نوبخت بر استفاده از توان اصلاح طلبان و اصولگرایان تاکید کرد؛
سخنگوي دولت با اشاره به اينکه هيئتي متشکل از سه قوه بر اجراي قراردادهاي نفتي نظارت دارد، گفت: دولت به نظر منتقدان به اين قرارداد به ويژه نمايندگان دلسوز مجلس احترام ميگذارد اما راه تامين منافع ملي طرح سه فوريتي براي توقف اين قرارداد نيست. البته همه کساني که فکر ميکنند در اين قرارداد رفتار غيرقانوني انجام شده به جاي تشويش اذهان عمومي، هر سند و مدرکي دارند به قوهقضائيه ارائه کنند، زيرا تشويش اذهان عموميجرم است.
به گزارش ايسنا، محمدباقر نوبخت در نشست خبري درباره قرارداد توتال و انتقادات مطرح شده به اين قرارداد، اظهار کرد: اين نکته مطرح ميشود که چرا سهم ايران کمتر از 20 درصد است؟ در حاليکه اين قراداد دو طرف دارد که يک طرف آن شرکت ملي نفت ايران و طرف مقابل شرکتهاي توتال، شرکت چيني و پترو پارس است.
وي افزود: ما دنبال سرمايه گذاري خارجي هستيم، ولي چون به دنبال انتقال تکنولوژي هم هستيم از شرکت پتروپارس به عنوان شرکت ايراني خواستيم در کنار شرکت توتال و شرکت چيني باشد اين نيز يک قرارداد کم نظير در تاريخ ايران به ويژه پس از برجام و ثمره فعاليت دولت و همچنين برجام است.
نوبخت ادامه داد: ماده 12 قانون رفع موانع توليد تصريح ميکند که شوراي اقتصاد نظر دهد که قراردادهاي منعقده از نظر اقتصادي نافع است يا خير که شوراي اقتصاد قرارداد نفتي اخير را تاييد کرده است. درواقع هيچ قرارداد مهم نفتي به تصويب نميرسند مگر اين که هيئتي متشکل از سه قوه بر آن نظارت کنند. متن، حجم مالي، تعهدات، مقدار محصول و زمان اجراي قراردادهاي نفتي توسط اين هيئت بررسي و ارزيابي ميشود و سپس اين هيئت گزارش خود را به رهبر انقلاب و مجلس ميدهد.
سخنگوي دولت در خصوص مسائل مطرح شده در مورد محرمانه بودن اين قرارداد گفت: يک شرکت نميتواند بگويد من ميخواهم قراردادي با شما ببندم و اطلاعات لازم را لازم دارم تا آنها را مطالعه کنم. بعد همه اطلاعات را بگيرد و بگويند ببخشيد ما منصرف شديم. اما شرکتي که با ما قرارداد امضا ميکند آيا ميتواند اين اطلاعات را در اختيار شرکت ديگري قرار دهد؟ اگر اين کار را انجام دهد براساس قرارداد محرمانگي و رازداري محکوم خواهد بود و ما ميتوانيم ادعاي حقوقي کنيم. قرار شد چارچوب محرمانگي و رازداري را از اين به بعد شوراي عالي امنيت ملي نظارت کند.
نوبخت در مورد چينش کابينه دولت دوازدهم و مسائل مطرح شده در اين زمينه اظهار کرد: مردم با اميد و انتظار براي اجرايي شدن مطالبات خود به روحاني را ي دادند و روحاني بايد بداند که اين راي را مردم به او دادند. البته رئيسجمهور هم ميداند که جريانهاي سياسي براي رضايت مردم و پيشرفت کشور به او کمک کردند. ما در شرايط اقتصادي، سياسي، منطقه اي، بينالمللي خاصي هستيم و همه اقدامات بايد به گونه اي انجام شود که منافع کشور را تامين
کند.
وي ادامه داد: بنابراين رئيسجمهور بايد به دنبال قويترين افراد باشد. روحاني از تواناييها همدلي وهمراهي وزاري فعلي آگاهي واطلاع دارد و براساس شاخصههاي خود از آنها ارزيابي کرده و کساني که موفق بداند مجددا از انها دعوت ميکند که شايد تغييري در سمتهاي آنها هم انجام شود. البته روحاني حتما از بيرون کابينه يازدهم افرادي را به کابينه دوازدهم اضافه ميکند که اين افراد جديد از سوي جريانهاي سياسي معرفي ميشوند. رئيسجمهور دنبال وزاري توانمند است و در اين مسير هيچ مضايقه اي نميکند.سخنگوي دولت با بيان اينکه رئيسجمهور معتقد است افراد معتدل چه اصولگرا و چه اصلاح طلب ميتواند توازن را در کابينه برقرار کند خاطر نشان کرد: شاخص اعتدال يکي از شاخصههايي است که رئيسجمهور براساس آن تصميم گيري
ميکند.
وي به جريان اصولگرا هم اعتماد ميکند و اگر افرادي از اين جناح با دولت همفکر و همراه باشد چرا از آنها استفاده نشود؟ البته روحاني هنوز جمع بندي نهايي نکرده است که برخي جريانها گلايه ميکنند. تعامل با فراکسيون اميد هم براي تعيين وزرا وجود دارد و آنها بايد به وزرا در مجلس راي دهند.
البته هيچ جنبه فشاري از سوي اين فراکسيون بر دولت وجود ندارد و رئيسجمهور همه حرفها را ميشنود و بهترينها را انتخاب ميکند. روحاني بسيار مقاوم است و هيچ فشاري بر رئيسجمهور موثر نخواهد بود.وي ادامه داد: کابينه بدون توجه به هيچ فشاري و براساس مطالبات مردم شکل ميگيرد و هيچ گونه حرف، اقدام و کنش سياسي، غيرسياسي و قضايي در تشکيل کابينه تاثيري نخواهد
داشت.
نوبخت در پاسخ به اين که آيا بازداشت حسين فريدون تاثيري بر تصميم روحاني در چينش کابينه دارد، افزود: تاثيري بر اراده روحاني ندارد. رئيسجمهور بسيار صبور و خويشتندار عمل ميکند و بسيار هم زيرک است و ميداند برخي اقدامات براي برهم زدن ثبات انجام ميشود بنابراين رئيسجمهور با اين اقدامات از مسير اعتدال خارج نميشود.وي در مورد استفاده از زنان و جوانان در کابينه هم گفت: ملاک رئيسجمهور جنسيتي نيست، بلکه ملاک شايستگي
است.
دولت به استفاده از جوانان اعتقاد دارد اما معتقد است از جوانان بايد در جاي خود استفاده شود.نوبخت درباره بازداشت حسين فريدون تصريح کرد: از ماهها قبل و حتي سال قبل اين بحثها مطرح بود که نظر رئيسجمهور هم اين بود که همه افراد در برابر قانون يکسان بوده و بايد در مقابل قانون پاسخگو
باشند.
فريدون مرتب به مراجع قضايي ميرفت و مرتب پاسخ ميداد اما اينبار قرار وثيقه گذاشتند و چون مبلغ آن بالا بود تهيه وثيقه زمان برد که به کمک برخي دوستان فريدون و سند خانه خودش اين وثيقه تامين شد. من نميخواهم درباره رقم وثيقه قضاوت کنم ولي او که فرار نميکرد که اين رقم در نظر گرفته شد.
سخنگوي دولت با اشاره به اينکه اگر يک ساعت هم فرد محترميرا به زندان ببرند به حيثيت او خدشه وارد ميشود خاطر نشان کرد: از قوهقضائيه انتظار قضاوت عادلانه داريم. البته اينکه قوهقضائيه مستقل است و برادر رئيسجمهور را احضار و به زندان ميبرد موجب قوت ما است که اگر براي برادر رئيس قوهقضائيه و مقننه هم موارد مشابهي باشد قوهقضائيه مستقل، همين گونه که براي برادر رئيسجمهور اقدام کرد با آنها هم همانگونه رفتار ميکند. اين موجب مباهات ما است که عدالت براي همه يکسان اجرا شود.
نوبخت در پاسخ به اين پرسش که اين وثيقه چگونه تامين شد، گفت: بالاخره فريدون دوستاني دارد. چون وثيقه اي به اين مبلغ ندارد ما به قوهقضائيه احترام ميگذاريم ولي معتقديم براي تحقق مطالبات مردم نيازمند آرامش هستيم.وي در پاسخ به اين که چه اتفاقي براي فريدون افتاد که در بيمارستان بستري شد اظهار کرد: اينکه فرد سالميبرود قوهقضائيه و بعد چنين وضعيت جسميپيدا کند و پزشکش اظهار نگراني کند شايد من نبايد جواب بدهم چون اطلاعي ندارم و بايد ببينيم چه اتفاقي افتاده است.
اين را بايد ديگران جواب دهند. انتظار داريم هيچ چيز که خارج از عدل و انصاف و رفتارهاي غيرقانوني و فشارهاي ويژه اي به ايشان نيامده باشد. به عنوان عضوي از دولت با اعتمادي که به دستگاه قضا دارم ميدانم که هيچ چيز غيرقانوني پيش نميآيد.البته انتظار داريم اين موارد جنبه سياسي پيدا نکند تا قداست کار قضايي مخدوش نشده و ضابطين هم با نگرش غير سياسي بايد به اين موضوع نگاه کنند.وي در پاسخ به اين پرسش که آيا دولت در مقابله با فساد خط قرمزي دارد تاکيد کرد: دولت هم هيچ خط قرمزي براي مبارزه با فساد ندارد و معتقد است با هر عامل فسادي بايد مقابله شود.
وي درباره رويکرد دولت نسبت به فيلتر شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي تصريح کرد: دولت خواهان دسترسي همه شهروندان به فضاي مجازي است و در برابر همه آنچه که بخواهد آزاديهاي سياسي افراد را محدود کند مقاومت ميکند اما قبول کنيم نه تنها جمهوري اسلاميايران بلکه همه کشورها در خصوص مسائل ضد اخلاقي در فضاي مجازي حساسيت دارند.سخنگوي دولت همچنين درمورد سرنوشت افراد متعرض به رئيسجمهور در روز قدس گفت: اطلاع دارم اين افراد شناسايي شدهاند امابايد منتظر باشيم اقدام قاطع وقانوني نسبت به اين افراد متخلف انجام شود و در اين مورد نبايد شاهد اطاله دادرسي باشيم.
دادستان تهران خبرداد؛
دادستان تهران وضعيت رسيدگي به پروندههاي تخلفات انتخابات اخير را اعلام کرد و گفت: تعداد پروندههاي مفتوح در اين خصوص را 180 فقره پرونده است.به گزارش ميزان، عباس جعفري دولت آبادي گفت: امروز فضاي سياسي کشور به سمتي رفته که گويي قوه قضاييه مخالف آزاديهاي مشروع است در حالي که مقام معظم رهبري در ديدار اخيرشان با مسوولان قضايي پيگيري اين موضوع را از وظايف دستگاه قضايي برشمردند و تاکيد کردند که قوه قضاييه بايد از آزاديهاي مشروع مردم حمايت کند.
وي برخورد و مجازات متخلفات ضمن در نظر گرفتن آبروي خانواده آنها را به عنوان محور بعدي مورد تاکيد قرار داد و گفت: رهبري تاکيد کردند که اگر با افرادي برخورد ميشود آبروي خانواده آنها و نزديکانش بايد حفظ گردد و جايي که اهميت و آبروي نظام مهمتر است اين موضوع مقدم به شمار ميرود و بايد آبروي نظام نسبت به آبروي فرد در اولويت قرار گيرد.
