گفت و گوي تجارت با نخستين معاون زن استاندار ايران:
مديران زن، گوي سبقت را ربودهاند
مادر هستند، همسر هستند، خواهر هستند و اگر هم شاغل باشند بالاخره مسئوليت آن شغل را نيز دارند و همه اين نقشها در كنار هم تقريباً به راحتي از عهده آن بر ميآيند. زنان كه مسئوليت ميپذيرند براي اينكه نشان دهند اين مسئوليت خللي در امور خانواده ايجاد نمي كند اتفاقاً به امور خانواده بيشتر ميپردازند تا ثابت كنند خودشان را و ارزش كارشان را و نيز تعهدپذيري شان را. لذا تأكيد ميكنم اگر مديريت در امور و زمان داشته باشيم بنظرم آسيبي جدي به نقش ما در خانواده وارد نخواهد شد.
به گزارش روزنامه تجارت، زنان اين سرزمين همواره تاريخساز بودهاند. در تاريخ پرفراز و نشيب ايران و اسلام چه بسيار زناني بودهاند كه در برابر دژخيمان اين سرزمين ايستادند تا فرزندانشان در سايه امن رشد كنند و به بالندگي ايران كمك كنند. در اين ميان استان سيستان و بلوچستان به رغم محروميتهاي شديد خود اما در طول تاريخ پرورش دهنده زنان نامآوري بوده است كه برگهاي زرين تاريخ را به خود اختصاص دادهاند. آوازه اين زنان در ادبيات شاهنامه بزرگ فردوسي به درستي كه نمايان شده است. اكنون نيز با تدبير دولت يازدهم قريب 70 مدير زن در كل استادان در جايگاهها و مناصب تصميمساز و تصميمگير حضور دارند. يكي از برترين زنان اين ديار خانم زهرا اربابي است. او كه سمتهاي مختلف دانشگاهي را طي كرده است اكنون بعنوان نخستين معاون استاندار زن ايران منصوب شده است. انتصابي كه به گفته وي نه تنها مايه حسادت و رقابت مردان با او نيست بلكه فضايي نوين براي تعامل مديران استاني فراهم شده است. تعداد زيادي از مديران استان از شاگردان قديم او در دانشگاه بودهاند. شاگرداني كه اكنون در كنار استاد به خدمت رساني مشغولند. گفتگويي كه پيش روي شماست به زواياي مختلف مديريت زنان در سطح كلان و زندگي خانوادگي و اداري خانم زهرا اربابي پرداخته است. با هم آنرا ميخوانيم:
در سالهایی که کسی فکرش را نمیکرد، در سیستان و بلوچستان زن بتواند سمتهاي بالاي مديريتي استان را به دست بياورد شما به عنوان نخستین معاون زن استاندار در تاريخ منصوب شديد. شاید برای خیلیها این انتخاب عجیب باشد، از ماجرای زندگی خود بگویید و اینکه چطور به این جایگاه رسیدید.
شايد اين موضوع ارتباط پيدا ميكند به رويكرد مثبت دولت تدبير و اميد و نگاه ويژه آقايهاشمي استاندار محترم به استفاده و بهرهمندي از قابليتهاي بانوان و در حال حاضر اتفاق عجيبي نيست. البته قبول دارم كه سابق بر اين حتي اگر زنان شايستگيهاي لازم را هم ميداشتند اما سقف شيشه اي آنچنان كوتاه بود كه نميتوانستند زنان توانمند قد علم كنند و خدا را شكر با رويكرد اين دولت و خصوصاً در استان سيستان و بلوچستان با شرايط خاص فرهنگي و اجتماعي، ايجاد فضاي مناسب براي ابراز وجود و اظهار نظر و مشاركت وسيع در فعاليتهاي اجتماعي – سياسي و اقتصادي، امروز زنان استان براي نشان دادن توانمنديهايشان با يكديگر رقابت ميكنند. ماجراي زندگي منهم كه چگونه به اين عرصه ورود پيدا كردم بر ميگردد به فعاليت در دانشگاه به عنوان عضو هيئت علمي در گروه مديريت از سال 1370، كه از همان ابتدا در دانشگاه مسئوليت داشتم، مدير گروه مديريت دولتي، رئيس دانشكده علوم انساني، مدير پژوهش منطقه 14 دانشگاه آزاد اسلامي و مدير اداري و مالي منطقه 14 از كارنامه اجرايي و مديريتي من در دانشگاه محسوب ميشود.
در سال 1383 مسئوليت حزب اعتدال و توسعه را در استان پذيرفتم، و در سال 1384 در انتخابات رياست جمهوري، مسئوليت ستاد انتخاباتي آيت ا...هاشمي رفسنجاني از جانب حزب به بنده محول شد. پس از آن هم در فعاليتها و نشستهاي ويژه حزبي حضور فعال داشتم و در سال 1392 نيز مسئوليت ستاد انتخاباتي آقاي دكتر روحاني را به عهده گرفتم كه با مشاركت گسترده مردمي و گروههاي مختلف سياسي همسو، بالاترين رأي را در كشور به دولت تدبير و اميد داشتيم. با شكل گيري دولت و نگاه مساعد به جامعه زنان، و حضور آقايهاشمي به عنوان استاندار سيستان و بلوچستان و رويكرد خاص ايشان به بهره برداري از تمام قابليتهاي انساني در مديريت استان به دور از تعصبات قومي – مذهبي و جنسيتي امروز، در استان شاهد حضور زنان در سطوح مديريتي بالا به صورت قابل توجهي ميباشيم.
نزدیک به دو دهه از حضور زنان و فعالیت آنها در عرصههای مدیریتی در استان سیستان و بلوچستان ميگذرد، و البته در این دو دهه روند پر پیچ و خمی را طی کرده است، امروز زنان چه سهمی در چرخه مدیریت در استان دارند؟
بهتر است آماري از حضور زنان و سهم آنان در چرخه مديريتي در استان خدمتتان ارايه كنم كه طي دو سال اخير اتفاق افتاده و شايد تعجب همگان را در كشور برانگيخته باشد.
معاون توسعه مديريت و منابع انساني استانداري، مديركل منابع انساني و تحول اداري استانداري، معاون سياسي فرمانداري نيكشهر، رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران نيكشهر، رئيس تأمين اجتماعي خاش، ناظر گمركات استان و مديركل گمرك زاهدان، رئيس سازمان انتقال خون استان، 2 فرماندار زن، 2 بخشدار زن، در دو دانشگاه بزرگ استان 2 معاون زن، شهردار زن در منطقه بلوچستان و زاهدان، مديرعامل شركت پشتيباني گوشت استان و... شايد امروز به جرأت ميتوان گفت بالغ بر 70 نفر مدير زن در سطوح مختلف سازماني در استان داريم. لذا به نظر ميرسد در مقايسه با ساير استانها، شايد گوي سبقت را بردهايم. البته اين هنوز خيلي كم است، ما زنان بسيار توانمندي داريم كه براحتي ميتوانيم در سطوح بالاي ادارات كل از آنان استفاده كنيم و شايد روزي در استان ما براي اولين بار اين اتفاق بيفتد كه در شوراي اداري اكثريت مديران را زنان تشكيل دهند.
معاون استاندار بودن در سالهای اخیر این فرصت را به شما داد که در جامعه و از نزدیک با مردم در ارتباط باشید، شما به عنوان یک زن در عرصه مدیریت سیاسی استان چه تجربههایی را پشت سر گذاشتید؟
البته شايد اين فرصت براي حضور در جامعه و ارتباط از نزديك با مردم از طريق دانشگاه، تدريس در دانشگاه و مسئوليتهاي دانشگاهيم هم تا حدودي فراهم شده و نيز فعاليتهاي سياسي كه داشتهام مرا ملزم به برقراري ارتباط با گروههاي مختلف مردمي ميكرد. ولي حضور در اين پست سياسي، باعث شد كه از منظر ديگري به جامعه، مردم و مشكلاتشان بنگرم. وقتي سركلاس دانشگاه بنا به رشته تحصيليام (مديريت بازرگاني) مسائل و مشكلات مختلف مربوط به توسعه استان را تحليل ميكردم معتقد بودم كه مديران اجرايي ميتوانند تسهيل كننده مسير باشند. امروز كه در اين جايگاه هستم ميبينم اگر هم بخواهيم تسهيل كننده باشيم متأسفانه برخي موارد قوانين و مقررات و دستورالعملها محدود كنندهاند. زن بودن من خيلي براي جامعه استاني ام حساس برانگيز نبوده است چون در همين جامعه من مسئوليت يك حزب سياسي و در دو دوره انتخاباتي رياست جمهوري رياست ستاد انتخاباتي را بر عهده داشتم و تقريباً براي بسياري از گروههاي سياسي و شخصيتهاي اجتماعي پذيرفته شده بود. نكته قابل توجه اينكه اكثريت مديران و كاركنان دستگاهها طي اين 24 سال در يك مرحله دانشجوي من در دانشگاه بوده اند واز اين لحاظ هم براي مديران پذيرش اين مورد سنگين نبوده است.
مهمترین مشکل استان سيستان و بلوچستان در حوزه توسعه چه ميدانيد؟ میخواهید در دوران معاونت خود به آن سر و سامانی بدهید؟
استان سيستان و بلوچستان، استاني با قابليتهاي پنهان و آشكار است كه عمدتاً اين قابليت شناخته نشده و يا ديده نشده است. ظرفيتهاي قابل توجه استان در زمينه مرزهاي مشترك با پاكستان و افغانستان، منطقه آزاد چابهار و بندر چابهار و امكان دسترسي به آبهاي آزاد (نقطه قوت)، رنگين كمان معادن متنوع،... كه تا كنون به صورت جدي از اين ظرفيتها استفاده و بهره برداري نشده است در صورتي كه اين قابليتهاي استان نه تنها به برون رفت استان از عدم توسعه يافتگي كمك ميكند كه به طور جدي به توسعه محور شرق كشور و به طور كامل تر به توسعه كشور نيز منجر خواهد شد. عامل مهم و زيربنايي توسعه هر جامعه اي، منابع انساني آن جامعه محسوب ميشوند و استان سيستان و بلوچستان با داشتن بالغ بر صد هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصيلي و وجود دانشگاههاي مختلف، از لحاظ منابع انساني تحصيل كرده نيز غني است ولي به دليل عدم بهره برداري از ظرفيتهاي اقتصادي، و محدوديت دولت در جذب و استخدام، خيل عظيمي از اين منابع كيفي انساني بيكارند. لذا نگاه ويژه دولت براي تأمين زيرساختها و ورود به ايجاد صنايع بزرگ و كوچك ميتواند تا حد قابل توجهي مشكل عدم اشتغال را حل كند. هدر رفت اين منابع انساني بزرگترين معضل و عامل بازدارنده توسعه در استان خواهد بود. در اين معاونت با توجه به شرح وظايف آن، ما به توسعه منابع انساني و ايجاد فضاي مبتني بر كارآفريني براي ايجاد اشتغال مناسب ميانديشيم.
یک روز کاری خانم اربابي چگونه سپری ميشود ؟
من قبل از اينكه معاون استاندار باشم عضو هيئت علمي دانشگاه هستم. لذا وظيفه اصليام كه تدريس در دانشگاه است را نيز انجام ميدهم. در طول ترم ابتداي صبح 9-30/7 هر روز دانشگاه تدريس دارم و سپس به دفتر كارم در استانداري مراجعه ميكنم عمدتاً تا ساعت 30/14 در دفتر حضور دارم و به كارهاي اصلي و ديدارهاي مردمي (ساعت14-13) هر روز و حضور در جلسات مختلف ميپردازم. بازديد از شهرستانها و فرمانداريها و بخشداريها نيز در دستور كار است كه عمدتاً به صورت ماهي يكبار انجام ميشود. بين ساعت 30/17-30/14 در منزل با خانواده ميگذرانم. از ساعت 30/17 تا عمدتاً 00/20 نيز در دفتر كارم حضور دارم تا به امورات محوله بپردازم.
