محمد مخبر مشاور و دستیار رهبری شد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی محمد مخبر را به عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب و وظیفه ایشان را امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسایی و بکارگیری نیروهای جوان و نخبه جهت کمک به دستگاههای مختلف، تعیین کردند. متن حکم حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب به این شرح است:
جناب آقای دکتر محمد مخبر دام توفیقه
با عنایت به خدمات متعهدانه و تأثیرگذار جنابعالی در عرصههای مدیریتی و اقتصادی بویژه در دولت شهید رئیسی و سیاست درست و مدبرانه بکارگیری نخبگان و جوانان پرانگیزه و تلاشگر در اجرای طرحهای گوناگون، شما را به عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب می کنم. انتظار میرود در امتداد سیاست مزبور، شناسایی نیروهای جوان و همکاری با آنان را با برنامهریزی منطقی، پی گرفته و در کمک به دستگاههای دولتی و غیره از آن بهرهبرداری نمائید.
توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۲ مهر ۱۴۰۳
هشدار فرمانده سابق سنتکام درباره توانایی موشکی ایران
فرمانده پیشین سنتکام با تاکید بر اینکه «پایگاههای آمریکا در منطقه در برابر موشکهای ایران آسیبپذیر شدهاند» خواستار بازنگری در موقعیت این پایگاهها شد. ژنرال «فرانک مککنزی»، فرمانده سابق سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده در منطقه) در گزارشی هشدار داد با پیشرفت ایران در توانمندیهای تسلیحاتیاش، پایگاههای آمریکایی در منطقه غرب آسیا در برابر موشکهای این کشور آسیبپذیر شدهاند. او که اکنون یکی از اعضای ارشد «موسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا» به شمار میآید در این گزارش تصریح کرد: استراتژی پایگاههای ما قدیمی است و برای مقابله با تهدید مرکزی در منطقه، یعنی ایران، موقعیت ضعیفی دارد. با ایجاد یک شبکه پایگاه غربی منعطف برای تجهیزات هوایی آمریکا، ما توانایی ایران برای هدف قرار دادن نیروهایمان و افزایش هزینه تهاجم را پیچیده خواهیم کرد.
مککنزی در ادامه تاکید کرد برخی پایگاههای ایالات متحده در قطر، امارات و بحرین که در نزدیکی ایران قراردارند، اکنون بهعنوان نقاط ضعف آمریکا در منطقه
محسوب میشوند.
گروه سیاسی: مسعود پزشکیان رئیسجمهور کشورمان برای شرکت در هفتادونهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دیروز دوشنبه (2 مهر) وارد نیویورک شد. پزشکیان در در بدو ورود به فرودگاه جان اف کندی نیویورک اظهار کرد: آنچه مشخص است، پیامی است که از طرف کشورمان برای صلح و امنیت داریم و تحقق شعار امسال سازمان ملل مبنی بر صلح و آینده توأم با توسعه برای همه مردم است. متأسفانه فعلاً دنیایی که در آن زندگی میکنیم، به این شکل نیست؛ استانداردهای دوگانه وجود دارد، یک عده خوبند و عدهای هم بدون دلیل بدند؛ درنتیجه مشکلاتی که میبینیم به وجود میآید.
به گزارش «تجارت»، همزمان با این اظهارات مسعود پزشکیان، سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان طی اظهاراتی از امکان شروع جدیدی از مذاکرات رفع تحریمها در نیویورک سخن به میان آورد و خاطرنشان کرد: ما باید قبول کنیم که نسبت به سه چهار سال پیش تحولات عمدهای در عرصه بینالملل رخ داده که وضعیت حاصل را بسیار پیچیدهتر از گذشته کرده و شرایط پیچیدهای است ولی امیدواریم که در این شرایط سخت، حداقل یک شروع دوبارهای برای مذاکرات را داشته باشیم. در این سفر بنده و همه همکارانم همه توان و تجربه خود را به کار خواهیم بست و امیدواریم خداوند هم عنایت کند تا بتوانیم مسیرهای جدیدی را باز کنیم. متعاقب این اظهارات حالا این پرسش جدی مطرح شده که رئیسجمهور در جریان حضور در نشست سالانه سازمان ملل چه محورهایی را در سیاست خارجی ایران مورد بحث قرار میدهد؟ آیا امکان گشایش در عرضه مذاکرات غرب با ایران وجود دارد؟ «تجارت» در راستای بررسی این مسائل مهم با قاسم محبعلی، مدیر کل سابق وزارت امور خارجه گفتوگو داشته است.
صرف حضور در نیویورک نمیتواند همراه با دستاورد باشد
قاسم محبعلی، در ارتباط با حضور مسعود پزشکیان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «در ابتدا باید دو مساله از یکدیگر تفکیک شوند. اول اینکه حضور در مجمع عمومی سازمان ملل یک امر روتین است که طی آن روسای دولتها سخنرانی کرده و مواضع کشورشان را در آنجا بیان میکنند. نکته دوم این است که آیا در نیویورک فرصت لازم برای گفتوگو و مذاکره با سران کشورهای دیگر وجود دارد؟»
وی افزود: «موقعیت ایران یک موقعیت خاص است. اساسا باید توجه داشت که گفتوگوی هیات ایرانی با سران برخی از کشورها عملا هیچ دستاورد و تاثیری برای تهران نداشته و ندارد. بنابراین نکته مهم این است که مذاکرات درباره مسائل مهم و حیاتی برای کشورمان صورت بگیرد. برای نمونه اینکه با سران کشور کویت درباره موضوع میدانی گازی آرش گفتوگو صورت بگیرد؛ یا این که درباره مساله جزایر سهگانه در نیویورک با امارات گفتوگو صورت بگیرد اهمیت دارد. در سطحی دیگر حضور در نیویورک زمانی ارزشمند است که با کشورهای اروپایی درباره برجام و مسائل حلنشده ایران با غرب گفتوگو صورت بگیرد.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در بخشی دیگر از گفتههای خود با اشاره به اینکه موضوع خاص در سیاست خارجی ایران گفتوگو با آمریکا درباره تنشهای انباشته شده در چند دهه گذشته است، تصریح کرد: «اینکه میان تهران و واشنگتن در نشست اخیر سازمان ملل مذاکراتی مقدماتی صورت بگیرد بسیار حائز اهمیت است. در غیر این صورت صرف سخنرانی کردن رئیسجمهور همانند آنچه که در سالهای گذشته شاهد بودهایم، نمیتواند دستاوردی داشته باشد.»