دادستان تهران با تاکيد براينکه در مبارزه با فساد براي متهمان پروندههاي اقتصادي مرتبط با جريانهاي سياسي مصونيت قايل نيستيم گفت: شاقول مبارزه با فساد، با جريان فکري يا سياسي که توليد فساد ميکند، جرياني که از فساد حمايت ميکند، عقبه فساد و پشت پردههاي فساد بي ارتباط است و افزود: عدهاي در ظاهر مدعي پاک دستي هستند و شعار عليه فساد ميدهند اما از فساد و افراد فاسد حمايت ميکنند.
وي در بيان مصداقي از هجمههاي ايراد شده به قوه قضاييه در جريان رسيدگي به پروندههاي فساد گفت: هفته گذشته آقايي که در گذشته مسووليت داشته، نامهاي متضمن مطالب توهينآميز و کذب عليه قوه قضاييه و بازپرس پرونده انتشار داده که صرف نظر از مجرمانه بودن مفاد اين نامه و محفوظ بودن حق تعقيب قضايي توسط دادستاني تهران، صرفاً در يک بخش از نامه که متضمن ادعاهايي راجع به چگونگي نگهداري متهم در زندان و رعايت حقوق قانوني وي بود، دستور بررسي به وزارت اطلاعات صادر شد که در پي پاسخ وزارت اطلاعات، جعفري دولتآبادي توضيح بيشتري در اين زمينه ارائه داد؛ مبني بر اينکه ادعاهاي نويسنده نامه که به نقل از متهم آورده، به گونهاي بود که گويا اين متهم را در زندانهارونالرشيد يا گوانتانامو نگه داشتهاند! و مدعي شده که به او اجازه خريد غذا از خارج زندان داده نشده و در انفرادي بوده و رنگ آفتاب را نديده است.دادستان تهران با ارائه لايحه متهم مذکور که در تاريخ 17 شهريور سال 1394 ضمن مخالفت با انتقال خود به بند عمومي، تصريح نموده است «بنده در بند فعلي مشکلي ندارم و خواهشمند است من را به بند قبلي برگردانيد؛» گفت: اين خواسته متهم بوده و اکنون حاميوي مدعي شده که او در انفرادي نگهداري ميشده است.جعفري دولت آبادي بخشي از نتيجه تحقيقات وزارت اطلاعات پيرامون ادعاهاي مندرج در نامهي منتشره به نقل از متهم را قرائت و از جمله به ادعاي فراهم نبودن امکان تهيه غذاي مناسب از خارج زندان اشاره کرد و گفت: طبق گزارش واصله، حسب درخواست متهم، ناهار و شام از خارج زندان تهيه و تحويل شده و به علاوه غذاي رژيميبراي زنداني پيشبيني شده بود و علاوه بر آن، برخي مايحتاج ديگر براي او خريداري و... در اختيار متهم قرار داده ميشده است.دادستان تهران با اشاره به ادعاي ديگري که در نامه مذکور مطرح شده، شامل در اختيار نبودن امکانات درماني براي متهم، اظهار داشت: حسب گزارش وزارت اطلاعات، در مواردي که متهم به معاينه پزشکي و حضور پزشک نياز داشته در تمام ساعات شبانهروز اين امکان براي او فراهم بوده گفت: سوابق پزشکي وي در زندان موجود بوده که مويد کذب بودن اين ادعا است.دادستان تهران با طرح اين سوال که «عمل کسي که از فساد حمايت ميکند، ظلم است يا اقدام دادستاني تهران که فرد متهم به فساد را تعقيب ميکند؟ با انتقاد از اين کهامروزه قضات پروندههاي بزرگ اقتصادي را به صدور رأي فرمايشي؛ دستور گرفتن از ديگران و سياسيکاري متهم مينمايند، خطاب به بازپرسان چنين پروندههايي توصيه کرد: قضات خويشتندار باشند، از هياهوها نترسند، کار قانوني خود را انجام دهند و در هيجانات هم تصميم نگيرند، چرا که وقتي ميتوان از نحوه رسيدگي به يک پرونده بزرگ و قاضي رسيدگي کننده حمايت نمود که دچار اشتباهات قضايي نشده باشد.دادستان تهران با اشاره به اظهارات حمايت آميز يک فعال سياسي از امير منصور آريا که پس از محکوميت نامبرده در پرونده سه هزار ميلياردي، صورت گرفت اظهار داشت: اگر بخواهيم به اينگونه حرفها توجه کنيم، بايد قلمها را کنار گذاشته و به پروندهها رسيدگي نکنيم. اگر برخي نسبت به پروندههاي بزرگ متمرکز ميشوند و اگر با تعقيب متهمان اصلي، توليدکنندگان فساد و عقبههاي آن زنگها را به صدا در ميآورند، ناشي از اقدامات مناسب مراجع قضايي است.جعفري دولتآبادي تخلفات انتخابات اخير را 180 فقره اعلام کرد که از سوي هيات نظارت بر انتخابات و يا شکايات واصله از سوي ستادهاي انتخاباتي مفتوح گرديده و افزود: نيمياز شکايات واصله از دستگاههاي دولتي و نيمياز سوي ستادها است و در اين راستا هفت استاندار احضار و پس از اخذ آخرين دفاع، نسبت به دو نفر از آنها قرار جلب به دادرسي صادر شده است. پنج استاندار ديگر احضار شدهاند. همچنين شش فرماندار احضار شده که در مورد يکي از آنها کيفرخواست صادر شده است.
بامقاومت سناتورها؛
گروه بين الملل - رهبر جناح جمهوريخواه در سناي آمريکا گفته است کهامکان تصويب طرح خدمات درماني مورد نظر دونالد ترامپ، رئيس جمهوري از همين حزب، در مجلس سنا وجود ندارد.
سناتور ميچ مککونل با اظهار نوميدي از تصويب طرح جايگزين قانون "حمايت از بيماران و مراقبتهاي قابل دسترس" موسوم به اوباماکر، گفته است که به جاي اين طرح در نظر دارد خواستار صدور مصوبه سنا به منظور تعويق اجراي اين قانون به مدت دو سال شود. به گزارش رويترز، سناتور برني سندرز دموکرات اين امر را سقوط تلاش جمهوريخواهان و پيروزي براي ميليونها آمريکايي خواند که به اين طرح اعتراض کردند. برنامه جمهوري خواهان در حذف و جايگزيني برنامه بيمه خدمات درماني دوران باراک اوباما با عدم حمايت دو سناتور اين حزب از آن شکست ديگري براي دولت دونالد ترامپ است. به گزارش خبرگزاري اسوشتيدپرس، مايک لي و جري موران دو سناتور جمهوري خواهامريکايي گفتند که از اين برنامه که از سوي دولت دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا مطرح شده، حمايت نميکنند.برنامه بيمه خدمات درماني که قرار است جايگزين برنامه "بيمه خدمات سلامت" ارائه شده از سوي باراک اوباما، رئيس جمهوري سابق آمريکا شود "قانون تلفيق بهتر درماني" نام دارد.مايک لي با اشاره به عدم حمايتش از اين طرح گفت که اين اقدام براي کم کردن مالياتهاي استفاده شده در تامين مالي برنامه خدمات سلامت دوران اوباما به قدر کافي مناسب نيست.جري موران نيز به صورت مستقيم از اين لايحه انتقاد کرد و آن را يک "سياست نادرست" خواند و گفت: ما حالا بايد با يک روند باز قانوني را براي پيشبرد راه حلهاي خلاقانه آغاز کنيم که انتخاب بهتري را رقم بزند.دونالد ترامپ در توئيتي به سناتورهاي جمهوري خواه نوشت: آنها بايد برنامه خدمات درماني سلامت دوران اوباما را لغو کرده و بر روي برنامه جديد بيمه خدمات درماني کار کنند. دموکراتها هم به آن ملحق ميشوند.ميچ مککانل، رهبر اکثريت سناي آمريکا به دنبال از ميان برداشتن اختلاف نظرها درباره اين لايحه است و بايد به نگرانيهاي افرادي چون مايک لي و ميانهروهايي که نگرانيهايي شبيه او دارند، رسيدگي کند.دو سناتور جمهوري خواه ديگر "راند پل" و "سوزان کالينز" قبلا مخالفت خود را با برنامه بيمه خدمات سلامت مطرح شده از سوي ترامپ اعلام کردند.حزب جمهوريخواه اکثريت کرسيها را در هر دو مجلس نمايندگان و سناي کنگرهامريکا در اختيار دارد، اما اکثريت آن در مجلس سنا تنها دو کرسي است درحاليکه چهار سناتور از اين حزب با طرح جايگزيني اوباماکر مخالفت کردهاند و سناتورهاي دموکرات نيز به آن راي موافق نخواهند داد. سناتور مککونل تاييد کرد که در ارتباط با اين طرح، حزب جمهوريخواه اکثريت ناچيز خود در سنا را از دست داده و به اين ترتيب، هيچ اميدي به تصويب اين طرح نيست.
طرح جنجالي خدمات درماني
در پي اعلام تصميم دو سناتور مخالف طرح، دونالد ترامپ در توئيتر خود نوشت: "جمهوريخواهان بايد قانون ورشکسته اوباماکر را همين حالا لغو کنند و روي برنامه خدمات درماني کاملا متفاوت ديگري کارکنند. دموکراتها هم به آنان ملحق خواهند شد."
افشاي جزئيات کمياز طرح جنجالي خدمات درماني نمايندگان جمهوريخواه حاکي از عدم کمک به قشر فقير و همچنين افراد مسن بوده است. دراين ميان پنهان کاري نمايندگان جمهوريخواه از نشان دادن اين طرح به نمايندگان دموکرات باعث نارضايتي سناتورهاي دموکرات و برخي از سناتورهاي جمهوريخواه چون جان مک کين بود. نمايندگان جمهوريخواهان کنگرهاميدوار بودند که بتوانند طرح خدمات درماني را پيش از ماه آگوست تصويب کنند و بازنويسي قوانين مالياتي را شروع
کنند.نمايندگان ميانه رو نسبت به قطع بيمه خدمات درماني براي افراد معلول و فقير ابراز نگراني کرده بودند درحاليکه محافظه کاران خواستار کاهش و از بين بردن چارچوب قانون اوباماکر هستند. جمهوريخواهان ميانه رو و اقليت دمکرات، همواره از اين امر ابراز نارضايتي کرده بودند که طرح جديد منجر به محروميت 20 ميليون آمريکايي از بيمه درماني ميشود خواهد شد. قانون خدمات درماني موسوم به اوباما کر به ابتکار باراک اوباما، رئيس جمهوري سابق آمريکا در مارس سال ٢٠١٠ در کنگرهامريکا تصويب و به قانون تبديل شد. براساس اين قانون، پوشش خدمات درماني تعميم يافته و برخي از محدوديتهاي موجود در راه دسترسي به اين خدمات از ميان رفته است.شماري از جمهوريخواهان اين طرح را به خاطر افزايش مداخله و هزينه دولت در بخش خدمات درماني مورد انتقاد قرار داده بودند و يکي از محورهاي تبليغاتي دونالد ترامپ در جريان مبارزات انتخاباتي لغو اين قانون بود. وي وعده داده بود که با لغو قانون اوباماکر، قانون درماني ديگري را به جريان بياندازد که کم هزينهتر و موثرتر باشد اما به نظر ميرسد که در اين زمينه موفق به جلب نظر مساعد همه سناتورهاي هم حزبي خود هم نشده است.برخي ناظران، ناکاميآقاي ترامپ در الغاء قانون اوباماکر و جايگزيني آن با طرحي از سوي خود را شکست عمده ديگري براي رئيس جمهوري عنوان کردهاند. در کنار وعده جلوگيري از ورود مهاجران از برخي کشورهاي مسلمان بهامريکا و احداث ديوار مرزي، لغو اوباماکر يکي از پر سروصداترين برنامههاي انتخاباتي ترامپ بود که سياستمداران و تشکيلات سياسي فدرال آمريکا را به ضعف و بياعتنايي به خواست مردم متهم ميکرد.