خودتان رانندگی ميکنید یا راننده دارید؟
در رفت و آمدهاي رسمي و اداري راننده دارم ولي امورات شخصي را خودم انجام ميدهم و رانندگي ميكنم. اينطور راحتترم.
به نظر شما زنان تا چه حدودی ميتوانند در تصمیمگیری و مدیریت استان يا حتي کشور نقش ایفا کنند؟
زنان نيمي از جامعه كشور را تشكيل ميدهند. زن ركن اصلي خانواده است. نقش زن در تربيت فرزندان و راهبري كانون خانواده واضح و روشن است. همانطور كه ميتوانند يك خانواده را مديريت كنند قطعاً در مديرت يك سازمان و يا كشور نيز ميتوانند نقش مؤثري داشته باشند. ما زنان تحصيل كرده و فهيم و فرهيخته در جامعه بسيار داريم كه متأُسفانه ناديده گرفته شدن آنها و عدم انتصاب در پستهاي مديريتي بر مبناي شايستگي و صرفاً به دليل جنسيت، منجر به اين امر ميگردد كه نتوانيم از ظرفيت فكري و دانش اين بخش قابل توجه از جامعه بهره ببريم. پيشنهاد ميكنم براي ارزيابي عملكرد مديران زن و مرد در جامعه مقايسه اي صورت گيرد و يك تحقيق ميداني انجام شود با اين مقايسه به نقش مؤثر زنان در مديريت ميتوان پي برد.
آیا مشارکت زنان در برنامههای اجرایی آسیبی به نقش آنها در خانواده نمیزند ؟
اگر مديريت باشد، خير. زنان در حالت عادي هم چندين نقش در جامعه بازي ميكنند. مادر هستند، همسر هستند، خواهر هستند و اگر هم شاغل باشند بالاخره مسئوليت آن شغل را نيز دارند و همه اين نقشها در كنار هم تقريباً به راحتي از عهده آن بر ميآيند. زنان كه مسئوليت ميپذيرند براي اينكه نشان دهند اين مسئوليت خللي در امور خانواده ايجاد نمي كند اتفاقاً به امور خانواده بيشتر ميپردازند تا ثابت كنند خودشان را و ارزش كارشان را و نيز تعهدپذيري شان را. لذا تأكيد ميكنم اگر مديريت در امور و زمان داشته باشيم بنظرم آسيبي جدي به نقش ما در خانواده وارد نخواهد شد.
از لحاظ مدیریتی چه نمرهای به خودتان ميدهید؟
نمره را من نميدهم، ديگران ميدهند و پاسخ اين سئوال را بهتر است از ديگران بپرسيد. من احساس ميكنم هنوز خيلي كارها بايد انجام دهم و راه طولاني در پيش دارم.
آیا خانم اربابي به وزارت هم مياندیشد؟
انسان تحول گرا و ترقي خواه است. ماندن در يك جا، ركود، ايستايي و مرگ ميآورد. من به آرزوها و آرمانهاي بزرگ ميانديشم.
با آشپزی میانه ای هم دارید سرکار عالی به عنوان معاون استاندار چگونه میتوانید در یک روز هم کار اجرایی در سطح استانداري انجام دهید و پس ازطی چندین ساعت کار طاقت فرسا و بازگشتن به خانه کنار اجاق به غذا پختن مشغول شوید؟
من در استانداري، معاون استاندارم. در خانه مادر خانه و همسر هستم. شبها در آشپزخانه، آشپزي ميكنم، ظرف ميشويم و به ساير امور خانه رسيدگي ميكنم هر چند نيروي كمكي هم در خانه دارم ولي رسيدگي جدي توسط خودم انجام ميشود. ايام تعطيلي صرفاً نقش مادري را بازي ميكنم و براي اينكه فرزندانم كاستياي را در زندگي احساس نكنند شايد بيشتر از ساير زنان هم از خود مايه ميگذارم.
