر به بیروت بود.

یک سال دست‌وپازدن‌های اسرائیل برای نجات از حملات حزب‌الله
بحث آوارگان شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی یک معضل پیچیده برای نتانیاهو و کابینه وی است و او تحت فشارهای شدیدی در این زمینه قرار دارد؛ زیرا طبق گزارش رسانه‌های عبری و آمریکایی، 250 هزار نفر از شهرک‌های شمالی اراضی اشغالی در پی عملیات‌های حزب‌الله طی حدود یک سال گذشته آواره شده‌اند و این شهرک‌ها کاملاً خالی شده و همه امور زندگی در آنجا فلج شده است.
بر این اساس، رژیم صهیونیستی در برابر تحولات نگران‌کننده و اوضاع متشنج شمال فلسطین اشغالی، از ابتدا به‌شکل پنهانی به گزینه دیپلماتیک متوسل شده بود و علاوه بر آمریکا و فرانسه، مقامات آلمانی را هم وادار به سفر به لبنان و متقاعد کردن مقاومت این کشور جهت پایان دادن به عملیات‌ها ضد اسرائیل کرده بود، اما هر بار با پاسخ منفی حزب‌الله مواجه شد.
شکست گزینه دیپلماتیک برای توقف عملیات‌های حزب‌الله ضد رژیم صهیونیستی به‌دلیل شکست مذاکرات آتش‌بس در غزه و در سایه پایبندی مقاومت لبنان به ادامه حملات خود تا زمان توقف جنگ علیه غزه، صهیونیست‌ها را واداشت تا به‌سمت گزینه تشدید محدود حملات نظامی با هدف وادار کردن مقاومت لبنان به عقب‌نشینی روی بیاورند و همزمان، آمریکا و غرب را برای ادامه تحرکات دیپلماتیک در لبنان تحت فشار قرار داده بودند.
ترور شهید «فؤاد شکر» فرمانده نظامی ارشد حزب‌الله در جریان حمله تروریستی ارتش صهیونیستی به بیروت که با شهادت شماری از غیرنظامیان لبنانی هم همراه بود، نقطه اوج جنایت‌های اسرائیل از ابتدای درگیری‌ها با مقاومت لبنان محسوب می‌شد. صهیونیست‌ها بعد از این جنایت تروریستی اعلام کردند که به‌دنبال گسترش جنگ نیستند و همه چیز به پاسخ حزب‌الله بستگی دارد.
همزمان با آن کمپینی توسط مزدوران رژیم اشغالگر در لبنان به‌سرکردگی «سمیر جعجع» رئیس حزب نیروهای لبنانی برای تحریک علیه مقاومت به‌راه افتاد و اسرائیل امیدوار بود حزب‌الله تحت‌تأثیر این شرایط، پاسخ جنایت این رژیم را ندهد یا اینکه مقاومت به‌عنوان عامل گسترش جنگ معرفی شود، اما حزب‌الله ابتدا عملیات‌های خود را در شمال فلسطین اشغالی به‌شکلی قابل‌توجه گسترش داد و بعد از آن در یک عملیات حساب‌شده، بزرگترین مقر جاسوسی رژیم صهیونیستی و یگان 8200 را در پایگاه گلیلوت در نزدیکی تل‌آویو هدف قرار داد، که طبق اطلاعات فاش‌شده توسط منابع اروپایی، 22 نفر از افسران و نظامیان ارشد اسرائیل در این حمله حزب‌الله کشته و 74 نفر هم زخمی شدند، البته در سایه سانسور نظامی شدید ارتش صهیونیستی، آمار تلفات واقعی این ارتش هرگز فاش نمی‌شود و انتظار می‌رود که تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها بیش از این باشد.

اسرائیل چگونه تعداد آوارگان خود در شمال را دوبرابر می‌کند؟
بعد از اصابت موشک یمنی به قلب تل‌آویو که صهیونیست‌ها را شوکه کرد و تیر خلاصی به بازدارندگی ازدست‌رفته این رژیم بود، اسرائیلی‌ها جنایات خود در لبنان را به‌عنوان بخشی از استراتژی دفاعی نظامی تشدید کردند، تا فرصتی برای توقف عملیات‌های حزب‌الله باشد و این حزب را وادار به عقب‌نشینی کند، در این میان انفجار پیجرها در لبنان شاید آخرین فشار رژیم اشغالگر در این زمینه باشد که سعی دارد آخرین شانس خود را هم امتحان کند.
صهیونیست‌ها می‌دانند که گسترش جنگ با لبنان در سایه گرفتاری اسرائیل در باتلاق غزه و کرانه باختری و همچنین محاصره این رژیم از سوی دیگر جبهه‌های مقاومت، به‌ویژه یمن، موجب می‌شود تل‌آویو عملاً در معرض حملات پی‌درپی 7 جبهه از هر سو قرار بگیرد که جبهه لبنان خطرناک‌ترین آنهاست؛ به‌ویژه اگر جبهه سوریه هم علیه اسرائیل به‌شکل رسمی باز شود.
ناظران امور معتقدند که تحرکات نظامی و تروریستی متعدد رژیم اشغالگر که جدیدترین آنها انفجار دستگاه‌های ارتباطی در لبنان بود، نه بازدارندگی ازدست‌رفته این رژیم را برمی‌گرداند و نه موجب بازگشت آوارگان شمال می‌شود؛ بلکه تعداد این آوارگان را دو برابر خواهد کرد و بحران شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی در سطوح مختلف عمیق‌تر می‌شود. در پایان همه چیز به تحولات چند روز آینده در جبهه‌های مختلف به‌ویژه غزه بستگی دارد و در صورتی که مذاکرات آتش‌بس همچنان در سایه مانع‌تراشی‌های نتانیاهو به نتیجه نرسد، اسرائیل به‌سمت جنگی چندجبهه‌ای حرکت خواهد کرد که عواقب فاجعه‌بار و نامعلومی دارد؛ جنگی که آمریکا به‌شدت نگران پیامدهای آن برای اسرائیل و منافع ایالات متحده در منطقه است و تحت هیچ شرایطی از این جنگ حمایت نمی‌کند.