افزايش شکست در وعدههاي ترامپ
شکست در تصويب اين طرح ضربه اي سنگين سياسي به ترامپ بود که با گذشت شش ماه هنوز نتوانسته هيچ طرح بزرگي را به تصويب نهايي برساند.درکنار شکست وعده ترامپ در طرح خدمات درماني، وعده احداث ديوار مرزي با مکزيک با استهزاء مواجه شده و از آغاز آن خبري نيست، طرح محدوديت مهاجرتي نيز به خاطر مقاومت دستگاه قضايي آمريکا، که بر استقلال خود از حکومت تاکيد دارد، بر اساس يادداشت ديپلماتيک صادره از وزارت خارجهامريکا اکنون مادربزرگها و پدربزرگهاي شهروندان آمريکايي از شش کشور مسلمان هدف فرمان مهاجرتي ترامپ ميتوانند به اين کشور سفر
کنند. بر اساس يادداشت ديپلماتيک رکس تيلرسون وزير خارجهامريکا ، خويشاوندان درجه يک شهروندان آمريکايي مانند مادربزرگ و پدربزرگ ميتوانند به اين کشور سفر کنند. وزارت خارجهامريکا پس از صدور حکميدر دادگاههاي آمريکا اين يادداشت را صادر کرد. حال برنامه خدمات درماني ترامپ پس از مدتها تاخير با تغييرات اساسي اجرايي شده و جايگزيني سريع قانون اوباماکر نيز هنوز به جايي نرسيده است. به اين ترتيب، به نظر ميرسد که دونالد ترامپ، که داراي سابقه قابل توجهي در عرصه سياست آمريکا هم نبوده، ارزيابي دقيقي از اختيارات رئيس جمهوري در نظام سياسي آمريکا نداشته است. درصورت شکست نهايي اين طرح جمهوريخواهان بايد از ابتدا شروع به نگارش طرح خدمات درماني کنند.
تبیین شاخص های کلیددار بهشت از نگاه احمد ترک نژاد در گفت وگو با «تجارت»؛
تجارت – نورا حسيني: اين روزها نامهاي زيادي براي کليدداري بهشت شنيده ميشود .يکي از از ليست 35 نفره براي شهرداري تهران خبر ميدهد و ديگري همه گزينههاي منتشر شده را رد ميکند . احمد ترک نژاد يکي از گزينههاى جدي براي شهرداري تهران است . تاکيد دارد شهردار تهران به جز فکر و ايده بايد توانايي کار هم داشته باشد و اين توانايي را درکارنامه کاري اش هم بتوان ديد . به اعتقاد او انتخاب شهردار تهران يکي از مهمترين و حساسترين انتخابهايي است که در اين سالها انجام دادهاند زيرا جريان اصلاحات فرصت اشتباه ندارد . او به اصلاح تهران اميدوار ومعتقد است مشکلات مشابه تهران را حل کرده و بلد است چگونه از اين چالشها عبور کند . به اعتقاد ترک نژاد اگر همه چيز خوب پيش رود تهران از اواسط سال 98 روي ريل اصلي قرار خواهد گرفت .
بسياري از کارشناسان شهري معتقدند که مديران آينده شهر تهران کار آساني نخواهند داشت؛ محورهاي متفاوتي را هم از موضوعات اجتماعي گرفته تا موضوعات مالي و عمراني به عنوان چالشهاي اصلي شهر تهران مطرح ميکنند. به نظرشما تحويل گرفتن اين مجموعه از مديريت قبلي کار سادهاي است؟
تحويل گرفتن مديريت شهري به همين ترتيبي که هست، کار سادهاي نيست. ما در اين برههي تاريخي که مردم تهران و همچنين مردم ايران به رهبران اصلاحطلب اعتماد کرده و 100 درصد پيشنهاد رهبران اصلاحطلب را با راي بالا و خيرهکننده تاييد کردند و 21 نفر را برگزيدند؛ بايدبه اين اعتماد کمنظير مردم متعهد باشيم، تا آنجا که پس از يک دوره مردم به اين انتخابشان افتخار کنند و رهبران اصلاحات هم به پيشنهادشان افتخار کنند.من اين اتفاق را دور از دسترس نميدانم، ولي اما و اگرهايي وجود دارد. اما و اگرهايش اين است که ما در انتخاب شهردار بايد مباني و معيارهاي درست ومتناسب با شرايط دنياي امروز داشته باشيم. دنياي امروز دنياي سخن درست گفتن و درست سخن گفتن است. دوران کار درست و کار درست انجام دادن است. دوران طراحي دقيق و اجراي صحيح است. بنابراين مجموعه اعضاي منتخب شوراي پنجم و تمام کساني که به اين بزرگواران مشورت ميدهند و نظراتشان را ميگويند بايد در يک مدلي شهردار را انتخاب کنند که اين مدل متناسب با شرايط امروز دنيا، ايران و تهران باشد. ما حق اشتباه در اين انتخاب را نداريم. انتخاب خودش اساسا يک کلمه بسيار مهم و سرنوشتساز است که در اين مقطع زماني سرنوشتسازتر ميشود. پس از يک تجربهي تلخ در شوراي اول و پس از يک اعتماد گسترده، عميق و همهجانبهي مردم اين انتخاب را سخت تر کرده است . براي اينکه اين کار بسيار دشوار درست انجام شود نميتوان با رويکردهاي سنتي آن را به سر انجام درست برسانيم ،بايد از رويکردهاي علمياستفاده کنيم و ببينيم که معيارهاي شايستگي يک شهردار به لحاظ دانش، مهارت، تجربه و شخصيت چيست و براساس آن گزينهها را بررسي کنيم .آنقدر اين مدل بايد شفاف باشد که کاملا قابلتوضيح براي جامعه باشد . بايد روزي که شهردار را انتخاب ميکنيم، براي جامعه توضيح دهيم و بگوييم اين بهترين انتخابي بوده که ما انجام داديم. اگر اين اتفاق انجام شود دستاورد بسيار بسيار بزرگي خواهد بود. مهم نيست که چه کسي بهعنوان شهردار انتخاب ميشود. براي اصلاحطلبان مهم انتخاب درست است نه اينکه چه کسي انتخاب ميشود. اگر آن فرآيند درست اتفاق بيفتد ما موفق خواهيم بود چون همهي کساني که در معرض اين انتخاب هستند وظيفه ملي، وظيفه جرياني، وظيفهي انساني، وظيفهي شهروندي و وظيفهنخبگي دارند که به آن شهرداري که از يک فرآيند شفاف بيرون آمده کمک کند. پس بنابراين مهم آن پروسه است که درست دربيايد نه اينکه چه کسي درميآيد. اين يک تمريني است براي اينکه به جامعهاي که به ما اعتماد کرده بگوييم چقدر متعهد هستيم. اگر اين فرايند درست اتفاق بيفتد به نظر من حل و فصل مسائل شهر تهران دور از دسترس نيست اما حتما مشکل است و دشواريهاي زيادي وجود دارد؛ زيرا هم شهر تهران چالشهايي مهميدارد و هم شهرداري بهعنوان سازماني که اين مسووليت به پاي اوست چالشهاي مهمي پيش رو دارد. ولي به شرطي که آن انتخاب درست انجام شود. به صراحت ميگويم هر کسي که با نيت رياست جمهوري ميخواهد، شهردار تهران شود فاجعه ميآفريند. اين يک واقعيت است. پس بايد حواسمان باشد. فردي بيايد که قادر باشد از همه ظرفيتهاي منابع انساني استفاده کند، ظرفيت تعامل با تمام ذينفعان شهر تهران را داشته باشد. اين فرد قدرت تعامل بالايي ميخواهد . ما ذينفعاني داريم که بايد آنها را براساس مولفههاي قدرت و رغبت طبقهبندي کنيم و براي همه جايگاه قائل شويم و برايشان مدل ارتباطي و تعاملي تعريف کنيم. اينها يعني اينکه بايد دانش ارتباطات و شناخت شهردار منتخب خيلي بالا باشد.
آقاي خاتمياعلام کردند که شهردار تهران بايد يک چهرهي ملي باشد. اما هميشه اين ترس وجود دارد که يک چهره ملي که توانايي اداره شهري مانند تهران را دارد هواي پاستور هم به سرش بزند و بخواهد بعد از تهران ،کشور را اداره کند .
ببينيد! ما فکر ميکنيم هر کسي که فقط در کابينه باشد يک چهرهي ملي است. اين تعريف، برداشت غلطي است. خود اعضاي شوراي شهر تعريف کردند که چهرهي ملي يعني چه و ازجمله وزرا، معاونين رئيسجمهور و استانداران اينها همه چهرههاي ملي هستند؛ ولي ما در اين مجموعه حتما افرادي ميتوانيم پيدا کنيم که صرفا ميخواهند بيايند شهردار مردم تهران بشوند نه مالک تهران. تهران به شهرداري نياز دارد نيت اش از ورود به بهشت رسيدن به پاستور نباشد زير اگر نيت ديگري داشته باشد، تمام پروژههاي شهر تهران متمرکز ميشود بر اينکه من چه ميخواهم نه اينکه شهر تهران چه ميخواهد.
گفتيد انتخاب شهردار بايد انتخاب هوشمندانهاي باشد و روند شفافي داشته باشد و اينکه اين انتخاب اگر دقيق نباشد ممکن است مردم اين اعتماد عظيميرا به جريان اصلاحات از دست بدهند. شاخصهاي شهردار منتخب را در چه ميدانيد ؟
از نظر من اين فرد اولا بايد در مديريت تئوري داشته باشد و بگويد تئوري مديريت من چه چيزي است. بدون دارا بودن تئوري مديريت يعني به هر جايي ميتواني بروي؛ يعني ادارهي شهري به اين بزرگي و با اين مشکلات بهصورت سعي و خطا است. پس بايد در مديريت تئوري داشته باشد.
دوم اينکه دانش استراتژي را در طراحي، پيادهسازي و اجرا بايد بلد باشد. بلد و نه اينکه صرفاً خوانده باشد، بايد بگويد کجا پياده کردم. سوابق اجرايي اين آدم در هر سطحي بوده بايد ارزيابي شود؛ اين که من يک جا وزير بودم و بگويد من 4 سال وزير بودم درست نيست بايد بگويد در دوران وزارتم چه کار کردم. بايد آدرس بدهد که چه کار کرده است . ممکن است کسي براساس اتفاق استاندار بشود، وزير بشود، مدير يک شرکت بزرگ يا مديرعامل يک بانک بشود. ما مواردي داريم که به صورت اتفاقي و آسانسوري، ناگهان يک جعبهاي باز ميشود و طرف ميشود استاندار يا حتي وزير ! اين وجود دارد. از يک جهتي هم عيبي ندارد مشروط بر اينکه در آن دوران کارآمد و اثربخش باشد.سوم بايد براي شهر تهران و شهرداري تهران برنامه داشته باشد. برنامهاي که قادر به اجرا باشد؛ يعني بايد ويژگياي برنامهاش اثربخشياش باشد. بلد باشد آنچه که ميگويد را عمل کند همچنين بسيار مهم است که بايد برنامههايش متمرکز بر فرصتها و همچنين متمرکز بر رفع تهديدها باشد که اين خودش يک رويکرد نظام تخصيص منابع خاص ميخواهد که همه آن را بلد نيستند.
اين شهردار بايستي دانايي و توانايي خلق درآمد داشته باشد و بايد براي شهر تهران ثروت بسازد. امروز شهردار آيندهي تهران بايد دانايي و توانايي مديريت بدهي بلد باشد، اگر کسي در عمرش يک ميليارد تومان بدهي پرداخت نکرده چگونه ميخواهد براي 15 هزار ميليارد تومان بدهيهاي سررسيدشدهي بانکي شهرداري را تصميمگيري کند! 10 هزار ميليارد تومان بدهيهاي شهرداري تهران را به بيمه، به تامين اجتماعي و به سازمان مالياتي، احکاميکه در دادگاهها ميخواهد بيايد و همچنين بدهي به پيمانکاران و ... اينها عدد کوچکي نيست، بايد اين عددها را بفهمد.بايد دانش و توانايي مديريت دارايي بلد باشد. منتخبان بهتر است از آقايان و خانمهايي که ميخواهند کانديد بشوند سوال کنند که در کجا مديريت دارايي انجام دادهاند به طورمثال يک پروژه نام ببرند که 10 ميليارد تومان يک بانک را تسويه کرده
باشند.
بسياري از افرادي که به عنوان گزينه شهرداري تهران مطرح هستند شامل حال اين تعريف نميشوند .
بله. پس ميخواهند کجا بيايند! امروز شهر اين را ميخواهد. شهردار آينده حتما بايد اصلاحطلب باشد و نبايد ترديدي در اصلاحطلبياش باشد و خط اصلاحطلبياش در تمام دوران اصلاحطلبياش نبايد تغيير کرده باشد؛ اگرروند اصلاح طلبي اش سينوسي بوده باشد به درد نميخورد. حتما بايد شهردار تهران اصلاحطلب باشد چون انتظار و خواست جامعه اين است. به اصلاحطلبها راي دادند که شهرداري اصلاحطلب بيايد. حالا درست است که اين خودش يک فرصت است، ولي حالا اصلاحطلبها بايد رويکردهاي نوين و امروزياي را از مديريت شهر تهران ارائه بدهند. فرصتي براي اشتباه وجود ندارد.يک نکتهي ديگر را هم بگويم و آن اين است که دوراني که با نقشههاي کهنه سرزمينهاي جديد کشف ميکردند پايان پيدا کرده است. شهردار تهران بايد دانايي و توانايي بهرهوري عملياتي را بلد باشد. شهردار تهران بايد دانايي و توانايي افزايش بهرهوري داراييها را بلد باشد. اين تواناييها را بايد عملياتي بداند نه اينکه اينها را خوانده باشد. شهردار تهران بايد به نوآوري معتقد باشد. شهردار تهران بايد بلد باشد با NGOها کار کند. شهردار تهران بايد باور داشته باشد به اينکه ميشود مردم را که در شرايط فعلي از نظام برنامهريزي شهري حذف شدند به داخل نظام برنامهريزي شهري بياورد. شهردار تهران بايد معتقد به اين باشد که سازمانش را شفاف کند.
فکرميکنيد اين ايدهها قابل اجرا باشد ؟
تجربه بشري نشان ميدهد که تمام آنچه را که من به شما گفتم قابلانجام است و ما هم بايد انجام دهيم و ميتوانيم انجام دهيم. هرکس بيايد و حرف بزند و حرفهايش فقط از جنس حرف باشد، فايدهاي ندارد. هر کسي حرفي ميزند بايد بگويد چرا اين کار را ميخواهد انجام دهد، دوم اينکه چگونه اين کار را طراحي ميکند. سوم اينکه چگونه اجرايش ميکندوچهارم چه زماني شروع و چه زماني به پايان ميرساند و با چه منابعي انجامش ميدهدو با چه کساني انجام اش ميدهد. سرانجام با اين کار چه نتايجي به دست خواهد آمد. جنس حرفهاي من از دو ويژگي برخوردار است؛ يکي متمرکز بر يک برنامهي خلاقانه که ناشي از يک انديشهي استراتژيک است ورويکرد سيستميو مشارکتي دارد و نگاه آن به شهرداري بهعنوان يک سازمان خدماتمحور است. دوم اينکه دارد ميگويد که اين ديدگاهها عملياتي و قابل اجرا است.
براي شفاف سازي روند انتخاب شهردار چه بايد کرد؟
ما در جريان انتخاب کانديداهاي جريان اصلاحطلب در شورا مدلي طراحي کرديم که گزينههاي نهايي ليست براساس آن مدل بيرون آمد.
که خيلي هم به آن انتقاد شد و برخي گفتند زد و بندهايي در جريان بستن ليست شده است و ...
اين حرفها واقعا اتهامات ناروايي است و رد ميکنم، ولي يک مطلبي را ميگويم؛ ما اصلاحطلب هستيم. اصلاحطلبي يعني تدريج. ما از اينکه اين 21 نفر در يک پستو انتخاب ميشدند آورديم در صحنهي جامعه و براساس يک معيارهايي انتخاب کرديم.
بسياري به شاخصهاي تعريف شده نقد داشتند .
بين آنچه در گذشته بوده و وضعيت جديد يک گام بلند رو به جلو برداشته شده است . و ما گامهاي بعدي را هم ميتوانيم اصلاح کنيم. ما اصلاحطلب هستيم، ما اگر اصلاحطلب هستيم نميتوانيم صفر و صدي به ماجرا نگاه کنيم. به هر حال 600 تا700 نفر با گرايش اصلاح طلب در شهر تهران کانديد شدند و از اين تعداد هر ترکيب 21 نفري انتخاب ميشد حتما برخي به آن معترض بودند اما مهم آن است که براي اين انتخاب مدلي طراحي شد و اين مدل حاصل خلاقيت و نوآوري اصلاحطلبان بود که يک مباني تعريف کرد که نقد هم برآن وارد است و هيچ اشکالي هم ندارد و در دور بعد اصلاحش ميکنيم.در حالي که قبل از اين انتخابات ملاک و معيار مشخصي براي قرار گرفتن افراد در ليست وجود نداشت ، در اين دوره يک ليست معيارمدار براساس ملاکهاي مشخص بسته شد، که البته براي دورههاي بعد اصلاحات منطقي مورد نظر منتقدين در آن لحاظ خواهد شد و همچنين متناسب با سالهاي آينده و شرايط آينده معيارهاي نوين تري را هم ميتوان اضافه کرد ، جريان اصلاح طلبي ادامه دارد و اين روند به تدريج اصلاح ميشود و در هر انتخاب اشتباهات را کاهش ميدهيم تا به نقطهايده آل برسيم . ما در انتخابات شوراها معيارمداري را تمرين کرديم و در ارتباط با انتخاب شهردار که انتخاب حساسي است نيز بايد از همين روند معيارمدار پيروي کنيم و به دور از هر گونه نگاه شخصي، فردي و حزبي بايد وظيفهي ملي و منافع ملي براي ما از هر موضوعي بااهميتتر باشد. در هر حال علاوه بر شوراي اول، ما در انتخابات 84 هم اگر درست کانديداهايمان را انتخاب ميکرديم 8 سال سرنوشت کشوراين گونه نميشد. مگر انسان مؤمن از يک سوراخ چند بار بايد گزيده شود؟ ما اين تجربهها را پشت سرگذاشتيم پس چه زماني ميخواهيم اين تجربهها را به کار گيريم .
فکر ميکنيد شهردار آيندهي تهران بايد از چه راههايي براي توسعهي تهران کسب درآمد کند؟
در همهي دنيا روشهاي مختلفي براي پايدارسازي درآمدهاي شهري وجود دارد. که مديران شهري ما تاکنون از اين روشها استفاده نکردهاند اما ميشود الگوهاي موفق پايدارسازي درآمد شهرداري را مطابقت داد و اين الگوها را با شرايط خودمان بوميکرد. مثلا ماليات کربن؛ آيا به نظر شما کسي که شهر را بيشتر آلوده ميکند نبايد هزينه اين آلودگي را بدهد ؟ کسي که بيشتر از شهر استفاده ميکند نبايد هزينهي بيشتري بدهد؟ کسي که بي حساب و کتاب در اتوبانها جولان ميدهد نبايد هزينهاش را بدهد؟!نکتهي ديگري که وجود دارد بحث داراييهاي شهرداري است. مديريت اين داراييها ميتواند هم تضمين منابع براي اجراي پروژهها باشد و هم ميتواند منابع خلق کند و هم ميتواند تهاتر با بدهيها شود. اما مهمتر از همهي اينها، صرفهجويي است. هزار توماني زير پاي فيل است و بايد هزار تومان هزار تومان دربياوريم و ديگر نميتوانيم سخاوتمندانه خرج کنيم. دوران هزينهي بي حساب و كتاب به پايان رسيده است. امروزه همهي دنيا هزينههايشان را کاهش دادهاند ، ما هم ميتوانيم اين کار را انجام دهيم . در ايران خيلي ظرفيت براي کاهش هزينه وجود دارد چون بسيار بيحسابوکتاب هزينه کردهايم.
اين موضوع درستي است که کساني که بيشتر از شهر استفاده ميکنند هزينههايش را بپردازند. من يک خاطرهاي از دو سال پيش ميگويم که شهرداري تهران به درست لايحهي عوارض از معابر خاص تونلها و پلهاي طبقاتي را به صحن آورد. موج مردميعليه اين لايحه ايجاد شد که چرا ما بايد براي عبور از مثلا پل صدر يا عبور از تونل توحيد يا نيايش پول بدهيم و اينکه لايحه عاقبت هم برگشت خورد و ديگر شهرداري جرات آوردن اين موضوع در صحن را نداشت و اين گونه يک منبع درآمد پايدار شهري متوقف شد. فکر ميکنيد شهردار آينده تهران با اين وضعيت ميتواند بر اساس الگوهاي جهاني ميتواند کسب درآمد سالم کند؟
اول هم به شما گفتم همهايدهها به لحاظ علميو به لحاظ عملياتي قابليت اجرا دارند وروش اجرا نيز مشخص است . اما اولويت ما کاهش هزينهها است . اگر من الان به شما 10 ميليون تومان بدهم، شما ظرف کمتر از 5 دقيقه از طريق اسنترنت و موبايل آن را خرج ميکنيد. ولي آيا اگر بگويم 10 ميليون تومان دربياور چه کار ميکني!؟
خيلي سخت است.
پس هميشه خلق درآمد سخت است؛ گفتم هزار توماني هنوز زير پاي فيل است. يک مدير موفق اول بايد هزينههايش را کاهش دهد.بايد شهروندان اين شهر را به اين باور برساند که درآمدهاي اين شهر صرف رفاه شهروندان ميشود و آنها را در اداره شهر سهيم کند من تجربه اين کار را دارم و ميدانم که شدني است.من در کرمانشاه که استاندار بودم، نظام بودجهي استانها يک ضريب در سازمان مديريت داشت که برميگشت به اينکه چقدر استان درآمد دارد ضربدر آن ضريب ميشد. اين درآمد کجا بود؟ عمدتا از ماليات بود. درحاليکه صاحبان کسب و کار و صاحبان کارخانه اصلا نميدانستند اين پول مالياتي را که دارند ميدهند به کجا دارد ميرود. يک روز من يک مراسميبراي تمام موديان مالياتي عمده در اتاق بازرگاني کرمانشاه گذاشتم و از آنها بهعنوان خيرين گمنام دعوت کردم. خودشان هم نميدانستند که دارد چه اتفاقي ميافتد. در اين ديدار من برايشان نظام بودجهي استان را توضيح دادم. گفتم شماها اين مالياتها را داديد و هرچه شما ماليات بيشتري داديد من هم بيشتر توانستم از دولت بودجه بگيرم و تمام پروژههايي که با پول آنها ساخته شده بود را معرفي کردم . گفتم همهي پروژهها به نام شماست. نميدانيد چه قدر اين حرکت بر روي موديان مالياتي تاثير گذاشت. ما موفقترين سازمان مالياتي را در آن چند سال در استان کرمانشاه داشتيم و درآمدهاي ما ظرف 4 سالي که 9 برابر شد. پس مهم اين است که شما اين اطمينان را به مالياتدهندگان و درواقع خدماتگيرندگان شهرداري يعني تمام حاميان مالي شهرداري شامل کساني است که ماليات ميدهند به شهرداري ،عوارض ميدهند و خدمات از شهرداري ميخرند و... را بدهيد که پولشان ريال به ريالش درست هزينه ميشود. شما اگر بتوانيد اين را موضوع را درست منتقل کنيد هيچ کس با شما مخالفت نخواهد کرد يا از شدت مخالفتها کاسته ميشود. اين بخشي از فرآيند اعتمادسازي با جامعهي شهري است و ما اين کار را ميتوانيم انجام دهيم . من فقط يک مثال براي شما زدم که انجام دادم. يک نکته جالب در اين تجربه اين بود که زماني که گرفتاري مالي براي استان به وجود ميآمد و با موديان مالياتي در ميان ميگذاشتم برخي زودتر مالياتها خود را پرداخت ميکردند . چون ميدانستند ميخواهم مثلا فلان دستگاه بيمارستاني که به استان با ارز دولتي سهميه داده بودند را تهيه کنم .
درست است، اما شما نميتوانيد کرمانشاه را که به هر حال يک اتحاد قوميتي در آن وجود دارد با تهران که کم تر تهراني دارد و اين طور اتحادها براي پيشرفت آن وجود ندارد مقايسه کنيد .
من با عرض معذرت اين را رد ميکنم براي اينکه ما در محلي که زندگي ميکنيم مثل شهر تهران که داراي تنوع قومي، فرهنگي و اجتماعي زياد است اتفاقا اين تنوع فرصت ساز است که بايد از آن استفاده کنيم و حکم خانه ما را دارد، بنابراين تهران خانه ماست و همه براي آباداني آن تلاش ميکنيم.بستگي دارد که ما چقدر صادقانه با مردم ارتباط برقرار ميکنيم و بگوييم اين پول شما را چه کار کرديم. اين هم شعار نيست، بلکه بايد آن را ملموس درک کنيم. ما وظيفه داريم اينگونه با مردم رفتار کنيم. مردم حتما کمک ميکنند. مردم حتما پاي کار ميآيند. ترديد نکنيد.
شما خيلي خوشبين هستيد.
من خوشبين نيستم بلکه واقعبين هستم براي اينکه تمام مسايلي که مطرح کردم را اجرايي کردم و تجربه اش را دارم و اتفاق افتاده است .
يک چيز ساده افزايش هر ساله کرايههاي حمل و نقل عمومي است . اما هميشه يک دعواي ظاهري بين دولت، شهرداري و شورا وجود دارد براي آن که کسي نميخواهد مسئوليت اين گراني را بر عهده بگيرد و مسئولان ما نميخواهند بگويند شهروندان ما داريم پول اضافه اي از جيب شما بيرون ميآوريم. سر انجام هم همان مصوبه اوليه با چند ماه تاخير ابلاغ ميشود .
شهروندان بايد بدانند که مديريت شهري قرار نيست جيبشان را بزند؛ بلکه در برابر دريافت هزينهها ،سرويس بهتري دريافت ميکنند. اگر اين رويکرد حاکم نباشد مانند مجلس هفتم کهامدند قيمتهاي انرژي را تثبيت کرد، فاجعهاي در حوزهي آب، برق، گاز و مخابرات آفريد.اولويت اول کاهش هزينه است. مردم بدانند شهرداري خدم و حشم ندارد. مردم باورشان بشود با حداقلها شهر به بهترين شکل اداره ميشود .حقوق کارکنان و پرسنل و همه چيز بايد سر جاي خودش درست باشد. اتفاقا بايد کساني که بيشتر در شهرداري کار ميکنند بيشتر دريافت کنند. نظام دريافت در شهرداري بايد اين باشد که هر که بيشتر به مردم سرويس ميدهد بيشتر بگيرد. ولي آ نقدر جاي کاهش هزينه در پروژهها وجود دارد ... ما پروژههايي داريم که غلط اجرا ميشود و گاهي انتخاب آن پروژه غلط است و اينها همه منابع بسياري است .
حق با شماست. حيف و ميل در شهرداري خيلي زياد است.
من با آن کلمه حيف و ميل موافق نيستم .
هزينهي اضافه زياد است .
درواقع حيف زياد باشد. ما عادت کرديم و بلد نيستيم هزينههايمان را کم کنيم. گفتم که! ما بلد هستيم پول خرج کنيم . . .
تمام پروژههاي فرهنگ شهروندي در شهر تهران پيشرفتش کند است مثل همين جداسازي زبالههاي تر و خشک از مبدأ. در اين سالها مردم عادت کردهاند با جريمه تن به هر کاري بدهند. به طور مثال در حوزه فرهنگ ترافيک اگر جريمه براي کمربند ايمني و عبور از ميانه خط سفيد نبود، باز هم اين فرهنگ فراگير نميشد.
نبايد مطلق بگوييم مردم پاي کار هستند يا نيستند. با حضور مردم نبايد صفر و صدي برخورد کرد. اگر مردم با مصداق واقعي خدمتگذار «صادق» و «عملگرا» برخورد کنند، ترديدي نکنيد که حمايت ميکنند؛ ولي حتماً همه مردم را نميتوانيم پاي کار بکشانيم، اما اگر اکثريت را همراه کنيم، کافي است. شما در بافرهنگترين کشور هم زندگي کنيد، اگر چراغ قرمز جريمه نداشته باشد، درصدي از مردم از آن عبور ميکنند. هميشه با فرهنگسازي نميتوان مقابل هنجارشکني رفت، بلکه قوانين، مقررات و جرايم نيز به کمک ما ميآيند.
شهردار آينده تهران دو مشکل عمده بدهيهاي نامشخص و ساختار غيرقانوني مواجه است؛ راهکار شما براي حل اين دو مشکل چيست؟
استراتژي شهرداري است، که ساختار را تعريف ميکند؛ نه مصوبات. ما بايد ببينيم چشمانداز شهر تهران چيست و قرار است مقصدش کجا باشد. وقتي که مقصد مشخص شد و راه نيز تعريف شد، بايد ريلگذاري کنيم تا تغيير مسير ايجاد نشود؛ بين مبدأ و مقصد نيز ايستگاههايي تعريف کنيم. وقتي سند چشمانداز تهران خلق شود و در اين مقصد از نخبگان، متخصصان، مشاورين بينالمللي و جوانان براي طراحي کمک گرفته شود و يک چشمانداز روشن تعريف شود، ميتوانيم بر اساس آن مشخص کنيم چه افرادي را با چه تخصصها نياز داريم؛ نميشود روي هوا حرف زد، بايد همه چيز کاملاً مشخص باشد. در خصوص ميزان بدهيها نيز ابزار تدقيق وجود دارد و اين کار به خوبي قابل انجام است.
برخي پيمانکاران در شهرداري وجود دارند که در بيشتر پروژههاي بزرگ شهري رسوخ کردهاند، اما نه ابزار حسابرسي از آنها وجود دارد و نه محدوده فعاليتشان؛ مانند شرکت جهان. شهردار آينده براي رهايي از اين شرکتها چه کارهايي بايد بکند.
شما بايد کانون اين مشکلات را شناسايي کنيد و بدانيد در کدام نقاط فعاليت ميکند و وقتي شهردار انتخاب شد، به اطلاعات قبلي خود عمق داده و در خصوص آن تصميمگيري کند. در حال حاضر کلياتي از اين مشکلات شناسايي شده و هنوز از ريز فعاليتهاي اين نوع شرکتها اطلاعاتي در دست نيست.
فکر ميکنيد تهران چه مشکلات و نيازهاي ديگري جز مشکلات گفته شده دارد؟
اصلاح اداري، اصلاح ساختاري، اصلاح قوانين، شفافسازي و سادهسازي قوانين مهم است. همچنين بايد به کالبد شهر نيز توجه کنيم؛ مشکلات زيست محيطي و ترافيک که با تمام خدمات شهروندي در ارتباط است، از مهمترين چالشهاي پايتخت است. اما نبايد فراموش کنيم که ما نبايد به جنگ معلول برويم، بلکه بايد عوامل خلق معلول را شناسايي کرد. بايد بدانيم اين آلودگي و ترافيک خستهکننده و آزاردهنده و اين محيطزيستي که در حال نابودي است، معلول چه عواملي است. با آبپاشي به جنگ آلودگي هوا نبايد رفت.
فکر ميکنيد اين تهران با اين ميزان چالش و مشکل، کِي به ريل اصلي خود بازميگردد؟
اين بستگي به فعاليت شش ماهه اول شهرداري و شورا دارد و اينکه چقدر بتوانند نگاه مردم را به شهرداري، شهردار و شورا تغيير دهند؛ دور از دسترس نيست بازگشت به ريل اصلي. اگر اين تغيير نگاه ايجاد شد، ميتوان گفت تهران از اواسط سال ۹۸ روي ريل اصلي قرار خواهد گرفت و اين 24 ماه نياز به تلاش شبانه روزي براي استفاده از تمام ظرفيتهاي متخصصين دانشگاهي و حرفه اي، ديدگاهها و نظرات اعضاي محترم شورا، سازمانهاي مردم نهاد(NGOها) و نظرات آحاد مردم و مديران شهرداري را دارد.
پيگيري اجراي طرح تحول کلانتريها و پاسگاهها ادامه دارد؛
گروه اجتماعي: اسفندماه سال گذشته بود كه سردار محمد شرفي، رئيس پليس پيشگيري از برنامهريزيهاي صورت گرفته براي تجهيز نيروهاي پليس كشور خبر داد.
سردار شرفي از طرح تجهيز افراد گشت پليس به دوربين البسه و مجهز نمودن گشتهاي خودرويي به دوربين خبر داد و زمان پيشبيني شده براي عملياتي شدن اين برنامه را در سال 96 اعلام كرد. آنطور كه مسئولان نيروي انتظاميپيش از اين اعلام كردهاند از محاسن تجهيز دوربين به البسه اين است که با وجود تجهيزات جديد ماموران نيروي انتظاميو پليس در محيط مأموريتي خود مورد پايش قرار خواهند گرفت و با جرائم مشهود برخورد ميکنند؛ همچنين رفتار مامور استاندارد شده و براي محاکم قضايي رفتار مجرمان به صورت مستند تهيه خواهد شد.
