به گزارش تجارت آنلاین، توقف عملیات سوآپ فراوردههای نفتی در مرداد ماه سال ۸۹ را میتوان یکی از اقدامات نسنجیده و دور از تدبیر دولت گذشته به حساب آورد، تجارتی که بیش از یک دهه درایران با دیپلماسی انرژی دولت اصلاحات شکل گرفته بود، به یکباره به دلیل آنچه پایین بودن نرخ سوآپ مطرح شد، به دستور مسعود میرکاظمی، وزیر نفت وقت متوقف شد، تصمیمیکه موجب نزول موقعیت استراتژیک کشورمان به عنوان مسیر امن ترانزیت انرژی در منطقه شد، پس از خروج میرکاظمیاز بدنه صنعت نفت، تلاشهای شرکت ملی نفت هم برای احیای سوآپ نفت نتیجه نداد، اما با روی کار آمدن بیژن نامدار زنگه بر سکان وزارت نفت انتظار احیای مجدد سوآپ نفت از سوی دولت یازدهم بیش از گذشته شد.
شاید بسیاری از عموم مردم نسبت به اهمیت و معنای سوآپ بی اطلاع باشند، سوآپ در معنای لغوی به معنی مبادله یا جایگزین کردن است و در اصطلاح به معنای تحویل کالایی بر فرض مثال نفت و گاز از یک نقطه و تحویل آن به همان میزان در نقطه جغرافیایی دیگری است، با مثالی ساده تر میتوان گفت سوآپ نفتی بهاین مفهوم است که دولت یا تجار بخش خصوصی، نفت یا گاز را در یک مرز کشور از همسایگان دریافت میکنند ودر مرز دیگر به افراد مورد نظر آنان تحویل میدهند.
مزایایی که با لغو سوآپ به باد رفت اینکه چرا لغو قراردادهای سوآپ نفتی ضربات جبران ناپذیری به موقعیتایران در منطقه وارد کرده موضوعی است که دلایل آن را باید در فوایداین معامله پر سود کاوش کرد، ایجاد اشتغال داخلی، گسترش روابط اقتصادی و دستیابی به بازار مصرف، شکوفایی اقتصادی مناطق محل عبور خطوط لوله سوآپ، وابسته کردن کشورهای حوزه مرز شمالی و استفاده از منافع سیاسی آن، صرفه جویی و در نتیجه کاهش زیاد هزینه حمل و نقل مواد نفتی در داخل کشور، کاهش نفوذ و اثرگذاری شرکتهای آمریکایی و اروپایی در گلوگاه ورود انرژی به شمال کشور و اخذ کارمزد و اجرت برای صادرات، تنهابخشی از مزایایاین قرارداد بین الملی به شمار میآید، علاوه براین نباید فراموش کرد که تعلیق قراردادهای سوآپ نفتی موجب شده که بزرگترین پایانه نفتیایران موسوم به پایانه نفتی شمال در بندرنکا به دلیل آنچه عدم سود دهی و حفظ منافع ملی کشور عنوان شد، در آستانه تعطیلی کامل قرار گرفت و حدود 200 تن ازکارکنان آن نیزعملاً بدون اشتغال بر سر کارایند، این اتفاق درحالی رخ داد که 300 میلیون دلار جهت احداث و راهاندازیاین پایانه نفتی هزینه شده، همچنین از آنجایی که دریافت نفت در مرز شمالی کشور از کشورهای حوزه دریای مازندران به علت استفاده در پالایشگاه نفت تهران و تبریز بوده، انتقال نفت ازاین مسیر نیز بصرفه و به صلاح کشور بوده است.
فرصتی که دیگر به سادگی اتفاق نخواهد افتاد لغو یک طرفه قراردادهای سوآپ نفتی ضررهاو تبعات منفیای برایایران داشت، به شکلی که میتوان گفت هزینههاو جریمههای ناشی از لغو قرارداد در مقابل فرصتهایی که دراین بخش میتوانستایجاد شود، رقم ناچیزی بود، اما به نظر کارشناسان نفتی، بزرگترین ضربه در لغواین قرارداد، اعتمادی بود که خدشه دار شد، همواره کشورهابه قراردادهای خارجی خود به خصوص در زمینه انرژی با توجه به حساسیتهای آن بسیار پایبند هستند، زیرا میدانند تقض یک قرارداد بینالمللی چه عواقبی را دراینده برای کشورشان در پی خواهد داشت، به همین دلیل هیچ زمان به خواست یک فرد، قراردادی بااین وسعت را فسخ نمیکنند، اعتماد کشورهای همسایه به پایبند بودنایران در قرارداد سوآپ فرصتی بود که دستیابی به آن دیگر به سادگی اتفاق نخواهد افتاد، البته باید اذعان داشت که دیر یا زود قراردادهای سوآپ نفتیایران به دلیل تحریمهای سنگین غرب به خصوص امریکا به صفر میرسید، اما نکته مثبت در آن شرایط حفظ اعتبارایران در قراردادهابود زیرا در آن صورت، دیگر کشورهای طرف قرارداد بودند که تحت فشار غرب ناچار به فسخ قرارداد میشدند و آنهابودند که باید جریمه لغو یک طرفه قرارداد را بهایران پرداخت میکردند، دراین سالهاو زمانی که کشورهای حاشیه دریای خزر از بازگشتایران به سوآپ در کوتاه مدت نا امید شده بودند، به سرعت با پیشنهادهایی از سوی کشورهای رقیب روبهرو شدند که مهم ترین آنهاترکیه بود.
درواقع میتوان گفت، لغو قرارداد سوآپ بزرگترین هدیه برای ترکهابود، این کشور در مقطعی که درهایایران به روی سوآپ باز بود کوچک ترین شانسی برای عقد قرارداد دراین زمینه نداشت اما با قطع سوآپ از طریقایران فرصت بی نظیری برایش پدید آمد، هم اکنون ترکیه در حال تبدیل شدن بههاب انرژی منطقه است و هم خط لوله گاز و هم خط لوله نفت ازاین کشور در حال عبور کردن است، آنهابخشی از درخواستهای کشورهای حاشیه خزر را برای انتقال نفت و فرآورده نفتی در آن زمان جواب دادند، و باقیاین ظرفیت نیز به شرکتی رسید که موطن آن کیلومترهااز محل اجرای قرارداد فاصله داشت، شرکتی آمریکایی با مجاب کردن کشورهای حاشیه خزر توانسته روزانه حدود ۱۸۰هزار بشکه نفت را از راههایی غیرازایران سوآپ کند و سود کلانی نیز به دست آورد.
امید به احیای سوآپ نفت در دولت تدبیر و امیدطرح سوآپ نفتی در سال 76 و در دولت اصلاحات و زمانی که بیژن زنگنه سکان وزارت نفت را به دست داشت، کلید خورد، در مدت 13 سال سوآپ نفت، بیش از 254 میلیوون بشکه نفت از مسیر حوزه دریایی خزر منتقل شد که بیش از 880 میلیون دلار درآمدزایی را برای کشور در پی خواهد داشت، با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و برگشت بیژن نامدار زنکنه بر راس مدیریت وزارت نفت، انتظارات بر از سرگیری سوآپ نفت با توجه به وعدههای وی و معاونینش مجدد افزایش یافت واین امیدواریایجاد شد که با از سرگیری انجام عملیات سوآپ نفت خام وضعیت تجارت نفتایران روزهاو شرایط بهتری را دراینده به خود ببیند. اما به نظر میرسد دو نکته، از یک سو عدم لغو تحریمهاکه فضایی از عدم اطمینان را در بین مشتریان خدمات سوآپایرانایجاد میکند و از سوی دیگر خدشه دار شدن اعتبارایران به دلیل لغو سوآپ نفت که موجب شده اعتماد کشورهای دیگر نسبت بهایران کاهش یابد و اطمینانی برای پایبند بودنایران به قرارداد رسمیو منعقد شده نداشته باشند، مسیر احیای سوآپ نفت را به میزان گذشته، ناهموار ساخته و احتمالاینکه در مدت زمان کوتاه، بتواناین امید از دست رفته را بازگرداند و سوآپ نفت را به میزان مورد نظر افزایش داد بسیاراندک است. چرا که در عرصه اقتصاد بینالملل، آنچه اهمیت دارد، اعتبار کشورهاست و وقتیاین اعتبار خدشه دار شود، همانند آبی که از جوی رفته، به سختی میتوان آن را برگرداند. جالباینجاست که وزیر نفت دولت احمدی نژاد، مسعود میرکاظمیکه دستور توقف سوآپ نفت را صادر کرد و سوآپ را شوآپ نامید، هیچگاه طی سالهای اخیر در مقابل انتقادهای مطرح شده، پاسخ کارشناسی مناسبی ارائه نداده و همچنان کارشناسان و صاحبنظراناین عرصه منتظرند بدانند با توجه به سود فراوان سوآپ نفت و عدم النفع صدهامیلیون دلاری حاصل از توقف سوآپ، چه عواملی موجب شد وزیر دولت سابق، سوآپ را متوقف کند؟ آقای میرکاظمیدیگر وزیر نیست، اما تصمیم اشتباه او، سالهاست که زیآنهای فراوانی نه فقط از لحاظ مالی، بلکه از لحاظ اعتبار بینالمللی برای صنعت نفتایران در پی داشته است و البته هیچگاه شاهد پاسخگوییایشان نبودهایم. تصمیم به توقف سوآپ نفت به حدی غیرکارشناسی بود که در زمان وزیر بعد از میرکاظمی، یعنی رستم قاسمیدر همان دولت سابق، سوآپ نفت احیا شد؛ هرچند که هیچگاه به میزان سابق بازنگشت.
دولت تدبیر و امید در حوزه انرژی اولویتهای فراوانی دارد اما یکی از اولویتهایاین دولت، باید توسعه سوآپ نفت علیرغم همه موانع پیش رو باشد. هرچند کهاین کار با توجه به اعتماد خدشه دار شده مشتریان خدمات سوآپایران و جدیت رقبا در منطقه بسیار دشوار است، اما در صورت توسعه سوآپ، شاهد تقویت منافع ملی کشور دراین عرصه اقتصادی که شاهد کمبود منابع مالی هستیم خواهیم بود.
خبرنگار: نیما عباس زاده