چقدر اهل مطالعه هستید ؟
بنا به اينكه در دانشگاه تدريس ميكنم و نيز ضرورت پست معاونت توسعه مديريت و منابع انساني ميطلبد مطالعه داشته باشم. شبها وقتي را صرف مطالعه كتابهاي تخصصي و نيز رصد اخبار ازطريق سايتها ميكنم. عمدتاً ساعتي كه فرزندانم به درس خواندن مشغولند و يا در حال استراحت هستند.
با توجه به اینکه مسئولیت شما به نسبت گذشته بیشتر شده، به کارهای خانه و خانواده میرسید؟ در این مدت کوتاه توانستید تعادل بین خانه و کار را ایجاد کنید؟
به نظرم تا جايي كه امكان داشته انتظارات اعضاي خانواده را پاسخ داده ام. قطعاً مثل گذشته نبوده ولي خانواده ام ميپذيرند و مشاركت دارند.
نظر همسرتان درباره معاون شدن شما چه بود؟وقتی معاون شدید، همسرتان حساس نشد؟
مثل معروفي است كه ميگويد پشت هر مرد موفق يك زن توانمند است و البته بالعكس. در مورد من هم صدق ميكند اگر همراهي و همسويي همسرم نبود هرگز در فضاي سياسي ورود پيدا نمي كردم. ايشان نه تنها حساس نشدند كه تشويق هم كردند. در خيلي از موارد با يكديگر مشاوره ميكنيم و تحليلهاي سياسي اجتماعي ايشان عمدتاً برايم كارساز است.
درواقع شما ثابت کردید مدیریت خانمها کم از آقایان ندارد. چقدر گرایشهای مردسالاری در منطقه وجود دارد؟
به ظاهر فرهنگ جامعه استاني من، مرد سالاري است اما ميبينيم مسئوليت و مديريت زنان را به راحتي مردان استان ميپذيرند. شما ميبينيد كه در سرباز يكي از شهرستانهاي تقريباً مذهبي و مرزي استان يك شهردار زن (جوان و مجرد) منصوب ميشود و اين نشان ميدهد كه تعصبات مذهبي مانع از رشد و حضور زنان در جامعه نبوده است. البته قبلاً محدوديتهايي وجود داشته ولي در دولت تدبير و اميد همه اين مرزها از بين رفته است. امروز شاهد اين هستيم كه حتي روحانيون محترم اهل سنت و شيعه در استان زنان را به ادامه تحصيل و نقش آفريني در جامعه تشويق ميكنند. ما در شوراي شهر شهرستانهاي نيكشهر، زابل، زاهدان، سراوان زنان توانمندي داريم و ارزشمندند.
مردها از شما حرف شنوی دارند؟ برای آنها سخت نیست مدیریت خانمی را بپذیرند؟ آیا انتقاد نکردند که چرا یک زن برای معاونت استانداري انتخاب شد؟
بالاخره در هر انتصاب و جابجايي، اعتراضات و انتقاداتي است، كه اجتناب ناپذير است. اما اينكه صرف زن بودن من مورد انتقاد قرار گيرد خير، چون همانطور كه قبلاً هم گفتم تقريباً نيمي از مديران استان دانشجويان من بوده اند و جايگاه من براي آنها متفاوت بوده، درخصوص حرف شنوي داشتن، بهر حال در مقام معاونت استانداري در چارچوب ضوابط دستوراتي بايد صادر شود و آنها نيز الزام به پذيرش دارند. تاكنون در اين زمينه هم به دليل زن بودن مانعي براي انجام كار و صدور دستور و اجراي آن پيش نيامده است.