پيش از اين اعلام شده بود كه اگر دوربين روي لباس کارکنان نيروي انتظاميباشد، اين دوربين محيط اطراف مامور را پايش کرده و مامور نيز موظف است که با جرائم مشهود برخورد کند و در غير اين صورت توسط مرکز مورد نظارت قرار ميگيرد. از طرف ديگر اين اقدام در استانداردسازي ماموران ما نيز موثر است، چراکه هيچکس در مقابل دوربين تخلف نخواهد کرد و از سوي ديگر اگر مجرمان رفتار نادرستي با ماموران يا در محل داشته باشند، آرشيو اين دروبينها مستندي خواهد بود براي محاکم قضايي. با اين حال قرار بود تا پايان سال 96 اين طرحها اجرايي شده و مقدمات اوليه آن نيز فراهم و اعتبارات آن پيشبيني شده است. در همين حال روز گذشته جانشين پليس پيشگيري ناجا با تأکيد بر اينکه در سطح کشور طرح تحول کلانتريها و پاسگاهها به صورت جدي دنبال ميشود، گفت: اجراي اين طرح اولويت اول نيروي انتظامياست. آنطور كه ايسنا گزارش داده، سردار مهدي معصومبيگي تصريح کرد: کلانتريها و پاسگاهها خط مقدم و هسته عملياتي نيروي انتظاميهستند؛ چراکه همواره با آحاد مردم تعامل مستمر دارند و در صورتيکه به حداکثر کارآيي خود برسند، موجبات رضايتمندي مردم را فراهم خواهند کرد. وي با اشاره به اينکه نيروي انتظاميبر تحول در کلانتريها و پاسگاهها متمرکز شده است، افزود: براساس فرمان فرمانده کلقوا تحول در اين زمينه به شوراي عالي تحول در پاسگاهها ارجاع داده شد. معصومبيگي يادآور شد: در زمينه طرح تحول کلانتريها دستورالعمل جامعي تدوين شده و با مسئوليت فرماندهان انتظامياستانها در اختيار آنها قرار گرفته است. وي با اشاره به اينکه تحول کلانتريها و پاسگاهها به خوبي و با شتاب در حال انجام است، افزود: 28 کلانتري در استان همدان اجراي اين طرح را در دستور کار خود قرار دادهاند. جانشين پليس پيشگيري ناجا و فرمانده انتظامياسبق استان همدان به اهداف اجراي اين طرح پرداخت و گفت: توانمندسازي پرسنل نيروي انتظامي، خوشايندسازي در کلانتريها و ايجاد رضايتمندي مردم و تسريع در اصلاح فرآيندها از جمله اهداف اين طرح است. وي با تأکيد بر اينکه در آينده مردم شاهد تحول خوب و مناسب در کلانتريها و پاسگاهها خواهند بود، يادآور شد: در آينده براساس برنامهريزيها، نيروي انتظاميدر مقابل اخذ شکايات مردم رسيدي را به آنها تحويل خواهد داد.
معصومبيگي ادامه داد: موفقيت نيروي انتظاميدر گروي کلانتريها و پاسگاههاست؛ چرا که اينها ستون فقرات نيروي انتظاميهستند. وي با بيان اينکه هماکنون 50 درصد کلانتريها تحت اجراي طرح تحول قرار گرفتهاند، تصريح کرد: خوشبختانه در چند ماه اخير که طرح تحول آغاز شده، شاهد حرکت رو به رشدي در اين واحدها بودهايم. معصومبيگي در بخش ديگري از سخنانش درباره ارتقاي فناوري در نيروي انتظاميگفت: در پي ورود تجهيزات مناسب همچون دوربين البسه و خودروهاي استيشن به کلانتريها هستيم. وي خاطرنشان کرد: دوربين البسه بر روي لباس مأمور نصب ميشود و هماکنون در مرکز آماده شده و در اختيار استانهاي نمونه قرار ميگيرد. وي ادامه داد: نصب اين دوربين موجب استانداردسازي رفتار کارکنان و صيانت از حقوق شهروندي شده و همچنين در مواقع لزوم از حقوق مأمور صيانت ميکند.
معصومبيگي درباره خودروهاي استيشن نيز گفت: بر روي اين خودروها به صورت مستمر دوربين نصب ميشود و در ميادين شهر مستقر ميشوند. وي از ايجاد مرکزي نوين که همه منازل مردم و اماکن و صنوف را به سيستم جامع خود متصل ميکند، خبر داد و گفت: با اتصال به اين مرکز در صورت بروز مشکل زنگ مربوطه به صدا در ميآيد و مأموران در خدمت امدادرساني به مردم قرار ميگيرند. جانشين پليس پيشگيري ناجا درباره حريم خصوصي بودن خودروها نيز گفت: بر اساس قوانين هر محلي که بدون هيچگونه تلاشي قابل رؤيت باشد، جزء اماکن غيرخصوصي محسوب ميشود. وي در پايان درباره عدم شفافسازي برخي مسئولان خاطرنشان کرد: در حال حاضر شفافسازي مناسبي در سطح جامعه و به ويژه براي اصحاب رسانه وجود دارد اما اينکه برخي آمارها شفاف نيست به علت تکميل نبودن روند دادرسي است.
رئيس امور بينالملل انجمن صادرکنندگان سنگ آهن در گفتگو با «تجارت» خبرداد؛
گروه صنعت، معدن و تجارت: حدود 6 ماه پيش بود كه بررسي دامپينگ در توليد فولاد ايران توسط اتحاديه اروپا آغاز شد؛ آن روزها كارشناسان هرچند ادعاي مطرح شده درباره دامپينگ فولاد از سوي اتحاديه اروپا را واقعي نميدانستند، اما اعلام ميكردند كه در صورت نهايي شدن اين موضوع و به نتيجه رسيدن شكايت مطرح شده درباره دامپينگ محصولات فولادي، به وضع تعرفههاي وارداتي بر محصولات فولاد ايران منجر خواهد شد.
طي ماههاي گذشته گزارشهاي مختلفي منتشر شده كه براساس آنها فولادسازان اروپايي از ايران بهعنوان سومين تهديد اين صنعت در قاره سبز ياد ميکنند و به دنبال راهي براي محدودکردن صادرات فولادي ايران به اروپا هستند.
پيش از اين خبرگزاري رويترز گزارش داده بود كه گروه لابي صنعت فولاد اروپا (يوروفر) قصد دارد دامپينگ را در صنعت فولاد ايران بررسي کند. آنچه به تازگي درباره احساس خطر اتحاديه اروپا از ظرفيت رو به افزايش توليد و صادرات فولاد در ايران، منتشر شده، موضوع جديدي نيست و البته تنها به کشور ما نيز اختصاص ندارد. حالا آنطور كه رسانهها اعلام كردهاند کميسيون اتحاديه اروپا بر روي واردات فولاد ايران، تعرفه ۲۳ درصدي اعمال ميکند. به گزارش خبرگزاريها براساس اسنادي که به رويت پلاتز رسيده است اين تعرفهها در محدوده 5.3 درصد تا 33 درصد است و تعرفه واردات فولاد از ايران 23 درصد اعلام شده است. آنطور كه اين اسناد نشان ميدهد، کميسيون اتحاديه اروپا قصد دارد تعرفههاي ضد دامپينگ براي واردات کلافهاي رولي گرم از ايران، روسيه، اوکراين و برزيل اعمال کند.
کميسيون اتحاديه اروپا ادعا کرده است که اين تعرفهها در پي اقدامات دامپينگي اين کشورها صورت ميگيرد که به دنبال اين هستند تا با صادرات فولاد ارزان قيمت، بازار را در دست بگيرند، در حقيقت اين اقدام کميسيون اتحاديه اروپا از نظر آنها اقدام ضد دامپينگي عليه اين کشورها است. کميسيون اتحاديه اروپا همچنين اعلام کرده است که صربستان به دليل صادراتش به اتحاديه اروپا و به دليل اينکه حجم دامپينگ اين کشور بسيار کم و قابل اغماض بوده، از فهرست اعمال تعرفه حذف ميشود. کميسيون اتحاديه اروپا تصميم گرفته که قيمت هر تن فولاد وارداتي را 472.27 يورو در نظر بگيرد که البته قرار است بعد از يک دوره بررسي، قيمت فولاد خام افزايش يابد و از نظر اين کميسيون در شرايط فعلي اين بهترين قيمت محسوب ميشود. براساس گزارش پلاتز، کميسيون اتحاديه اروپا واردات از برزيل و روسيه را که قرارداد آن در 7 ژاويه 2017 منعقد شد مشمول اين تعرفه نميشود و اعمال تعرفه فعلي براي اين کشورها عطف بهماسبق نخواهد شد. کميسيون اتحاديه اروپا همچنين تاکيد کرده است که اعمال تعرفه براي اين چهار کشور ميتواند منافع توليدکنندگان داخل اتحاديه اروپا را تامين کند. تعرفههاي ضد دامپينگ تعيين شده به توليدکنندگان اروپايي اجازه خواهد داد تا تاثيرات مخرب اقدامات دامپينگي کشورهاي صادرکننده فولاد به اتحاديه اروپا را جبران کنند. اين اقدام با هدف توانمندسازي شرکتهاي فولاد اروپا براي رسيدن به يک سطح پايدار از سوددهي اتخاذ شده است.
يکي از مواردي که اتحاديه اروپا در تحقيقات خود درباره دامپينگ توليد فولاد در ايران به آن استناد کرده، وضع تعرفه صادراتي توسط دولت براي صادرات سنگ آهن است. در صورت وضع اين تعرفه، توليد فولاد در ايران ارزانتر تمام خواهد شد و طبيعتا امکان صادرات ارزانتر هم براي توليدکنندگان فراهمميشود. اين اتفاق در کنار افزايش ۸ برابري صادرات فولاد ايران طي سه سال اخير، تهديد فولادسازهاي ايراني را براي اتحاديه اروپا جديتر کرده است. بررسي شرايط توليد و آنچه از سوي اتحاديه اروپا، دامپينگ فولادي ناميده ميشود از مدتها قبل درباره ايران آغاز شده و آنگونه که برخي منابع رسانهاي مدعي شدهاند، قرار بود نتيجه اين بررسيها تا اواخر فروردين سالجاري اعلام شود، با اين حال و پس از گذشته سه ماه از اين زمان طي روزهاي گذشته برخي رسانههاي بينالمللي از وضع عوارض 23 درصدي براي واردات محصولات فولادي ايران در اتحاديه اروپا خبر دادهاند.
علت وضع تعرفه براي محصولات فولادي ايران
در همين ارتباط كيوان جعفري، رئيس امور بينالملل انجمن توليدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن در گفتگو با خبرنگار «تجارت» با اشاره به مقررات موجود در سازمان تجارت جهاني، گفت: براساس مقررات سازمان تجارت جهاني، اتحاديه اروپا ميتواند تعرفههاي ضد دامپينگ را بر روي محصولات کشورهاي خارج از اين اتحاديه اعمال کند. اين اتفاق در صورتي عملي ميشود که بررسي تحقيقات اين اتحاديه نشان دهد محصولات اين کشورها با قيمتهاي پايينتر از قيمتها بازار و به منظور آسيب رساندن به صنعت اتحاديه اروپا وارد کشورهاي عضو اين اتحاديه ميشود. او اضافه كرد: د اتحاديه اروپا 37 اقدام ضد دامپينگي در بخش فولاد دارد که 15 مورد آن ناشي از نگراني درخصوص اقدامات كشور چين بهعنوان بزرگترين توليدكننده و صادركننده فولاد جهان است. البته برخي از اين اقدامات مربوط به دامپينگ محصولات فولادي از کشورهاي روسيه، برزيل، صربستان و اوکراين است که ايران هم در ميان اين کشورها قرار گرفته است. به نظر ميرسد كه بررسيهاي اتحاديه اروپا نشان ميدهد كه ايران نيز در صادرات برخي از محصولات فولادي خود به كشورهاي اروپايي اقداماتي را انجام داده كه از آن به دامپينگ تعبير ميشود؛ به اين ترتيب حالا متاسفانه شاهد وضع تعرفههاي وارداتي براي محصولات فولادي ايران نيز خواهيم بود.
