رشد و توسعه اقتصادی در عصر ارتباطات و جهانی شدن تنها از طریق
عضویت در سازمانهای تجاری بین المللی امکان پذیر است. کشورهای جنوب همچون
ایران به خاطر فقدان توسعه فرهنگی و اقتصادی نامکمل، به خاطر اینکه در این
عرصه به عنوان یک بازنده شناخته خواهند شد، در عضویت در این سازمانها از
جمله سازمان تجارت جهانی دچار تردید و دوگانگی شده اند و به همین دلیلاين
امر موافقان و مخالفانی نیز داشته است.
مخالفان عضویت ایران در سازمان
تجارت جهانی معتقدند که عضویت ایران در این سازمانها، تهدیدها و پیامدهای
اقتصادی منفی برای ایران در پی خواهد داشت: از جمله کاهش تولید داخلی و
افزایش تورم و بیکاری، عدم تعهد سرمایه گذاران خارجی به همسویی با اهداف
توسعه در ایران، از دست دادن بازار داخلی، وابستگی شدید به واردات محصولات
کشاورزی استراتژیک(گندم)و...
موافقان عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی
نیز معتقدند که با عضویت ایران در این سازمان فرصتها و مزایای اقتصادی
برای ایرانايجاد ميشود: از جمله بهره برداری از اصل دولت کامله الوداد،
صدور محصولات و اجرای اصل مزیت نسبی، توجه به حذف تعرفهها، نظم پذیری و
قانونمندی در تدوین یا اجرای برنامههای اقتصادی گسترش رفاه عمومی از طریق
رعایت استانداردهای بین المللی توسط تولیدکنندگان داخلی، دسترسی آسان تر به
بازارهای بین المللی در مورد صدور محصولات با مزید نسبی در چارچوب نظام
ترجیحات تعمیم یافته، ایجاد مشاغل جدید(حائز اهمیت برای ایران)، جذب سرمایه
گذاری خارجی در کنار شفافیت و ثبات ناشی از اجرای قوانین سازمان تجارت
جهانی و...
اکثریت قریب به اتفاق صاحبنظران و مسئولان به نوعی (هر چند
با توجهات مختلف) حضور سازمان تجارت جهانی را برای ایران اجتناب ناپذیر می
دانند، چنانچه اعلام نظر مثبت کمیسیون بررسی آثار الحاق ایران به سازمان
تجارت جهانی نیز موید آن است. بنابر این ظاهرا تنها بحث چگونگی عضویت و
شناخت راههای کاهش آسیب پذیریهای ناشی از اجرای قوانین سازمان تجرات جهانی
مطرح است. عضویت در سازمان تجارت به معنی حذف بخشهای ناکارآمد از چرخه
اقتصادی کشور است و بخشی که نتواند ارزانترین کالا و خدمات را در صحنه
رقابت جهانی ارائه دهد حکم به حذف خویش از صحنه رقالبت اقتصاد کشور داده
است.
به هر حال ملاحظات و نکاتی که توجه به آنها می تواند در تصمیم
گیری نهایی در مورد عضویت ایران در سازمان تجارت جهان مفید باشد مورد بررسی
قرار می گیرد.
1-باید بررسی و مطالعه دقیق و علمی درباره دو دسته عوامل اساسی زیر صورت گیرد:
الف)عوامل
داخل اعم از قوانین، امکانات، سیاستهای اقتصادی، اهداف توسعه، مشکلات و
تنگناهای اقتصادی و ساسی به مسائل فرهنگی و... به طور کلی واقعیتهای
اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور که شناخت آنها شرط لازم برای تنظیم یک برنامه
موفق خواهد بود.
ب)عوامل بیرونی به عنوان واقعیت موجود که می تواند ما
را در دستیابی به اهداف مورد نظر کمک کند یا مانع از تحقق آنها گردد. از
جمله عوامل خارجی می توان به ابعاد حقوقی و اقتصادی سازمان تجارت جهانی،
رقبای ایران در بازارهای مختلف برخوردهای سیاسی کشورهای مختلف و ...اشاره
داشت.
2-تنظیم برنامه و تعیین سیاستهای توسعه به صورتی که حضور سرمایه
با تولیدات خارجی به نوعی همسو و مکمل حرکت توسعه کشور باشد. در غیر این
صورت،توسعه کشور یک خیال واهی خواهد بود.