گروه سیاسی: کارشناسان در نشست "رهنامه استراتژیک ایران در کریدور زنگه زور" معقتدند که کشورهای بزرگ در حال تخلیه ژئوپلتیکی ایران هستند و کشورهای همسایه نیز از این وضعیت در حال بهره برداری هستند. به گزارش تسنیم، نشست رهنامه استراتژیک ایران در کریدور زنگه زور با حضور کارشناسان منطقه و بین الملل در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد.

علایی: کشورهای بزرگ به دنبال تخلیه ژئوپلتیکی ایران هستند
حسین علایی کارشناس سیاسی در این نشست با بیان اینکه جمهوری آذربایجان با کمک ترکیه و سکوت روسیه قره باغ را پس گرفت و حالا تلاش می کند تا کریدوری را در منطقه قفقاز جنوبی ایجاد کند، اظهار داشت: آذربایجان برای اتصال به نخجوان به ارمنستان نیاز ندارد زیرا از ایران متصل می شود. مسیر ایران بسیار امن تر از ارمنستان است.
وی با اشاره به برنامه کشورهای بزرگ برای به حاشیه راندن ایران از مسیرهای ترانزیتی که آخرین آن پروژه جاده توسعه عراق است، اظهار داشت: ایران ظرفیت هاب شدن هوایی و دریایی منطقه را دارد اما با تحریم های اعمال شده، کمترین میزان پروازها در ایران انجام می گیرد. قدرتهای بزرگ و کشورهای همسایه به دنبال تخلیه ظرفیت ژئوپلتیکی ایران هستند. علایی ادامه داد: الان 2 موضوع اصلی در منطقه داریم؛ یکی جنگ کریدورهاست که همه آنها از خارج از ایران عبور کنند و دیگری تخلیه ژئوپلتیکی ایران است. وی با بیان اینکه اگر کشوری مورد نیاز تبادلات بین المللی نباشد، امنیت ملی آن به خطر می افتد، گفت: ما باید نیازهای خود با همسایگان را به هم پیوند بزنیم. خطر بزرگ برای ایران این است که هر ارتباطات جهانی که ایران می تواند در آن نقش داشته باشد به صفر برسد. این تحلیلگر نظامی امنیتی با ذکر این نکته که کشورهای دیگر اعم از منطقه ای و بین المللی نباید حس کنند که ایران در منگنه قرار گرفته است، اظهار داشت: اگر چنین تصوری کنند به دنبال گرفتن امتیاز می روند. روسیه در اوکراین به ایران احتیاج دارد اما در ماجرای زنگه زور و جزایر ایرانی علیه ایران رفتار می کند. علایی ادامه داد: احداث کریدور زنگه زور یعنی حذف ایران از مسیر کریدورها و ارتباط آینده با جهان آزاد است.

فریدون مجلسی: جغرافیا حکم می کند که ایران هاب زمینی و هوایی منطقه باشد
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین ایران نیز در این نشست گفت: جمهوری آذربایجان جزو جامعه فرهنگی ایران است و بنا بر این بین ما با آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق نباید مرزی باشد زیرا تاریخ مشترکی داریم. وی با اشاره به تلاش ها برای خروج ایران از مسیرهای ترانزیتی دنیا اظهار داشت: ایران دیر یا زود به هاب هوایی و زمینی منطقه تبدیل خواهد شد و این اتفاق خواهد افتاد زیرا جغرافیا اینطور حکم می کند.