تاثير تعرفه اروپا بر بازارهاي صادراتي فولاد ايران
جعفري در ادامه با اشاره به مقاصد فولاد صادراتي ايران خاطرنشان كرد: در چند سال گذشته با افزايش حجم صادرات فولادي ايران، مقاصد صادراتي ايران در فولاد خام بهعنوان بخش مهم در صادرات ايران کشورهاي تايلند، تايوان، امارات متحده عربي، عمان، اردن و... بودهاند. براي محصولات تخت فولادي کشورهاي ايتاليا، امارات متحده عربي، اسپانيا، عمان و... بيشترين سهم واردات از ايران را به خود اختصاص دادهاند. اين كارشناس اقتصادي در پايان گفت: وضع تعرفه 23 درصدي توسط اتحاديه اروپا براي واردات محصولات فولادي ايران، هرچند بزرگترين بازار محصولات فولادي كشورمان در كشورهاي آسيايي است، اما محدود شدن ورود فولاد ايراني به كشورهايي مانند ايتاليا و اسپانيا كه در ميان مقاصد صادراتي فولاد ايران هستند تا حدودي بر روي ميزان صادرات فولاد كشور تاثيرگذار خواهد بود. جعفري در پايان با اشاره به موقعيت ويژه برخي كشورهاي منطقه و حوزه خليجفارس براي محصولات فولادي ايران، تصريح كرد: كشورهاي عمان، اردن، امارات متحده عربي و عراق از جمله كشورهايي هستند كه بازار خوبي در اختيار محصولات فولادي ايران قرار دادهاند، با اين همه و با توجه به اتفاقات اخير منطقه در مورد روابط كشورهاي حوزه خليجفارس با قطر با يك برنامهريزي دقيق ميتوان به حضور فعال در قطر نيز فكر كرد، به ويژه اينكه اقدامات عمراني و ورزشگاهسازي اين كشور براي برگزاري جامجهاني فوتبال در سال 2022 ميتوان موقعيتي خوب و بازار جديدي براي محصولات فولادي ايران باشد.
با نامه تیلرسون به کنگره صورت گرفت؛
برجام مهمترين دستاورد صلاح آميز هسته اي در عرصه بين المللي است که در سالهاي اخير در عرصه جهاني منعقد شده، اما نکته مهم، پايبندي به اين توافق است. اگر چه تاکنون تماميکشورهاي اروپايي گروه1+5 نسبت به اين قرارداد متعهد بوده و بر اجراي آن تاکيد داشتهاند، اما آمريکا با تصويب تحريمهاي جديد، در مسير نقض اين توافق گام برداشته است.
با اين وجود جمهوري اسلاميايران هرگز از مسير توافق خارج نشده و همچنان نسبت به آن پايبند بوده است. البته براي اين راستي آزمايي قرار است هر 90 روز يک بار، ايران گزارشي از عملکرد خود ارايه دهد که نتيجه گزارشات تاکنون احترام به برجام و توافق جهاني بوده است.
آمريکا ايران را تاييد کرد
در اين رابطه رکس تيلرسون وزير خارجهامريکا در نامهاي به کنگره اين کشور اعلام کرد که جمهوري اسلاميايران به تعهداتش به توافق هستهاي دو سال پيش پايبند بوده است.
دولت آمريکا هر 90 روز يک بار بايد گزارشي مبني بر تاييد پايبندي ايران به تعهدات هستهاياش ذيل برجام را به کنگره ارايه دهد که آخرين بار 18 مياين گزارش به کنگره ارايه شد. به گزارش ايسنا، روزنامه واشنگتن پست نوشت: دولت دونالد ترامپ تاييد کرد که ايران کماکان به تعهدات مرتبط هستهاياش در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) عمل ميکند.اما مقامات ارشد دولت تصريح کردند که ترامپ اين تاييد را با بيميلي و اکراه انجام داده و مايل است تحريمهاي جديدي را عليه ايران به دليل آنچه واشنگتن فعاليتهاي بيثباتکننده ايران ميخواند و به علاوه توسعه موشکهاي بالستيک وضع کند.يک مقام ارشد آمريکايي در اينباره مدعي شد: ما ميگوييم که اين فعاليتهاي ايران به شدت هدف اين توافق براي برقراري ثبات بينالمللي را تضعيف ميکند. ايران به طور مسلم بر خلاف روح برجام عمل ميکند.ترامپ بر خلاف روح برجام موضوعات ديگر از جمله مسايل خاورميانه و اتهاماتي عليه ايران مبني بر اينکه ايران ثبات خاورميانه را بر هم ميزند در نامه خود به کنگره در رابطه با پايبندي ايران به برجام در دو نامه اخير گنجانده است.آژانس بينالمللي انرژي اتميدر هفت گزارشي که بعد از توافق هستهاي ارايه کرده پايبندي ايران به تعهداتش بر اساس برجام را تاييد کرده است.آمريکا همزمان با ارايه اين نامه، افراد و شرکتهاي جديدي را به بهانه فعاليتهاي تروريستي يا همکاريهاي موشکي با ايران به ليست تحريمهايش افزود.
پايان دادن به اظهارات مداخلهجويانه
در همين رابطه وزير خارجه کشورمان در نشست انديشکده شوراي روابط خارجي آمريکا نسبت به اظهارات مقامات آمريکايي واکنش نشان داد. محمد جواد ظريف با تاکيد بر اينکه سياست تحريم و تغيير حکومت در ايران جواب نميدهد، خواستار واقع بيني واشنگتن و اتمام اظهارات مداخلهجويانه مقامهاي آمريکايي شد.به گزارش ايرنا، وي ادامه داد: طرح اين موضوع نشان ميدهد کهامريکا از گذشته درس نگرفته است. شما نتايج پياده سازي اين سياست در سال 1953 را ديديد.ظريف افزود: آمريکا از زمان انقلاب اسلاميايران به دنبال تغيير حکومت بوده است. در دولت اوباما به طور رسميگفته شد که چنين سياستي کنار گذاشته شده؛ اما باور نداريم که در حقيقت چنين بوده باشد.وي ادامه داد: ما مشروعيت و قدرت خود را از مردم ميگيريم. اين تفاوت عمده ما با کشورهاي هم پيمان آمريکا در منطقه است.ظريف افزود: همه کشورهاي منطقه به نحوي زير چتر حمايت خارجي هستند؛ اما ايران اينگونه نيست. وزير خارجه کشورمان افزود: تغيير حکومت در ايران جواب نميدهد چرا که ايران کشوري نيست که مشروعيت خود را از آمريکا بگيرد. ما به مردم خود متکي هستيم. ظريف بااشاره به انتخابات اخير رياست جمهوري ايران گفت: مردم ما دو ماه پيش نزديک به 10 ساعت در صفهاي راي گيري ايستادند تا نظرات خود را بيان کنند. اين موضوع کاملا در ديگر کشورهاي منطقه غايب است. وي در خصوص اظهارات اخير مقامهاي سعودي مبني بر اينکه درگيري را به داخل ايران بکشانند، با اشاره به حادثه تروريستي اخير در تهران گفت: آنها از سازمانهاي تروريستي فعال در پاکستان حمايت ميکنند و سرانجام توانستند برخي از آنها را به پارلمان ما برسانند؛ آنجا مکاني است که بيش از همه از آن تنفر دارند، چرا که خود چنين نهادي ندارند. ظريف در بخش ديگري از صحبتهاي خود با اشاره به بحران يمن گفت: بحران يمن احتمالا بدترين کابوس حقوق بشري است که ميتوان متصور شد. ظريف ادامه داد: اين (طرح آتشبس) ميتواند بنيان همکاري بين ايران و عربستان سعودي باشد. لزوميندارد که ما با يکديگر در جنگ باشيم. نيازي نيست که تلاش کنيم تا يکديگر را از عرصه سياسي منطقه حذف کنيم چرا که چنين چيزي براي هيچ يک از دو طرف ممکن نخواهد بود. ظريف با تاکيد براينکه ايران قرباني سلاح شيميايي است و اين سلاح را به عنوان خط قرمز ميداند، گفت: ولي ما معتقديم که اتهام استفاده از اين نوع تسليحات در سوريه بايد مورد تحقيق قرار بگيرد و مکانيزمهاي مشخصي براي اين کار وجود دارد.
وي ادامه داد: ما پيشنهاد داديم که يک تيم تحقيقاتي به منطقه و پايگاه هوايي الشعيرات برود و آثاري که قطعا بايد از اين تسليحات شيميايي به جا مانده باشد را بررسي کند. با اين حال آن را نپذيرفتند. ظريف افزود: ما ميگوييم که استفاده از سلاح شيميايي غير قابل پذيرش است ؛ اما نميپذيريم که آنها خود هم قاضي، هم دادستان و هم جلاد باشند.
آژانس همواره پايبندي ايران به توافق را مورد تاييد قرار داده است
ظريف درباره توافق هستهاي و اتهامهاي اخير مقامهاي آمريکايي در خصوص نقض توافق از جانب تهران گفت:آژانس در تماميگزارشهاي خود پايبندي ايران به توافق را مورد تاييد قرار داده است. آمريکا اما همواره حفظ تحريمهاي باقي مانده را مهمتر از برداشتن تحريمهاي لغو شده دانسته است. وزير خارجه کشورمان ادامه داد: نکته جالب اينکهامريکا، ايران را به بهانههاي حقوق بشري هدف تحريمهايي قرار دادهاما کشورهايي که تا به حال اسم انتخابات به گوششان نخورده است، همپيمان واشنگتن به حساب ميآيند و هيچگاه تحريم نميشوند. ظريف با تاکيد براينکه مشارکت ايران در نبرد با تروريستها در برخي کشورها تنها محدود به ارسال مستشاران نظامياست، گفت: ما نميخواهيم که حضور نظاميدرهيچ يک از کشورهاي منطقه داشته باشيم ولي اگر در کشوري هستيم، به درخواست دولت آن کشور و مطابق با قواعد بينالمللي بوده است. وي درخصوص پايگاههاي نظاميبرخي کشورهاي خارجي در خاورميانه افزود: در عين حال معتقديم که استقرار نيروهاي نظاميخارجي، ذاتا منطقه را بيثبات ميکند. با اين حال ما به تصميم همسايگان خود در اين خصوص احترام ميگذاريم. ظريف در خصوص برخي اتباع آمريکايي زنداني در ايران گفت: ما يک قوه قضاييه مستقل داريم و دولت مطابق با قانون اساسي، کنترلي روي تصميمهاي بخش قضايي ندارد. وي ادامه داد: ميليونها فرد ايراني - آمريکايي وجود دارد و صدها هزار نفر از آنها به طور منظم به ايران سفر ميکنند. با اين حال ايرانيهايي هستند که توسط آمريکا در اين کشور و يا در ديگر کشورها به بهانههاي واهي بازداشت شدهاند. ظريف درخصوص محدوديتهاي اعمال شده در توافقهسته اي گفت: برخي محدوديتهايي که ايران براي اعتماد سازي با آنها موافقت کرده است، در سالهاي آينده لغو خواهد شد اما ما همچنان به عدم ساخت تسليحات هستهاي متعهد خواهيم بود. ظريف درباره برنامههاي هستهاي کره شمالي گفت: معتقدم که بمب هستهاي، امنيت هيچ کشوري را تامين نميکند. ظريف با اشاره به طرح مشترک تحريمهاي ايران و روسيه که هماکنون در مجلس نمايندگان آمريکا در دست بررسي است، با تاکيد بر اينکه اين تحريمها نقض توافق هستهاي است، گفت: واکنش ما در زمان مناسب اعلام خواهد شد. تحريمها براي آمريکا نه سرمايه که همواره يک بدهي بوده است.