آغاز مذاکرات ایران با غرب در آینده نزدیک ممکن نیست!
مدیر کل سابق وزارت امور خارجه در بخشی دیگر از اظهارات خود پیرمون اظهارات سید عباس عراقچی درباره آمادگی ایران برای آغاز مذاکرات جدید تاکید کرد: «باید توجه داشت هر گونه ورود به مذاکرات جدید، نیازمند برخی مقدمات است. در ابتدا باید تقسیم کار لازم در گفتوگوهای ابتدایی صورت بگیرد و هر یک از طرفین به این جمعبندی برسند که آیا فضا برای آغاز دور جدید مذاکرات وجود دارد یا خیر. این موضوع بسیار زمان بر است و حداقل در نشست اخیر ممکن نیست. امکان گفتوگو میان هیات ایرانی با سران کشورهای اروپایی وجود دارد اما مذاکره صورت نخواهد گرفت. تمامی طرفین باید مواضع طرف مقابل را مورد ارزیابی قرار بدهند و هر طرف به این جمعبندی برسد که آیا طرف مقابل آمادگی آغاز مذاکرات جدید را دارد.»
وی افزود: «آمریکا به عنوان طرف اصلی مذاکره ایران با غرب، در وضعیتی خاص قرار دارد. این کشور تا 45 روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری را برگزار میکند. میان این که دونالد ترامپ رئیسجمهور شود یا کامالا هریس تفاوت بسیار عمیقی وجود دارد. هر یک از این افراد دیدگاه خاص خود را درباره مذاکره با ایران و حتی اسرائیل دارند. بنابراین در کوتاه مدت یا آنچنان که گفته میشود، در نشست اخیر سازمان ملل مذاکراتی صورت بگیرد.
مذاکرات جدید ایران و غرب محدود به برنامه هستهای نخواهد بود
محبعلی در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «مذاکرات ایران با غرب حول 4 مساله است که عبارتند از: پرونده هستهای، سیاست خاورمیانهای، حقوق بشر و بحران اوکراین. هر گونه مذاکره جدید مین ایران و غرب به طور حتم به صورت مجزا به موضوع انرژی هستهای اختصاص ندارد بلکه تمامی این موضوعات مهم به طور همزمان مورد مذاکره قرار میگیرد.» وی افزود: «در یک سوی ماجرا غربیها به طور حتم قصد دارند مواضع ایران را درباره موضوعات هستهای، برنامه موشکی، جنگ غزه و جنگ اوکراین مورد ارزیابی قرار دهند. در سوی مقابل نیز ایران، به سنجش اراده غرب برای رفع تحریمها و کاهش تنشها با ایران میپردازد. در این میان نکته حتمی این است که هر دو سوی ماجرا از تنشزدایی و مذاکره استقبال خواهند کرد اما نرمش بزرگ از سوی هر یک از طرفین میتواند بسیار دشوار باشد. لذا میتوان با صراحت تاکید کرد که مسیر مذاکره بسیار دشوار خواهد بود و مجمع عمومی سازمان ملل فقط میتواند مقدمهای برای گشودن باب مذاکره باشد.»
جلیل جلالی فر
کارشناس مسائل تجاری
بازار ارز توافقی یا همان بازار دوم، مزایای مختلفی دارد؛ بطوریکه میتواند با نرخی بالاتر از نرخ نیمایی تاثیر زیادی بر توسعه عملکرد تجار و فعالان اقتصادی در بخش تولید و صادرات داشته باشد. ما به عنوان فعالان اقتصادی به دلیل تعهدات ارزی، مسایل و مشکلات مختلفی را در اعلام قیمت نهایی کالای خودمان داریم. در واقع، چون قیمت تمام شده ما نسبت به رقبای خارجی بسیار بالاتر است، نمیتوانیم صادرات زیادی داشته باشیم که مطمئنا بازار ارز توافقی میتواند مشکلات ما را تا حد زیادی کاهش دهد. جلوگیری از مصرف منابع ارزی در فعالیتهایی مثل قاچاق، خروج سرمایه و دیگر فعالیتهای مجرمانه با افزایش عمق بازار رسمی ارز حایز اهمیت است. این موضوع از جمله دستاوردهای مهم تالار ارز توافقی خواهد بود. البته دولت هم میتواند تمامی تصمیمات و مسئولیت تامین و تخصیص ارز برای برخی از کالاها را به تالار ارز توافقی بسپارد تا در این بخش هم گام بزرگی در راستای توسعه صادرات برداشته شود. ایجاد اطمینان خاطر در راستای پیش بینی پذیر کردن بازار میتواند به صادرکنندگان این توان را بدهد که قیمت نهایی محصول خود را با نرخی که در تالار ارز توافقی اعلام میشود، تنظیم کند. مطمئنا، چون نرخ تالار، بالاتر از نرخ نیمایی است؛ تجار، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان نیز دیگر دغدغه تامین و تخصیص ارز را ندارند و با اعتماد و اطمینان حداکثری به روند تولید و صادرات میپردازند. با ایجاد تالار ارز توافقی شاهد عرضه ارز بیشتری خواهیم بود که این موضوع میتواند کمک بزرگی در روند کنترل و مدیریت نرخ ارز به بانک مرکزی باشد. قطعا با این شرایط دیگر نیاز نیست بانک مرکزی مانند گذشته برای مدیریت بازار، اقدام به ارزپاشی کند، چراکه تعادل خوبی در رابطه عرضه و تقاضا بوجود آمده است. بدین ترتیب ما به اجرای سیاست نرخ شناور ارز در اقتصاد ایران نزدیکتر شده و در واقع به همان نقطه ایده آل خواهیم رسید. وقتی عرضه و تقاضا بطور متعادل افزایش پیدا کند و عرضه پاسخگوی تقاضا باشد، شفافیت هم حاکم خواهد شد. در مجموع باید راه اندازی تالار ارز توافقی را سیاست درست و مهمی دانست که میتواند تاثیر مثبتی بر روند تجارت و صادرات کشور داشته باشد. مشروط بر آنکه بانک مرکزی هم با جدیت همیشگی در اجرای سیاستهای خود در این خصوص عمل کند.
مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل بینالملل
روابط ایران با نظام بینالملل بعد از انقلاب اسلامی در گستره نگرشهای گوناگون گفتمانی ناشی از انقلاب ۵۷ بیشتر رویکردی اصطکاکی داشته و به دلیل این رویکرد اصطکاکی تقابل ایران با عناصر اصلی سازنده نظام بینالملل با مرکزیت آمریکا فزونی گرفته است. پزشکیان با .ادبیات جدیدی وارد جایگاه ریاستجمهوری شده است. رئیسجمهور در عرصه داخلی تلاش دارد خالصانه با مردم سخن بگوید، و در نشست اخیر خود با خبرنگاران هم اعلام کرد با هیچ دولتی سر دعوا ندارد و می خواهد گسترش دهنده معانی دیگری در عرصه ریاستجمهوری باشد. جمهوری اسلامی ایران باید جهتگیری سیاست خارجی خود را بر مبنای گفتمان «سلام» در درون و «صلح» در بیرون تنظیم کند، به این معنا که در عرصه داخلی «وفاق ملی» ایجاد کند، و با مدنظر قرار دادن امنیت بینالمللی، منادی صلح و ثبات در منطقه و جهان برای توسعه در حوزه فعالیتهای بشری باشد.
اگر پزشکیان بتواند منادی وفاق در درون و صلح با بیرون باشد میتواند زمینهساز گام مهمی در جهت اهمیت بخشیدن به توسعه ملی باشد. این یک گفتمان واقع گرایانه برای ایجاد قدرت ملی در راستای توسعه ایران است. در دورههای قبل هم بسیاری از کشورهای متمایز دور و نزدیک به جمهوری اسلامی با روسای جمهور ایران دیدار کردهاند؛ از جمله رؤسای جمهور کشورهای اروپایی، آسیایی، و کشورهای دوست جمهوری اسلامی در آسیا و اروپا و سایر نقاط جهان با روسای جمهور ایران دیدارهای مستقیم داشتهاند، اما سطح این دیدارها بستگی به نوع عملکرد تهران در قبال نظام بینالملل دارد. در گذشته حتی تلاشهایی انجام شد تا رؤسای جمهور آمریکا با رؤسای جمهور ایران دیدار کنند. البته هر دیداری به معنای موفقیت برای روسای جمهور قبل نبوده است و هر دیدار برای پزشکیان هم میتواند در برگیرنده این معنا باشد، مگر آنکه آن دیدارها موجب ایجاد و تسریع در ارتباطهای دو یا چند جانبه برای حل مسائل اصلی ایران در نظام بینالملل شود. سفر پزشکیان و نوع گفتو گو و موضعگیریهای او میتواند فضای موجودی را که انبساط خاطری برای مردم فراهم آورده است مورد تأکید بیشتر قرار دهد و از این فضا در جهت مانایی این انبساط خاطر استفاده کند.
نظارت در بیمه مرکزی ضعیف است
وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: امروز نظارت در بیمه مرکزی ضعیف شده است و ما نیازمند اصلاح در معیارهای توانگری بیمهای هستیم. به گزارش ایسنا، عبدالناصر همتی در آیین تکریم و معارفه رئیس کل بیمه مرکزی در ابتدا به حادثه معدنچیان طبس اشاره کرد و گفت: حادثه رخ داده برای معدنچیان در طبس فاجعه بدی بود. امروز زندگی کارگران تحت فشار است. ارزش افزوده اقتصادی کشور به واسطه کاسبان تحریم در حال خروج از کشور است و در این میان زندگی کارگران هیچ نفعی از این موضوع نمیبرند و امیدوارم شرایط اقتصادی کشور به ویژه کارگران بهتر شود. وی در ادامه در رابطه با وضعیت فعلی صنعت بیمه در کشور گفت: بازار و صنعت بیمه متاثر از وضعیت اقتصادی کشور است و در شرایطی که رشد اقتصادی کشور بالا نیست نباید انتظار رشد بالا از صنعت بیمه داشت چرا که رفاه اقتصادی مردم منجر به افزایش بیمهها میشود وقتی شرایط زندگی سخت باشد مردم تنها به سمت بیمههای اجباری میروند. وزیر اقتصاد خاطرنشان کرد: ما امروز نیازمند رشد اقتصادی بالا هستیم و طبق قانون برنامه هفتم توسعه باید به رشد ۸ درصدی برسیم با این حال امروز منابع ما تامین کننده رشد اقتصاد هشت درصدی نیست. همتی در ادامه به شاخص ضریب نفوذ بیمه اشاره کرد و گفت: امروز ضریب نفوذ بیمه تازه به عملکرد ۷ الی ۸ سال پیش بازگشته است و این به خاطر وضعیت اقتصادی است.
شرکتهای بیمه باید پرداخت درست و به موقع داشته باشند
رئیس کل بیمه مرکزی در تشریح برنامهها و اولویتهای بیمه مرکزی گفت: اولویت اصلی ما در بیمه مرکزی موضوع نظارت است. به گزارش ایسنا پرویز خوش کلام خسروشاهی در مراسم معارفه خود که با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی و برخی از مدیران شرکتهای بیمهای برگزار شد، گفت: رویکرد جدید ما در بیمه مرکزی افزایش رضایت مردم و جامعه به صورت معنادار به صنعت بیمه است. وی افزود: آنچه اولویت اصلی ما است مسئله نظارت است. بیمه مرکزی سه محور نظارت، توسعه و بیمهگری را بر عهده دارد با این حال اولویت اصلی بیمه مرکزی موضوع و محور نظارت است. رئیس کل بیمه مرکزی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از برنامههای ما افزایش توانگری و کنترل رفتارهای شرکتهای بیمهای در بازار و صنعت بیمه است. اگر توانگری شرکتهای بیمهای افزایش یابد بدون شک این شرکتها در پرداخت ها بازدهی مناسبی دارند. خسروشاهی افزود: بیمه مرکزی به دنبال افزایش رضایت اجتماعی است و شرکتهای بیمهای به دنبال کسب سود و منفعت خود هستند. با این حال وظیفه ما ایجاد تعادل حوزه رضایت اجتماعی و جلوگیری از ضرر و زیان شرکتهای بیمه است. وی ادامه داد: امروز باید ارتباط بیمه مرکزی با مصرف کنندگان صنعت بیمه کم هزینه شود ما از ظرفیت نهادهای صنعتی در این رابطه حداکثر بهره را میبریم.