شوری: امروز آذربایجان و ترکیه بازیگران اول قفقاز هستند و روسیه در درجه بعدی است
محمود شوری، معاون موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) نیز در این نشست درباره زنگه زور اظهار داشت: گفته می شود که فشار از سوی روسیه است اما باید واقع بینانه تر نگاه کرد. وی افزود: اکنون آذربایجان در توافق صلح خود با ارمنستان موضوع کریدور را خارج کرده و توافق شده که دو طرف فعلاً در این خصوص بحثی نداشته باشند. اگر توافق حاصل شود یعنی مرزهای 2 کشور به رسمیت شناخته شده و این یعنی بحث ها درباره تغییرات مرزی و ژئوپلتیک پایان یافته است. این کارشناس روسیه گفت: ارمنستان و آذربایجان به این سمت رفتند که یک شرکت بین المللی به جای نیروهای روسی، وظیفه امنیت کریدور را بر عهده بگیرد که دفترش در اروپا است و این موضوع باعث نگرانی روسیه شد. مسکو در پی همین موضوع، وارد ماجرا شد. شوری با اشاره به پیشینه حضور و نفوذ روسیه در قفقاز گفت: روسیه از سال 1992 تا 2008 در منطقه نقش هژمونیک داشت. در سال 2008 گرجستان از این مجموع خارج شد و تصور این بود که روسیه ضامن امنیت منطقه است. در سال 2020 این وضعیت تغییر کرد. از آن سال روسها روی کاغذ در منطقه حضور دارند اما جایگاهشان از وضعیت هژمون تبدیل به یک بازیگر درجه دو شده و آذربایجان و ترکیه بازیگران درجه یک شده اند. وی با بیان اینکه آذربایجان تا الان سرزمین خود را پس گرفته و در مرحله بعد می تواند خاک خود را به نخجوان متصل کند، اظهار داشت: در حال حاضر روس ها هستند که به ارمنستان فشار می آورند و آذربایجان نیاز به تلاش بیشتری نمی بیند و در هر صورت برنده این ماجرا باکو است. این کارشناس اوراسیا ادامه داد: برنام اروپا کاهش وابستگی به گاز روسیه است که این یعنی خفگی ژئوپلتیک برای روسیه و به همین دلیل تلاش دارد تا همچنان در قفقاز نقش آفرین باشد. شوری با بیان اینکه ارمنستان از سال 2018 با روی کار آمدن پاشینیان و سیاست های وی، کارکرد خود برای روسیه را از دست داده است، اظهار داشت: با وضعیت پیش آمده در اوکراین نیز، تمرکز روی ارمنستان در قفقاز هیچ منفعتی برای روسیه ندارد و به همین دلیل به سمت آذربایجان رفت. وی ادامه داد: روند امور به گونه ای نیست که روسیه همچنان بتواند بازیگر منطقه بماند. ترکیه و آذربایجان امروز در سمت روسیه هستند اما به معنای آن نیست که همواره در کنار روسیه باشند زیرا بازیگری مستقل خود را دارند. شوری درباره نقش روسیه در وضعیت کنونی ایران نیز گفت: روسیه هیچگاه موافق انتقال گازی ایران به ارمنستان و گرجستان و اتصال آن به اروپا از مسیر قفقاز نبوده است.

قهرمان پور: ترکیه برای تداوم رشد اقتصادی نیازمند قفقاز است
رحمان قهرمان پور استاد دانشگاه نیز در خصوص وضعیت ترکیه در قفقاز با اشاره به رشد اقتصادی این کشور طی یک دهه گذشته گفت: برزیل، ترکیه، آفریقای جنوبی و اندونزی، 4 کشوری هستند که از سال 2010 توانستند سطح قدرت خود را افزایش دهند. وی ترکیه را یک قدرت متوسط نوظهور خواند که حضور و نقش خود را در نقاط مختلف جهان افزایش داده است. این استاد دانشگاه با بیان اینکه ترکیه طی 20 سال گذشته در همه مناطق پیرامون حضور خود را تقویت کرده است، گفت: بخشی از این حضور به دلیل توسعه صنایع نظامی این کشور است. در سال 2016 بعد از کودتا، اردوغان به فکر افتاد تا ماموریتهای خارجی به نظامیان بدهد که هم قدرت نظامی خود در مناطق مختلف را افزایش دهد و هم نظامیان را مشغول کند تا کودتای دیگری شکل نگیرد. قهرمان پور مسئله قفقاز را برای ترکیه از چند نظر مهم خواند و اظهار داشت: یکی از آنها جلوگیری از کاهش رشد اقتصادی است که از طریق تبدیل شدن به مرکز انرژی منطقه و انتقال گاز روسیه و آذربایجان از طرف ترکیه به اروپا حاصل می شود. وی کانال استانبول را یکی دیگر طرح های بلندپروازانه اردوغان خواند که می تواند کالا را از دریای سیاه به مدیترانه برساند و محدودیتهای تنگه های بسفر و داردانل را ندارد و افزود: این موضوع به سود روسیه هم هست. این استاد دانشگاه ادامه داد: در ماجرای کریدور میانی، هم اروپا و هم کشورهای آسیای میانه منافع مشترک دارند. اتحادیه اروپا برای این کریدور 10 میلیارد یورو سرمایه در نظر گرفته است. قهرمان پور همچنین نگاه ترکیه به قفقاز را بخشی از نگاه استراتژیک این کشور به دنیا برای حفظ جایگاه خود به عنوان قدرت متوسط بین المللی خواند.

