به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، روز گذشته خبر شکست آمریکاییها در دزدی دریایی نفت ایران در دریای عمان در فضای رسانهای منتشر شد. آمریکا در این اقدام قصد داشت یک فروند نفتکش حامل نفت صادراتی ایران را در آبهای دریای عمان مصادره کند و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کند.
اما نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش، آن را به تصرف خود درآوردند و نفتکش را به سوی آبهای سرزمینی ایران هدایت کردند. در ادامه تلاش نیروهای تروریست آمریکایی برای بازگرداندن نفتکش بینتیجه ماند و آمریکایی در سرقت محموله نفت ایران ناکام ماندند.
از روز گذشته تا کنون همه تحلیلهای ارائه شده درباره ماجرای «دزدی دریایی آمریکاییها» ناظر به توان نیروی دریایی سپاه پاسداران بوده است که در مواجهه با طرف آمریکایی با موفقیت توانسته ورق را به نفع ایران برگرداند. اما این ماجرا از وجوه دیگر نیز قابل تحلیل است.
* ترجیح آمریکا بر سلاح تحریمی به جای نظامی در تقابل نفتی با ایران
به طور کلی بررسی رویکرد آمریکا نسبت به ایران در 10 سال گذشته نشان میدهد که تقابل دو کشور از جنبه «نظامی و سخت» به جنبه «اقتصادی و نیمهسخت» تغییر پیدا کرده است و تضعیف اقتصاد ایران با ابزارهای در دسترس ایالات متحده از جمله تحریم به همراه پیوست رسانهای آن، به اصلیترین برنامه این کشور علیه ایران تبدیل شده است.
به بیان دیگر ترجیح آمریکا در تقابل نفتی با ایران این بوده که ایجاد محدودیت در صادرات نفت ایران را از طریق اعمال تحریمهای نفتی پیگیری کند نه از طریق توقیف و مصادره. این ترجیح اعمال تحریم بر اقدامی از جنس نظامی نیز یک دلیل واضح و روشن دارد: "تاکنون ابزار تحریمی آمریکا برای ایجاد محدودیت در صادرات نفت ایران کارآیی بیشتر و هزینه کمتری نسبت به اقدام نظامی و درگیریهای احتمالی آن داشته است".
در نتیجه تا زمانی که آمریکا در زمین «جنگِ نیمهسختِ اقتصادی» توانسته است به اهداف خود در مواجهه با ایران دست پیدا کند دلیلی برای تغییر زمین بازی و تست سایر گزینههایی که احتمالا شانس ایالات متحده در آنها کمتر است وجود ندارد. از طرفی باید توجه داشت که جنس تقابل نفتی ایران و آمریکا از جنس جنگ اقتصادی است که ابزارهای خاص خود را میطلبد و ابزارهای نظامی در جنگ اقتصادی عملا ناکارا هستند یا کارآیی پایینی دارند.
برای مثال جنس تهدید ایران به بستن تنگه هرمز در صورت اعمال تحریمهای نفتی آمریکا نیز از جنس یک واکنش نظامی به یک کنش تقابلی اقتصادی بوده است که همانطور که مشاهده شد این گزینه نظامی برای خنثیسازی تحریم در جنگ اقتصادی بین دو کشور کارآیی خاصی ندارد.
* آمریکا به دنبال جبران حفرههای تحریمی با عملیات سخت
با این مقدمه اکنون یک سوال کلیدی مطرح میشود، با توجه به اقدام ناکام آمریکا در مصادره محموله نفت ایران چرا رویکرد ایالات متحده در تقابل نفتی با ایران از جنس جنگ اقتصادی و تحریم به اقدام نظامی تغییر کرده است؟ مگر نه اینکه استفاده از سلاح تحریمی در ایجاد محدودیت برای صادرات نفت ایران کارآیی بیشتری دارد؟
به نظر میرسد تنها هدف آمریکا از تغییر ناگهانی رویه و بکارگیری مدل جنگ سخت در تقابل نفتی با ایران، پوشش ساختار تضعیف شده تحریمها علیه صادرات نفت ایران است.
ظاهرا با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اتخاذ رویکرد جدید در سیاست خارجه، مسیرهایی برای فروش نفت ایران باز شده است که از کارآیی سلاح تحریمی آمریکا در ایجاد محدودیت برای فروش نفت ایران کاسته است، حال آمریکا با این دست اقدامات به دنبال جبران حفرههای تحریمی خود علیه ایران است.
در نتیجه تضعیف اثرگذاری تحریمها موجب شده است که آمریکا در انتخاب گزینههای موجود در تقابل نفتی با ایران حداقل مسیر مصادره و سرقت را نیز تست کند تا شاید مثمرثمر واقع شود. البته همانطور که اشاره شد به دلیل تفاوت جنس ابزار استفاده شده توسط آمریکا (نظامی و سخت) با جنس جنگ بین دو کشور (اقتصادی و نیمهسخت) این رویکرد جدید آمریکا نیز راه به جایی نخواهد برد.
* اذعان وزیر نفت به شکست حلقه محاصره تحریم و افزایش صادرات نفت ایران
روز گذشته جواد اوجی، وزیر نفت، در پیامی ضمن قدردانی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهدلیل نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی آمریکایی درباره چرایی اقدام مذبوحانه آمریکا برای مصادره نفت ایران اینگونه توضیح میدهد: «دشمنان مردم ایران وقتی با چشم دیدند که خادمان مردم ایران در دولت سیزدهم با اراده پولادین و بدون تعلل مصمم به شکستن حلقه سخت محاصره تحریمها هستند و نتیجه این اراده فرزندان ملت را در افزایش صادرات نفت و میعانات و فرآوردههای ایران مشاهده کردند و دیدند از طرق دیگر نمیتوانند جلوی این عزم ملی را سد کنند، در آخرین حربه به سراغ یکی از راهحلهای قدیمی خود که سابقه تاریخی طولانی هم در آن دارند، رفتند».
همچنین جواد اوجی وزیر نفت سه شنبه 11 آبان بعد از حضور در جلسه کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگوی تلویزیونی به موضوع افزایش صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم اشاره کرده و گفت: «با کمک همگان الحمدلله در موضوع فروش نفت وضعیت خیلی بهتر از گذشته است و با استفاده از توان و ظرفیت داخلی و خارجی در این زمینه کارهای خوبی صورت گرفته است. تهاتر نفت و به ویژه تهاتر نفت جهت سرمایهگذاری در طرحهای مختلف اقدامات خوبی در دولت انجام شده و برنامههای خوبی مشخص شده که به زودی کلید خواهد میخورد».
* روند صعودی صادرات نفت ایران از ابتدای سال 2021
همچنین بنابر آمار اوپک (تصویر 1)، میزان تولید نفت ایران از ابتدای سال 2021 به میزان 500 هزار بشکه در روز افزایش یافته است. بدین صورت اوپک رقم صادرات نفت ایران را با کسر ظرفیت ثابت پالایشی داخل کشور روزانه بین 700 تا 800 هزار بشکه تخمین میزند.
تصویر 1- میزان تولید نفت ایران در 2021 بر اساس آمار اوپک
به احتمال زیاد رقم ادعایی اوپک درباره صادرات نفت ایران از رقم واقعی آن کوچکتر است زیرا به دلایل تحریمی بخشی از اطلاعات مربوط به حوزه تولید و فروش نفت ایران اصلا به بیرون درز پیدا نکرده و قابل شناسایی نیست. در این راستا طبق شنیدهها در حال حاضر رقم صادرات نفت و میعانات گازی ایران به روزانه بیش از یک میلیون بشکه رسیده است.
* سناریوی شکستخورده آمریکا برای جبران حفرههای تحریم
شرکت ردیابی نفتکشها، تانکر ترکرز، گزارش داده است که در نیمه اول سال ۲۰۲۱ ایران روزانه به طور متوسط یک میلیون بشکه نفت راهی چین کرده است، این رقم حتی ۳۰ درصد بیشتر از خرید نفت چین از ایران در دوران قبل از تحریمها هست.
همچنین شرکت ردیابی نفتکشها در گزارشی دیگر میزان فروش نفت ایران در سال گذشته (2020) را ۵۰۰ هزار بشکه برآورد کرده است، اما در ادامه میگوید ایران هماکنون روزانه یک میلیون بشکه صادرات نفت به چین دارد و در برخی ماههای سال جاری میلادی، حتی این رقم به ۱.۵ میلیون بشکه نیز اوج گرفته است.
در مجموع به گفته وزیر نفت و آمارهای مختلف منابع معتبر رقم صادرات نفت ایران افزایش چشمگیری داشته است که این موضوع ثابت میکند تدابیر وزارت نفت دولت سیزدهم در کاهش اثرگذاری تحریمهای آمریکا موثر بوده است.
همین موضوع موجب شده است که آمریکا به دنبال چاشنی کردن اقدامات نظامی در اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران است، موضوعی که البته نه تنها تاثیری بر روند فروش نفت ایران نخواهد داشت بلکه در عرصه نظامی نیز یک شکست دیگر برای ایالات متحده در پی دارد.
انتهای پیام/