گروه اقتصاد کلان: به طور کلی در تمامی دنیا به عنوان سیاستگذار پولی و مسوول مهار تورم شناخته می شود. بانک های مرکزی به طور معمول با توجه به استقلالی که از دولت ها دارند تلاش می کنند که از مسیر یک سیاستگذاری پولی در هماهنگی با سیاست مالی تورم را به سمت نزولی شدن هدایت کنند. در ایران اما شرایط تا حدود زیادی متفاوت است. به گزارش «تجارت»، در واقع به دلیل اینکه بانک مرکزی در سالیان گذشته در ایران از اختیارات لازم در سیاستگذاری برخوردار نبوده و معمولا تحت تاثیر خواست دولت ها تصمیم گیری کرده است برای مهار تورم به چالش جدی خورده است. از این منظر پارادایم حاکم بر تصمیم سازی های اقتصادی از سوی نهاد سیاستگذاری پولی مستلزم تغییر است. در سال های گذشته دولت ها بارها وعده اصلاح ساختارها و رویه ها در بانک مرکزی را داده اند. در حال حاضر اما باید دید که دولت چهاردهم برای سامان دهی بازار پول و نظام بانکی چه برنامه و تدبیری را در به اجرا خواهد گذاشت. در این خصوص حسین عبدهتبریزی؛ اقتصاددان با بیان این که بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند مشکلات و چالشهای نظام اقتصادی ایران را حل کند، گفت: کنترل نسبی نرخ ارز در چند ماه اخیر نیز یک دستاورد به شمار میآید و این سیاستها باید ادامه یابد. دولت جدید نیز باید با هماهنگی همه نهادها، این سیاستها را تداوم بخشد و در عین حال فشارها را کاهش دهد تا جریان پول بیشتری به کسبوکارها برسد و نرخ رشد اقتصادی نیز افزایش یابد. وی با تاکید بر اینکه برقراری آرامش در بازار ارز شایسته تقدیر است، گفت: قطعاً اینکه بانک مرکزی توانسته آرامشی در بازار ارز ایجاد کند، یک موفقیت برای این نهاد است این اقتصاددان افزود: سیاستگذار پولی به دنبال ایجاد تعادل است و نمیتواند به طور ناگهانی نرخ تورم را از ۴۵ درصد به تکرقمی کاهش دهد. با این حال، بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند مشکلات و چالشهای نظام اقتصادی ایران را حل کند. عبدهتبریزی ادامه داد: سیاستگذار پولی به دنبال برقراری تعادل است، یعنی تعادل بین کنترل نرخ تورم و حفظ حیات کسبوکارها. در این زمینه میتوان گفت که این کنترل با چالشهایی مواجه است: اول اینکه آیا این نرخ پایدار خواهد بود و دوم اینکه آیا میتوانیم به تدریج فشار بر تأمین مالی کسبوکارها را کاهش دهیم و اجازه دهیم اقتصاد بیشتر حرکت کند؟ وی افزود: ۱۰۰ درصد، اگر شما بتوانید نقدینگی را کنترل کنید، تورم آرام میگیرد و در این مورد شکی نیست. اما مسئله این است که اداره اقتصاد تنها به سیاستهای پولی وابسته نیست. به گفته این اقتصاددان، سیاستگذار پولی باید تعادل را برقرار کند و در کنار آن، سیاستگذاران مالی نیز باید در این مسیر تلاش کنند. اصلاح وضعیت تورم در ایران و کنترل نقدینگی باید به صورت ساختاری و پایدار انجام شود. برای مثال، کسری بودجه نباید وجود داشته باشد.
اگر کسری بودجه ادامه پیدا کند و بودجههایی مصوب شود که کسری را تشدید کند، کار سیاستگذار پولی نیز پیش نخواهد رفت. بنابراین، باید هماهنگی بین این دو وجود داشته باشد. عبدهتبریزی تصریح کرد: در حال حاضر سیاستگذار پولی نگران تورم است و عوامل کنترلی خود را به کار گرفته است، از جمله افزایش نرخ بهره، ورود به بازار و اجرای سیاستهای بازار باز و کنترل ترازنامه به عنوان ابزاری مؤثر برای کاهش حجم پول در داخل اقتصاد. اما در کنار این اقدامات، سیاستهای مالی و بودجهای نیز نقش بسیار مهمی دارند و فشارهای خارجی و تحریمها نیز تأثیر عمدهای بر کل اقتصاد دارند. وی بیان داشت: آنچه اکنون در مقابل بانک مرکزی قرار دارد، حفظ نسبی قیمت ارز و جلوگیری از بدتر شدن وضعیت است. همچنین، بانک مرکزی باید بتواند موقعیت کنونی خود در کنترل تورم را حفظ کند و اگر نهادهایی با ناترازی در اقتصاد وجود دارد، به حل این مسائل بپردازد. این اقتصاددان گفت: اینکه ما وارد دامنه خطرناکی از نرخهای تورم افسارگسیخته نشدیم، یک دستاورد مهم است. همچنین، توانایی بانک مرکزی در یافتن ابزارهای نسبتاً کارآمدی مانند کنترل تورم، کنترل صورتهای مالی و کنترل ترازنامه، به او این امکان را داده که سیاستهای خود را راحتتر پیش ببرد. عبده تبریزی این مطلب را نیز افزود که کنترل نسبی نرخ ارز در چند ماه اخیر نیز یک دستاورد به شمار میآید و این سیاستها باید ادامه یابد.
دولت جدید نیز باید با هماهنگی همه نهادها، این سیاستها را تداوم بخشد و در عین حال فشارها را کاهش دهد تا جریان پول بیشتری به کسبوکارها برسد و نرخ رشد اقتصادی نیز افزایش یابد.
در نهایت آنچه به نظر می رسد این است که دولت باید گام های عملیاتی برای تغییر رویه های بانکی و سیاستگذاری های پولی از طریق اصلاح رویه ها در بانک مرکزی بر دارد تا بدین ترتیب هدف کنترل تورم که هدف کلان دولت هم به حساب می آید محقق شود. در مدت کوتاهی که از عمر دولت چهاردهم گذشته است باید دید آیا مسئله اصلاح سیاست های پولی برای مهارتورم در دستور کار قرار می گیرد یا خیر؟ و اینکه آیا در کوتاه مدت امکان تغییر سیاست ها وجود دارد؟
گروه مسکن و انرژی- زهرا سلیمانی: در شرایطی که موضوع توسعه راه ها و ایجاد شبکه های سامان یافته ریلی یکی از اضلاع اصلی تحقق توسعه در جوامع محسوب می شود، آمارها حاکی از آن است که شبکه حمل و نقل ریلی در ایران فاقد توازن و تعادل لازم است. مطابق برنامه هفتم توسعه، ایران تا سال ۱۴۰۷ باید ۳۰ درصد از حمل ونقل زمینی خود را به حمل ونقل ریلی اختصاص دهد. این در حالی است که از سال ۷۶ تاکنون این سهم از ۳۳.۲ درصد به ۹.۵ درصد کاهش یافته است. در افق برنامه هفتم میزان کالاهای جابه جا شده در پایان برنامه باید به 15میلیون تن برسد در حالیکه در شرایط فعلی تنها یک دهم (1.5میلیون تن) جابه جایی کالاها از طریق راه آهن صورت می گیرد.