تجارت راهکارها و الزامات حذف ارز چندنرخی از اقتصاد ایران را بررسی کرد

گروه اقتصاد کلان: آیا تک نرخی شدن ارز در دولت چهاردهم محقق می شود؟ سال ست که در اقتصاد ایران دولت های مختلف وعده تک نرخی شدن ارز را داده اند اما نه تنها این وعده محقق نشده بلکه چندگانگی قیمت ارز سال به سال بیشتر هم شده است. به گزارش «تجارت»، اقتصاد ایران هر از چندگاهی با شوک های ارزی روبرو شده و روشی که برای مقابله با این شوک ها بکار گرفته، تعیین نرخ های چندگانه برای ارز بوده است تا بدین وسیله از اقشار آسیب پذیر حمایت کند. در مواقعی هم برخی متولیان اقتصادی و بانکی تصریح کرده اند که قیمت واقعی نرخ ارز را در بازار آزاد به رسمیت نمی شناسند اما این در حالی بوده است که همواره بازار آزاد و بخش واقعی اقتصاد خودش را به زندگی و سفره مردم و حتی سیاست های دولت تحمیل کرده است. در واقع چه سیاستگذار بازار آزاد را به رسمیت بشناسند و چه نشناسد، این بازار کارکرد خود را به عنوان بخش جدایی ناپذیر اقتصاد و تجارت کشور همواره خواهد داشت. در دولت های گذشته بعد از وقوع هر شوک ارزی دولت نرخ های دیگری برای ارز تعیین می کرد تا به وسیله آن واردات کالاهای اساسی را انجام بدهد و تورم ایجاد شده ناشی از افزایش نرخ ارز را مهار کند. این اتفاق از دولت دهم تا دولت سیزدهم به کررات رخ داده است. در سالیان اخیر و بعد از جهش ارزی که در اوایل دهه 70 شمسی اتفاق افتاد، شروع دهه 90 در زمان دولت محمود احمدی نژاد نخستین شوک بزرگ ارزی رخ داد. نرخ ارزی که از حدود 1000 تومان به 2500 و بعد 3000 هزار تومان افزایش یافت، در واقع در یک فاصله زمانی نسبتا کوتاه قیمت ارز تا سه برابر افزایش پیدا کرد. در آن زمان که تحریم های بانکی و نفتی غرب علیه ایران شروع شده بود، دولت نرخ ارز دولتی را تعریف کرد تا به این وسیله از سفره های مردم صیانت کند. در واقع می توان گفت که آغاز سیاست چند نرخی ارز از آن زمان در اقتصاد ایران به طور جدی و گسترده پایه گذاری شد، اتفاقی که دولت های بعدی هم به نوعی آن را تداوم دادند.
در دولت یازدهم شرایط بازار ارز به دلیل سیاست های انقباضی در آن زمان آرام گرفت و در چهار سال اول دولت حسن روحانی بازار ارز از ثبات نسبی برخوردار بود. در آن زمان حتی شرایط برای تک نرخی شدن قیمت ارز نسبت به گذشته مهیا تر شده بود، چرا که نرخ ارز بازار آزاد با نرخ مبادله ای ارز تا حدود زیادی با یکدیگر همراستا و نزدیک شده بودند اما این روند در دولت دوازدهم به کلی تغییر کرد. با شروع دور دوم تحریم های آمریکا و خروج ترامپ از برجام تحریم های بسیار سختی علیه اقتصاد و تجارت خارجی ایران اعمال شد، به طوری که قیمت ارز از اوایل سال 97 شروع به جهش کرد و در یک فاصله کوتاه از حدود 3500 تومان به نزدیکی 10 هزار تومان رسید. در آن زمان دولت دوازدهم در یک جلسه ای با حضور تیم اقتصادی و اعضای بلندپایه دولت سیاست ارز 4200 تومانی را تصویب کرد که عمر این سیاست به چهار سال رسید. ارز 4200 تومانی با حاشیه های فراوانی همراه بود و تا به امروز موافقان و مخالفان بسیاری هم دارد. از همان ابتدا کسانی که طرفدار بازار آزاد بودند از این سیاست به عنوان یک اشتباه بزرگ یاد می کردند و در مقابل زمانی که در سال 1401 دولت سیزدهم اقدام به حذف این ارز کرد، آن اقدام را عامل گرانی کالاهای اساسی و مصرفی مردم عنوان کردند. از این بابت هنوز اجماع نظری در مورد تداوم یا حذف ارز ترجیحی در اقتصاد ایران وجود ندارد. برخی کارشناسان همواره بر فسادزا بودن و ماهیت رانتی این ارز تاکید می کردند و معتقد بودند که این سیاست طی چهار سالی که به اجرا درآمد، باعث هدر رفت شدید منابع شد. در مقابل اما برخی دیگر بر این باور بودند که به رغم برخی آسیب ها، این سیاست ارزی توانست اقلام ضروری مانند گوشت و مرغ را با قیمت مناسب به دست مردم به ویژه اقشار آسیب پذیر برساند، در صورتی که بعد از حذف آن شاهد شوک تورمی در قیمت این اقلام ضروری بودیم. در این شرایط حالا دولت چهاردهم و سیاستگذار پولی در دو راهی حذف یا تداوم سیاست ارز ترجیحی قرار دارد. اگرچه دیگر ارز 4200 تومانی در اقتصاد و تجارت داخلی و خارجی ایران وجود ندارد اما نرخ های دیگری از ارز یارانه ای همچنان وجود دارد و به برخی بخش ها تخصیص داده می شود. وزیر اقتصاد مدتی پیش اعلام کرد که وزارت اقتصاد به دنبال سامان دهی بازار و حذف ارز چند نرخی است. به نظر می رسد که در این دولت هم کماکان سیاست تخصیص ارز ترجیحی و ارز ارزان به اقلام مهمی مثل دارو و تجهیزات پزشکی و احتمالا برخی نهاده های خوراکی ادامه داشته باشد اما محدودیت های موجود در بخش منابع مالی، دولت را مجبور خواهد کرد که تا حد امکان نرخ ارز یارانه ای را به ارز بازار آزاد نزدیک کند و در صورت ممکن این دو نرخ را یکسان کند. از این منظر باید در حدود 6 ماه یا یکسال آینده شاهد تغییر و تحولاتی در سیاست ارزی دولت باشیم. سیاستی که احتمالا با گذشته متفاوت خواهد بود. با این حال به نظر می رسد که به دلیل محدودیت های داخلی و خارجی سیاست تک نرخی شدن ارز به معنی واقعی کلمه همچنان یک رویا باقی بماند.