کدام یک از سیاستمداران کشور الگوی مدیریتی شما هستند؟
به دليل عضويت من در حزب اعتدال و توسعه قطعاً سياسيوني كه در اين حزب حضور دارند و از پيشگامان و پيش كسوتان حزب هستند الگوي من قرار گرفتهاند. به دليل رويكرد اعتدالي كه دارم، و اين نگاه را هم كاملاً در منش و گفتار آيت ا...هاشمي رفسنجاني ميبينم و نيز آقاي دكتر روحاني كه به نوعي پدر معنوي حزب هستند و دبيركل محترم حزب آقاي دكتر نوبخت الگوهاي كاري و رفتاري من محسوب ميشوند.
فرآیند انتخاب شما به عنوان معاون استاندار و نقش و دیدگاه استاندار دولت یازدهم در این فرایند چگونه بوده است ؟
قطعاً اگر ديدگاه استاندار محترم آقايهاشمي در اين زمينه مثبت نميبود، اين اتفاق شايد نميافتاد. در استانهاي ديگر نيز شايد زناني توانمندتر از من بودند و هستند ولي هيچكدام از استانداران پيشنهاد معاونت زن ندادند. لذا ابتداي فرايند انتخاب من به عنوان معاون استاندار با نگاه مثبت آقايهاشمي شروع شد و اعتماد ايشان به من در واقع اعتماد به نفس بيشتري به من داد كه ميتوانم در ا ين پست مؤثر باشم.
شما خودتان در معاونت توسعه استانداري منصبی را در اختیار خانمها گذاشتهاید؟
در حوزه اين معاونت چهار مديركل در دفاتر منابع انساني و تحول اداري، آموزش و پژوهش، فناوري اطلاعات و ارتباطات و اداري و مالي فعاليت دارند كه در ابتداي حضورم دو مديريت دفاتر منابع انساني و تحول اداري و آموزش و پژوهش را از خانمهاي توانمند استانداري انتخاب نمودم كه به نحو احسن به وظايف خود عمل ميكنند. ضمن اينكه كمك كرديم و مسير را هموار ساختيم براي حضور بانوان ديگر شاغل در استانداري در معاونتهاي فرمانداريها و بخشداريها و معاونت ساير ادارات كل استانداري.
وضعیت استان سیستان و بلوچستان در کشور از نظر امنیتی قدری متفاوت است وجود یک معاون استاندار در این خطه خیلی حساسیت را بیشتر کرده است. نگران اتفاقات تلخ نیستید؟
من فرزند اين مرز و بوم هستم. من اينجا زاده شدم، رشد كردم و الان هم مشغول انجام وظيفه ام هستم. اين استان را به هيچ وجه ناامن نمي دانم. در بازديدها و مأموريت از شهرستانهاي استان بدون نگراني و دغذغه خاطر حضور مييابم. حتي در مأموريت در شهرستان قصرقند به اتفاق خانم فرماندار (سركار خانم ريگي) تقريباً غروب كه بازديد تمام شد ترجيح دادم از مسيري كه در دست توسعه و بازسازي بود و در دل كوهها، به شهرستان چابهار برگرديم بدون ترس و احساس ناامني. پيش از اينكه اين استان ناامن باشد، تبليغ به ناامني آن بيشتر است. من حتي به تنهايي و بدون مراقب، همراه با دو فرزندم شايد شبها تا پاسي از شب بيرون بودم و بدون هراس رانندگي كردم. استان سيستان و بلوچستان امن ترين استان است مقايسه آماري حوادث، قتل و غارتها و... با ساير استانها اين را اثبات ميكند. شايد هم مرز بودن با دو كشور حادثه خيز اين شائبه را به وجود ميآورد كه استان ما نيز ناامن است ولي الحمدا... وجود مرزبانان و نگاهبانان مردمي غيور امنيت را براي ما تأمين ميكنند.