کارشناسان دلایل مختلفی برای این نزول جایگاه بر می شمارند که مهمترین آنها مرتبط با تحریم های اقتصادی و فقدان سرمایه گذاری های لازم در حوزه توسعه حمل و نقل ریلی بوده است. از سوی دیگر تحلیلگران نسبت به عدم وجود یک شبکه سامان یافته حمل و نقل ریلی در ایران انتقاد کرده و مهمترین دستور کار دولت چهاردهم در این بخش را ایجاد یک سامانه به هم پیوسته ریلی در مناطق گوناگون عنوان می کنند. با توجه به حضور ساختار مدیریتی تازه در راه آهن لازم است، مسائل و مشکلات این بخش از منظر تحلیلی مورد بررسی دقیقی قرار بگیرد.
دیروز معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل راه آهن ایران ابعاد تازه ای ازر مشکلات حمل و نقل ریلی کشور را تشریح کرد و از برنامه اجاره لکوموتیو از کشورهای دیگر خبر داد . جبارعلی ذاکری همچنین تاکید کرد :« در راه آهن تمام دولتی، الگوهایی در دوره مختلف تعریف شده که هیچکدام از آنها اجرایی نشده است. کاهش تصدی گری را پیش خواهیم برد. وی با بیان اینکه لکوموتیو را با 15 درصد ارزش آن از چین، روسیه، فرانسه و... وارد می کنیم، اظهار کرد: «در خصوص تولید داخل تا زمانیکه 100 درصد ارزش لکوموتیو را ندهیم، امکان دریافت آنرا نداریم. اینها مباحثی است که چرا نمی توانیم از ظرفیت تولید داخل برای تأمین لکوموتیو استفاده کنیم. باید بانکها و دولت را در این موضوع درگیر کنیم.امیدواریم با همکاری فعالان، این بخش را تسهیل کنیم.» تجارت برای بررسی ابعاد مختلف موضوع، سراغ هادی حق شناس، اقتصاددان و استاندار سابق گلستان، همچنین حمیدرضا تهرانی، کارشناس حوزه راه آهن که سابقه مدیریت این بخش را نیز دارد، رفته تا درباره راه های ارتقای سهم راه آهن از حمل و نقل کشورمان بحث و تبادل نظر کند.
هادی حق شناس: راه آهن نیازمند شبکه به هم پیوسته است
هادی حق شناس استاندار اسبق گلستان، نماینده ادوار مجلس و مدرس اقتصاد در خصوص چرایی متعادل نبودن شبکه حمل و نقل ریلی کشور به تجارت می گوید:« فعالان حوزه راه در تشریح مشکلات حمل و نقلی ریلی اصطلاحی جالبی دارند. آنها می گویند، راه آهن در ایران خطی است و به صورت یک شبکه به هم پیوسته شکل نگرفته. وقتی از بندعباس، بندر امام(ره) یا بنادر شمالی ایران، بار و کالایی از راه آهن به سمت تهران، گسیل می شود، محموله ها برای رسیدن به شهرک های صنعتی یا کارخانه ها، باید یک بار دیگر تخلیه و بارگیری شوند. چرا که ساختارهای ریلی در ایران شبکه به هم پیوسته ای نیست.»
حق شناس ادامه می دهد:«این در حالی است که بندر امام خمینی قبل از انقلاب ، بندر شهید رجایی و بندر امیرآباد در دهه 70 به سامانه های ریلی متصل شده اند و فرصت کافی برای زنجیره ای شدن آن وجود داشته، اما میزان حمل باری که از طریق حمل و نقل ریلی در ایران صو.رت می گیرد همچنان کمتر از 10درصد حمل و نقل کشور است. این مشکل در مورد مرزهای زمینی هم صدق می کند، مرزهای زمینی که به ریل متصل هستند سهم ناچیزی در حمل و نقل کشور دارند. »
استاندار اسبق گلستان به اشاره به تبعات شبکه ای نبودن فقدان حمل و نقل ریلی در ایران می گوید:«فقدان شبکه ریلی باعث شده که حمل و نقل ریلی در ایران چه از نظر زمانی و چه از منظر هزینه ای، مقرون به صرفه نباشد. چرا که برای رسیدن کالاها به مقصد نهایی، لازم است چند بار تخلیه بار صورت گیرد، مساله ای که هم زمان حمل و نقل را و هم قیمت تمام شده را افزایش می دهد. از سوی دیگر در راه آهن های ایران، زمان مطمئن و از پیش تعیین شده ای در حوزه ترانزیت ارائه نمی شود. اساسا فعالان اقتصادی نمی دانند حمل بار از بندر عباس به مناطق شمالی، چه مدت زمانی طول می کشد. یک روز، 2روز یا بیشتر؟»
او ادامه می دهد:« گزاره ای که کریدورهای شمال به جنوب یا شرق به غرب کشور را مقرون به صرفه می کند، رسیدن کالا در زمان مقرر است. در واقع زمان برای صاحبان کالا و فعالان اقتصادی مهم و جزء مولفه های مهم اقتصادی در قیمت تمام شده محسوب می شود. اگر کالایی در زمان تعیین شده به مقصد نرسد، حتما هزینه دیرکرد(دبوراژ)متوجه صاحب کالا می شود.»