آمارهای جدید بانک مرکزی نشان می‌دهد

گروه اقتصاد کلان: عملکرد تولید ناخالص داخلی کشور در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ "با احتساب نفت" و "بدون احتساب نفت" به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵ به ترتیب به ۳۹۰۵.۱ و ۳۴۸۰.۵ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن به ترتیب با افزایش ۳.۲ و ۲.۵ درصدی همراه بوده است. همچنین رشد اقتصادی به قیمت بازار در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ در مقایسه با فصل اول سال قبل معادل ۴.۲ درصد افزایش یافته است. تحقق رشد اقتصادی ۳.۲ درصدی (به قیمت پایه) سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ در امتداد رشد اقتصادی ۴.۵ درصدی سال ۱۴۰۲ حکایت از تداوم رشد مثبت فعالیت های اقتصادی کشور دارد. به گزارش ایسنا، بر اساس محاسبات مقدماتی اداره حساب های اقتصادی بانک مرکزی، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه (به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵) در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ به رقم ۳۹۰۵.۱ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به فصل اول سال ۱۴۰۲، رشد ۳.۲ درصدی را نشان می‌دهد. رشد اقتصادی بدون نفت نیز طی دوره زمانی مذکور معادل ۲.۵ درصد بوده است. همچنین بر اساس محاسبات مخارج نهایی، نرخ رشد هزینه ناخالص داخلی به قیمت بازار طی فصل اول سال ۱۴۰۳ نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن معادل ۴.۲ درصد برآورد گردیده است. بررسی وضعیت سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی (به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵) مبین آن است که در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ "تشکیل سرمایه ثابت ناخالص" از رشد ۴.۶ درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن برخوردار شده است؛ به طوری که در دوره مزبور، رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در دو زیربخش اصلی "ماشین آلات" و "ساختمان" به ترتیب معادل ۰.۷ و ۷.۵ درصد بوده است.

مولفه های رشد اقتصادی در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳
بررسی عملکرد رشد اقتصادی بر حسب گروه فعالیت های اقتصادی (به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵) نشان می دهد، رشد تولید ناخالص داخلی در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ حاصل تحقق رشد مثبت ارزش افزوده در تمامی گروه های اصلی بوده است. لازم به توضیح است که در دوره مزبور، رشد محقق شده گروه های "نفت و گاز"، "صنایع و معادن"، " کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری " و " خدمات " نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن به ترتیب معادل ۹.۵، ۳.۶، ۳.۱ و ۱.۹ درصد است. همچنین خاطرنشان می‌سازد سهم گروه‌های مزبور از رشد ۳.۲ درصدی محقق شده در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ به ترتیب معادل ۱.۰، ۰.۸، ۰.۳ و ۱.۱ واحد درصد بوده است. در دوره مورد بررسی، ارزش افزوده بخش "صنعت" به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵ از افزایش ۳.۱ درصدی نسبت به سه ماهه اول سال ۱۴۰۲ برخوردار بود؛ به طور مشخص در این بخش، شاخص تولید کارگاه های بزرگ صنعتی ۱۰۰ نفر کارکن و بیشتر با اختصاص سهمی معادل ۷۰ درصد از ارزش افزوده بخش صنعت‏‏‏‏ نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن، رشدی معادل ۳.۵ درصد را تجربه کرد. بررسی عملکرد رشد شاخص مزبور (به تفکیک رشته فعالیت های صنعتی بر حسب کدهای ISIC دو رقمی) نشان می دهد که در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳ از مجموع ۲۴ گروه اصلی، ۱۴ گروه عمده (با ضریب اهمیت ۸۸.۱ در‏صدی از شاخص کل) از رشد مثبت تولید برخوردار بوده اند؛ از جمله صنایعی که بیشترین سهم را در رشد محقق شده این دوره داشته اند می توان به "صنایع تولید فلزات اساسی"، و " صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی " اشاره کرد.
بررسی تولید ناخالص داخلی برحسب اقلام هزینه نهایی در سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ نشان می دهد، "هزینه های مصرف نهایی بخش خصوصی" و "تشکیل سرمایه ثابت ناخالص" به قیمت های ثابت سال ۱۳۹۵ به ترتیب از نرخ‌های رشد ۰.۷ و ۴.۶ درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن برخوردار بوده اند که رشد محقق شده "تشکیل سرمایه ثابت ناخالص" در دوره زمانی مزبورعمدتاً متاثر از رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در هر دو زیربخش "ماشین آلات" و "ساختمان" به ترتیب معادل ۰.۷ و ۷.۵ درصد بوده است.

تجارت در گفت و گو با کارشناسان بررسی کرد

گروه مسکن و انرژی/ زهرا سلیمانی/راهبرد دولت چهاردهم برای حل معضل ناترازی بنزین چیست؟ این ابهامی است که این روزها بیش از هر گزاره دیگری در فضای عمومی و محافل اقتصادی کشور مطرح شده است. در پاسخ به این پرسش رییس جمهور و یاران نزدیکش اعلام کرده اند، هیچ تصمیمی را بدون «اقناع عمومی» و «اجماع نخبگانی »در خصوص تغییر قیمت بنزین یا هر تصمیم اقتصادی و راهبردی دیگری اتخاذ نمی کند. با توجه به تاکید دولت در خصوص اجماع نخبگانی در خصوص بنزین و سایر حوزه های اقتصادی و راهبردی، باید دید تحلیلگران، کارشناسان و استادان دانشگاهی در خصوص نحوه مواجهه با ناترازی بنزین چگونه می اندیشند و آیا دولت می تواند اجماع و تایید نخبگان در خصوص گرانی بنزین را به دست بیاورد؟

افزایش قیمت حامل های انرژی و تایید و تکذیب ها
برای نخستین بار در ایام انتخابات ریاست جمهوری بود که ویدئویی از صحبتهای مسعود پزشکیان( مرتبط با سال1400)منتشر شد که در آن از قیمت 20تا 25هزار تومانی بنزین دفاع کرده بود! پس از وایرال شدن این ویدئو، منتقدان اعلام کردند، دولت پزشکیان در صورت توفیق در انتخابات، قیمت بنزین و سایر حامل های انرژی را افزایش می دهد. نزدیکان پزشکیان اما این موضوع را تکذیب و اعلام کردند، پزشکیان هیچ تصمیمی را بدون اجماع نخبگانی و اقناع عمومی اتخاذ نمی کند. با پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری و در شرایطی که تصور می شد بحث گرانی بنزین، حداقل برای مدتی از دستور کار دولت منتخب خارج شده است، پزشکیان 6شهریورماه باز هم پرونده گرانی بنزین را در افکار عمومی باز کرد. رییس جمهور منتخب اعلام کرد، «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با قیمت دلار 50هزار تومانی بخریم و با نرخ دلار 10هزار تومانی به مردم بفروشیم.»در ادامه هرچند وزرای اقتصاد و نفت دولت فضای عمومی جامعه را مهیای گرانی بنزین ندانستند، اما عارف معاون اول رییس جمهور به نوعی صحبتهای پزشکیان را درباره بنزین تکرار کرد. با توجه به تاکید دولت بر استفاده از نظرات کارشنایان باید دید کارشناسان در خصوص مواجهه دولت نامعادله بنزین چه می گویند؟

پیمان مولوی:بنزین در ایران ارزان نیست
یکی از کارشناسان اقتصادی که استدلال موافقان افزایش قیمت بنزین را نوعی مغالطه می داند، پیمان مولوی است. مولوی درباره نحوه تصمیم سازی در خصوص بنزین و اینکه آیا نرخ بنزین واقعا در ایران ارزان است؟ می گوید: «برخلاف تصور برخی ، معتقدم قیمت بنزین نه تنها در ایران ارزان نیست، بلکه سرجمع هزینه های حمل و نقل در ایران بالاست و مردم ایران هزینه زیادی برای حمل و نقل خود صرف می کنند. مثلا خودرویی که در سایر نقاط جهان، 4تا 7هزار دلار به فروش می رسد در ایران به قیمت 50تا 60هزار دلار به فروش می رسد. از سوی دیگر خودروهای ایرانی استاندارد نبوده و بنزین زیادی مصرف می کنند. در واقع شهروند ایرانی ناچار است حجم بیشتری بنزین را برای یک مسافت مشخص صرف کند و اتفاقا پول بیشتری بپردازد.» او در ادامه یادآور می شود:« تجربه های اخیر ثابت کرده که تصمیمات مرتبط با بنزین تنها ابعاد مشخص در بازار انرژی یا حوزه اقتصاد کشور ندارد. بلکه هر نوع تغییر در این بخش، باعث بروز نوسان در مجموعه بازارها و اقلام و خدمات می شود. در واقع دایره اثرگذاری این نوع تصمیمات به طور مستقیم معیشت شهروندان را درگیر می سازد. به همین دلیل است که واکنش اقشار مختلف به این تصمیم همراه با حسایت و نگرانی فراوان است.بنابراین پیش از هر اقدامی در خصوص حامل های انرژی باید جوانب و زوایای مختلف آن سنجیده شود.» مولوی در تشریح ضرورت هایی که قبل از تصمیم گیری در خصوص حامل های انرژی و بنزین باید مد نظر قرار گیرد، خاطرنشان می کند:« در وهله نخست دولت باید زمینه واردات خودرو با تعرفه های پایین را برای عموم شهروندان فراهم کند. در گام بعدی، خودروهای فرسوده در کشور، می بایست با خودروهای استاندارد و ایمن جایگزین شود. استفاده از خودروهای برقی و هیبریدی گام دیگری است که می تواند به حل معضل ناترازی بنزین کمک کند. توسعه حمل و نقل عمومی، ضرورت دیگری است که منجر به کاهش مصرف بنزین در کشور می شود. اما مهمترین معضل در اقتصاد ایران که به همه حوزه ها از جمله نرخ بنزین سرایت کرده معضل تورم بالاست. هر اندازه که قیمت بنزین بالا رود، به دلیل تورم بالا و کاهش ارزش پول ملی، باز هم قیمت بنزین پس از مدتی در مقایسه با سایر کشورها ارزان خواهد بود. »

