به رغم توصیفهای مثبت و منفی که از توافق هسته ای وین موسوم به
برجام و همچنین تصویب قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل طی روزها و
هفته ای اخیر توسط تحلیل گران صورت می گیرد، اما به نظر می رسد برنامه جامع
اقدام مشترك موسوم به برجام كه در تيرماه 1394 ميانايران و گروه 1+5 مورد
توافق قرار گرفت در مسیر اجرا قرار گرفته و باید انتظار داشت در آینده
نزدیک طرفین تعهدات خود را عملی نمایند.دغدغهها و ضرورت رعایت ملاحظات
امنیت ملی کشور که در واقع عالی ترین سطح مطالبه حاكميت و جامعه ایران است
باعث شده تا اکنون این پرسش فرا روی ما قرار گیرد که ملاحظات و اولویتهای
امنیت ملی کشور در مسیر اجرای برجام چیست؟
در واقعاين پرسش ناظر براين
فرضيه است كه هنوز در كشور نسبت به برخي ابعاد واينده برجام ابهامات و
پرسشهايي وجود دارد و بنابراين بايد ارتباط برجام با شاخصهاي امنيت ملي
دقيق و مشخص شود.
پیش از آن که بخواهیم به پرسش مزبور پاسخ دهیم، ابتدا لازم است چند گزاره زیر را در مورد ماهیت و اهداف برجام مورد توجه قرار دهیم:
1-دستیابی
به برجام اجتناب ناپذیر بود؛ چرا که برجام تلاش طرفین برای کاستن از ظرفیت
موضوع هسته ای به عنوان بحران امنیتی در روابط طرفین می باشد.
2- اهداف و مطلوبیتهای سیاسی و استراتژیک طرفین در شکل دادن به اراده سياسي برای به نتیجه رساندن برجام نقش جدی داشته است.
3- برجام به عنوان دوره انتقالی برای طرفین محسوب می شود.
4-کریدور
دوره انتقالی که به منظور شفاف سازی در برجام تعریف شده، از ظرفیت بسیار
بالایی برای تقویت بی اعتمادیها میان طرفین برخوردار است.
5-برجام برای طرفین حاوی فرصتها و چالشهايي است که هرکدام سعی می کنند کفه فرصتهای خود را سنگین تر از دیگری نمایند.
6-سرنوشت برجام و آثار و پیامدهای آن در بلند مدت تحت تاثیر مولفههای دیگر محیطی ( داخلی، منطقه ای و بین المللی) سیال خواهد بود.
توصیف
مزبور از برجام بدین معنی است که برجام ارتباط تنگاتنگی با نظريه امنیت
ملی ایران دارد و بنابراین از ابعاد و جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی و
امنیتی باید مورد توجه قرار گیرد:
الف-جنبه سیاست داخلی
برجام از 2 جنبه با سیاست داخلی کشور ارتباط دارد:
1-تلاش
طرف مقابل برای استفاده از برجام به عنوان ابزاری جهت مدیریت سیاست داخلی
ایران؛ 2-تلاشايران برای بهره گیری از فرصتها و دستاوردهای برجام جهت
تقویت اجماع داخلی کشور.
بر این اساس به نظر می رسد مدیریت سیاست داخلی
کشور در چارچوب تئوری «الزامات رفتار هوشمندانه و کسب دستاورد در سیاست
خارجی و هزینه کرد آن در سیاست داخلی» امکان بهره مندی از فرصت برجام را
خواهد داشت.
ب-جنبه سیاست خارجی
بدون شک بحران هسته ای ایران محصول و
نتیجه اتهامات سازماندهی شده غرب به منظور مهار استراتژیک ایران در سطوح
منطقه ای و بین المللی بوده است. بنابراین آیا می توان اکنون اینگونه فکر
کرد که غرب بر اساس برجام قصد دست کشیدن از اهداف فوق را دارد؟
به نظر
می سرد در نتیجه برجام برخی ظرفیتها و پتانسیلهای اتهام زنی غرب علیه
ایران رنگ باخته اند؛ اما این امر به معنی دست کشیدن غرب از اهداف
استراتژیکش در مقابل ایران نیست. حتی ممکن است در نتیجه عدم هوشمندی لازم
در مسیر اجرای برجام، غرب با استفاده از ظرفیتهای برجام ابزارهای فشار و
تهدید بیشتری علیه ایران تولید نماید.
ج-جنبههای اقتصادی
برجام از جنبههای اقتصادی زیر با امنیت ملی کشور ارتباط دارد:
1-تاثیر برجام بر فروپاشی ساختار تحریمها
2-تاثیر برجام بر تبادلات بازرگانی و اقتصادی کشور با جهان
3-ارتباط برجام با مفهوم اقتصاد مقاومتی
د-جنبههای امنیتی
بيشترين
تمركز ديدگاههاي كارشناسي در مورد جنبه امنيتي برجام بر موضوع تاثير
برجام بر قدرت بازدارندگيايران است. در واقع، برخي معتقدند كه طرف مقابل
بر اساس مفاد برجام در صدد كاهش قدرت بازدارندگيايران در ساير عرصهها
است. بااين وجود، به نظر ميرسد دراين خصوص اختلاف ديدگاههايي وجود
دارد؛ چرا كه برخي معتقدند با توجه بهاينكه بر اساس برجام طرف مقابل ديگر
امكان اتهام زني بهايران در حوزه سلاح هستهاي را نخواهد داشت، بايد
ازاين فرصت جهت اثبات قدرت حقيقي باردارندگيايران استفاده كرد.
در عين
حال، آن چه مسلم استاين كه برجام به دليل مسير اجرايي طولاني كه در پيش
دارد از قابليت تبديل شدن به اهرميبراي طرف مقابل جهت اعمال فشار و تهديد
برخوردار است.
* عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلسمنبع : خبرانلاین