این نماینده ادواری مجلس در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به عدم سرمایه گذاری مناسب در توسعه زیرساختهای راه می گوید:« از سوی دیگر، راه آهن ایران به دلیل تحریم ها، سرعت متداول و مطلوب را ندارد. سامانه های ریلی ایران ( لوکوموتیوها، واگن ها و بخش های مسافری)به با مشکلات بسیاری رو به رو ست. در جریان سفرهای اخیر ایرانیان ، مشکلات عدیده و خسارت باری چون کمبود بنزین، مشکلا ترافیک راه ها و تصادفات جاده ای شکل گرفتند. این در حالی است که هم ساری و هم رشت به راه آهن متصل هستند. پرسش این است که چرا مردم در ایام تعطیلات از راه آهن استفاده نمی کنند؟ چون راه آهن در ایران غیر قابل برنامه ریزی است. به راحتی بلیط پیدا نمی شود و مردم نمی توانند برنامه ریزی زمانی داشته باشند. اگر راه آهن ایران کشور، سرعت مناسب، جدول برنامه ریزی شده رفت و برگشت، عرضه مناسب و...داشته باشد چه در حوزه حمل و نقل بار و کالا و هم در بخش حمل و نقل گردشگری و مسافر می تواند جایگزین مناسبی برای جاده، سفرهای هوایی و...باشد. »حق شناس در پایان خاطرنشان می کند:« به نظر می رسد، 10هزار کیلومتر راه آهن ایران با توجه به گستردگی جغرافیایی و جمعیت بالای کشور، بسیار اندک است و لازم است دولت چهاردهم گام بلندی برای توسعه زیرساختها و مهمتر از آن به روز آوری کردن حمل و نقل ریلی کشور بردارد. اگر به این ضرورت توجه نشود، مصرف بنزین، تلفات جاده ای، ترافیک بالا و...خسارت های بسیاری را متوجه ایرانیان کرده و شاخص های رفاهی را کاهش می دهد. مهمتر از همه قیمت تمام شده کالا در ایران افزایش می یابد.»
حمیدرضا تهرانی: تغییر نگاه سیاسی و سرمایه گذاری اصولی ضروری است
حمیدرضا تینای تهرانی کارشناس حوزه حمل و نقل ریلی کشورمان در پاسخ به پرسش تجارت درباره چرایی عدم تعادل و توازن در راه آهن کشور از نقش سرمایه گذاری های پایدار در بهبود شاخص های رشد حمل و نقل ریلی کشور می گوید و معتقد است، سرمایه گذاری ها باید با مورد توجه قرار دادن ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی و اقتصادی هر منطقه صورت گیرد.
به اعتقاد این تحلیلگر مسائل ریلی، در برخی موارد مسائل سیاسی سایه سنگین خود را بر رویکردهای تئوسعه ای انداخته و باعث اتلاف منابع منی شود.
تینای تهرانی با تاکید بر مشارکت بخش های مختلف مدیریتی برای بهبود ساختارهای رشد در این بخش می گوید:« توسعه خطوط ریلی بر اساس نیاز کشور و پتانسیل های هر منطقه (چشمه بار یا مبدا مقصد مسافر) باید صورت بگیرد، اما در طول سالیان گذشته متاسفانه با فشار مقامات محلی و استانی اعم از استاندار و نماینده و ملاحظات غیر اقتصادی و صرفا سیاسی، وزارت راه مجبور به ساخت مسیرهای ریلی می شود که بعضا هیچ توجیه اقتصادی ندارد .»
این کارشناس حوزه حمل و نقل ریلی در ادامه یادآور می شود:« از سوی دیگر بودجه مناسب برای توسعه خطوط مهم و ضروری کشور که تبدیل به گلوگاه شده است اختصاص پیدا نمی کند.» تهرانی در پاسخ به این پرسش که این ناترازی ها را چگونه باید از میان برد، می گوید:« این عدم توازن باید با تغییر نگاه سیاسی و سرمایه گذاری اصولی در حوزه زیرساخت برطرف گردد.»
گروه سیاسی:منابع رسانهای عصر دیروز (دوشنبه) از آغاز موج سوم حملات تجاوزکارانه ارتش رژیم صهیونیستی به مناطقی در جنوب لبنان خبر دادند.
به گزارش تجارت، شبکه المیادین در این باره اعلام کرد که ارتش رژیم صهیونیستی موج سوم حملات خود به جنوب لبنان را آغاز کرده است.
طبق این گزارش، در حملات جدید مناطق «الزهرانی»، «زفتا»، «النمیریه» و «عدلون» در جنوب لبنان هدف قرار گرفته شدند.
صهیونیستها همچنین مناطقی را در شهرک «عیتا الشعب» و شهرک «عنقون» آماج حملات شدید خود قرار دادند.
در همین راستا، «دنیل هاگاری» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی گفت: ما در حال آماده شدن برای هدف قرار دادن اهدافی در دره البقاع در عمق لبنان هستیم. ارتش رژیم صهیونیستی طی پیامی، از ساکنان روستاهای منطقه البقاع در شرق لبنان خواست تا دو ساعت دیگر خانههای خود خارج شده و یک کیلومتر از مناطق خود دور بمانند.
وزارت بهداشت لبنان نیز عصر دیروز با اعلام اخرین آمار تلفات حملات امروز، گزارش داد که تا بدین لحظه ۱۸۲ لبنانی از جمله کودک، زن و نیروهای امدادی به شهادت رسیده و ۷۲۷ لبنانی نیز زخمی شدهاند.
نجیب میقاتی، نخستوزیر موقت لبنان خاطرنشان کرد تداوم تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه لبنان، جنگ نسلکشی و نقشهای با هدف تخریب روستاها و شهرکهاست. براساس گزارش اسکای نیوز، میقاتی در ادامه تصریح کرد: ما در تلاش هستیم تا جنگ جدید اسرائیل را متوقف کنیم و تا حد امکان از رفتن به سمت سرنوشتی نامعلوم جلوگیری کنیم. در همین حال منابع رسانهای ظهر دیروز (دوشنبه) از حمله موشکی و پهپادی شدید حزبالله به مناطقی در شمال سرزمینهای اشغالی خبر دادند. این حملات پس از آن انجام شد که ارتش رژیم صهیونیستی از صبح دیروز حملات تجاوزکارانه خود به جنوب لبنان را تشدید کرده است.
گردانهای شهید «عزالدین القسام» شاخه نظامی جنبش حماس نیز اعلام کرد که با انجام یک حمله هوایی نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی را در نزدیکی محور «فیلادلفیا» در طول مرز جنوب نوار غزه و مصر هدف قرار داده است.
طبق گزارش خبرگزاری شهاب، گردانهای القسام در بیانیه دیگری از گرفتار کردن یک تیپ پیادهنظام ارتش رژیم صهیونیستی در کمینی در شرق شهر رفح خبر داد. نیروهای حماس با انجام این کمین سه بولدوزر نظامی ار نوع «D۹» و ۲ دستگاه تانک «مرکاوا» را در تقاطع «جورج» با راکتهای «یاسین ۱۰۵» و بمب هدف قرار داده و آنها را منهدم کردند.
در جریان این عملیات همچنین شماری از نظامیان رژیم صهیونیستی کشته و زخمی شدند.