حسن مرادی:از تجربیات سایر کشورها استفاده شود
برخلاف پیمان مولوی که معتقد است، افزایش قیمت حامل های انرژی، نوعی مغالطه و فرافکنی است، حسن مرادی کارشناس حوزه انرژی به این نکته اشاره می کند که تداوم وضعیت فعلی در مصرف سوخت ، ایران را با مشکلات افزونتری مواجه می کند. مرادی در گفتگو با تجارت در خصوص معادله مصرف بالای انرژی در ایران می گوید:« بین 7تا 10میلیون لیتر قاچاق بنزین در ایران صورت می گیرد. کار از لنج و کشتی و سوخت بری گذشته و قاچاقچیان رسما از ایران به کشورهای همسایه لوله کشیده و بنزین را قاچاق می کنند. دلیل اصلی این امر به قیمت پایین بنزین در ایران و سود بالای آن برای سوداگران باز می گردد.» این کارشناس حوزه انرژی ضمن اشاره به تجربیات جهانی در این زمینه می گوید:« در مواجهه با ناترازی های اقتصادی باید از تجربیات سایر کشورها استفاده شود. ذر اغلب کشورها در مواجهه با این معضل اقدام به اصلاح الگوی مصرف انرژی و واقعی سازی قیمت سوخت می کنند رشد مصرف خودروهای برقی در جهان در راستای این مساله است. اما در ایران در برابر این ضرورت ، مقاومت می شود.» مرادی در پاسخ به این پرسش تجارت که برای بهبود ناترازی بنزین در ایران چه باید کرد؟ یادآور می شود:« افزایش وضعیت پالایشگاهی کشور و افزایش تولید یکی از راهکارهای افزایش ظرفیت ها و حل معضل ناترازی هاست. برای این منظور ایران به جذب سرمایه نیاز دارد. ایران نه تنها می تواند نیاز داخل به بنزین و سایر گونه های انرژی را تامین کند، بلکه می تواند به یک صادرکننده مهم در زمینه بنزین بدل شود. برای این منظور لازم است که ظرفیت پالایشگاهی کشور تقویت شود. ناگفته پیداست که جذب سرمایه های خارجی هم به حل معضل تحریم ها و بازگشت به بازارهای صادراتی بین المللی نیاز است.» او ادامه می دهد:« یکی از معضلات جدی این بخش کارت های شناور سوخت است. باید سهمیه هر فرد مشخص شده و در کارت مخصوص او قرار داده شود. در کنار این موارد دولت باید نظارت های خود را در نقاط مرزی افزایش دهد.» مرادی با اشاره به اینکه این موارد راه حل های مقطعی است می گوید:« در زمان مجلس ششم، طرح افزایش تدریجی قیمت بنزین مبتنی بر برخ تورم تصویب شد که متاسفانه مجلس هفتم این مصوبه را با طرح تثبیت قیمت ها، جایگزین کرد. طرح تثبیت قیمت ها باعث شد فنر قیمت انرژی در ایران فشرده شود و پس از مدتی به شکل ناترازی و ناهنجاری بروز کند.دولت چهاردهم اگر برای اصلاح الگوی مصرف انرژی در ایران جدی است ، باید راه حل های بلندمدت و کارآمد تدارک ببیند. واقعی کردن قیمت بنزین بی تردید یکی از این راه حل هاست.» بررسی نظرات و دیدگاه های فعالان اقتصادی و تحلیلگران حاکی از آن است که اغلب آنها معتقدند دولت قبل از تصمیم گیری در خصوص افزایش نرخ حامل های انرژی باید زمینه های ارتقای بهره وری، ورود خودروی ایمن و استاندارد، رفع تحریم ها، افزایش نظارت ها و آگاهی بخشی و...را در دستور کار قرار داده و از اتخاذ تصمیمات ناگهانی و خلق الساعه پیرامون موضوعی که به مستقیما معیشت شهروندان و نظم و نظامات بازارها را تحت الشعاع قرار می دهد، پرهیز کند.