3-سازمان تجارت جهانی در
بهترین حالت، دسترسی ما را به بازارهای جهانی تسهیل خواهد کرد لذا نهایتا
می توانیم عضویت در سازمان تجارت جهانی را شرط لازم بدانیم. اما شرط کافی
برای موفقیت، داشتن مازاد تولید در زمینه کالاها و خدمات با کیفیت بالا
خواهد بود. باید توجه داشت که در حال حاضر تولیدات ما حتی از نظر کمی تامین
کننده نیازهای داخلی نیست. باید در نظر گرفت محدودیت منابع مورد نیاز اعم
از تاسیسات سرمایه ارزی و ریالی، مواد اولیه، نیروی ماهر و ... استراتژی
بلند مدت کشور را تنظیم و بر اساس آن طبقه بندی صنایع و بخشهای اقتصادی را
انجام داد و همچنین صنایع پیشتاز در هر بخش را تعریف کرد. این موضوع موجب
خواهد شد که با آگاهی و بر پایه مطالعات کافی به بقیه تنظیم پروتکل الحاقی
به گونه ای که متضمن ما باشد بپردازیم.
4-هر کشور در ابتدای عضویت می
تواند به مدت پنج سال به عنوان ناظر در جلسات حضور یابد و مسوولتی در برابر
مصوبات سازمان تجارت جهانی نداشته باشد. باید حداکثر بهره برداری را از
این فرصت کرد و در این مدت ضمن منطبق ساختن کشور با شرایط و مقررات سازمان
تجارت جهانی،پایههای اقتصادی را محکم ساخت.
5-با در نظر گرفتن مورد
بالا لازم است نمایندگان ایران اقدام به گفتگوها و زمینه سازیهای لازم
کنند تا افزون بر کسب تجربه، حمایتهای مورد نیاز را برای زمان عضویت بدست
آورند. همچنین بسیار ضروری است که در جهت ایجاد جبهه واحد از کشورهای جهان
سوم اقدام گردد.
6-از آنجا که اتحادیهها و مناطق آزاد تجاری از اجرای
اصول سازمان تجارت جهانی معافند، لازم است ایران به تقویت دو اتحادیه منطقه
ای اکو و دریای خزر بپردازد. همچنان که کشورهای صنعتی نیز با بنیه قوی
اقتصادی و صادراتی به چنین اقداماتی دست زده اند. در این خصوص می توان به
آ.سه.آن. نفتا، اتحادیه اروپایی و ...اشاره کرد. حضور در یک پیمان منطقه ای
موفق می تواند مزایای زیر را به بار آورد:
الف) با مشارکت در یک بازار منطقه ای با سطح اقتصادی نزدیک به خود می توانیم برای حضور موفق در بازارهای بزرگ جهانی آماده شویم.
ب)
در صورت عضویت کامل در سازمان تجارت جهانی، با توجه به مستثنا بودن مناطق
یاد شده، می توان بخشی از آثار منفی جهانی شدن اقتصادی ملی را کاهش داد،
چرا که اعطای تسهیلات به اعضای اکو با کشورهای حوزه دریای خزر دلیل بر تسری
دادن آن به دیگر اعضای سازمان تجارت جهانی نخواهد بود.
ج)در صورت عضویت
در سازمان تجارت جهانی می توان با تکیه بر روابط نزدیک اقتصادی در منطقه و
با توجه به هزینههای کمتر حمل و نقل نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکا به
فکر بازار بزرگ 400 میلیون نفری اکو بود و اقتصاد ملی را در جهت مرتفع
ساختن نیازهای آن تجهیز کرد.
7-با توجه به نظرات خوش بینانه ای که ابراز
شده باید به این نکته اشاره داشت که حتی با فرض مهیا بودن تمام مجاری
صادراتی نباید کمبود شدید تولیدات داخلی را از یاد برد، در همین سالهای
گذشته تنها به علت خروج مقداری کالا از مرزهای شمالی بازارهای کشور با
آشفتگی بسیار مواجه شد. لذا باید گفت اگر به امید صدور آنچه نداریم یا کم
داریم، وارد بازارهای جهانی گردیم، با عواقبی ناگوار روبرو خواهیم شد.
8-در
پایان ذکر این نکته لازم است که متاسفانه هنوز به گونه شایسته در مورد
آثار ناشی از عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی بررسی صورت نگرفته است و
در واقع قالب مباحث مطرح شده، جنبه نظری داشته و بر مبنای واقعیات اقتصادی
موجود نبوده است.
در مجموع در صورت عضویت، نگرانی آسیب دیدن بخش تولید
داخلی می تواند با سیاستهای ضد دامپینگی مرتفع بشود و مزیت تجارت با باشگاه
تجاری جهان بر این نگرانیها رجحان دارد.