اکونومیست مینویسد، منابع نظامی میگویند که رژیم صهیونیستی همچنین در حال برنامهریزی یک حمله زمینی است که شامل تصرف یک منطقه حائل متشکل از چند مایلی قلمرو شمال مرز اراضی اشغالی و لبنان است.
ارتش رژیم صهیونیستی برای آمادگی در این زمینه، از استقرار لشکر دومی که تا حدود یک ماه پیش در غزه بود، به سمت شمال خبر داده است. اکونومیست گزارش داد، با این حال، در بازدید از نقاط مرزی طی چند روز گذشته، چنین تهاجمی قریبالوقوع به نظر نمیرسید. یگانهای رزمی در روز شنبه در پایگاههای شمال آموزش میدیدند، اما هنوز شروع به تجمع در مناطقی در کنار مرز نکرده بودند. یکی از افسران ذخیره صهیونیست که در تدارکات شرکت داشت، گفت: «طرحهای تهاجم زمینی آماده است. اما ما هنوز با داشتن نیروهای کافی برای اجرای آنها فاصله داریم.»
زمانبندی آخرین گامهای رژیم صهیونیستی، شکافها را در ردههای بالای نظامی و سیاسی آن نشان میدهد. برخی خواستار تشدید تنش بسیار سریعتر هستند و استدلال میکنند که تلآویو باید از موقعیت پیشآمده برای حزبالله در پی انفجارهای اخیر برای نابودی بخش بزرگی از تواناییهای حزبالله و تصرف قلمرو استفاده کند.
اما ژنرالهای محتاطتر، از جمله «یوآو گالانت» وزیر جنگ صهیونیست، از استراتژی فعلی و تدریجیتر حمایت میکنند و امیدوارند به حزبالله فضایی برای بازنگری در موضع خود و «عقبنشینی» بدهد. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی وعده داده است تا ساکنان صهیونیست شمال را به شهرکها بازگرداند. او در تازهترین لفاظیهایش گفت: «هدف ما واضح است، اقدامات ما گویاست.»
«آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل نیز در مصاحبه با «فرید زکریا» خبرنگار سرشناس سیانان در رابطه با انفجار دستگاههای ارتباطی در لبنان گفت: «احتمال تشدید تنشهای گستردهتر و تبدیل لبنان به غزه دیگر وجود دارد و این چیزی است که من را نگران میکند و فکر میکنم تراژدی بزرگی برای جهان خواهد بود.»
دبیرکل سازمان ملل تاکید کرد که جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه موجب سطح گسترده و بیسابقهای از کشتار و ویرانگری شده است. آنتونیو گوترش اظهار داشت که مجازات دسته جمعی فلسطینیان باید محکوم شود.
گروه کارگری:وقوع حادثه انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس دوباره نشان داد که مشکلات ایمنی استخراج زغالسنگ در شرق کشور همچنان پابرجاست. دقیقا سال گذشته نیز حادثه معدن زغالسنگ طزره در شرق استان سمنان در شهریورماه به همین علت (نشت گاز کشنده و اشتعال زای متان) رخ داد و بسیاری از مسئولان حوزه ایمنی کشور در وزارت کار و وزارت صمت قول پیگیری و پیشگیری از این حوادث را پس از مرگ شش کارگر معدن طزره را داده بودند. اما مرگ بیش از ۵۰ نفر از کارگران این معدن در طبس، نشان داد اتفاق خاصی از نظر فنی رخ نداده است.
به گزارش تجارت به نقل از ایلنا،با گذشت ۲ روز از این رویداد مرگبار، جزئیات جدیدی از حادثه توسط فعالان کارگری مناطق گزارش شده است. ابراهیم رحیمیان (دبیر اجرایی خانه کارگر طبس) که در صحنه حادثه خود را رسانده و در حین حضور در معدن با ایلنا تماس گرفت، اظهار کرد: متأسفانه، اطلاعات جدیدی در این مورد وجود ندارد، اما بر اساس آخرین اخبار، تعداد متوفیان به ۳۴ نفر رسیده است. همچنین، ۱۷ نفر از زخمیها درحال مداوا بوده و به مراکز درمانی هدایت شدند و ۲۰ نفر دیگر همچنان در وضعیت محبوس به سر برده و هنوز خارج نشدهاند. به این ترتیب اگر هیچ فرد محبوسی زنده بیرون نیاید، این حادثه ۵۴ کشته به همراه داشته است.
وی افزود: آخرین گزارشها حاکی از آن است که نشت گاز متان، که ناشی از عدم سنجش گاز بوده است، منجر به انفجار مجدد شده است. این حادثه احتمالاً در سینهکار جلوی معدن رخ داده که ترکیب گاز متان و مونوکسید کربن، بهصورت ناگهانی و در اثر یک حادثه دفعی فوراً نشت کرده سبب مسمومیت و مرگ کارگران پس از مسمومیت با انفجار شده است.
رحیمیان در پایان توضیح میدهد: حادثه به نحوی نبوده فقدان بازرسی و گازسنجی را تایید کند. اتفاقا برعکس در همان شیفت کاری مثل همیشه گازسنجی شده بوده و اولین کارگری که به شهادت رسیده، مسئول ایمنی فنی همان قسمت بوده است. مسئله این است که حادثه کاملا ناگهانی رخ داده و همه غافلگیر شدند.
اما سعید صدر منصوری (کارشناس ارشد حوزه ایمنی صنایع و معادن) در تحلیل این موضوع بر ضرورت تعطیلی معادن زغالسنگ شرق کشور تاکید کرده و بخش خصوصی و پیمانکاران را متهم میکند. وی میگوید: حادثه اینطوری اتفاق افتاده است که گاز متان بهصورت ناگهانی در محوطه سینه جلویی کار در معدن و در طبقات میانی آن نشت ناگهانی داشته و منفجر شده است. وی افزود: دلیل همه حوادث معدنی ما در شرق کشور هم همین موضوع بوده است. البته طبق معمول مسئولان نسبت به مرگ بیش از پنجاه نفر که در هر کجای جهان به عنوان یک فاجعه ملی از آن یاد میشود، واکنش شدیدی نشان نمیدهند. اکنون وقت آن نیست که بپرسیم چرا شیوههای استخراج خراب بوده یا چرا بازنگری روشهای ایمنی و کار انجام نشده و چرا از نظر اقتصادی سرمایهگذاری برای واردات ابزارهای ایمنی-استخراجی به شکل بروز شده را نداشتیم. برای پاسخ به همه این سوالات دیر شده است!
