محمد حسين روانبخش
اگر «خوشبختی» را به این معنا بگیریم که «همه چیز با پول رفع و رجوع می شود» باید با قاطعیت اعلام کنیم که خوشبختی به طور روزافزون در کشور ما بیشتر می شود :
یک دهه قبل اگر چه در کلانشهرها بخصوص تهران، پیدا کردن جای پارک معضل بزرگی بود اما با همت و درايت مقامات شهری این مشکل کم کم حل شد و خوشبختی (از نوعی که گفتیم ) به مردم روی آورد؛ یعنی گوشه و کنار خیابانها و کوچه‌های شهر به حضور پارکبانهای گل مزین شد و هر کس می خواست خودرویش را در گوشه خیابان پارک کند باید به این عزیزان پول می داد. به این ترتیب نه تنها مردم خوشبخت شدند، شهرداری هم خوشبخت شد؛ آن هم خوشبخت خوش به حال! چون از کنار خیابان و کوچه هم پول در می آوردند! شرکتهای مجری هم خوشبخت خوش به حال تر شدند، پارکبانها هم دیگر آنقدر خوشبخت شدند که کنار خیابان راه می رفتند و می خواندند «من و این همه خوشبختی محاله ... محاله ... محاله » چون اگر چه روی برگه‌هایشان نوشته بود نیم ساعت 300 تومان اما قادر بودند به ازای توقف ولو 5 دقیقه ای یک خودرو، هزار تومان ناقابل بگیرند!
به مرور این ابتکار و خوشبختی پراکنی شهرداری به حوزه‌های دیگر هم سرایت مستفيذ شدن : مثلا فروشندگان مرغ و ماهی فکر کردند مگر ما دیوانه ایم که مرغ و ماهی خریداری شده توسط مردم را به صورت رایگان پاک کنیم؟! بگذار مردم پول بدهند تا خوشبخت تر شوند، راهنمایی و رانندگی به این نتیجه رسید که چرا باید همین طور رایگان ، به اعتراض به جریمه‌های اشتباهی صادر شده برای خودروها رسیدگی کند؟! بگذار مردم پول بدهند و اعتراض کنند تا خوشبخت تر شوند، نانوایی‌ها به این نتیجه رسیدند که چرا باید نایلون رایگان همراه نان به مردم بدهند و... اما آخرین شاهکار از این دست چند روز پیش رقم خورد که اعلام شد تماس با «118» پولی شده است! در واقع معنی هم ندارد مخابرات از تماسهایی که برای پرسیدن شماره تلفن‌های مخابرات گرفته می شود، پول نگیرد و به این ترتیب خوشبختی مردم این مرز و بوم به حداکثر ممکن رسید!
واقعا قدر این خوشبختی‌ها را بدانید؛ و به روزهایی فکر کنید که در نفس کشیدن هم احساس خوشبختی خواهید کرد!
یک دهه قبل اگر چه در کلانشهرها بخصوص تهران، پیدا کردن جای پارک معضل بزرگی بود اما با همت و درايت مقامات شهری این مشکل کم کم حل شد و خوشبختی (از نوعی که گفتیم ) به مردم روی آورد؛ یعنی گوشه و کنار خیابانها و کوچه‌های شهر به حضور پارکبانهای گل مزین شد و هر کس می خواست خودرویش را در گوشه خیابان پارک کند باید به این عزیزان پول می داد. به این ترتیب نه تنها مردم خوشبخت شدند، شهرداری هم خوشبخت شد؛ آن هم خوشبخت خوش به حال! چون از کنار خیابان و کوچه هم پول در می آوردند! شرکتهای مجری هم خوشبخت خوش به حال تر شدند، پارکبانها هم دیگر آنقدر خوشبخت شدند که کنار خیابان راه می رفتند و می خواندند «من و این همه خوشبختی محاله ... محاله ... محاله » چون اگر چه روی برگه‌هایشان نوشته بود نیم ساعت 300 تومان اما قادر بودند به ازای توقف ولو 5 دقیقه ای یک خودرو، هزار تومان ناقابل بگیرند!
به مرور این ابتکار و خوشبختی پراکنی شهرداری به حوزه‌های دیگر هم سرایت مستفيذ شدن : مثلا فروشندگان مرغ و ماهی فکر کردند مگر ما دیوانه ایم که مرغ و ماهی خریداری شده توسط مردم را به صورت رایگان پاک کنیم؟! بگذار مردم پول بدهند تا خوشبخت تر شوند، راهنمایی و رانندگی به این نتیجه رسید که چرا باید همین طور رایگان ، به اعتراض به جریمه‌های اشتباهی صادر شده برای خودروها رسیدگی کند؟! بگذار مردم پول بدهند و اعتراض کنند تا خوشبخت تر شوند، نانوایی‌ها به این نتیجه رسیدند که چرا باید نایلون رایگان همراه نان به مردم بدهند و... اما آخرین شاهکار از این دست چند روز پیش رقم خورد که اعلام شد تماس با «118» پولی شده است! در واقع معنی هم ندارد مخابرات از تماسهایی که برای پرسیدن شماره تلفن‌های مخابرات گرفته می شود، پول نگیرد و به این ترتیب خوشبختی مردم این مرز و بوم به حداکثر ممکن رسید!
واقعا قدر این خوشبختی‌ها را بدانید؛ و به روزهایی فکر کنید که در نفس کشیدن هم احساس خوشبختی خواهید کرد!
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
آخرین اخبار