وزيرخارجه کشورمان با اشاره به اتهامهايي که طرف آمريکايي متوجه ايران کرده است، گفت: همانطور که در برجام آمده، موضوع درباره موشکهايي است که براي حمل کلاهکهاي هستهاي طراحي شده باشند. از آن جايي که ما هيچ کلاهک هستهاي نداريم، چنين موشکهايي هم طراحي نميکنيم.
کارشناسان در گفتوگو با «تجارت» سیاستگذاری نهادهای حمایتی را نقد کردند؛
تجارت- اقتصاد کلان: ايران درگزارش سال2017 درباره ميزان موفقيت کشورهاي جهان در دستيابي به اهداف برنامه جهاني'توسعه پايدار'، بين157کشور رتبه 89 را دارد وگرچه بالاتر ازقطر، عربستان، آفريقاي جنوبي، هند، کويت و اندونزي قرار گرفته است اما همچنان راهي طولاني در مسير توسعه پيش روي دارد.
«توسعه پايدار » برنامه اي جهاني است که براي پاسخ به معضلات اقتصادي، محيط زيستي و اجتماعي دنياي امروز از سوي دانشمندان مطرح وبه طورگسترده توسط دولتها، نهادهاي بين المللي، مورد پذيرش قرارگرفته است.ايران نيز به عنوان کشوري که درمسير توسعه قرار دارد، دستيابي به شاخصهاي بين المللي در اين خصوص را در دستور کار نهادهاي مختلف قرار داد و در اين امر در برنامه ششم توسعه کشور نيز تعريف و تبيين شده است.
وضعيت ايران به لحاظ شاخصهاي توسعه پايدار
'شاخصها'ابزارهايي هستند که اطلاعات پيچيده و گسترده را به صورت کميو قابل درک براي عموم و تصميمگيران فراهم و نشان ميدهند که در کجا قرار داريم، مسيرحرکت چگونه است و آيا اين مسير و تحولات مربوط در راستاي دستيابي به اهداف پيشبيني شده قرار دارد يا خير. اين معيارهاي روندها و تنشهاي موجود در هر سيستميرا نمايان ميکنند و نشان ميدهند که سياستها و برنامهها چگونه بر کارکرد سيستم اثر ميگذارند. چنانچه شاخصها به صورت منطقي و مطابق با شرايط هر کشور انتخاب شوند و از پشتوانه اطلاعاتي مستندي برخوردار باشند، ميتوان بر اساس آنها دگرگونيها و تحولات هر سيستم و حوزههاي آن را به خوبي درک و تبيين کرد.از سال ۲۰۱۵ وضعيت کشورها به لحاظ دستيابي به اهداف توسعه پايدار در گزارشهايي با عنوان (Index SDG) منتشر شد تا کشورها بتوانند خود را با منطقه، ساير شرکتکنندهها در سطوح مشابهي از توسعه اقتصادي کلي و نيز با کل جهان، از جمله بهترين و بدترين عملکردها مقايسه کنند. در اين گزارشها، براي هر کشوري امتياز شاخصي که بين صفر تا ۱۰۰ است تعيين شده است. اين مقادير جايگاه هر کشور را در بين بدترين (۰) و بهترين (۱۰۰) را نشان ميدهد؛ به عنوان مثال کشوري که داراي امتياز ۷۰ است يعني ۷۰ درصد مسير به سمت بهترين حالت را پيش رفته است.براساس گزارش سال2017 دراين خصوص که يکشنبه 25 تير ماه (16 ژوييه) منتشر شد، ايران با امتياز 64.7 (شصت و چهار و هفت دهم) رتبه 89را درميان 157 کشور به خود اختصاص داده است و در فهرست رتبه بندي کشورهاي مورد بررسي بالاتر از قطر، عربستان سعودي، آفريقاي جنوبي، هند، کويت و اندونزي قرار دارد.
پيشنيازهاي ضروري، رفع يا کاهش فقر و نابرابري است
به اعتقاد سيد مرتضي افقه، کارشناس اقتصادي؛ يکي از پيشنيازهاي ضروري و غيرقابلاغماض هر برنامه توسعهاي، رفع يا کاهش فقر و نابرابري است. کاهش فقر و نابرابري از دو طريق ميسر خواهد بود: براي افرادي که به لحاظ جسمييا ذهني يا دلايل ديگر، قادر به کار و تامين درآمد خود نيستند، برنامههاي تاميناجتماعي و پرداختهاي انتقالي و بلاعوض دولت، و يا روشهاي ديگر مرسوم در کشورها ازجمله تسهيل و زمينهسازي براي مشارکت داوطلبانه انجمنهاي خيريه و يا سمنها (NGO) مناسب و ضروري است.اما براي افرادي که خود قادر به کار و تامين درآمد خود هستند تدوين و اجراي برنامهها و طرحهايي که فرصتهاي شغلي مناسب را گسترش ميدهد ضروري است. داشتن شغل شرط لازم (و البته ناکافي) براي رفع يا کاهش فقر و توزيع برابرتر درآمد است.به گفته اين کارشناس اقتصادي، درواقع، نگرش و عزم دولت بايد بهگونهاي باشد که بهجاي ترويج پرداختهاي صدقهاي (مثل يارانه) به افراد قادر به کار، زمينه اشتغال آنها را فراهم کند تا از اين طريق هم هزينههاي دولت کاسته شود و هم عزتنفس افراد حفظ شود. بيان اين نکته نيز ضروري است که فراهم کردن فرصت شغلي براي تعداد بيشتري از افراد جامعه به شناخت کامل ويژگيهاي جمعيتي، تحصيلي و تخصصي، و فرهنگي-اجتماعي مناطق مختلف کشور نياز دارد. برخلاف تصور عوامانه بايد گفت که سرمايهگذاري شرط لازم براي ايجاد شغل است اما شرط کافي کيفيت سرمايهگذاري است.يعني هر سرمايهگذاري در شرايط فعلي، که تکنولوژيهاي سرمايهبر و خودکار (اتومات) جايگزين نيروهاي انساني شدهاند، الزاما فرصت شغلي بيشتر ايجاد نميکند بلکه سرمايهگذاريهاي فقرزدا و اشتغالزا منجر به کاهش بيکاري و درنتيجه فقر و نابرابري خواهند شد.بنابراين وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي و سازمانهاي زيرمجموعه از ارکان اساسي و حياتي در کشور هستند که در شرايط حساس کنوني، نقش محوري و حياتي در موفقيت برنامههاي توسعهاي کشور دارند. تقويت جدي اين وزارتخانه از لحاظ بودجه و امکانات لجستيک يکي از اقدامات اساسي دولت دوازدهم خواهد بود.با توجه به شرح وظايف اين وزارتخانه، موفقيت اين وزارتخانه زمينهساز موفقيت ساير وزارتخانهها و درنهايت موفقيت برنامههاي توسعه در کشور خواهد بود.
ضريب نفوذ بيمههاي اجتماعي زياد است
رحمان سعادت، کارشناس اقتصادي، در اين باره معتقد است: به نظر ميرسد ضريب نفوذ بيمههاي اجتماعي زياد است همانطوري که دولت تدبير و اميد با طرح بيمه سلامت حجم عظيمياز مردم را تحت پوشش قرار داد و اين حرکت بزرگي در حوزه سلامت است.به گفته سعادت، در اين ميان ارگانهاي حمايتي هم تاثيرات و نقش خود را دارند اما دو نکته بايد مد نظر قرار گيرد. يکي ميزان حمايت و ديگري ميزان پوشش حمايتهاي بيمه اي. اين اقتصاددان ادامه ميدهد: به نظر ميرسد گرچه ميزان حمايت از نظر سلامت، اندازه کميداشته باشد ولي گستردگي آن در جامعه به ويژه در دولت تدبير و اميد زياد شده است که اين دو ميتواند مکمل هم بوده و نيازهاي مردم را برطرف کنند. در زمينه سياستهاي حمايتي مانند يارانهها نيز بايد دانست که واژه يارانه خود به معني کمک کردن است. و کمک بايد به کساني انجام شود که نيازمند ياري هستند. بايد گروههاي هدف را تشخيص داد و طبيعي است که اگر يارانهها را اعم از مستقيم، غيرمستقيم، نقدي و غير نقدي و حتي حمايتهاي معنوي و مشاورهها به گروههاي هدف اختصاص دهيم اثرات بسيار و کارآمدي خواهد داشت. اما در اين ميان برخي مواقع خدماتي را به افرادي ارائه ميدهيم که به آن نيازي ندارند و حتي ممکن است برخي موارد باعث آسيب به آنها شود. طبيعي است که مهمترين راه اين است گه ما مطالعات خوبي در حوزه شناسايي گروههاي هدف داشته باشيم و به صورت موثر و بهاندازه از اين افراد حمايت کنيم. برخي مواقع يک مشاوره و يک راهنمايي در زندگي افراد موثر است و جلو بسياري از آسيبها را ميگيرد و اين مصداق پيشگيري بهتر از درمان است. براي مثال با کمترين هزينه در حوزهاموزش سلامت ميتوان جلو بسياري از هزينهها را گرفت البته بايد اين آموزشها هدفمند و کارا باشد.
اخذ ماليات سبب تقويت زيرساختهاي اجتماعي شود
جعفر خيرخواهان ديگر کارشناس اقتصادي دراين باره ميگويد: به طور کلي نميتوان گفت که هر يک از سياستهاي تقويت بيمه اجتماعي يا کمک يارانه اي هر يک به تنهايي بتواند به شاخص رفاه در جامعه کمک کند بلکه بايد با يک سياست درست هر يک از اين سياستها را به جاي خود انجام داد چون بايد هم سياستهاي رشد اقتصادي را در کنار کمک به محرومان ارائه کرد.نکته حائز اهميت در اين ميان اين است که هيچ سياستي نبايد بدون سنجش عواقب آن و تنها براي تبليغات اجرايي شود زيرا ولو در حد حرف، برخي تعهدات به شدت براي جامعه از نظر بار رواني خطرناک است. در اين ميان اتخاذ سياستهاي رفاهي در کشورهاي در حال توسعه با توسعه يافته متفاوت است. در کشورهاي در حال توسعه ميتوان گفت که سايستهاي حمايتي و يارانه اي پر رنگ تر است ولي در کشورهاي توسعه يافته بيمههاي اجتماعي بيشتر تقويت ميشود. همچنين در هر کشور نيز بايد افراد زير خط فقر از خدمات حمايتي و يارانه اي برخوردار باشند و براي افراد غني نيز بايد سياستهاي مالياتي مناسبي تدوين شود تا اخذ ماليات از آنها سبب تقويت زيرساختهاي اجتماعي شود. در هر حال بايد اين نکته را مد نظر قرار داد که هرچه نقش بيمه اجتماعي پررنگ تر و قوي تر باشد ارائه خدمات به اقشار آسيب پذير يا در معرض آسيب مانند بازنشستگان از استقلال بيشتري برخوردار بوده و کمتر به دولت وابسته است.