صدر منصوری تاکید کرد: پیمانکارهای کوچک و بزرگ بخش خصوصی که مشخص نیست دارای اهلیت هستند، یکی از اصلیترین معضلات ایمنی صنایع معدنی کشور محسوب میشوند. خودخواهی بسیاری از ایشان موجب میشود که در بسیاری از موارد تا جایی که بتوانند از هزینهها کم بگذارند. برای همین شما حوادث معادن دولتی را با حوادث معادن خصوصی مقایسه کنید! وقتی کار به پیمانکاری واگذار میشود که کمتر از ۵ سال سابقه کار معدنی دارد و اصلا کار را نمیشناسد، قطعا شانس بروز حادثه بیشتر میشود. این مربوط به یک شرکت نیست و امری کلی و همهگیر به حساب میآید!
این کارشناس حوزه ایمنی صنایع و معادن کشور با بیان اینکه «استخراج معادن زغال سنگ همیشه با خطر انفجار گاز متان است و وجود آن طبیعی است» گفت: در واقع این سیستم تهویه است که باید به شکلی هوشمند طراحی شود که با ورود و نشت گاز به محیط فورا علاوه بر هشدار آن را مکیده و خارج کند. گاز اگر مسیر معکوس برود، سرنوشت را جور دیگری رقم میزند.
او ادامه داد: معمولاً در اثر حفاری یکباره افراد در کارگاه گرفتار شده و مقدار زیادی گاز دریافت میکنند. اکنون برای همه مشخص شده که هر قدر هم توصیههای ایمنی را با این سطح از فناوری اجرا کنیم، باز هم ریسک انفجار و کشته شدن افراد در معادن زغالسنگ ما بسیار بالاست. شاید بنده به عنوان کارشناس ایمنی با دغدغه جان افراد ملاحظات اقتصادی را در درجه اول اولویت خود ندانم و شاید مسئولی برایش حفظ اشتغال منطقه در اولویت اول باشد. اما من فکر میکنم به دلیل این ریسک انفجار بسیار بالا، با این شرایط فنی در صورت ثبات وضعیت ابزارها، ادامه فعالیتهای معدنهای این چنینی در شرق باید ممنوع و پروژههای معادن زغالسنگ دشت کویر در همه استانهای این محدوده تعطیل شود.
صدر منصوری با اشاره به اثرات زیانبار اجتماعی و اقتصادی حوادث گفت: یک کارفرمای بخش خصوصی باید بداند که وقتی معدنی دچار حادثه شد، کار با کارخانه فرق دارد و تا ماهها در اثر انفجار کار خودش نیز به جز دردسرهای دیگر خواهد خوابید. اصلیترین زیان کننده اقتصادی در این میان با حوادث خود کارفرماست. اما بخش خصوصی در ایران عمدتاً نگاه کوتاه مدت دارد. ضمن اینکه از نظر اجتماعی نیز آثار حادثه ناگوار است. مرگ یکصد کارگر به ویژه در این مناطق خاص با بافت خانوادگی سنتی، میتواند هزار نفر را دچار بحران معیشتی و اجتماعی کند. هر کارگر معدن در این مناطق محروم گاهی ۵ تا ۱۰ نفر را حمایت میکند و وقتی عمود خیمه این خانوادهها توسط حادثه بشکند، هم همکاران زنده آنان و هم خانواده داغدار از نظر روحی، اجتماعی و اقتصادی نابود میشوند.
این کارشناس ارشد حوزه ایمنی معادن و صنایع خطاب به مسئولان تصریح کرد: مسئولین مربوطه باید تکلیف خود را مشخص کنند و اگر مشکل را در محدودیت ورود ماشین آلات میدانند، این محدودیت ابزاری باید قبل از هر کاری رفع شود. قرار نیست ما به هر قیمتی تولید کنیم. اگر محدودیتهایی از جنس تحریم وجود دارد، براساس همان محدودیتها و نه محوریت سود کار شود. سخن ما این است ایمنی باید رکن اولیه کار باشد. برای این منظور اگر لازم است گاز متان هم استخراج شده و یا با ابزارهای پیشرفته تهویه هوا، تخلیه شود، این کار را نیز برای ادامه پروژه انجام دهید؛ وگرنه کار باید تعطیل شود!
رسانه صهیونیستی با اشاره به برنامه کاری شلوغ مقامات جمهوری اسلامی ایران در نیویورک خاطرنشان کرد: تهران تلاش میکند از مجمع عمومی سازمان ملل برای منزوی کردن اسرائیل استفاده کند. روزنامه جروزالم پست در گزارش خود برنامه کاری مقامات ایران در حاشیه هفتادونهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک را یک هجوم دیپلماتیک توصیف کرد و نوشت تهران با استفاده از این فرصت به دنبال پایان دادن به درگیریهای تشدید شده میان اسرائیل و حزبالله با هدف منزوی کردن اسرائیل است.
جروزالم پست در ادامه به سفر «سید عباس عراقچی»، وزیر امورخارجه ایران به نیویورک پیش از ورود «مسعود پزشکیان»، رئیسجمهوری ایران به مقر سازمان ملل اشاره کرد و افزود: او به محض رسیدن به نیویورک با همتایان متعددی از سایر کشورها و همچنین شخصیتهای بینالمللی و مسئولان سازمان ملل دیدار کرد. عراقچی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بهعلاوه با «سیگرید کاگ»، هماهنگکننده ارشد امور بشردوستانه و بازسازی غزه گفتوگو کرد که به نظر میآید تلاشی از سوی ایران برای ایفای نقش در بازسازی غزه باشد. او در این دیدار تاکید کرد رژیم اسرائیل به هدف خود برای افزایش تنش و جنگ دست نخواهد یافت، اما پاسخ قاطعی را برای جنایاتش دریافت خواهد کرد. به نوشته روزنامه صهیونیستی، عراقچی همچنین رهبری هیئتی را بر عهده دارد و نشان میدهد که ایران چقدر به این موضوع اهمیت میدهد. جمهوری اسلامی ایران از سازمان ملل میخواهد که بر منطقه غرب آسیا تمرکز کند. همه اینها برای استفاده از سازمان ملل علیه اسرائیل است. جروزالم پست با اشاره به تعامل مقاماهای ایران با گروههای غیر غربی در حاشیه مجمع عمومی، از جمله جنبش غیرمتعهدها، سازمان همکاری اسلامی و بریکس خاطرنشان کرد جمهوری اسلامی ایران از این گروهها برای پیشبرد گفتوگو درباره تشدید تنشها و اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی که باید جامعه جهانی با آن مقابله کند، استفاده میکند.