کد خبر: ۱۸۰۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
انتظار جهانی برای توافق ایران و غرب به پایان رسید و هفت کشور مذاکره کننده، راه تعامل و اقدام مشترک را پیش گرفتند. هردو طرف در قبال اعطای امتیازاتی، منافعی را برای خود تأمین کردند. اگرچه به اذعان قریب به اتفاق صاحب‌نظران، این ایران بود که هوشمندانه امتیازهای ارزشمندی را به‌دست آورد. در این میان شاید واقع‏بینانه‌ترین توصیف از آن شخص رئیس جمهور بود. آنجا که با تمثیل مذاکرات هسته‌ای به مسابقه فوتبال، بیان کرد: «سه گل زدیم و دو گل خوردیم.»
در صورتی که راه ترسیم شده در توافق به درستی از سوی طرفین پیگیری شود و اراده طرفین بر اجرای متن توافق مشترک "برجام" استوار بماند، باید بپذیریم که دوران جدیدی در اقتصاد ایران آغاز شده است. مقطعی که نیازمند تأمل بنیادین و اتخاذ تصمیم‌های تاریخی از سوی سیاست‌گذاران اقتصادی است. اقتصاد ایران اکنون نیاز به گفتمانی نو دارد.
ساختن یا نساختن؛ مسئله این است
دو رویکرد اصلی در انتخاب ادامه راه وجود دارد. اولین رویکرد بسیار سهل‌الوصول است و زودبازده. این که پس از جذب سرمایه‌های خارجی و افزایش درآمدهای ارزی، ارزها را صرف واردات کالا می‌کنیم و یک رفاه نسبی و کوتاه‌مدت را به قیمت بی‌ثباتی و زیان بلند‌مدت بخریم.
بر حجم بودجه بیافزاییم. اندازه دولت را بزرگتر کنیم. یک سرخوشی کوتاه را به قیمت تعمیق ناکارآمدی بخریم و به جای آن‌که در پی مهیا کردن نشاط حقیقی باشیم، چیزی شبیه نشئگی را به کالبد اقتصاد بیمارمان تزریق کنیم.
دومین رویکرد اما استفاده از فضای موجود برای اصلاحات اساسی ساختار اقتصاد است. باز شدن درهای اقتصاد ایران به روی جهان و آزاد شدن منابع قفل شده، بهترین فرصت برای آزاد کردن وزنه‌هایی است که مدت‌ها به پای اقتصاد ایران بسته شده و همه تاب و توان این پیکر خسته را فرسوده است.
 بهتر است سیاست‌گذاران و استراتژیست‌های اقتصاد کلان، هرچه زودتر همت گمارند به تعادل قیمت ارز و تک نرخی کردن آن، اصلاح ساختار شبکه بانکی، بهبود فضای کسب و کار و دیگر اقداماتی که تأخیر در انجام آنها، راه درمان را صعب‌تر خواهد کرد.
گردش آزادانه اطلاعات از دیگر ضروریات شکل‌گیری اقتصاد سالم و پویاست.
وقتی اطلاعات مهم و تعیین‌کننده (که عموماً به طور انحصاری در اختیار دولت قرار دارد) آزادانه و مؤثر به گردش در نیاید، همواره نزدیک‌ترین افراد به منبع اطلاعات را از یک رانت ناعادلانه برخوردار می‌کند. بهتر است دولت به جای توزیع کالای مصرفی یا پول (یا حداقل در کنار آن‌ها) کمی هم به توزیع عادلانه اطلاعات بیاندیشد و به اجرای آن همت کند.
امروز به دلیل چیرگی دولت بر بنگاه‌داری و وجود قوانین زیاد (که به نام سامان دادن امور، روند طبیعی انجام کارها را مختل کرده‌اند) دست و پای کارآفرینان و صاحبان ایده و مهارت، سخت بسته شده است. طبیعی است سرمایه‌گذار در این فضا به جای حرکت به سمت کار مولد و پاسخ دادن به ده‌ها نهاد موازی و غیر موازی، راه آسان و تضمین شده بازار املاک را در پیش خواهد گرفت.