دبیر انجمن علمی مهندسان راه و ساختمان در گفت و گو با تجارت تشریح کرد

گروه مسکن و انرژی/در شرایطی که شهر تهران و بسیاری از کلانشهرهای دیگر کشور به دلیل تراکم بالای جمعیت عملا ظرفیت ساخت و سازهای تازه را ندارند، احیای بافت های فرسوده، فرصتی است که در کنار سایر راهبردهای موثر مانند تمرکززدایی، ایجاد اشتغال در شهرهای کوچک و روستاها، توسعه کسب و کار آنلاین و...استفاده از آن می تواند ظرفیت های تازه ای را در حوزه مسکن برای کشورمان ایجاد کند. دبیر انجمن علمی مهندسان راه و ساختمان ایران با اشاره به همین ظرفیت ها در گفتگو با تجارت از ضرورت شناسایی، تخصیص منابع و احیای بافت های فرسوده در شهرها همچنین تهیه آمایش سرزمینی با محوریت مسکن سخن می گوید. عباس اکبر پور همچنین حضور افسارگسیخته اتباع غیر مجاز و تقاضای فزاینده آنها برای مسکن اجاره ای را یکی از دلایل اصلی بر هم خوردن عرضه و تقاضای مسکن ارزیابی می کند.
دبیر انجمن علمی مهندسان راه و ساختمان ایران در تشریح مشکلات حوزه مسکن ایران می گوید:« بسیاری از طرح های دولت های ایران در حوزه مسکن در واقع غیر واقعگرایانه و خیالی هستند. در جهان برای حل مشکلات مسکن به رویکردهای کارشناسی و تجربه های امتحان پس داده رجوع می کنند. در ایران اما ایده هایی چون مسکن مهر، مسکن اجتماعی، ساخت 1میلیون مسکن در هر سال، آپارتمان های 25متری، مطرح می شود که همگی تصوراتی محکوم به شکست هستند. »
این فعال بازار مسکن ادامه می دهد:«قبل از هر اقدامی دولت چهاردهم باید یک بررسی میدانی انجام دهد. جمعیت کشور از نظر سن، تحصیلات ، وضعیت اقتصادی و تاهل باید بررسی شود. باید فراوانی نیازهای مختلف در بخش مسکن احصا شود. در واقع ما آمایش سرزمینی در حوزه مسکن نداریم و نمی دانیم خانواده های فاقد مسکن چه نوع واحدهایی نیاز دارند. به این دلیل هر مسئول و مدیری از طن خود ایده های متفاوتی برای مسکن ارائه می کند.»
اکبرپور به معضل دیگری هم اشاره کرده و می گوید:«از سوی دیگر بین 8الی 15میلیون مهاجر افغانی در ایران وجود دارند که هر سال 1الی 2میلیون نفر هم بر حجم آنها فزوده می شود. این حجم انبوه مهاجران نظام عرضه و تقاضا در بازار مسکن را به هم می زنند. این بررسی ها میدانی در خصوص مسکن در ایران صورت نگرفته است» او یادآور می شود:« در یک چنین شرایطی هر دولتی که روی کار می آید یک نسخه متفاوت برای ساخت وساز مسکن ارائه می کند. مثلا یک مدیر از اهدای زمین رایگان صحبت می کند، مدیر دیگر از ساخت مسکن 25متری و نهایتا مسکن مهر، بدون تامین زیرساختها ساخته می شود. معتقدم در خصوص بازار مسکن ابتدا باید پردازش اطلاعاتی صورت گیرد و سپس اعتبارات لازم برای ساخت و ساز مشخص شود. »
اکبر پور در پاسخ به این پرسش تجارت که این منابع باید از چه طریقی تامین شوند؟ می گوید:« بخش اصلی تامین سرمایه های این حوزه باید از طریق جذب سرمایه های خارجی تامین شود. کشورهایی چون ترکیه، گرجستان و امارات و..با تکیه بر سرمایه گذاران خارجی در حوزه مسکن اقدامات مناسبی صورت داده اند. باید دید در ایران چه کمبودهایی وجود دارد که سرمایه های خارجی به آن ورود نمی کنند.»
دبیر انجمن علمی مهندسان راه و ساختمان یادآور می شود: « باید شرایط اعتماد و اطمینان را برای سرمایه گذار فراهم کرد تا او برای سرمایه گذاری در حوزه مسکن رغبت کند. نظام مهندسی ایران یک مجموعه صنفی بزرگ است. دولت چهاردهم باید از ظرفیت های این مجموعه بهره لازم را ببرد تا این مهندسان در قالب تعاونی های بزرگ فعالیت کنند. در ادامه این مهندسان باید سهامدار شوند و در امر مسکن سرمایه گذاری کنند.»
اکبرپور در بخش پایانی اظهاراتش می گوید:«: شهرها و کلانشهرهای کشور دیگر تاب ساخت و سازهای جدید را ندارند؛ بافت های فرسوده فراوانی در تهران و سایر شهرها وجود دارند. این بافت ها باید شناسایی شده و ساخت و سازها در بافت های فرسوده صورت گیرد. بلند مرتبه سازی و انبوهس ازی باید با تمرکز بر بافت های فرسوده انجام شود. دولت از این طریق هم قادر است مشکل مسکن را حل کند و هم اشتغالزایی قابل توجهی انجام شدهد. اقتصاد مسکن قادر است نیمی از اقتصاد ایران را شکل دهد.»