جهنم ایرانی و داستان واگذاری پرسپولیس و استقلال

داستان «جهنم ایرانی » را شنیده اید؟ همان که یک روز در آن،  قیف هست و قیر نیست، یک روز قیر هست و قیف نیست، یک روز هم قیف هست، هم قیر اما مامور ریختن قیر در گلوی گناهکاران مرخصی است؟! سالها است که بحث واگذاری دو تیم پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی وجود دارد اما گویا داستان این واگذاری مثل آن داستان فکاهی است؛ در موضوع خصوصی سازی این دو تیم، یک روز دولت حاضر به فروش تیم نیست، یک روز دولت می خواهد بفروشد اما مشتری نیست و یک روز هم دولت می فروشد و هم مشتری هست اما فروخته نمی شود؛ چرا؟ کسی نمی داند!
فروش این دو تیم چند ماه پیش خیلی جدی شده بود اما به جایی نرسید و همه بی خیالش شدند و به نظر می رسد که داستان خصوصی سازی این دو تیم لاینحل می ماند اما حالا دو سه هفته پس از شروع لیگ فوتبال، نتیجه هایی که این دو تیم، بخصوص تیم پرسپولیس
می گیرد نشان می دهد که بی خیالی مدیران خیلی بی ربط نیست و کلا قید این واگذاری را زد؛ به هر حال این طور که دارد پیش می رود پرطرفدارترین تیم آسیا آنقدر می بازد و پایین می رود تا بالاخره در افق گم می شود و دیگر اثری از آن برجای نمی ماند، با این حال چرا باید مسئولین محترم وقت گرانبهای خود را برای فروش این تیم صرف کنند؟ البته پرسپولیس الان در مکان شانزدهم جدول قرار دارد و هنوز تا پایان فصل و سقوط کامل فاصله دارد اما از بس مدیران ورزشی کشور قوی هستند، باید گفت که این داستان دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد .
به این ترتیب ، داستان واگذاری پرسپولیس و استقلال حل و تمام شده است اما تنها موضوعی که می ماند این است که آیا نباید برای مدیران دولتی که این طور با مدیریت خود مشکلات لاینحل را حل می کنند، تشویق کرد و از آنها بابت این همه توانایی تشکر کرد؟!