اصل 44 باید با نگاه تازه‌ای دنبال شود. نمی‌توان بخش خصوصی را دعوت به ضیافتی کرد که میزبان آن به مهمان کشی خو کرده است.
بخش خصوصی دوست دارد دولت قدرتمند را در سیاست‌گذاری ببیند نه بازیگری و رقابت ناعادلانه.
دولتی که قواعد بازی را به درستی تعیین کند و قاطعانه از آن حمایت و حفاظت کند.
 دولت بنگاه‌دار هیچ‌گاه به خیر همگانی منجر نخواهد شد و دور از عقلانیت است که این آزموده را بیش ازین بیازماییم.
کفش‌های نو برای راه‌های تازه
در کنار این اصلاحات درونی، باید به طور جدی خودمان را به عضوی اثرگذار و فعال در جامعه جهانی بدل کنیم. امروز دستگاه دیپلماسی پس از طی مسافتی طولانی و پرمخاطره، مشعل را به دست فعالان اقتصادی داده است. پس از «توافق خوب» امروز نوبت «تبادل و تعامل خوب» فرا رسیده است.
ظرفیت‌های کنونی اقتصاد ایران نوید دهنده ایجاد راه‌های جدید همکاری در زمینه بازرگانی، صنعت و خدمات است. ایران حال حاضر برای سرمایه‌گذاران خارجی جذابیت‌های غیر قابل کتمان دارد.
برای گام برداشتن در مسیر توسعه همکاری‌ها و تنفس در هوای اقتصاد جهانی، باید اخلاق حرفه‌ای برای کار در ابعاد بین المللی و زبان گفتگو با جهان را بیاموزیم. اصول معامله و همکاری، زیرساخت‌های حقوقی، نیروی انسانی متخصص، و پیشتر و مهم‌تر از اینها پایبندی به تعهدات همکاری، بستر‌های ضروری برای شکل دادن یک ارتباط خوب مبتنی بر سودآوری، در عرصه بین المللی است.
سهم ما از آینده کدام است: فخر یا دریغ؟
مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رییس جمهور، چندی پیش به درستی مقطع کنونی کشور را یک «بزنگاه» نامید. بزنگاه‌ها و نقاط عطف در تاریخ یک ملت به ندرت روی می‌دهند. آنها دو خصوصیت ذاتی دارند.
 اول آن که در تاریخ یک ملت، معدود هستند و دیگر آن که درون خود پتانسیل آزادکردن انرژی‌های عظیمی دارند. دو خصوصیتی که در شرایط کنونی کشورمان همزمان وجود دارند. تصمیم‌های بزرگ را انسان‌های بزرگ می‌گیرند و انسان‌های بزرگ را اندیشه‌های بزرگ می‌سازند.
امروز و در این زمان نیز کشور به اندیشه‌های بزرگ و انسان‌های هوشمندی نیاز دارد که از این بزنگاه، سکویی برای صعود بسازند، نه بهانه‌ای برای فرود.
در این راستا، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های اقتصاد ایرانیان با بررسی بازارهای داخلی و جهانی، فرصت‌ها و چالش‌های بخش‌های مختلف اقتصاد ایران را برای ورود به بازارهای جهانی تحلیل کرده و آمادگی دارد نتایج تحقیقات خود را در قالب یک سمینار به علاقه‌مندان و فعالان حوزه کسب و کار ارائه کند.
 هدف از برگزاری سمینار" فرصت‌های ورود به بازارهای بین المللی؛ ایران پسا تحریم "، ارائه اطلاعات کاربردی در رابطه با استراتژی‌های ورود به بازراهای بین‌المللی و تلاش در جهت ترسیم یک چشم‌انداز واقع بینانه از فضای کسب و کار در شرایط پس از تحریم است.

* مدیر موسسه مطالعات و پژوهش‌های اقتصاد ایرانیان

منبع : اقتصاد نيوز
نام:
ایمیل:
* نظر: