کد خبر: ۱۷۵۳۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳
ظریف چه کرد؟ ما چگونه باید میراث در حال شکل گیری ظریف را ارزیابی کنیم؟ البته کنفسیوس حکیم بزرگ معتقد است انسان تا وقتی زنده است و قدرت انتخاب دارد نمی توان درباره فعل او به صورت نهایی فتوایی صادر کرد ولی در روزگار ما که عصر "انعکاس نداها و صداها" است گزیری نیست از ارزیابی. به زبان دیگر میراث ظریف نه آنگونه که تحلیلگران اروپایی و آمریکایی می گویند یعنی "فشار تحریم" و نه آنگونه که تحلیگران دلواپس ایرانی فریاد برمی آورند مبنی بر اینکه "مصالحه اتمی" صورت گرفته است- بلکه در فضایی فراسوی این هیاهوها باید مورد واکاوی قرار گیرد.
به عبارت دیگر در چه فضایی باید میراث ظریف را بازخوانی نمود؟
 مطمئنا عوامل و مولفه های بیشماری وجود دارند ولی میراث اصلی او "معمار صلح" بودن است که نه تحلیلگران غربی شهامت بازگو کردن آن را دارند و نه تحلیلگران ایرانی جرات اذعان آنرا دارند چرا که هر دو خواسته یا ناخواسته کنشگران ایجاد تضاد در جهانی هستند که بیشترین "امکان همگرایی" را برای بشریت ایجاد کرده است ولی نخبگان زر و زور و تزویر "امکان ویدایی" یا "توانایی دیدن" این امکانات را برای بشریت ندارند. به زبان دیگر برای فهم میراث ظریف ظرافتی ژرف نیاز است که بشر امروز به دلیل "سیطره بینش نکروفیلیک" -آنگونه که اریک فروم مصلح بزرگ قرن بیستم می گفت- آن قدرت را از دست داده است. حال سوال اینجاست میراث ظریف چه پیامی برای جهان اسلام دارد؟ آیا پیامی دارد؟ آیا سرنوشت ما سرنوشتی داعشی و محتوم به انتحار است؟ آیا باید در نظمی وهابی-سلفی-طالبانی بزییم یا در چنبره حاشیه-مرکز نئولیبرالیسمی خفه شویم؟ میراث محمد جواد ظریف پارادایم است برای اندیشیدن فراسوی نظم وهابی-سلفی-انتحاری منطقه ای و نظم نئولیبرالی-استعماری-کارتلی جهانی.
* دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
نام:
ایمیل:
* نظر: